غربال آخرالزمان و شرایطِ قبل از ظهور بهگونهایست كه ما در مقام تشخیص مورد امتحان قرار گیریم. پس لازم است مقدمات تشخیص درست را در قلبمان ایجاد كنیم و مقدمات تشخیصِ غلط را در خود از بین ببریم.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان، در سومین شب از سخنرانی خود در مدرسه علمیه صدر، به یكی دیگر از آخرین وظایف منتظران عصر ظهور اشاره كرد. پناهیان با اشاره به اینكه قلب و گرایشهای انسان، هدف اصلی امتحانات و علت اصلی تمام ریزشها و رویشها است، اما در عین حال گفت: به دلیل مكر نفس و پیچیدگیهای قلب انسان، چارهای نداریم جز اینكه در "عرصه عمل " و یا در "عرصه درك و تشخیص " قلب خود را مورد مطالعه قراردهیم. پناهیان تصریح كرد: كسی كه تشخیص غلط میدهد نوعاً بدلیل بیماری قلبِ اوست.
برگزیدهای از مطالب این سخنرانی را در ادامه میخوانید:
" امتحانات الهی گاهی معطوف به "قلب " انسان، گاهی معطوف به "عمل " انسان و گاهی معطوف به "قدرتِ درك و تشخیص " اوست.
" وقتی انسان در عرصه عمل مورد امتحان قرار میگیرد معلوم خواهد شد تا چه حدّ به انجام طاعات و ترك معاصی پایبند است. ولی آنچه معمولا مورد غفلت است امتحاناتی است كه معطوف به قدرت درك و تشخیص است. خیلیها فكر میكنند چون تشخیصشان این بوده پس معافند كه طبق آن عمل كنند در حالیكه باید دید چرا به این تشخیص رسیده است و آنجا مواخذه خواهد شد.[IMG]http://up.*************/images/h8milrtpebozxhe58kgn.jpg[/IMG]
" وقتی قلب انسان و مركز گرایشهای او در معرض امتحان الهی قرار میگیرد میزان ایمان او و تعلق او به پرودگار و خوبیها و یا میزان تعلقات نفسانی انسان مشخص خواهد شد. مثلاً هرگاه درموقعیتی دچار ترس شدیم درحالیكه نباید میترسیدیم و باید به خدا توكل میكردیم، در چنین موقعیتی باید بفهمیم كه در قلبمان مشكلی وجود دارد. وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ (بقرة / 155)
" واقعیت اینست كه بدلیل تودرتو بودن و پیچیدگیهای قلبِ انسان، اغلب نمیتوان فهمید، در قلب چه میگذرد و برای ما معلوم نمیشود كه گرایشهای قلبیمان تا چه حدّ دارای بیماری و ضلالت است. مثلاً براحتی نمیفهمیم كه در قلب ما تكبّر وجود دارد و اغلب تا وقتی تكبّر تمام قلب ما را فرا نگیرد به وجود آن در قلب پی نمیبریم. گاهی انسان بدیها را در قلب خود پنهان كرده یا آنها را توجیه میكند. حتی گاهی مكر نفس سبب میشود، بدیها را تفسیر به خوبی كرده و آنها را زیبا و مطابق با خواست خداوند جلوه میدهد. پس ما چاره ای نداریم جز اینكه در "عرصه عمل " و یا در "عرصه درك و تشخیص " قلب خود را مورد مطالعه قراردهیم. مثلاً وقتی بی رغبتی و بیمیلی نسبت به نماز در خود میبینیم، باید بفهمیم كه در قلبمان اتفاقی افتاده و مشكلی بوجود آمده است. وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى (نساء/142)
" در واقع هرگاه امتحانات الهی معطوف به "عمل " و یا "قوّه تشخیص " انسان است، میتوان گفت این امتحانات بطور غیر مستقیم معطوف به قلب و گرایشهای انسان است. اگر انسان توجه به قلب خود داشته باشد در پسِ این امتحانات میتواند قلب خود را محك زده و به امراضِ قلب خود پی ببرد. بهطور مثال وقتی خوارج به كشتن یك زنِ باردار با آن وضع فجیع اقدام كردند، باید از رفتار خود در صحنه عمل میفهمیدند كه در دلشان خدا نیست. از این عمل پلید باید به پلیدی قلب خود پیمیبردند. فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ (بقره/10)
" پس مقامِ عمل مقامِ لو رفتنِ قلب پلید است. همیشه آنهایی كه بیمار دل هستند یك جاهایی در عرصه عمل، خودشان را رسوا میكنند و حقیقتِ قلبِ خود را لو میدهند. مثل آن شخص معزولی كه یكی از مریدانش شخصی را كشته بود و او در مقام دفاع از قاتل، برآمد و گفت "حالا او یك كسی را كشته است " به همین سادگی در مورد قاتلِ یك انسان بیگناه نظر میدهد. چطور شد كه قتل یك انسان بیگناه برای او اینقدر بیحرمت شد؟ در عرصه عمل هر كه میخواست میتوانست رسوایی او را ببیند.
" اما كسانی هستند كه در مقام عمل خود را لو نمیدهند و آنقدر اعمالِ خود را كنترل میكنند تا نتوان به راحتی به حقیقت قلب آنها پیبرد. "اینگونه افراد را باید در عرصه تشخیص شناخت " این افراد در مقام تشخیص به اشتباه میافتند. كسی كه تشخیص غلط میدهد نوعاً بدلیل بیماری قلبِ اوست. البته نمیتوان به او گفت كه تو بهدلیل هوای نفس و مرض قلب، به این تشخیصِ غلط رسیدهای چرا كه او نخواهد پذیرفت. اینگونه افراد را باید در همان عرصه تشخیص گیرانداخت و مُچشان را گرفت. آنهم اگر صداقت داشته باشد و غرور نداشته باشد میتواند بفهمد كه اشتباه كرده و منشأ آن چه بوده.
" باید آماده شویم برای ظهور آن آقایی كه اگر كسی در محضرِ ایشان تشخیص غلط بدهد حضرت به شدّت با او برخورد خواهد كرد.(رك: روایات جلسه قبل) در آن زمان بدلیل " شفافیت فضای موجود " حضرت با نشانههایی معلوم خواهد كرد كه تشخیصِ غلط او تنها بدلیل بیماری قلبِ اوست. البته قبل از ظهور هم بسیاری از سقوطها بخاطرِ همین تشخیصِ غلط است. غربال آخرالزمان و شرایطِ قبل از ظهور بهگونهایست كه ما در مقام تشخیص مورد امتحان قرار گیریم. پس لازم است مقدمات تشخیص درست را در قلبمان ایجاد كنیم و مقدمات تشخیصِ غلط را در خود از بین ببریم.
" یكی از راههای مهم در جلوگیری از تشخیص غلط و بالا بردن قدرت فهم پذیرش انتقاد است و آمادگی برای تغییر نظر. اگر كسی به داشتههای خود زیادی اعتماد كند و بیجا از نظر خود دفاع كند در دام كج فهمیها خواهد افتاد. هر كسی باید با دقت در نحوه تفكر خود، نقطه ضعفهای خود را در مقام تشخیص درك نماید.
" یكی از راههای مهم دیگر مجالست با اهل علم و نظر است ببینید بزرگان اندیشه و درایت چگونه استدلال میآورند و از چه زاویهای به مسائل نگاه میكنند. همچنانكه برخی منحرفین، به اذناب خود راه غلط اندیشیدن را یاد میدهند.