نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: در محضر استاد/پله‌های عرفان

  1. #1
    کاربر تازه کار محسن رحمتی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    89
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض در محضر استاد/پله‌های عرفان

    اشاره

    ابوسعید ابی‌الخیر، عارف سده چهارم و پنجم هجری قمری، در یکی از روستاهای اَبیورد، موسوم به میهنه به دنیا آمد. تولد او روز اول محرم سال 357 هـ .ق و وفاتش در ماه شعبان 440 هـ .ق است. او در مدت 83 سال زندگی، خود چیزی ننوشته است، ولی دو اثر به نام حالات و سخنان شیخ ابوسعید و اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید و چند نوشته دیگر موجود است که در شرح احوال و سخنان اوست. نوشته زیر جزو سخنانی است که از زبان این شیخ عارف نقل شده و در آن پله‌ها و مقامات طریق عرفان بیان شده است.
    «شیخ أبوسعید أبوالخیر فرمود که عارف را چهل مقام بباید تا قدمِ او در کویِ عرفان درست آید.
    مقام اول «نیّت» است. عارف را باید که نیت چنان بود که اگر دنیا و نعمتش و عقبی و جنّتش و بلا و محنتش بدو نشان دهند، دنیا و نعمتش به کافران ایثار کند و عقبی و جنتش به مؤمنان ایثار کند و خود بلا و محنت اختیار کند.
    مقام دوم «إنابت» است. اگر در خلوت باشد، خدا را بیند، تغیّر عالم سَر ایشان را نجنباند و بلای حق، مرغ مهر ایشان را نپراند.
    مقام سیّم «توبه» است. همه خلق توبه کنند از حرام و حرام نخورند تا در عذاب گرفتار نیایند. ایشان توبه کنند از حلالی که می‌خورند تا در حرام و شبهت نیفتند.
    مقام چهارم «ارادت» است. همه عالم راحت خواهند و با آن، مال و نعمت و ایشان محنت خواهند و با آن ملک و ولایت.
    مقام پنجم «مجاهدت» است. مردم جهد کنند تا ده با بیست کنند و ایشان جهد کنند تا بیست، نیست کنند.
    مقام ششم «مراقبت» است. مراقبت، نگاه داشتن بُوَد نفس خود را در خلوت تا لاجرم پادشاهِ عالم، معصوم دارد ایشان را از معصیت.
    مقام هفتم «صبر» است. اگر بلای کونَین بر ایشان گمارند، اندر آن آه نکنند و اگر محبّتِ عالمیان بر ایشان فرود آید، جز در کویِ صبر راه نکنند.
    مقام هشتم «ذکر» است. به دل او را دانند و به زبان او را خوانند. هرگه که درمانند، راه جز به درگاه او ندانند.
    مقام نهم «رضا» است. اگرشان برهنه دارد، خشنود باشند و اگرشان گرسنه دارد، خشنود باشند و هرگز در کویِ اختیار منزل نکنند.
    مقام دهم «مخالفتِ نفس» است. هفتاد سال نَفْس‌هایِ ایشان می‌نالد در آرزوی یکی نعمت و نیابد مگر رنج و محنت.
    مقام یازدهم «موافقت» است. بلا و عافیت و عطا و منع به نزدیکِ ایشان یکی بود.
    مقام دوازدهم «تسلیم» است. اگر تیرِ قضا از کمین‌گاهِ بلا بر ایشان تاختن آرد، خود را در منجنیقِ تسلیم نهند و پیش تیر بلا باز شوند و جان و دلِ خود را سپر سازند و در برابرِ تیر قضا بازایستند.
    مقام سیزدهم «توکّل» است. نه از خلق چیزی خواهند و نه از حق. او را از بهرِ او پرستند و سؤال و گفتار در میان نه. لاجرم پادشاهِ عالَم ایشان را به آرزو رساند به وقتِ حاجت و شمار در میان نه.
    مقام چهاردهم «زهد» است. از همه دنیا مرقعی دارند به صد پاره از کرباس و گلیم و نَمَد پاره. آن مرقّع[10] به نزدیک ایشان فاضل‌تر است از سقلاطون و مقراضی، هزار باره.
    مقام پانزدهم «عبادت» است. همه روز مشغول باشند به خواندنِ قرآن و تسبیح و همه شب ایستاده باشند. تن‌هاشان در خدمت، کوشان، دل‌هاشان از عشق و محبّتِ احدیّت، جوشان، سرهاشان از پی مشاهده ملک، خروشان.
    مقام شانزدهم «ورع» است. از هر طعامی نخورند و از هر لباسی نپوشند و با هر کسی ننشینند. ]و[ جز صحبتِ حقّ تعالی نگزینند.
    مقام هفدهم «إخلاص» است. همه شب نماز کنند و همه روز روزه دارند، چون نفس ایشان در طاعت نیاید و طاعت بینند، پنجاه ساله طاعت به یکی شربت آب بفروشند و به سگی یا به کسی دهند، آنگه گویند: ای نفس! دانستی که آنچه تو کردی، خدای را نشاید؟
    مقام هجدهم «صدق» است. یک قدم بی‌راستی ننهند و یک نَفَس به‌جز از راستی نزنند. زبانشان از دل خبر دهد و دلشان از سر خبر دهد و اسرارشان از حضرت خبر دهد.
    مقام نوزدهم «خوف» است. چون در عدل او نگرند، از بیم بگدازند و به طاعت هیچ امید نه.
    مقام بیستم «رجاء» است. چون در فضلِ او نگرند، از شوق می‌نازند و بیم و فَزَع در میان نه.
    مقام بیست‌ویکم «فنا» است. نفسِ خویش را در بوته فنا بگدازند و از هرچه مادونِ او است، فنا شوند. زبانشان حدیث دنیا نگوید. جز نام او بر زبان ایشان نرود. تن‌هاشان جز به طاعت نجنبد. سرهاشان جز به حضرتِ او جولان نکند.
    مقام بیست‌ودوم «بقا» است. اگر به راست نگرند، حقّ را بینند و اگر به چپ نگرند، حقّ را بینند؛ در همه حال او را بینند. باقی گردند به بقایِ او، راضی گردند به قضایِ او، شادی کنند به فضل و عطایِ او.
    مقام بیست‌وسیّم «علم‌الیقین» است و چون به دیده علم‌الیقین درنگرند، از علی تا ثَری بینند و هیچ حجاب در میان نه.
    مقام بیست‌وچهارم «حقّ‌الیقین» است. چون به دیده حق‌الیقین‌ درنگرند، از همه مصنوعات و مخلوقات درگذرند و بی‌چون و چگونه در حقّ نگرند و حجاب در میان نه.
    مقام بیست‌وپنجم «معرفت» است. از همه کونَین و عامیان حق را شناسند و اندر شناختشان تهمت نه.
    مقام بیست‌وششم «جهد» است. به دل و جان او را می‌پرستند و در طاعتشان شبهت نه.
    مقام بیست‌وهفتم «ولایت» است. دنیا و آخرت در همّتشان نگنجد و همه بهشت و نعمت در دیده ایشان به ذره‌یی نسنجد.
    مقام بیست‌وهشتم «محبّت» است. از همه کون دوستیشان با یکی بود، محبتشان یکی بود؛ زیرا که ظاهر و باطنشان با یکی بود. تن‌هاشان از شوق می‌گدازد. دل‌هاشان در حضرت‌القدس نازد. نه اندیشه فرزند دارند و نه از آن ِ عیال و نه اندیشه دنیا دارند و نه از آن مال.
    مقام بیست‌ونهم «وجد» است. در دنیاشان نیابند، در گورستان نیابند، در قیامتشان نیابند، بر صراطشان نیابند، در حضرت صمدیّت باشند؛ آنجا که ایشان باشند، حق باشد و ایشان.
    مقام سی‌ام «قرب» است. اگر گویند بار خدایا همه اهل کفر و طغیان را و همه شرک و عصیان را در کارِ ما کن، پادشاهِ عالَم گفتارِ ایشان ردّ نکند.
    مقام سی‌ویک «تفکر» است. مونسشان نامِ او بُوَد. آرامششان پیغامِ او بُوَد.
    مقام سی‌ودوم «وصال» است. اگرچه شخصِ ایشان در دنیا بود، دلشان به مولی بود.
    مقام سی‌وسیم «کشف» است. میانِ حق و دل‌هایِ ایشان حجابی نَبُوَد... و هیچ چیز ایشان را حجاب نشود.
    مقام سی‌وچهارم «خدمت» است. یک طرفه‌العین از بساطِ خدمت خالی نباشند و یکی لحظه از دیدارِ دوست غایب نباشند.
    مقام سی‌وپنجم «تجرید» است. اگرشان به دوزخ برند، گویند مرحبا و اگرشان به بهشت برند، گویند مرحبا. نه به بهشت شاد گردند و نه از دوزخ ترسند. از دوستی برنگردند و از همه دنیا با ایشان چیزی نباشد.
    مقام سی‌وششم «تفرید» است. در دنیا غریب باشند در میان ِ خلق. اگرشان بزنند، از ره نشوند و اگرشان بنوازند، فریفته نشوند.
    مقام سی‌وهفتم «انبساط» است. اگر پادشاه عالم به وقتِ مرگ، مَلِکُ‌الموت را بدیشان فرستد، فرمانش نبرند؛ تا از دوست عالم نشنوند، جان نسپارند و از منکر و نکیر باک ندارند. از قیامت نیندیشند، تا قدم در فردوسِ اعلی ننهند و ننگرند در صورت حور و قصور تا نبینند دیدارِ مَلِک غَفور.
    مقام سی‌وهشتم «تحقیق» است. جمله باشند حیران و از خلق گریزان و در حلقه درگاهِ او آویزان.
    مقام سی‌ونهم «نهایت» است. به منزلگاه رسیده باشند. بادیه‌هایِ محنت بریده باشند و به دیده دل، حق را دیده باشند.
    مقام چهلم «عرفان» است. عارف آن بُوَد که از همه مرادها صافی بُوَد. باطنش از آفت صافی بُوَد. گفتارش از سهو و لغو غیبت صافی بُوَد. چشمش از جهان دوخته بود و با حقّ آویخته بود.
    و این چهل مقام، هر مقامی از آن ِ پیغامبری است از پیغامبران ـ علیهم السّلام ـ اول، آدم و آخر، محمّد ـ صلوات الله علیهما و عَلی سائِرِ الأنبیاءِ و المُرسَلین و المَلائِکَهِ المُقرَّبین ـ‌ آمین».[11]
    پی نوشت:

    [1]. خواجه عبدالله انصاری، مجموعه رسائل، تصحیح: محمد سرور مولایی، تهران، طوس، 1377، چ 2، ج 2، ص 432.
    [2] . همان.
    [3] . همان، صص 432 و 433.
    [4] . همان، ص 435.
    [5] . همان، صص 436 و 437.
    [6]. ابوالحسن خرقانی، نوشته بر دریا: المنتخب من کتاب نور العلم، مقدمه و تصحیح: محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، سخن، 1384، ص 346.
    [7] . همان، ص 346.
    [8] . همان، ص 347.
    [9] .همان.
    [10]. مرقّع: جامه وصله‌دار.
    [11]. سید محمد دامادی، شرحی بر مقامات اربعین ] اثر ابوسعید ابوالخیر[، تهران، دانشگاه تهران، 1375، صص 58 ـ 61.
    قال رسول الله (ص):

    یا ایها الناس انى تارك فیكم الثقلین، كتاب الله و عترتى، اهل بیتى ما ان تمسكتم بهما لن تضّلوا بعدى ابداً، و انّهما لن یفترقا حتی یردا علىَّ الحوض فانظروا كیف تخلفونى فیهما

    دو چیز گرانبها را در میان شما باقی می‌گذارم. هرگاه به آن تمسك جویید، پس از من هرگز گمراه نخواهید شد، آن دو، كتاب خدا و عترت و اهل‌بیت من می‌باشند. این دو از یكدیگر جدا نمی‌شوند تا در قیامت نزد من آیند، پس بنگرید كه چگونه با آنها رفتار خواهید كرد.

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 04-03-2011, 17:26
  2. عرفان و شبه عرفان
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-12-2010, 08:48
  3. عرفان پویا از نگاه امام خمینی
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 28-11-2010, 22:31
  4. معرفت نفس در تفسیر المیزان
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 26-11-2010, 23:27
  5. برخي مؤلفه هاي عرفان ناب اسلامي
    توسط vorojax در انجمن مباحث دینی و مذهبی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 19-08-2008, 06:19

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه