.•*♥*•.ღ عرفه روز نيايش و بندگي ღ.•*♥*•.ღ
عرفه روز نيايش و بندگي ٬ روز توبه و استغفار٬روز بخشوده شدن ٬
روز پاک شدن از گناهان و تيرگي هاي دل و جان است
.•*♥*•.ღ عرفه روز نيايش و بندگي ღ.•*♥*•.ღ
عرفه روز نيايش و بندگي ٬ روز توبه و استغفار٬روز بخشوده شدن ٬
روز پاک شدن از گناهان و تيرگي هاي دل و جان است
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
روز عرفه روزی است بسیار ارجمند و ویژه دعا و نیایش.
در روایات بسیار سفارش شده که انسان در روز عرفه در کربلا
و در کنار قبر امام حسین علیه السلام باشد.
امام صادق علیه السلام میفرماید:
"در روز عرفه خداوند نخست بر زائران مزار حسین علیه السلام جلوه میکند،
نیازهایشان را برمیآورد، گناهانشان را میبخشاید
و ... و سپس بر گردآمدگان عرفات جلوه مینماید."
میگویند در حج واجب چون حتما" امام زمان در حج حضور دارند
خیلی از حجاج اگر چشم بصیرت داشته باشند حضرت را میبینند.
ولی آقا ما که لیاقت نداریم به سفر حج مشرف بشیم
تا شاید در صحرای عرفات خاک زیر پایتان باشیم
و از انفاس پر ثمرتان بهرهمند شویم .
مولا ما که لیاقت نداریم درحرم امامان حضرت حسین علیه السلام باشیم،
در کنار ضریح شش گوشه ارباب،
در کنار گودال قتلگاه باشیم و دعای عرفات بخوانیم.
ولی از همین راه دور تو را صدا میزنم،
میدانم که میشنوی، میدانم که مرا میبینی،
میدانم وقتی گناه میکنم از من رو برمیگردونی تا مرا نبینی ... .
ولی من یک دلخوشی دارم، من شیعه هستم و شما اهل کرامت
اگر اسمی از مولا علی ببرم حتما" برمیگردید و منو نگاه میکنید ... .
میخواهم در ابریترین لحظهها فریاد بزنم
و از باران عرفه سیراب شوم.
دوباره کبوترهای دل با خاک عرفات تیمم میکنند.
نمیدانم هرچه هست من زائر کوی حسینم،
میخواهم با زمزمههای حسینی در صحرای عرفات،
مُحرم درگاه خدا شوم .
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
اسرار وقوف در عرفات
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام درباره راز وقوف در عرفات فرمود: عرفات خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آنقدر تضرّع كند تا لایق ورود حرم شود.(1) از اینرو شب و روز عرفه دعاهای مخصوص دارد كه جزو فضایل برجسته و وظایف مهم روز عرفه است. بنابراین، خداوند این گونه مهمانان خود را برای ورود در خانهای كه انبیا علیهم السلام به طهارت آن قیام و اقدام كردهاند:
"و عهدنا إلی إبراهیم و إسمـعیل أن طهّرا بیتی"(2)
تطهیر و پاك میكند؛ زیرا خداوند در خانه پاك، تنها مهمانان پاك را میپذیرد.
اسرار عرفات فراوان است، و برخی از آنها كه در حدیث شبلی(3) بدانها اشاره شده عبارت است از:
1ـ وقوفِ در عرفات برای آن است كه انسان به معارف و علوم دینی واقف شده و از اسرار الهی نظام آفرینش با خبر شود. بداند كه خداوند به همه نیازهای او واقف و بر رفع همه آنها تواناست. خود را به خدا بسپارد و فقط او را اطاعت كند كه طاعت او سرمایه و وسیله هر بینیازی است: "و طاعته غنی."(4)
از اینرو امام سجاد علیه السلام به سائلی كه در روز عرفه گدایی میكرد، فرمود: وای بر تو! آیا در چنین روزی، دست نیاز به سوی غیر خدا دراز میكنی؛ در چنین روزی برای كودكان در رحمْ امید سعادت میرود:
"ویحك! أغیرالله تسأل فى هذا الیوم. إنه لیُرجی لما فى بطون الحبالی فى هذا الیوم أن یكون سعیداً!"(5)
كسی كه در این جا از خدا غیر خدا را طلب كند زیان كرده است. امام سجاد علیهالسلام كسانی را كه در چنین زمان و مكانی دست نیاز به سوی دیگران دراز میكنند، بدترینِ انسانها معرفی فرمود: "هؤلاء شرار من خلق الله. الناس مقبلون علیالله و هم مقبلون علی الناس."(6)
2 ـ حجگزار باید در آنجا بر این نكته عارف شود كه خدای سبحان به نهان و آشكار و صحیفه قلب او و رازهای آن و حتی آنچه برای خود او روشن نیست و به طور ناخودآگاه در زوایای روح او میگذرد آگاه است؛ یعنی سرزمین عرفات محل ادراك و شهود مضمون آیه كریمه "و إن تجهر بالقول فإنّه یعلم السرّ و أخفی"(7) است.
انسان اگر بداند كه قلبش در مشهد و محضر حق است همان طور كه خود را به گناهان جوارحی نمیآلاید، گناه جوانحی نیز نمیكند و قلبش را از خاطرات آلوده تنزیه میكند.
در حدیثی كه متن آن در بحث از اعمال منا خواهد آمد، امام سجاد علیهالسلام فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم كه حاجیان در منا حضور دارند، خدای سبحان بر ملائكه افتخار میكند و میفرماید:
اینان بندگان من هستند كه از راههای دور و نزدیك با مشكلات بسیار به اینجا آمده و بسیاری از لذّتها را بر خود حرام كرده و بر شنهای بیابانهای عرفات و منا خوابیده و این چنین با چهرههای غبارآلود در پیشگاه من اظهار عجز و ذلّت میكنند. اینك به شما اجازه دادم تا آنان را ببینید. آنگاه ملائكه حق به اذن خداوند بر دلها و اسرار نهان آنها آگاه میشوند. (8)
خدای سبحان به زائران راستین خانه خود مباهات میكند، با این كه عزت و فخر انسان در بندگی برای خدا و بودنِ تحت ربوبیت اوست؛ همانگونه كه در مناجات امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است:
"إلهى كَفی بى عِزّاً أن أكون لك عبداً و كَفی بى فَخْراً أن تكون لى ربّاً أنت كما أُحبُّ، فاجعلْنى كما تُحبُّ."(9)
گرچه فرشتگان تا حدودی از غیبْ با خبر و نسبت به بسیاری از مسائل ماورای طبیعت آگاهند، امّا پردهپوشی و رحمت و لطف حق اجازه نمیدهد كه حتی آنان نیز بسیاری از اسرار ما را بفهمند با این كه آنها مأمور ثبت اعمال و خاطرات ما هستند. چنان كه امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به خداوند عرض میكند: خدایا! بعضی از اعمال و افكارم را تنها تو شاهد بودی و اجازه ندادی حتی فرشتگان بر آنها آگاهی یابند:
"والشّاهد لما خفى عنهم و برحمتك أخفیتَه و بفضلك سترتَه."(10)
امّا برابر حدیث مزبور، در روز عرفه و عید قربان ملائكه به اذن خداوند به نهان دلهای زائران نظر كرده، میبینند كه قلب عدّهای بسیار سیاه است و دودهای سیاه از آنها برمیخیزد كه از
"نار الله الموقدة * الّتی تطّلع علی الأفئدة"(11)
است. خداوند به ملائكه میفرماید: اینان كسانی هستند كه پیامبر را راستگو نمیدانند(معاذالله)ودر �� �موری مانند جانشینی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میگویند: رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم از نزد خود این كار را كرده است! آنها بین قرآن و عترت جدایی انداخته و بعضی از امور را نمیپذیرند.
فرشتگان گروه دیگری را میبینند كه دلهایشان بسیار نورانی است. خداوند در معرفی این گروه میفرماید: اینان مطیع خداوند و پیامبر او هستند. پیامبر را امین وحی میدانند و معتقدند كه او از نزد خود هیچ نگفته و در همه مسایل و احكام الهی و از آن جمله در امامت و رهبری، سخنان و اقدامهای او برابر وحی خداوند بوده است.
راز این نكته، این است كه ولایت، سرّ همه اعمال است؛ مؤمنان راستین كه هم به سرّ ولایت میرسند و هم به اسرار حج،به صورت انسان واقعی در سرزمین عرفات و منا ظهور میكنند و خدای سبحان در مقام فعل، به آنان فخر میكند. چنین انسانهایی فرشته مَنِش و حتی برخی از آنها از فرشتگان بالاترند.
البته آنچه در این حدیث شریف بیان شد، مسئلهای تاریخی و از قبیلِ "قضیةٌ فى واقعةٍ" و منحصر به مراسم حج و روزهای عرفه و عید قربان نیست، بلكه این صحنه همیشه وجود دارد، نهایت این كه جلوهی تام آن در حج ظهور كرده است.
3ـ شایسته است در روز عرفه حجگزار از "جبلالرّحمة"(12) كه در سرزمین عرفات واقع است بالا رفته(13)، دعایی را كه سالار شهیدان حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیه در جانب چپ آن كوه رو به كعبه ایستاد و خواند(14)، بخواند.
