نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: راه بهشت

  1. #1
    کاربر جدید saleh1 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    بندر دلوار
    نوشته ها
    41
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض راه بهشت

    راه بهشت
    مردی با اسب و سگش در جاده ای راه می رفتند.
    هنگام عبور از کنار درخت عظیمی صاعقه ای فرود آمد و آنها را کشت، اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت،گاهی مدت ها طول می کشد تا مرده ها به شرایط جدید خودشان پی ببرند.
    پیاده روی درازی بود،آفتاب تندی بود،عرق می ریختند و به شدت تشنه بودند.
    در یک پیچ جاده...
    دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند که به میدانی با سنگ فرش طلا باز می شد و در وسط آن چشمه ای بود که آب زلالی از آن جاری بود.
    رهگذر رو به مرد دروازه بان کرد:"روز بخیر،اینجا کجاست که انقدر قشنگ است؟"
    ــ"روز بخیر،اینجا بهشت است."
    ــ"چه خوب که به بهشت رسیدیم،خیلی تشنه ایم."
    دروازه بان به چشمه اشاره کرد و گفت: "می توانید وارد شوید و هرچه قدر دلتان می خواهد بنوشید."
    ــ" اسب و سگم هم تشنه اند."
    ــ" واقعا متاسفم.ورود حیوانات به بهشت ممنوع است."
    مرد خیلی نا امید شد،چون خیلی تشنه بود،اما حاضر نبود تنهایی آب بنوشد.
    از نگهبان تشکر کرد و به راهش ادامه داد.پس از اینکه مدت درازی از تپه بالا رفتند،به مزرعه ای رسیدند.راه ورود به این مزرعه دروازه ای قدیمی بود که به یک جاده خاکی با درختانی در دو طرفش باز می شد.مردی در زیر سایه درخت ها دراز کشیده بود و صورتش را با کلاهی پوشانده و احتمالاخوابیده بود.
    مسافر گفت: روز بخیر
    مرد با سرش جواب داد.
    ــ ما خیلی تشنه ایم! من،اسبم و سگم.
    مرد به جایی اشاره کرد و گفت:میان آن سنگ ها چشمه ایست.هر قدر که می خواهید بنوشید.
    مرد،اسب و سگ به کنار چشمه رفتندو تشنگی شان را فرو نشاندند.
    مسافر از مرد تشکر کرد .مرد گفت:هر وقت که دوست داشتید می توانید برگردید.
    مسافر پرسید:فقط می خواهم بدانم نام اینجا چسیت؟
    ــ بهشت.
    ــ بهشت؟ اما نگهبان دروازه مرمری هم گفت آنجا بهشت است!
    ــ آنجا بهشت نیست،دوزخ است.
    مسافر حیران ماند: باید جلوی دیگران را بگیرید تا از نام شما استفاده نکنند! این اطلاعات غلط باعث سردرگمی زیادی میشود!
    ــ کاملا بر عکس، در حقیقت لطف بزرگی به ما می کنندچون تمام آنهایی که حاضرند بهترین دوستانشان را ترک کنند همانجا می مانند...
    منبع: بخشی از کتاب " شیطان و دوشیزه پریم"
    "پائولوکوئیلو"

    با سلام
    خدمت شما کاربر محترم
    لطفا نظر در مورد مطلب یادتون نره.

    اگر خواستید به من سر بزنید لینک منsaleh1 حتما به من یه سر بزنید saleh1
    انشاالله هر جا هستید سالم وسلامت باشید


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه