تعدادي از بيماران كه داراي هيپرتانسيون ( Hypertension ) متوسط هستند ، اغلب با يك دارو تحت كنترل هستند . بعد از يك دوره درماني اين سوال پيش مي آيد كه آيا مي توان درمان با داروهاي ضدفشار خون را بتدريج كم كرده و يا حتي آنها را قطع كرد ؟
مطالعات فراواني در رابطه با ادامه دارو درماني يا قطع درمان صورت گرفته است كه در آنها نشان داده شده كه بين 55-5 درصد بيماران پس از قطع دارو در حدود 2-1 سال فشارخون طبيعي داشته اند ، همچنين تعداد زيادي از بيماران با كاهش در تعداد يا دوز داروهاي دريافتي بهبود يافته اند . ادامه كنترل فشارخون علاوه بر كاهش در مقدار داروي دريافتي ، حدود 80-45 درصد از اثرات جانبي داروهايي را مثل ديورتيك ها ( Diuretics ) كه باعث هيپوكالمي ( Hypokalemia ) و هيپراورمي ( Hyperuremia ) مي شوند ، مي كاهد .
هدف عمده در مراحل اوليه درمان پيدا كردن راهايي جهت كنترل بيماريهاي شديدتر است . آثار بهبودي در بيمارانيكه داراي هيپرتانسيون خفيف اوليه بوه اند و اقدام به قطع دارو كرده اند و يا بيماراني كه با يك دارو فشار خونشان كنترل شده بيشتر است ؛ به عبارت ديگر كاهش تدريجي دوز دارو در بيمارانيكه از چند دارو به طور همزمان استفاده مي كنند ، نشان دهنده اين موضوع است كه فشار خون در اين بيماران خوب كنترل شده است .
مكانيسم
كنترل فشارخون با كاهش مكرر در دوز دارو هنوز شناخته شده نيست ، كنترل فشارخون با اين شيوه در دراز مدت ممكن است منجر به هيپرپلازي ( Hyperplasia ) شريانچه هايي كه برگشت هيپرتانسيون شود و يا بوسيله كاهش مقاومت عروقي بطور مستقيم باعث بالا رفتن حساسيت عضلات صاف جدار عروق و توليد آنژيوتانسين II و نوراپي نفرين شده و سبب افزايش فشارخون شوند .
يك گروه تحقيقات پزشكي مطالعاتي بر روي جايگزين شونده هاي دارويي ( پلاسبو ) انجام داده و نتايج خود را چنين عنوان كرده اند كه مي توان هم با تيازيدها Thiazides و مسدود كننده هاي كانال
بتابلوكرهاي درمان را ادامه داد و يا اينكه از جايگزين شونده هاي دارويي به مدت 5-6 سال استفاده كرد . فشارخون بيمارانيكه پلاسبو دريافت مي كرده اند نسبت به بيمارانيكه پلاسبو دريافت نمي كردند . بين 6-9 ماه بعد به حد قابل قبولي كاهش پيدا كرد . امام در هر حال فشارخون بيشتر از 45% از بيماران در هر دو گروه در مدت ياد شده به حد طبيعي رسيد . اين يافته ها عنوان مي كنند كه درمان موثر ممكن است دوره بيماري را تغيير ندهد اما تعدادي از بيمارانيكه داراي هيپرتانسيون خفيف بوده اند ، درمان شدند و فشارخونشان طبيعي شد . عوامل متعددي از جمله عدم رعايت رژيم غذايي ممكن است در اين مسئله دخالت داشته باشند . در مجموع مي توان گفت كه قدرت حداقل مقدار دارو در كنترل فشارخون در بسياري از بيماران ممكن است مربوط به استفاده بيماران از دوز اوليه بالا باشد .
طبقه بندي اشتباه
تعدادي از بيمارانيكه از ابتدا بيمار هيپرتانسيون متوسط تشخيص داده مي شوند ، در واقع فشار خونشان طبيعي است . واقعيت اين است كه اين افراد به دنبال مواجهه با پزشك دچار استرس شديد مي شوند و دچار افزايش فشارخون مي شوند اين پديده را فشارخون White-Coat (روپوش سفيد ) مي نامند ، مجدداً اين نكته مهم توضيح داده مي شود كه براي اثبات هيپرتانسيون حقيقي در بيماري كه فاقد علائم بوده و آسيب به ارگانهاي حياتي و مهم او وارد نيامده است بايد براي چندين ماه فشار خون بيمار اندازه گيري شود ( مطلب كنترل فشارخون متغير و پديده روپوش سفيد و مطلب اندازه گيري فشار خون جهت تشخيص هيپرتانسيون ).
