توطئهها
تاريخ يهود، يكى ازعجيبترين و پرحادثهترين تواريخ جهان به شمار مىرود.
اين ملّت نسبتا كوچك آن قدر نيرنگ و توطئه از خود نشان داده كه از حدّ و حصر خارج است.
در همان روزهاى پيدايش آنها آن قدر با پيامبر عظيمالشأن خود كجروى و بدرفتارى كردند كه چندين مرتبه برايشان عذاب نازل شد.
در زمان مسيح عليهالسلام خواستند او را بكشند و پس از او دست به دين مقدّس او زده بناى تحريف را گذاشتند، سركشى و تمرّد آنها در زمان پيامبر اسلام آن قدر افزون گشت كه حضرت رسول(ص) امر فرمود تا يهود را از جزيرةالعرب بيرون كنند!
امّا يهود اخلالگر براى نجات از (خطر اسلام و مسيحيّت) دست به توطئههاى ناجوانمردانه و خونينى زد.
آخرين توطئه بر مسلمانان، سقوط دولت عثمانى بود.
و آخرين توطئه بر مسيحيان سقوط روسيه تزارى زير پرچم (ماركس) بود.
گرچه پس از اين، توطئههاى ديگرى نيز بر مسلمانان در (فلسطين) و بر مسيحيان در (تبرئه از مسيح) از خود اعمال داشتند، ولى اين توطئهها نتيجه طبيعى آن دو توطئه بزرگ بود.
راستى حيرتآور است كه با همه اينها باز مسلمانان با آنها سياست مسالمت و سازش را در پيش گرفته و بدون توجّه به آيه شريفه قرآن كه مىفرمايد: (يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصارى اَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ اَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَّتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَاِنَّهُ مِنْهُمْ...)(1) شما كه ايمان داريد، يهود و نصارى را به دوستى نگيريد، بعضى آنها دوست بعض ديگرند و هركس از شما با آنها دوستى كند، او هم از آنها است. با آنها روابط دوستانهاى برقرار مىنمايند.
الف ـ دولت عثمانى چگونه سقوط كرد؟!
بيش از هفتاد سال است كه دست غارتگر يهود براى تشكيل (دولت اسرائيل) بكار افتاده و مشغول فعاليّت است.
در زمان (سلطان عبدالحميد) خواهش كردند كه در مقابل دريافت5000000 ليره طلا به عنوان هديه(2) به آنها رخصت دهد تا وارد (فلسطين) شوند.
عبدالحميد از قبول اين مطلب به شدّت امتناع كرد، متعاقبا پس از امتناع سلطان تبليغات شديدى بر عليه او آغاز گشت، اين تبليغات مغرضانه كه حاوى جملات ذيل بود: (در دولت عثمانى آزادى وجود ندارد)، (استبداد و ديكتاتورى بر مردم سايه افكنده) (عبدالحميد روشنفكران را در دريا مىاندازد مردم را از بيچارگى نجات دهيد)، (اروپا مىخواهد عثمانى را تقسيم كند) آن چنان قوى و فريبنده بود كه اكثر مردم را تحت تأثير قرار داده، انقلابى بر عليه دولت ايجاد كرد، به طورى كه كمكم كوههاى مكدونيه ملجأ و پايگاه شورشيان شد، يهود از اين فرصت استفاده كرده آقاى (قره صو) كه يكى از ژنرالهاى ماسونى بود و انقلاب اتّحادى سال1908 بدست او انجام گرفت اين آقا را رهسپار پايتخت كردند و در آنجا شروع به فعّاليت بر عليه سلطان نمود(3).
(قره صو) طى چند ماهى توانست موفقيتهاى زيادى كسب كند افراد برجسته كشور را مانند طلعت پاشا كه بعدا به رياست مشرق اعظم عثمانى انتخاب شد به دام حزب (ماسونى) انداخت.
(طلعت پاشا) مرد نيك و مخلص بود، ولى تنها داشتن اين دو صفت براى اداره كشور كافى نيست، اداره دولت، سياست و فرهنگ كامل و تجربه فراوانى لازم دارد.
