چند روز پیش یه اتفاق جالب برام افتاد...:happy:
یکی از دوستای خوبم :dust:یه اس ام اس برام فرستاد از شهید آوینی :rose:با این مضمون:
عقل به ماندن می خواند و عشق به رفتن و این هر دو را خداوند آفریده است
تا وجود انسان در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا شود.
وقتی این اس ام اسو برای یکی از معلمای عزیزم که جزو اون دسته ازمعلمام هستن که دوست ندارم هیچ وقت ارتباطمو باهاشون قطع کنم
و دعا می کنم همیشه سلامت باشن ،فرستادم ؛اس ام اسی که ایشون در جواب برام فرستادن هم مایه ی حیرتم شد هم لذت بردم.
خرم آنروز که ما عاکف میخانه شویم،از کف عقل برون جسته و دیوانه شویم
بشکنیم آینه ی فلسفه و عرفان را،از صنمخانه ی این قافله بیگانه شویم
فارغ از خانقه و مدرسه و دیر شده،پشت پایی زده بر هستی و فرزانه شویم
هجرت از خویش نموده سوی دلدار رویم،واله ی شمع رخش گشته و پروانه شویم
از همه قید بریده ز همه دانه رها،تا مگر بسته ی دام بت یکدانه شویم
مستی عقل ز سربرده و آییم به خویش،تا بهوش از قدح باده مستانه شویم
امم خمینی (ره):rose: