نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: دلال بازار

  1. #1
    حق آب و گل داره کاظم سبزواری آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,040
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض دلال بازار

    [align=center]اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم[/align]
    به نام خدا

    ((حضرت سليمان على نبينا و آله و عليه السلام )) عرض كرد: خدايا تو مرا بر جن و انس و وحوش و طيور وملائكه و ديوها مسلّط كردى ، ولى يك خواهشى از تو دارم و آن اينكه اجازه دهى بر شيطان هم مسلّط شوم و او را زندانى و حبس كنم و به غل و زنجيرش بكشم كه اين قدر مردم را به گناه و معصيت نيندازد.
    خطاب رسيد: اى سليمان مصلحت نيست .
    عرض كرد: خدايا وجود اين معلون براى چه خوبست ؟!

    [align=center]ندا آمد: اگر شيطان نباشد كارهاى مردم معوق و معطل مى ماند، عقب مى افتد، كار مردم پيش نمى رود..[/align].

    عرض كرد: خدايا من ميل دارم اين ملعون را چند روزى حبس ‍كنم . :cheshm:
    خطاب رسيد: حالا كه اصرار دارى ؛ بسم اللّه ، او را بگير.
    [align=center]((حضرت سليمان فرستاد او را آوردند، غل و زنجير كردند و به زندان انداختند.
    حضرت كارش زنبيل بافى بود، زنبيل درست مى كرد و مى برد بازار مى فروخت و از اين راه نان خود را در مى آورد.[/align]

    يك روز زنبيل درست كرد و به نوكرها داد كه ببرند بازار بفروشند و قدرى آرد جو با پولش بخرند تا نان بپزد و تناول كند. (در حالى كه در خبر است كه هر روز چهار هزار شتر و پنجهزار گاو و شش هزار گوسفند در آشپزخانه حضرتش طبخ مى شد، با وجود اين خودش ‍زنبيل بافى مى كرد و نان مى خورد).
    ((حضرت سليمان على نبينا و آله و عليه السلام )) فرستاد زنبيل را بردند بازار بفروشند، خدمتگذاران ديدند، بازارها بسته ، خبر آوردند: آقا بازارها بسته است ، حضرت فرمود: مگر چه شده ؟! براى چه بسته است ؟! گفتند: نمى دانيم ، زنبيل ها ماند، و حضرت آن روز را با آب افطار كرد.
    روز بعد غلامان را فرستاد زنبيل ها را به بازار ببرند و بفروشند. باز خبر آوردند كه بازارها بسته و مردم به قبرستانها رفته و مشغول گريه و زارى هستند و تهيه سفر آخرت را مى بينند.
    خدايا چه شده مردم چرا دل به كاسبى نمى دهند؟!
    خطاب رسيد: ((اى سليمان تو دلال بازار را گرفتى و زندان كردى ، نگفتم : مصلحت نيست شيطان را زندانى كنى ؟))
    .
    ((حضرت سليمان )) دستور داد، شيطان را آزاد كردند، صبح كه شد، ديد مردم صبح زود به در مغازه هايشان رفته اند و مشغول كسب و كار شده اند.
    پس ((اگر شيطان نباشد امورات دنيا نظم نمى گيرد، قدرت پروردگار را مشاهده مى كنى ، از همين دشمن هم جهت نظم امور استفاده كرده )) چناچه شاعرى مى گويد:

    اگر نيك و بدى ديدى مزن دم كه هم ابليس مى بايد هم آدم



    منبع :داستانهاى سوره حمد از میرخلف زاده
    التماس دعا

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیرکل انجمنهای نور آسمان vorojax آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    همشهری حضرت عشق
    نوشته ها
    7,305
    تشکر
    6
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: دلال بازار

    سلام
    کاظم جان در عجبم! یکم داستان ایراد داشت!!
    یعنی مردم اگر شیطان نباشد کار نمی کنند!! من که باور نمی کنم...شنیده ام برترین عبادات کار است!


    یا علی

  4. #3
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    293
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: دلال بازار

    برای من هم کمی مبهم است

  5. #4
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    630
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: دلال بازار

    سلام کاظم جان داستان مشکل داره.
    اولا در صورت فرض عدم شیطان نفس اماره باقی میمونه و همون برای انسان کفایت میکنه انسان اگر بر نفس پیروز بشه بر شیطان هم پیروز شده دایره دستورات نفس گسترده تره هم در مباح ها دخالت داره هم در حلال و هم در حرام اما شیطان فقط در حرام گرچه مقدمه چینی اون از دوتای دیگر هم هست.

    اما بر فرض صحت داستان باید تصور کرد که تمام اهل اون زمان (به غیر از حضرت سلیمان و افرادشان)همه کافر بودند و مومن نبودند چرا که همونطور که حامد هم اشاره کرد مومن کسی هست که به فکر دیگران و علاوه بر آن به فکر مخارج اهل و عیال خودش باشه و معنا نداره که شیطان که رفت دیگه مردم بازار نرند مگر بازار رفتن اونها برای گناه و معصیت بوده که با حبس شیطان دیگر ترغیبی به انجام گناه نداشته باشن.

  6. #5
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نوشته ها
    6
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: دلال بازار

    نقل قول نوشته اصلی توسط سید مهدی
    سلام کاظم جان داستان مشکل داره.
    اولا در صورت فرض عدم شیطان نفس اماره باقی میمونه و همون برای انسان کفایت میکنه انسان اگر بر نفس پیروز بشه بر شیطان هم پیروز شده دایره دستورات نفس گسترده تره هم در مباح ها دخالت داره هم در حلال و هم در حرام اما شیطان فقط در حرام گرچه مقدمه چینی اون از دوتای دیگر هم هست.

    اما بر فرض صحت داستان باید تصور کرد که تمام اهل اون زمان (به غیر از حضرت سلیمان و افرادشان)همه کافر بودند و مومن نبودند چرا که همونطور که حامد هم اشاره کرد مومن کسی هست که به فکر دیگران و علاوه بر آن به فکر مخارج اهل و عیال خودش باشه و معنا نداره که شیطان که رفت دیگه مردم بازار نرند مگر بازار رفتن اونها برای گناه و معصیت بوده که با حبس شیطان دیگر ترغیبی به انجام گناه نداشته باشن.
    کلیت داستان صحیح است.
    تعریف شما از شیطان ایراد داره که منظور داستان رو متوجه نشدید.
    اشتباه عوام در تعریف شیطان این است که شیطان را در مقابل خداوند تعریف میکنند برخی فکر میکنند که شیطان یک باگ ناخواسته در سیستم برنامه ریزی و خلقت خداوند است یا فکر میکنند خداوند ناخواسته در ماجرای شیطان قرار گرفته و از کنترل خداوند خارج بوده وهست که واقعا قابل نسبت به خداوند نیست. مساله شیطان بسیار پیچیده تر از این مباحث است به همین خاطر در روایات و آیات مسائل مربوط به شیطان بصورت تمثیل گونه مطرح شده تا ذهن عوام الناس دچار تضاد نشود.
    خیلی مفاهیم درونی هستند که با تمثیل برزخی یا خارجی معرفی شده اند.
    به تشبیه علامه حسن زاده انسان مانند یک درخت واژگونه است که ریشه آن در عالم بالا و شاخه های آن در عالم ماده است. لطیفه ای که این داستان سعی در القاء اون رو داره وجود نیرویی برای نگه داشتن شاخه های این درخت در عالم ماده است مهم در ثمرات این درخت است که والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذی خبث لایخرج الا نکدا.
    یا حق
    --------------------
    با تقديم احترام
    ياقوتي

  7. #6
    مدیرکل انجمنهای نور آسمان vorojax آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    همشهری حضرت عشق
    نوشته ها
    7,305
    تشکر
    6
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: دلال بازار

    سلامون علیکم برادر یاقوتی عزیز ( در این پست شما جایزه سفر به کربلا با رفقا برنده شدید :khande:)

    آیات مسائل مربوط به شیطان بصورت تمثیل گونه مطرح شده
    درست در باب مثال شاید...اما این داستان به قیافه اش نمی خورد هیچ وقت اتفاق افتاده باشد...
    بلی شاید تا شیطان باشد خوب .. و بدی معنا نیابد....
    یکی از عرفا می گفت...شیطان مثل سگی می ماند...که وقتی با صاحبش دوست شدی....دیگر کاریت ندارد! ولی تا قبل ان نمی گزارد به ان نزدیک شوی!!

    یا علی :rose:

  8. #7
    حق آب و گل داره کاظم سبزواری آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,040
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: دلال بازار

    سلام بر دوستان :rose:
    یعنی مردم اگر شیطان نباشد کار نمی کنند!! من که باور نمی کنم
    انسان دارای اختیار است

    ما راه را به انسان نشان داديم، حال يا سپاسگذار است و يا ناسپاس» (1)

    اولا در صورت فرض عدم شیطان نفس اماره باقی میمونه و همون برای انسان کفایت میکنه انسان اگر بر نفس پیروز بشه بر شیطان هم پیروز شده دایره دستورات نفس گسترده تره هم در مباح ها دخالت داره هم در حلال و هم در حرام اما شیطان فقط در حرام گرچه مقدمه چینی اون از دوتای دیگر هم هست.
    بله این رو قبول دارم. خیلی خوب میشه انشالله توی یه قسمت به فرق بین شیطان با نفس اماره (وسوسه گر داخلی ) بپردازید.

    انسان قابل پیشرفت و رسیدن به تکامل می باشد حالا اگر کسانی که ایمان دارند بخواهند پیشرفت کنند باید مبارزه کنند با هواهای نفسانی ، چون وقتی یه دشمن در مقابل شما باشد باعث میشه که شما به مبارزه برخیزید و پیشرفت و تکامل پیدا کنید این یه مثالی از انسان مومن با شیطان می باشه
    خوب درسته که خدا شیطان رو آزاد گزاشته در برابر وسوسه هایش ولی انسان رو هم به او عقل و شعور و ... داده است تا بتواند در مقابل شیطان دفاع کند.

    ولی این جمله به نظر بنده اشتباه نیست (گرچه دوستان هم همین نظر رو دارند)

    اگر شيطان نباشد امورات دنيا نظم نمى گيرد، قدرت پروردگار را مشاهده مى كنى ، از همين دشمن هم جهت نظم امور استفاده كرده
    خیلی راحت میتوانید در جامعه این مسائل رو مشاهده کنید.طرف دزدی میکنه پلیس اونو میگره میره دادسرا :d و بسیار مثال های دیگری که شما میتوانید خودتون در نظر بگیرد.

    نظر دوست عزیزمون یاقوت هم درسته بیشتر به صورت تمثیل به کار رفته است اگر سری به کتاب استعاذه آیت الله دستیب بزنید از این حکایت ها بسیار زیاد است و خیلی قشنگ هم توضیح داده است که یک بار خواندن آن توصیه میشه.

    1- سوره انسان آیه 3
    :rose:

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه