او نيز بعد از مطالعات بسيار در رابطة با شيعه, تشيع را انتخاب نمود و از راه هاي مختلف در صدد اثبات حقانيت و نشر تشيع بر آمد و در اين راه سعي و كوشش فراوان نمود. در مصاحبه اي كه با او انجام گرفته مي گويد:
« به عقيدة من تشيع همان اسلام است و اسلام نيز همان تشيع.»او نيز تأليفاتي در دفاع از مذهب تشيع دارد كه از آن جمله مي توان به ازمة الخلافة و الامامة و آثارها المعاصرة اشاره كرد.
كه كتابى به نام يا ليت قومى يعلمون (ایکاش قوم من می دانستند)منتشر نموده است .
مـحـدث جـليل القدر ابو النضر محمد بن مسعود بن عياش
معروف به عياشى , او قبل از شيعه شـدن , از بـزرگـان عـلـمـاى اهـل سـنـت بوده , واكنون از بزرگان علماى شيعه اماميه است , او تفسيرى ماثور به نام تفسير عياشى دارد.
نويسنده معاصر, صائب عبد الحميد
شخصي عراقي است كه با سفر به ايران و تحقيقات فراوان, با عنايات خداوند مذهب اهل سنت را رها و تشيع را انتخاب نموده است.
او در بخشي از كتاب خود مي نويسد:
« من اعتراف مي كنم بر نفس خود كه اگر رحمت پرور دگار و توفيقات او مرا شامل نمي شد, به طور حتم نفس معاندم مرا به زمين ميزد. اين امر نزديك بود وحتي يك بار نيز اتفاق افتاد. ولي خداوند مرا كمك نمود. با اطمينان خاطر به هوش آمدم در حالي كه خود را در وسط كشتي نجات مي يافتم , مشغول به آشاميدن آب گوارا شدم و الآن با تو از سايه هاي بهاري آن گلها سخن مي گويم.
بعد از اطلاع دوستانم از اين وضع همگي مرا رها نموده به من جفا كردند.
يكي از آنان كه از همه داناتر بود به من گفت: آيا مي داني كه چه كردي؟
گفتم: آري, تمسك كردم به مذهب امام جعفر صادق , فرزند محمد باقر, فرزند زين العابدين, فرزند سيد جوانان بهشت, فرزند سيد وصيين و سيدة زنان عالميان و فرزند سيد مرسلين.
او گفت: چرا اين گونه ما را رها كردي, و مي داني كه مردم در حقّ ما حرف ها مي زنند؟
گفتم: من آن چه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرموده مي گويم.
گفت چه مي گويي: گفتم: سخن رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را مي گويم كه فرمود:
من در ميان شما چيزهايي قرار مي دهم كه با تمسك به آنها بعد از من گمراه نمي شويد: كتاب خدا و عترتم , اهل بيتم» گفتار پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حق اهل بيتش كه فرمود: « اهل بيتم كشتي هاي نجات اند, كه هر كس بر آن ها سوار شود, نجات يابد.»
صائب عبد الحميد كتاب هايي را نيز در دفاع از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و تشيع نوشته كه برخي از آنها عبارتند از:
منهج في الانتماء المذهبي و ابن تيميه, حياته, عقائده و تاريخ الاسلام الثقافي و السياسي.
شيخ محمود ابوريه
دانشمند ونويسنده مصرى , كه داراى كتابها و نوآورى هاى فراوانى است , از جمله : اضواء على السنة المحمديه و كتاب ابوهريره شيخ المضيره
احمد حسين يعقوب
با خواندن ماجرای کربلا اشک از چشمان احمد حسین جاری شد و انقلابی عاطفی در وی پدید آمد و این آغازی بود برای
کنکاش فکری و مطالعات عمیق و دقیق کتاب ها وی منابع گوناگون را یکی پس از دیگری مو شکافانه قرائت،بررسی و تحلیل
نمود و پس از طی سیر و سلوک فکری خویش و دریافت حقیقت با خدای خویش پیمان بست که تا آخرین لحظات حیات خود
جایگاه اهل بیت علیهم السلام را پاس داشته و دیگران را به حقیقتی که او بدان دست یافته بود رهنمون باشد و به راستی
تا پایان عمر بر این پیمان وفادار باقی ماند.