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
راز بالا ي کوه رحمت رفتن
امام سجاد علیه السلام فرمود: راز بالای كوه رحمت رفتن این است كه انسان بداند خداوند نسبت به هر زن و مرد مسلمان رئوف و مهربان بوده و متولی هر زن و مرد مسلمان است. گرچه خدای سبحان نسبت به همگان ولایت تكوینی دارد و او ولیِّ همه است:
"هنالك الوَلایة لله الحقِّ"(15)
و گرچه رحمت عام خدا فراگیر و شامل همه موجودات است:
"رحمتی وسعت كلّ شیء"(16)
و "كتب ربّكم علی نفسه الرَّحمة"(17)
لیكن رحمت خاص او ویژه پرهیزكاران است:
"رحمتی وسعت كلّ شیء فسأكتبها للّذین یتّقون."(18)
مستفاد از مجموع دو آیه اخیر این است كه خداوند بر خودش لازم كرده است كه رحمت خاص را به پرهیزكاران عطا كند.
صعود بر جبلالرحمة، باید انسان را عارف به این سرّ كند كه خداوند نسبت به مرد و زن "مؤمن" رحمت خاص و ولایت مخصوص دارد. نیل حجگزاران به چنین معرفتی در نحوه نگرش و ارتباط آنان با سایر افراد و جوامع تأثیر خواهد گذارد.
4 ـ بخشی از سرزمین عرفات منطقهای است به نام "نَمِرة" كه مسجدی به این نام در آن واقع است. امام سجاد علیه السلام در بیان راز این محدوده فرمود: معنای حضور در "نمرة" این است كه: "خدایا! من به چیزی امر نمیكنم، مگر این كه قبلاً خود مؤتمِر باشم و از چیزی برحذر نمیدارم مگر این كه خود قبلاً پرهیز كرده باشم."
توضیح این كه، هر مسلمانی مكلف به امر به معروف و نهی از منكر است. ظاهر این حكم و بُعد فقهیاش آن است كه كسی كه عالم به حكم شرعی است باید شخصی را كه عالماً عامداً آن حكم را رعایت نمیكند، از باب امر به معروف و نهی از منكر راهنمایی كند. البته امر به معروف و نهی از منكر غیر از تعلیم و موعظه و ارشاد است، اگرچه ممكن است در بعضی موارد از مصادیق آنها باشد؛ زیرا امر به معرف و نهی از منكر، حتی اگر به نرمی بیان شود، جنبه ولایت و آمریَّت دارد.
در وجوب امر به معروف و نهی از منكر، عدالت و طهارت نفس آمر و ناهی از شرایط آن به شمار نیامده است، بلكه علم و آگاهی او از آن معروف یا منكر، و احتمال تأثیر امر و نهی او و مانند آن جزو شرایط است. اما باطن آن بر اساس رازی كه درباره "نمرة" بیان شد، به عدالت برمیگردد؛ یعنی آمر به معروف باید خود مُؤتَمِر بدان بوده، ناهی و زاجر از منكر باید خود منتهی و منزجر از آن باشد؛ یعنی آنچه دیگران را بدان امر میكند، قبلاً خود عمل كرده باشد و آنچه دیگران را از آن منزجر و نهی میكند، خود قبلاً منزجر شده باشد. بنابراین، عدالت به عنوان سرّ امر به معروف و نهی از منكر در آمر و ناهی شرط شده است.
5ـ وادی "نَمِرة" كه در حدیث شبلی از آن به عنوان "نَمِرات" نیز یاد شده نام منطقهای وسیع در سرزمین عرفات است كه تقریباً در سَمْتِ مماسِ عرفات با حرم است.
امام سجاد علیه السلام فرمود: هنگام ورود به این منطقه باید آگاه باشید كه این سرزمین، سرزمین شهادت، معرفت و عرفان است. یعنی همان گونه كه خدا و ملائكه شاهدند، این سرزمین وسیع نیز شاهد اعمال زائران خانه خداست و كاملاً آگاه است كه حاجی با چه نیّتی آمده و با چه انگیزهای برمیگردد و به آن شهادت میدهد.
پینوشتها:
1 ـ كافی، ج 4، ص 224.
2 ـ سوره بقره/ 125.
3 ـ ر.ك: (حدیث شبلی).
4 ـ مفاتیح الجنان، دعای كمیل.
5 ـ وسائل الشیعه، ج 10، ص 28.
6 ـ بحارالانوار، ج 96، ص 261.
7 ـ سوره طه، آیه 7.
8 ـ بحارالانوار، ج 96، ص 259. متن كامل این حدیث در صفحات 441 ـ 443 خواهد آمد.
9 ـ بحارالانوار، ج 74، ص 402.
10 ـ مفاتیح الجنان، دعای كمیل.
11 ـ سوره همزه، آیات 6 ـ 7.
12 ـ "جبل الرحمة"، جدای از كوههای اطراف خود، در سرزمین عرفات واقع است. رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم بر تخته سنگی از این كوه ایستاد و خطبه معروف عرفات را ایراد فرمود. همچنین سالار شهیدان امام حسین علیهالسلام دعای بلند روز عرفه را در دامنه این كوه خواندند. بر قلّه جبلالرحمة، قبهای به نام حضرت آدم(علیهالسلام) قرار دارد كه نمازگزاردن در آنجا مكروه است.
13ـ باید توجه داشت آنچه در متن درباره صعود بر "جبلالرحمة" بیان شده ناظر به حدیث شبلی است وگرنه بنابر مشهور بین فقها، در روز عرفه بالا رفتن از این كوه مكروه است. در حدیث است كه از امام كاظم علیهالسلام سؤال شد: آیا وقوف بر جبلالرحمة در نظر شما محبوبتر است یا وقوف در دامنه و زمینهای پایین كوه؟ آن حضرت فرمودند: وقوف در دامنه. (وسائلالشیعه، ج10، ص11) امام صادق علیهالسلام فرمود: همه سرزمین عرفات، محل وقوف است، لیكن بهترین مكان برای وقوف، پایین كوه است: "عرفات كلّها موقف و أفضل الموقف سفح الجبل."(كافی، ج4، ص463) همچنین در روایت دیگری فرمود: هر چه به جبلالرحمه نزدیكتر باشد بهتر است: "عرفات كلها موقف وما قرب من الجبل فهو أفضل." (وسائلالشیعه، ج10، ص19)
14 ـ مفاتیحالجنان، اعمال روز عرفه.
15 ـ سوره كهف، آیه 44.
16 ـ سوره اعراف، آیه 156.
17 ـ سوره انعام، آیه 54.
18 ـ سوره اعراف، آیه 156.
منبع:
کتاب صهبای حج، آیة الله جوادی آملی، ص 415 .
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
اعمال روز عرفه
روزعرفه از اعياد عظيمه است اگر چه به اسم عيد ناميده نشده است. آن روز، روزي است که خداوند بندگان خويش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و جود و احسان خود را براي ايشان گسترانيده و شيطان در اين روز خوار و حقيرتر از ديگر اوقات خواهد بود.
روايت شده که در روزعرفه اي امام سجاد عليه السلام صداي سائلي را شنيد که از مردم کمک مي خواست. امام به او فرمود: واي بر تو آيا در چنين روزي از غير خدا سوال مي کني؟ حال آن که در اين روز فضل خدا حتي شامل بچه هاي به دنيا نيامده نيز مي شود. براي اين روز اعمالي ذکر کرده اند:
1- غسل.
2- زيارت امام حسين عليه السلام که برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد مي باشد. اگر کسي توفيق يابد که در اين روز به حرم امام تشرف پيدا نمايد ثوابش کمتر از کسي که در عرفات باشد نيست.
3- بعد از نماز عصر پيش از خواندن دعاي روز عرفه، در زير آسمان دو رکعت نماز به جاي آورده و نزد خداوند به گناهان خود اعتراف نمايد. دررکعت اول بعد از حمد، توحيد و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون بخواند.
4- روزه اين روز براي کسي که ضعف پيدا نکند و روزه اش مانع از انجام اعمال نشود مستحب است.
5- تسبيحاتي که در اعمال شب عرفه ذکر شد، خوانده شود. و پس از آن ذکر
" سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر" صد مرتبه،
سوره توحيد صد مرتبه،
آية الکرسي صد مرتبه
و صلوات صد مرتبه گفته شود
و پس از آن اذکار
"لا اله الا الله وحده لا شريک له
له الملک وله الحمد
يحيي و يميت و يميت و يحيي
و هو حي لا يموت بيده الخير
و هو علي کل شي قدير،
استغفرالله الذي لا اله الا هوالحي القيوم
و اتوب اليه ،
يا الله، يا رحمن، يا رحيم،
يا بديع السموات و الارض
يا ذالجلال و الاکرام ،
يا حي يا قيوم،
يا حنان يا منان،
يا لا اله الا انت، امين" ،
هر کدام ده مرتبه گفته شود و بعد از آن دعاي
اللهم اني اسئلک يا من هو اقرب الي من حبل الوريد
يا من يحول بين المرء و قلبه
يا من هو باالمنظر الأعلي و بالافق المبين
يا من هوالرحمن علي العرش استوي
يا من ليس کمثله شي و هو السميع البصير ا
سئلک ان تصلي علي محمد و ال محمد
را بخوان و حاجت خود را از خداوند طلب نما.
6- صلواتي از امام صادق عليه السلام روايت شده که باعث سرور اهل بيت عليهم السلام مي شود. "اللهم يا اجود من اعطي...
7- خواندن دعا "ام داود" که در اعمال نيمه رجب ذکر گرديده است.
8- تسبيح زير گفته شود که ثواب آن قابل شمارش نيست.
سبحان الله قبل کل احد و سبحان الله بعد کل احد...
9- خواندن دعايي که امام حسين عليه السلام در روز عرفه در عرفات خواندند.
