[align=justify]من خيلي واضح گفتم كه برداشت نصف ونيمه ما از قانون دليل بر ايراد قانون يا
قانونگذار نيست. من هم نظرم اين نيست كه حلال خدا را حرام كنيم يا جبهه
گيريهاي متعصبانه داشته باشيم. چون اصلا مال اين حرفها نيستيم و اجازه مخالفت
نداريم. خدايي كه حكمت و قدرت از صفات ذات اوست مطمئنا هيچ قانوني را
بدون دليل وضع نميكند.
اما سوال :
خداييش اگر مردي بخواهد همسري اختيار كند و بفهمد قبل از اين محرم كس
ديگري بوده باز هم به راحتي تصميم ميگيرد؟ يا اگر مردي بخواهد از حق قانوني
خود استفاده كند و همسر دوم اختيار كند و مطمئنا همسرش از دست او دل
شكسته خواهد شد، گناه دل شكستن را با چه ثوابي ميخواهد جبران كند؟
من در عراق ديدم مرداني را كه با همسران خود با هم بودند و به ظاهر مشكلي
نداشتند ولي من در ايران نديدم كه مردي مثلا با دو همسرش بيرون برود. ما
داريم در مورد ايران صحبت ميكنيم. من يك دوست عرب داشتم كه به نظرش اين
حق مرد است چون در خانواده اي بزرگ شده بود كه شايد اين موضوع برايشان
حل شده بود.
اما بياييد يك فرض ديگر بكنيم: خدايي نكرده پدر شما از دنيا ميرود و بعد از
يك سال مادر شما كه هنوز در سن جواني،يعني هنوز آنقدر پير و فرتوت نشده كه
نتواند صاحب يك زندگي جديد باشد، تصميم ميگيرد كه مجددا ازدواج كند. شما
چند تا فرزند را ميشناسيد كه از اين تصميم استقبال كند؟ يا اگر پير مردي كه
همسرش به رحمت خدا رفته اگر بخواهد تجديد فراش كند چندتا فرزند را ديده
ايد كه بدون دعوا و جنگ و جدل براي پدرشان استين بالا بزنند. اين افراد با
قانون خدا مخالفت نميكنند و در مقابل آن جبهه نميگيرند ولي قبول كنيد در جامعه
ما پذيرش اين موضوع براي هم زن و هم مرد بسيار سخت است و باز هم ميگويم
اين به معناي مخالفت با امر خدا نيست.
تو را به خدا يكم فكر كنيد و خودتان را در اين شرايط قرار دهيد مثلا مادر شما
ميخواهد ازدواج كند. تعديل احساسات و غيرت و تسليم امر خدا بودن باور كنيد
خيلي سخته و اين به معناي طرفداري با بعضي مخالفان متعه نيست.[/align]