در حقيقت همان جمعيّت (اتّحاد و ترقّى) كه سلطان را معزول داشت بناى استبداد و ديكتاتورى را گذاشت، به طورى كه مردم ظلمها و تجاوزهاى32 ساله عبدالحميد را فراموش كردند.
و در همين زمان بود كه مردان آزاديخواه و ميهنپرست آخرين دقائق خود را بر چوبههاى دار گذرانيدند.
از همه بدتر اين كه اداره، آن دولت عظيم اسلامى بدست حزب ماسونى افتاد، تا مسلمانان را براى هميشه بدبخت نمايد.
آنها عبدالحميد را معزول داشته و به جاى او طلعت پاشا بر سركار آورده و بعد هم كه طلعت پاشا خواستههاى حزب را انجام نداد، او را در يكى از جزائر دوردست به قتل رسانيدند(4).
در حقيقت، گر دولت عثمانى به روش اسلام قدم بر مىداشت هرگز يهود نمىتوانست، با چنين حركت ناجوانمردانهاى آن را از پاى درآورد.
عامل ضعف اين دولت از دو ناحيه سرچشمه مىگرفت:
اول ـ از ناحيه سلاح، زيرا در عوض آن كه سلطان عبدالحميد در مقابل توپ و تانك دشمن، تانك و توپ به ميدان بياورد، دست به قبضه شمشير زده و با جمله (الإسلامُ يَعلُو وَلا يُعْلى عَلَيْه) اسلام برتر است. و چيزى بالاتر از آن نمىگردد، خود را تسلى مىداد، غافل از آن كه قرآن مىفرمايد: (وَأعِدُّوا لَهُمْ ما اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ....)(5).
و آماده سازيد براى آنها (دشمنان) آنچه بتوانيد از قوّت و قدرت.
دوم ـ از ناحيه تعصبات مذهبى، چنانچه شيعه در منتهاى فشار، زندگى مىكردند مثلاً در عراق خريد و فروش كتابهاى شيعه به طور كلى ممنوع بود و مخالفين به بدترين وجهى كيفر مىشدند.
تبعيضات نژادى هم دست كمى از تعصبات مذهبى نداشت مثلاً نژاد تركى پيش دستگاه حاكمه از هر نژاد و عنصرى پيشتر و مقرّبتر بود و اين سبب شد كه همه مردم به ستوه آيند، در صورتى كه قرآن مىفرمايد: (... اِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ اُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوبا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللَّهِ اَتْقكُمْ...)(6) ما شما را از زن و مرد آفريديم و شما را شعبههاى بسيار و در فرق مختلف گردانيديم تا يكديگر را بشناسيد، بدرستى كه گرامىترين شما نزد پروردگار خود پرهيزكارترين شما است.
حضرت رسول (ص) مىفرمايد: النّاسُ سَواءٌ كَأسْنانِ الْمُشْطِ(7) سستى و ضعف از طرف دولت و قدرت و قوّتى كه يهود به وسيله اتّحاد با دنياى مسيحى بدست آورده بودند، دست بدست هم داده دولت عثمانى را با آن عظمت و جلالى كه داشت از پاى در آوردند.
اگر آن روز دولت عثمانى، مقاومت مىكرد هرگز مردى يهودى ماسونى چون(8) (آتاتورك) بر سر كار نيامده و نمىتوانست دين و لغت عربى را در تركيه لغو كند!
مسلمانان، در اين توطئه نه تنها تركيه را از دست دادند بلكه با سقوط تركيه تمام دولتهاى اسلامى رو به انحلال گذاشت زيرا يهود اين كشور را محل اجتماعات و كابينه تبليغات خود قرار دادند و از همانجا، اعمال ضدّ اسلامى آنها شروع شد.
اين بود قصه سقوط دولت عثمانى.
ب ـ روسيه چگونه از پاى در آمد؟
مؤلف كتاب (اسرار الماسونية) نقل از كتاب (المؤامرة اليهودية) علل سقوط روسيه را چنين مىنويسد: محفل ماسونى آمريكائى كه تمام نقشههاى حزب ماسونى به توسط آن كشيده مىشود كنفرانسى با همكارى ثروتمندترين يهود آمريكا تشكيل داده و در آن چنين مقرّر شد كه با خرج كردن يك ميليارد دلار و قربانى يك ميليون يهودى در روسيه قيصرى كودتا كنند.