اوكتابهاى النظام الـسـيـاسـى فـي الاسـلام , نـظـريه عدالة الصحابه و الخط
السياسيه لتوحيد الامة الاسلاميه را به نگارش در آورده است .
سيد ادريس حسينى از مغرب عربى
استاد ادريس الحسينى، در كتاب خود «لقد شيعنى الحسين (بى شك حسين مرا شيعه گردانيد)» مىگويد:
يك روز، يكى از نزديكانم از من پرسيد: چه باعث شد كه تشيع را انتخاب كنى؟
گفتم: آن كس، جدم حسينعليهالسلام بود و ضايعه ناگوار شهادتش در روز عاشورا.
گفت: چگونه؟ گفتم:
هر گاه به ياد صحنههاى دردناك آن روز مىافتم، نمىتوانم آن اعمال فجيع را نتيجه انديشههاى سالم و هدايت يافته بدانم و خونهاى پاك اهلبيتعليهالسلام را كه بر ريگهاى بيابان كربلا روان گرديد، همچون جريان آبهاى معمولى بپندارم. آن خون، خون بهترين و شريفترين كسى بود كه پيامبر صلىاللهعليهوآله بارها دربارهاش به مردم سفارش كرده بود...و چنين كسى نمىتوانست بر باطل باشد و كشندگان او بر حق.
استاد مولف کتابهای لقد شیعنی الحسین,الخلافه المغتصبه و هکذا عرفت الشیعه می باشند.
سـعيد ايوب
داراى كتاب عقيدة المسيح الدجال , او در اول كتابش مى گويد: خود را هنگام تحقيق ديدم , كه چگونه سعى مى كنم حقايق را از زير آوار بيرون آورده , تا حقيقت در برابر چشم ها وعـقـل ها آشكار گردد .
اين آوار توسط اساتيد حقپوش , در طول تاريخ انسانيت بوجود آمده است ! هـنـگـامى كه تبر را به دست گرفته تا دريچه هاى گمراهى را از ميان بردارم , وسايل كافى براى انجام اين كار در اختيار داشتم
او كتاب معالم الفتن را در دو جلدنوشته است .
نويسنده مصرى صالح الوردانى
داراى كتابهاى : الخدعه رحلتى من السنة الى الشيعه حركة اهـل الـبـيـت (ع ) الـشيعة في مصرعقائد السنة وعقائد الشيعه التقارب والتباعد السيف والسياسة واهل السنة شعب اللّه المختار دفاع عن الرسول
شـيـخ عـبـداللّه نـاصـر از كنيا
او شيعه شد پس از آنكه از بزرگان شيوخ وهابيت بود, ايشان چـنـديـن كـتـاب در ايـن زمينه نوشته است مانند: الشيعة والقرآن , الشيعة والحديث , الشيعة والصحابه , الشيعة والتقيه والشيعة والامامة .
محمد عبدالحفيظ
نويسنده مصرى؛ مولف كتاب لماذا اناجعفرى
سيد على بدرى
دانـشمند, سخنور و مرد بحث ومناظره؛ او پس از شيعه شدن , خدمت بزرگى در نشر مذهب اهل بيت (ع )نموده است ,
او به دور جهان گشته ومناظره هاى متعددى بر پـاكـرده اسـت , وبـه دنبال آن كتاب بزرگى تحت عنوان
احسن المواهب في حقائق المذاهب
را نوشته كه بزودى به چاپ مى رسد.
دكتر عصام العماد
شيعه شدنش را هديهي آسماني برشمرد و گفت: من در نزد «بنباز» در عربستان مشغول تحصيل بودم و با خود در اين انديشه بودم كه پس از قرنها ارادات خالصانه نسبت به امام علي و امام حسين (ع) و ديگر امامان بزرگوار، همچنان در قلوب عدهاي موج ميزند و كهنه نشده است و از طرف ديگر نقدهاي شديد نسبت به امام علي (ع) و امام حسين(ع) را در مجالس علمي عربستان مشاهده ميكردم و ميديدم ظلمهاي يزد و معاويه توجيه ميشود ولي به راحتي امامان شيعه نقد ميشوند
عبدالمجیدمحمد
فارغ التحصیل دانشگاه الازهر مصر.او در مورد علت شیعه شدنش می گوید:
دلايل متعددى وجود دارد و فردى كه به دنبال حقيقت است، بايد كتابهاى اصيل تاريخى از قبيل تاريخ طبرى، الكامل ابن اثير، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد و محمد عبدُه و... را كه به وسيله بزرگان اهل تسنن نوشته شده است،
مطالعه كند.
علاوه بر اين يك دليل بسيار ساده وجود دارد و آن اين است كه در زبان عربى مىگويند:
«اهل البيت أدرى بما فى البيت؛ اهل خانه به آن چه در خانه است آگاهترند.»
چنان كه صاحب خانه بهتر مىداند وسايل و ظروف خانه در كجا قرار دارد؛
اهل بيت نبوت«ع» هم به مسائل و احكام دين آگاهترند؛
البته علماى ديگر هم مسائلى را مىدانند؛ ولى همانند اهل بيت«ع» آگاهى ندارند. دلايل بسيارى دارد كه در اين مجال كوتاه نمىگنجد.
محمد سعيد دحدوح
از دانشمندان و امام جمعه و جماعت اهل سنتحلب بود و پس از خواندن الغدير با پدرش محمد بشير و فرزندانشان و به گفته خودش بزرگان شهرستان حلب علنا شيعه شده و از مروجين مذهب شيعه جعفری شدند.
شيخ محمد شريف زاهدي
ايشان از علما و ائمه جمعه اهل سنت از بلوچستان ايران بودند كه بعد از تحقيق به مذهب اهل بيت(ع) تشرف يافتند.تشرف از زبان خود ايشان پخش از شبكه جهاني سلام بسیار جالبه توصیه میکنم حتما گوش کنید.
هاشم قطیط
از شیعه شدگان سوری می باشد او پنج جلد کتاب با عنوان المتحولون شرح حال ره یافتگان را تألیف نموده است.
دکتر احمد راسم النفیس
عالم سنی اهل کشور مصر بوده که به مذهب تشیع گرویده است.ايشان نويسندهاى پر كار و پر تلاش در موضوعات فرهنگى و مباحث دينى است و مجلهاى بنام «النداء» را منتشر مىكند.
عناوين برخى رسالات و كتب ايشان به قرار زير است:
۱.الطريق الى مذهب اهلالبيت عليهم السلام
2. على خطى الحسين عليه السلام
3. التحكيم، دراسة فى الفقه التاريخى للامة الاسلامية
4. الجماعات الدينية - محاولة استمساخ الامة الاسلامية
5. من اسس ثقافة العنف؟
6. شرح دعاء السحر للامام السجاد عليه السلام
7. الامام على و العدالة الاجتماعية (المؤتمر الدولى للامام على عليه السلام طهران، مارس 2001)
8. فقه التغيير بين السيد محمدباقر الصدر و السيد قطب، دراسة مقارنة
9. الشهيد الصدر و دينامية الصراع الاجتماعى 10. الامام المهدى المنتظر و خصوم مرحلة الظهور.
آقاى دكتر احمد راسم النفيس از نويسندگان نقاد و منتقد نشريات مصر است و با مقالات متنوع خود به پاسخگويى شبهات و سؤالات مختلف درباره مذهب شيعه مىپردازد.
يكى از آثار برجسته ايشان كتاب «نفحات من السيرة» است كه در آن خلاصهاى از سيره رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهلالبيت عليهم السلام به نگارش درآمده است.
السید حمد الوکاع
مستبصر سوری است زندگینامه و چگونگی شیعه شدنش در این سایت به زبان عربی آمده :[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
شيخ صالح احمد
از علماي بزرگ نيجر؛
وي در خصوص گرايشش به مذهب تشيع مي گويد:پس از مطالعه كتب شيعيان به اين نتيجه رسيدم كه اصل اسلام در مذهب تشيع نهفته است.
شيخ صالح همه خانواده خود را شيعه كرده و در كشور خود نيز بيش از صد شاگرد دارد كه آنها را با تشيع آشنا ميكند.
شهيد محمداسلام زومكزهي
وي از چهره هاي مردمي بلوچ در ايران و از معتمدان منطقه سراوان(روستاي پشتكوه)به شمار ميرفت،
كه به همين دليل پس از تشرف وي به تشيع، نزديك به پنجاه نفر از اهالي اين روستا نيز مذهب شيعه را برگزيده بودند
تروريستها در شامگاه 28 دي ماه،اين چهره مردمي و مظلوم شيعه بلوچ را،هنگامي كه به منزلش در روستاي «پشتكوه» مراجعت ميكرد، با شليك دهها گلوله به شهادت رساندند.
محمد عبدالخالق مصري
وي در مورد چگونگي شيعه شدنش ميگويد:
در واقع سه تا دلیل هست که اول استدلالات سنی ها برای من در سن 18 سالگی قانع کننده نبود
مثلا اعتقاد دارند که همۀ اصحاب پیامبر خوب بودند و هیچ کس نمی تواند بپذیرد که 120 هزار صحابه همه دوست پیامبر بودند و این بر خلاف قرآن است
زیرا قرآن می گوید که برخی از مدعیان دوستی پیامبر منافق بودند.
آنها از نظر معنویت خیلی ضعیف هستند
آنها یک دعا یا یک نیایش ندارند.
آنها همیشه طرف دار ستمکاران در تاریخ یعنی زمان بنی امیه و بنی عباس بودند و آنها را توجیه می کنند
و من با آنها موافق نبودم و اینها برای من زمینه شد که بروم تحقیق کنم تا وقتی که به مکتب اهل بیت رو آوردم که این سه مشکل را در آنجا پیدا نکردم بلکه کاملا بر عکس سنی ها بود یعنی اعتقادات آنها منطقی بود.
مکتب خیلی پر معنویت است و مکتب ظلم ستیز است یعنی اهل بیت با ظلم مبارزه می کردند و فهمیدم که مکتب اهل بیت (ع) همان مکتب اسلام حقیقی است و برای من خیلی روشن شد و من و همسر و فرزندانم همه شیعه شدیم
شریف محمد علی حیدره
وي كه هم اكنون رهبر شيعيان سنگال است
در مورد تشرف به مذهب اهل بيت عليهمالسلام ميگويد:
پیش از این بر مذهب اهل سنّت و مالکی بوده ام.
البته من زمانی که کودک بودم نیز دور از مذهب اهل بیت علیهم السلام نبودم. مثلاً دیوان امام علی علیه السلام را من قبلاً در کودکی ندیده بودم، اما وقتی که سالها بعد این کتاب را دیدم، متوجه شدم که این اشعار را از کودکی حفظ هستم.
اما آشنایی من با اهل بیت علیهم السلام و مذهب شیعه با
انقلاب ایران و علاقمند شدن من به امام خمینی (ره) آغاز شد.
من از کوچکی تمامی انقلابات را پیگیری می کردم تا اینکه با انقلاب ایران و رهبر آن امام خمینی (ره) آشنا شدم و
سبب گرایش من به مذهب اهل بیت علیهم السلام شد. همه خانواده و کسانی که به من نزدیک هستند، می دانند
که من از 15 سال پیش به مذهب تشیّع گرویدم اما از طریق رسانه ها و به صورت عمومی دو الی چهار سال است
که مذهب خود را علناً اعلام کرده ام.
کتابهای منتشر شده ام عبارت اند از:
«حقایق روشن برای زندگی پیامبر اسلام» به زبان فرانسه و عربی و
کتاب دیگرم درباره عاشورا است به نام «آیا عاشورا روز جشن است یا روز اندوه» که این کتاب هم به زبان عربی و فرانسه چاپ شده است.
بانو مها
خانم «مها» فرزند «محمد» اهل استان اسماعيليه در كشور مصر است.
وي نزديك به يك سال در اتاق پالتاك عربي حاضر ميشد.
ايشان بعد از جلسات متعدد حضور و پس از مدتها حضور مستمر و جدي ـ كه هر شب از اولين دقايق برنامه اتاق پالتاك تا پايان آن ادامه داشت ـ
در يكي از جلسات اعلام كرد كه
من بعد از تتبع بسيار و شنيدن كلام شيعيان و پيگيري بحث هاي انجام شده،حق را با مذهب تشيع مي دانم و خود را تابع اين مذهب قلمداد مي كنم،با اينكه قبلا هيچگونه دركي از اين مذهب نداشتم.
خانم مها چهل و هفت ساله و داراي شغل فرهنگي است.
دکتر حامد الگار
حجة الاسلام و المسلمین سید مجتبی موسوی لاری مي گويد:
یک مجموعه چهار جلدی اعتقادات از توحید، عدل، نبوت و امامت و معاد تألیف کردهام که این کتاب در آمریکا به انگلیسی چاپ و منتشر شده است. این کتاب را دکتر «حامد الگار» ترجمه کرده است.
ترجمه الگار نیز خود داستان جالبی دارد. من این کتاب را به صورت سلسله مقالات در مجله سروش چاپ و منتشر کرده بودم.
پس از چاپ، تماس گرفتند که این کتاب ترجمه شود؛ چون مخاطب کتاب غربیها و غیر مسلمانان بودند.
از این رو، مباحث جلد اول عقلی بود و روایت و آیهای آورده نشد. البته، دوست داشتم که کتاب ترجمه شود.
به حامد الگار نامهای نوشتم و خواستار ترجمه کتاب شدم که ایشان نپذیرفت ، اما با وساطت یکی از دوستان، الگار گفت کتاب را بفرستم تا آن را ببیند و اگر پسندید، آن را به برخی از شاگردان خود بدهد تا ترجمه کنند.
کتاب را فرستادم. پس از مدتی دوست مشترکمان اعلام کرد که کتاب را پسندیده و حتی حاضر شده خودش آن را ترجمه کند.
ایشان سه جلد را ترجمه و در آمریکا چاپ کرد. . البته ایشان بحث امامت را ترجمه نکرد ، بدین جهت خواستم تا این بخش را مانند بقیه مجلدات ترجمه کند، ولی نپذیرفت.
نامهای برای ایشان نوشتم و گفتم هر شرطی دارید، میپذیرم. ایشان پذیرفت که بخش امامت را پس از دو سال دیگر ترجمه کند به شرطی که هر جا را نپسندید، ترجمه نکند .این شرط را پذیرفتم.
به هرحال ، حامد الگار کتاب را ترجمه کرد و برخی مطالب را نپسندیده بود، ولی خودش حذف نکرده بود ؛ کتاب را چاپ کردیم و برای ایشان فرستادیم.
پس از دو سال نامه ای نوشت که مژده دهم من چند بار ترجمه خود را خواندم و هر بار که آن را خواندم، به مذهب شیعه نزدیک و از اهل سنت دورتر شدم.
به کتابهای اهل سنت در این زمنیه نیز رجوع کردم و هرچه آن کتابها را میخواندم از اهل سنت دورتر شدم و از ماه رمضان تغییر مذهب داده و شیعه شده ام ،
و نوشته بود که این نامه را جایی منتشر نکنید؛ چون بنا ندارم که وارد اختلافات مذهبی شوم ؛ اگر این مسایل مطرح شود به اختلافات دامن زده می شود.
به هرحال ، مذهب ایشان در آمریکا برملا شد و افرادی فهمیدند که وی به مذهب تشیع روی آورده و همه او را به عنوان شیعه شناختند.
به دنبال ایشان عده ای از دانشجویان و استادان دانشگاه نیز شیعه شدند. وی سپس در نامه ای نوشت
که هفتهای نمیگذرد جز این که از ایالات متحده آمریکا به من خبر میدهند عدهای از روشنفکران با مطالعه کتاب به مذهب تشیع علاقهمند شده و بدان گرویده اند.