"الحمدلله الذي ليس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع...
10- خواندن زيارت جامعه کبيره نيز در اين روز سفارش شده است.
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
دعاي عرفه ؛ سير انديشه در افاق جهان
بشر و بشیر پسران غالب اسدی روایت کردهاند که عصر روز عرفه در عرفات در خدمت امام حسین علیه السلام بودیم که آن حضرت با گروهی از خاندان و فرزندان و شیعیان خود از خیمه بیرون آمدند و با کمال تضرع و خشوع به دامنه کوه رحمت روی آوردند و در سمت چپ کوه ایستادند و به جانب کعبه روی گردانیدند و دستها را مقابل صورت مبارک برداشتند و این دعا را خواندند.
دعای عرفه از مشهورترین دعاهاست كه شامل مضامین عارفانهای چون شناخت پروردگار و تضرع به درگاه لایزال اوست.
راویان گویند: در پایان دعا و ذکر یا رب، یا رب آن حضرت چنان حاضران را تحت تاثیر قرار داده بود که از دعا کردن برای خودشان به آمین گفتن به دعای امام حسین علیه السلام بسنده کردند و صدای گریه مردم صحرای عرفات را پر کرده بود تا این که آفتاب غروب کرد و به سوی مشعر الحرام رفتند.
در روایت کفعمی دعای عرفه با جمله: و انت علی کل شیء قدیر. یا رب، یارب یا رب پایان یافته است. اما به نقل از سید بن طاووس در اقبال، دعای عرفه پس از آن با جمله: الهی انا الفقیر فی غنای فکیف لا اکون فقیرا فی فقری، ادامه مییابد. خاتمه دعا چنین است: و انت الرقیب الحاضر انک علی کل شیء قدیر و الحمدلله وحده.
دعای عرفه شامل مطالب بسیاری است که گزیده فهرست آنها چنین است: شناخت خداوند و بیان صفات الهی و تجدید عهد و پیمان با پروردگار و شناخت پیامبران و تحکیم ارتباط با آنها و توجه به آخرت و اظهار عقیده قلبی. سیر اندیشه در آفاق جهان و یادآوری نعمتها بیکران الهی بر انسان و حمد و سپاس خداوند بر آن نعمتها و عنایتها که از آغاز وجود و تکوین آدمی تا آخر عمر پیوسته به او افاضه میشود.
تضرع به درگاه خداوند و اقرار به گناهان و توبه و انابه و درخواست عفو و روی آوردن به صفات پسندیده و اعمال خیر. درخواست حوایج که با درود و صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله شروع میشود.
سپس تقاضای عفو، نور هدایت، رحمت، عافیت، برکت، وسعت روزی و پاداش اخروی برخی از دانشوران به شرح و یا ترجمه این دعای شریف پرداختهاند. از جمله: مظهر الغرائب سید خلف الدین حیدر مشعشعی موسوی حویزی، معاصر شیخ بهایی ( م ، 103 ق )،
این شرح را مولف آن پس از خاموشی دیده سر و روشنتر شدن چشم دل تدوین كرده است و شرح دعای عرفه اثر شیخ محمد علی بن شیخ ابوطالب زاهدی جبلانی اصفهانی ( م 1181 ق)، نیایش حسین علیه السلام تالیف استاد محمد تقی جعفری.
شایان ذکر است که غیر از دعای امام حسین علیه السلام برای روز عرفه دعاهای دیگری نیز از سایر ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده است که در کتب دعا به تفصیل آمده است.
شیخ صدوق کتابی تحت عنوان ادعیه الموقف و یا دعا الموقف تالیف کرده است، مشهورترین دعاهای روز عرفه پس از دعای امام حسین علیه السلام دعای فرزند گرامیش حضرت امام زین العابدین علیه السلام است که در صحیفه سجادیه آمده است. مراجع عظام تقلید در مناسک حج هر دو دعا را نقل کردهاند.
منبع:
دایرة المعارف تشیع، جلد هفتم، صص 529 و 530.
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
منتخبي ار دعاهاي امام سحاد عليه السلام در روز عرفه
از دعاهای حضرت امام سجاد علیه السلام در روز عرفه است كه:
خدایا! مرا شاكر و صابر گردان و مرا در چشم خویش خوار
و در نظر مردم بزرگوار گردان .
خدایا! در همه كارها عاقبت ما را به خیر كن
و ما را از خواری دنیا و عذاب آخرت نگهدار .
خدایا! مرا به علم توانگر ساز و به حلم زینت بخش
و به تقوا عزیز كن و به عافیت زیبایی ده .
خدایا! از زوال(1) نعمت و تغییر عافیت و غضب ناگهانی
و همه چیزهایی كه مایه ناخشنودی توست به تو پناه میبرم .
خدایا! از اخلاق بد و اعمال بد و هوسهای بد
و مرضهای بد به تو پناه میبرم .
خدایا! سحرخیزی را بر امت من مبارك ساز .
خدایا! تو را به غیب دانی
و قدرتی كه بر آفرینش داری سوگند میدهم
تا موقعی كه زندگی را برای من بهتر میدانی
مرا زنده نگهدار
و موقعی كه مرگ را برای من بهتر میدانی
مرا بمیران .
خدایا! از تو میخواهم كه ترس خود را در آشكار و نهان
نصیب من كنی و در حال خشنودی و خشم كلمه اخلاص را
به زبان من جاری نمایی و در حال فقر
و توانگری میانهروی را شعار من سازی .
خدایا! چنان كه خلقت مرا نیك كردی سیرتم را نیز نیك كن .
خدایا! هر كس عهدهدار كار امت من شد
و بر آنها سخت گرفت، بر او سخت گیر
و هر كس عهدهدار كار امت من شد
و با آنها مدارا كرد با او مدارا كن .
خداوندا! یك لحظه مرا به خودم واگذار مكن
و چیزهای خوبی كه به من بخشیدهای، از من باز مگیر.
خدایا بر محمد و خاندان پاكش درود فرست .
درودهای پربركت و پاكیزه و فزایندهای
كه صبحگاهان و شامگاهان در رسند،
و درود فرست بر ایشان و بر ارواحشان،
و كارشان را بر اساس تقوا فراهم آور،
و احوالشان را به سامان آر،
و ما را به رحمت خود در جایگاه امن و امان
در كنار ایشان قرار ده،
ای مهربانترین مهربانان.(2)
پینوشتها:
1- زوال: از بین رفتن، نابود شدن .
2- منتخبی از دعای امام سجاد علیهالسلام در روز عرفه،
مترجم: حسین انصاریان .
منبع:
ماهنامه موعود، ش 71 .
ویرایش توسط نغمه سکوت : 15-11-2010 در ساعت 08:42
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
برگزیدهای از دعای امام حسین علیه السلام در عرفه
1ـ ستایش حق تعالی:
ستایش سزاوار خداوندی است كه كس نتواند از فرمان قضایش سرپیچد و مانعی نیست كه وی را از اعطای عطایا، باز دارد. و صنعت هیچ صنعتگری به پای صنعت او نرسد. بخشنده بیدریغ است. اوست كه بدایع خلقت را به سرشت و صنایع گوناگون وجود را با حكمت خویش استوار ساخت... .
2ـ تجدید عهد و میثاق با خدا:
پروردگارا به سوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف كنم كه تو تربیت كننده و پرورنده منی. و بازگشتم به سوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از این كه چیز قابل ذكری باشم... .
3ـ خود شناسی:
و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیكرانت قرار دادی. آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی. و در تاریكیهای سهگانه جنینی سكونتم دادی: میان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچیك از امورم را به خودم وانگذاشتی... .
4ـ راز آفرینش انسان:
ولی مرا برای هدفی عالی یعنی هدایت (و رسیدن به كمال) موجودی كامل و سالم به دنیا آوردی. و در آن هنگام كه كودكی خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردی. و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی. و دلهای پرستاران را به جانب من معطوف داشتی. و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی... .
5ـ تربیت انسان در دانشگاه الهی:
تا این كه با گوهر سخن، مرا ناطق و گویا ساختی. و نعمتهای بیكرانت را بر من تمام كردی. و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی. تا این كه فطرت و سرنوشتم، به كمال انسانی رسید. و از نظر توان اعتدال یافت. حجتت را بر من تمام كردی كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی... .
6ـ نعمتهای خداوند:
آری این لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بیافریدی. و راضی نشدی ای خدایم كه نعمتی را از من دریغ داری. بلكه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی. با اقدام عظیم و مرحمت بیكرانت بر من . و با احسان عمیم خود نسبت به من، تا این كه همه نعماتت را درباره من تكمیل فرمودی... .
7ـ شهادت به بیكرانی نعمتهای الهی:
الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم. و نیز به تصمیمات متیقن خود و به توحید صریح و خالصم
و به باطن نادیدنی نهادم. و پیوستهای جریان نور دیدهام. و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانیام، و روزنههای تنفسیام، و نرمههای تیغه بینیام. و آوازگیرهای پرده گوشم و آنچه در درون لبهای من پنهان است... .
8ـ ناتوانی بشر از بجا آوردن شكر الهی:
گواهی میدهم ای پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر یكی از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، كه آن خود مزید نعمت و مستوجب شكر دیگر، و ستایش جدید و ریشهدار باشد... .
9ـ ستایش خدای یگانه:
بنابر این من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا كه وسعم میرسد با ایمان و یقین قلبی گواهی میدهم. و اظهار میدارم:
حمد و ستایش خدایی را كه فرزندی ندارد تا میراثبرش باشد. و در فرمانروایی نه شریكی دارد تا با وی در آفرینش بر ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی كمك دهد... .
10ـ خواستههای یك انسان متعالی:
خداوندا، چنان كن كه از تو بیم داشته باشم، آنچنان كه گویی تو را میبینم و مرا با تقوایت رستگار كن! اما به خاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در تقدیراتت خیر و بركت به من عطا فرما!
11ـ سپاس به تربیتهای الهی:
خداوندا! ستایش از آن توست كه مرا آفریدی. و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار توست كه مرا بیافریدی و خلقتم را نیكو بیاراستی. به خاطر لطفی كه به من داشتی والا... .
12ـ نیازهای تربیتی از خدا:
و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنجهای این جهان و محنتهای آن جهان نجات بده و از شر بدیهایی كه ستمكاران در زمین میكنند نگاه بدار... .
13ـ شكایت به پیشگاه خداوند:
خدایا! مرا به كه وا میگذاری؟ آیا به خویشاوندی كه پیوند خویشاوندی را خواهد گسست؟ یا به بیگانه كه بر من بر آشفتد؟ یا به كسانی كه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتی كه تو پروردگار من و مالك سرنوشت منی؟
14ـ ای مربی پیامبران و فرستنده كتب آسمانی:
ای خدای من و ای خدای پدران من! ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب، و ای پروردگار جبرائیل، میكائیل و اسرافیل. و ای تربیت كننده محمد، خاتم پیامبران و فرزندان برگزیدهاش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل زبور و فرقان ... .
15ـ تو پناهگاه منی:
تو پناهگاه منی، به هنگامی كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهایم باز میداری. و اگر پردهپوشی تو نبود از رسوایان بودم.
منبع:
دعای عرفه عبدالكریم بی آزار شیرازی
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
نواي ني در نيستان وجود
نیایش تلخ کامی سخن گفتن از دردها و نالیدن از سر بی پناهی و شادکامی ایمانی است که می داند کسی هست تا بشنود ، ببیند و چاره سازد، انسان آنگاه که احساس می کند اثری که بر جهان دارد حتی از" ذره ایی" از" کمتر از هیچی" کمتر است، نیایش او را برمی کشد و با جان هستی پیوند می دهد، این ذره را به عرش اعلاء، به بیکران و جاودان ره می برد. نیایش رویارویی دو وجود، یکی همه نیاز و دیگری همه ناز ، یکی همه هیچ مطلق ودیگری همه انبوهی هستی است. نیایش افغان نی است در فراغ نیستان؛
" کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند"
نوای محزون آن ، از خالی بودن است و چه کسی جز نی می داند که این درد تا کجا هستی سوز است.
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچونی من گفتنی ها گفتمی
هر که او از هم زبانی شد جدا
بی زبان شد گرچه دارد صد نوا
نیایش شاید کهن ترین، اصیل ترین و خودجوش ترین شکل پرستش در تاریخ است؛ آنگاه که انسان اولیه محصور در ناشناخته ها دلش با هر پدیده با هر رویداد طبیعی می لرزید، به پیشگاه خدای جامد خودساخته ایی پناه می جست و به نیایش می پرداخت .
خدایانی برای هر یک از پدیده های طبیعی می آفرید و می کوشید با اهداء قربانی نظر آنان را با خود همراه سازد. چه رقت انگیز بوده است انسان نخستین ، و چه میزان دل بر او و بر نادانی و ناتوانی اش به رحم می آید. ذهن او بسته ولی دلش بیدار بود و همین دل او را برکشید، او را طرف خطاب خداوند جهان قرارداد تا در سایه ادیان الهی راه زندگی و راه پرستش را بیاموزد و با تکیه بر قدرت الهی بر طبیعت چیره گردد. و اگر لطف خدا نبود چه بسا هنوز بشر در همان ظلمات بی هوشی غرقه بود.
نیایش دامنه وسیعی به وسعت ابعاد مختلف زندگی انسان را در بر می گیرد، از خواستن های روزمره و "خدایا این بکن" و " ای خدا آن نکن" تا عرصه نیایش برای نیایش. اینگونه نیایش ها پاسخی بر هستی، بودن، چرایی و تنهایی آدمی است. پاسخ به جان تنهای انسانی سرآسیمه و سرگردان است که در جستجوی وجودی برتر و زیباست تا همه هستی خود را بر پای او تسلیم سازد. نمونه زیبا و کامل اینگونه نیایش ها را در کلام امیرالمومنین و امام سجاد(علیهما السلام) می توان جست.
اساس دعا برفقر و عشق استوار است ولی اسلام بر این دو، بیان دردها و خواسته هایی را می افزاید که از آن نیایش کننده نیست، هرچند جانش را می فشارد و به ستوه می آورد. دردها و خواسته های اجتماعی و گروهی در نیایش های اسلامی به همان میزان فقر و عشق نمود دارد. نیایش در اسلام تنها مدخلی برای گرفتن حوایج نیست . پلکانی است که می توان از آن بالا رفت و رخ در رخ خوبی و بخشش مطلق نگریست. ولی نباید از نیایش به آسانی یک شربت مسکن، یک داروی ضد ترس- ترس از درد، بیماری و مرگ - ساخت. نیایشِ مرهمی است که به انسان ارزانی شده تا آلام جان خویش و اجتماع خویش را با آن درمان سازد .
باید آگاه بود که نیایشِ روح مسئول، جان دردمند و جسم پرتوان است که ثمربخش است که او را در رسیدن به مقصود یاری می دهد نه روح کسل و تنبلی که می اندیشد دعا جانشین مسئولیت ها و وظایف او خواهد شد."کُمیت اندیشه و بیان، آنجا که پای نیایش فرا می رسد، درمی ماند زیرا نیایش بلندترین قله تعبیر را در پرواز عشق از میان شب ظلمانی عقل پیدا می کند."
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
تصويري زيبا از نيايش
زبان از بیان ارزشمندی دعا قاصر است به جاست که تصویری از نیایش را در سخن خداوندگار سخن مولانا جلال الدین محمد بلخی بجوئیم و بیابیم.
دید موسى یک شبانى را براه
کو همی گفت اى گزیننده اله
تو کجایى تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
جامه ات شویم شپشهایت کُشم
شیر پیشت آورم اى محتشم
دستکت بوسم بمالم پایکت
وقت خواب آید بروبم جایکت
اى فداى تو همه بزهاى من
اى بیادت هی هى و هی هاى من
این نمط(1) بیهوده می گفت آن شبان
گفت موسى با کى است این اى فلان
چوپان در پاسخ موسی گفت این تسبیحی است که من در ستایش خدای جهان به جای می آورم.موسی برآشفت وی را از این تسبیح گویی باز داشت و
گفت گندکفرتو جهانراگندهکردکفر تودیباىدینراژنده کرد
گرنبندى زین سخنت وحلق را
آتشى آیدبسوزدخلق را
موسی به مذمت چوپان بخت برگشته زبان باز کرد و او را از عذاب الهی بیم داد وگفت :
با که می گویى تواین با عم و خال
جسم و حاجت در صفات ذوالجلال
شیر او نوشد که در نشو و نماست
چارق او پوشد که او محتاج پاست
بى ادب گفتن سخن با خاص حق
دل بمیراند سیه دارد ورق
گر تو مردى را بخوانى فاطمه
گرچه یک جنس اند مرد و زن همه
قصد خون تو کند تا ممکنست
گرچه خوش خو و حلیم و ساکنست
فاطمه مدحست در حق زنان
مرد را گویى بود زخم سنان
موسی بر چوپان بیچاره بسیار بیم داد که جسم داشتن برای بندگان ستایش است نه بر خالق آنان که خداوند شایسته " لم یلد ولم یولد " است چوپان از اندرزهای موسی ملول شد و گفت
اى موسى دهان مدوختى
وزپشیمانى توجانم سوختى
جامه را بدریدو آهى کرد تفت
سرنهاداندربیابانى و رفت
حضرت حق بر موسی عتاب آورد وبا او درشتی کرد که چرا خاطر چوپان را خستی؟
وحى آمد سوى موسى از خدا
بنده ى ما را ز ما کردى جدا
تو براى وصل کردن آمدى
یا براى فصل کردن آمدى ؟
خداوند بر موسی وحی آورد که" منفورترین چیزها در نزد من جدایی است" واز شگفتی های آفرینش انسان آن است که برای هر فرد راهی وزبان گفتگویی خاص او بنهاده ام ، آنچه چوپان به زبان آورده است :
در حق او مدح و در حق تو ذم
در حق او شهد و در حق تو سم
ما برى از پاک و ناپاکى همه
از گرانجانى و چالاکى همه
من نکردم امر تا سودى کنم
بلک تا بر بندگان جودى کنم
من ستایش هر امتی را به زبان خاص خودشان پذیرا هستم چرا که :
من نگردم پاک از تسبیحشان
پاک هم ایشان شوند و درفشان
ما زبان را ننگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را
ناظر قلبیم اگر خاشع بود
گرچه گفت لفظ ناخاضع رود
من در جستجوی سوز وگداز نهفته در نیایشم ونه در طلب جملات نغز وشیوه بیان زیبا . آنچه در نزد من ستودنی است عشق وشیدایی بنده واخلاص وی است چرا که دل جوهر و اصل است وزبان وبیان فرع وعرض .
آتشى از عشق در جان بر فروز
سر بسر فکر و عبارت را بسوز
تا وعده قيامت تو صبر مي کنيمبر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيماي ازتبار آينه و آفتاب و عشقتا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)