نام اهداءكنندگان آن يك ميليارد دلار از قرار ذيل است:
1 ـ اسحاق موتيمر. 2 ـ سيستر. 3 ـ ليفى. 4 ـ رون. 5 ـ شيف. و اين پول را در تبليغات ضدّ دولتى صرف كردند(9).
چنانچه پس از انقلاب ماركس، زمام حكومت بدست يهود افتاد. جدول زير كه از كتاب (خطراليهودية العالمية) صفحه194 نقل شده صدق گفتار ما را روشن مىكند:
در دفتر سياسى:
لينين
همسرى از يهود دارد
استالين
يهودى است
تروتسكى
يهودى است
كامينيف
يهودى است
سوكولنكوف
يهودى است
زينو فيف
روسى است
يابزوفى
در وزارت جنگ(10):
يهودى است
Trotsky
تروتسكى
يهودى است
Joffe
ژوف
؟
Lenin
لنين
قفقازى است
Bokii
بوكيج
روسى است
Podowoiski
پودوسكى
همسرى يهودى دارد
Molotov
مولوتوف
روسى است
Newski
نيوسكى
يهودى است
Uritski
انتچلخت
يهودى است
Antonov
سويردلوف
يهودى است
Uritski
يورتسكى
روسى است
Antonov
انتونوف
روسى است
Medchonoscnin
ميكونسنين
يهودى است
Gussev
ژوسيف
روسى است
Ermejev
ارميجيف
پولندى است
Dierjinski
جيرجنسكى
اوكرانى است
Dybenko
ديبنكو
روسى است
Raskolnikou
راسكولنكوفى
آمار ذيل نفوذ يهود را در ادارات شوروى سابق پس از انقلاب بلشوى به خوبى نشان مىدهد(11):
يهوديان
مجموعكارمندان
نام اداره
17
22
نخستين حكومت پس از جنگ
34
43
مجلس اداره جنگ
45
64
مجلس امورات داخلى
13
17
مجلس امورات خارجى
26
30
مجلس امورات مالى
18
19
مجلس امورات قضائى
4
5
مجلس امورات بهداشتى
44
53
مجلس ارشاد عمومى
2
2
مجلس بناء و تعمير
8
8
صليب سرخ روسى
21
23
اداره ايالات
41
42
امورات خبرگزارى
5
7
مجلس رسيدگى به كارمندان
7
10
مجلس تحقيق در باره كشته شدن قيصر
45
56
مجلس اقتصادى
19
23
مكتب كارمندان و ارتش در مسكو
33
34
كميته مركزى4 كنفرانس شوروى سابق
34
62
كميته مركزى5 كنفرانس شوروى سابق
9
12
كميته مركزى حزب اشتراكى
425
532
مجموعا
1 ـ سوره مائده، آيه51.
2 ـ باضافه100.000.000 جنيه طلا به عنوان قرض صد ساله بدون بهره، مجله التربية الاسلامية، چاپ بغداد (مؤلف) (جنيه واحد پول كشور مصر).
3 ـ قره صو، همان كسى است كه شخصا متن استعفانامه از تخت تاج را به عبدالحميد رسانيد و بعدا در مجلس شوراى ملّى سمت نيابت سلانيك را حائز شد.
4 ـ (اسرار الماسونية) تأليف ژنرال جواد رفعت ايلخان، صفحه231 كتاب (يهود در تركيه) صفحه22.
5 ـ سوره أنفال، آيه60.
6 ـ سوره حجرات، آيه13.
7 ـ مردم همانند دانههاى شانه مساوى هستند.
8 ـ خطراليهودية العالمية، صفحه233.
9 ـ اسرار الماسونية، صفحه230.
10 ـ عدد77 بتاريخ 28/6/1951 از نشريّه.
11 ـ خطراليهودية العالمية، صفحه195 نقل از:Itestify _ Robert Edmondson_ Oregon _ u_s_a 1953.