تغيير رژيم غذايي
بيمارانيكه داراي افزايش فشارخون خفيف هستند مي توانند به تنهايي با تغيير در رژيم غذايي ، فشارخون پايين و درحدطبيعي داشته باشند . محدوديت مصرف سديم خوراكي ، كاهش وزن در افراد چاق و بويژه اجتناب از مصرف الكل اگر درمان مرحله به مرحله مدنظر باشد ، مي تواند مهم تلقي شود . در يك مطالعه تغييرات شيوه زندگي و به دنبال آن رفع داروهاي ضدفشارخون مورد ارزيابي قرار گرفت. طي 4 سال مشاهده گرديد كه 40% بيماران با رعايت رژيم غذايي نسبت به كمتر از 10% از گروه شاهد فشارخون ثابت پيدا كرده بودند .
افزايش دوز دارويي
در حال حاضر مشخص شده كه قبلاً مقدار دوز داروهاي ضدفشارخون خيلي بالا بوده و در نتيجه منجر به عوارض جانبي مي گرديده است ، در حاليكه هيچگونه كاهش يا مختصر كاهشي در فشارخون ايجاد نمي كرده اند در بسياري از بيماران كه با 50 ميلي گرم هيدروكلروتيازيد ( Hydrochlorothiazide ) درمان مي شوند و بطور مثال كاهش روزانه دوز دارويي 50-25-5/12 ميلي گرم توانست فشار خون بيمار را كناترل كند ؛ بعلاوه 25-5/12 ميلي گرم از هيدروكلروتيازيد يا ( داروهاي مشابه ) در درمان اوليه اغلب اثرات 100-50 ميلي گرم را در برخواهد داشت ، گرچه اغلب با دوز بالا يك ديور شديد ايجاد مي گردد ولي به دنبال افزايش در رنين و آنژيوتانسين II مقاومت عروقي افزايش يافته در نتيجه باعث كاهش حجم خون مي گردد . درمان با دوز پايين گرچه هيپوكالمي و هيپواورمي را به حداقل مي رساند ولي باعث افزايش متوسط در كلسترول و غلظت قندخون مي گردد .
مطلب دوزاژ تيازيدي در هيپرتانسيون حقيقي
سندرمهاي قطع ناگهاني : نكته ايكه بايد مورد توجه واقع شود اين است كه قطع ناگهاني درمان با بتابلوكرهاي كوتاه اثر ( مانند پروپرانولول ( Propranolol ) يا آلفا آگونيستهاي كوتاه اثر مانند كلونيدين ( Clonidine ) مي تواند بالقوه منجر به سندرم قطع كشنده شود . اين سندرم بوسيله افزايش فعاليت سمپاتيك ( مربوط به گيرنده سطح سلول كه در طي دوره فعاليت سمپاتيك كاهش پيدا مي كند ) هيپرتانسيون بازگشتي و احتمالاً آنژين صدري شدت يافته و يا MI ( انفاركتوس ميوكارد ) مشخص مي شود . قطع تدريجي اين عوامل دارويي كه در يك دوره چند هفته اي (شامل تبديل داروهاي فوق به داروهاي طولاني اثر از همان گروه مثل آتنولول (Atenolol ) يا متيل دوپا ( Methyldopa ) مي تواند از اين مشكلات پيشگيري كند ( مطلب سندرمهاي قطع دارويي با داروهاي ضدفشار خون ).
اثر رژيم غذايي در هيپرتانسيون خفيف
عواملي مثل كم كردن وزن در افراد چاق محدوديت مصرف نمك و اجتناب از مصرف الكل مي تواند موثر باشد ؛ فشارخون گروه كنترل نسبت به گروهي كه رژيم غذايي آنها كنترل نمي شوند ، طبيعي مي ماند . اينكار بعد از پايان موفقيت آميز درمان با داروهاي ضدفشارخون انجام مي شود .فشارخون در بيش از 90% از بيمارانيكه فشارخونشان كنترل شده است ، مجدداً رخ مي دهد ؛ ولي فقط 60%از كسانيكه با رژيم غذايي فشارشان كنترل شده است ، عود مجدد افزايش فشار خون شده اند .
persiandc