آدم و همسرش شيطان را ميديدند همچنانكه انبياء عليه و السلام او را مى ديدند
و همچنين آيه (يا آدم هل ادلك على شجرة الخلد) الخ ، كه حكايت كلام شيطان است ، كه قرآن كريم آنرا بصورت حكايت خطاب آورده ، و اين دلالت دارد بر اينكه گوينده آن كه شيطان است ، در برابر آدم ايستاده ، و با او صحبت مى كرده ، و خلاصه ، سخن ، سخن كسى است كه شنونده او رامى ديده .
و همچنين آيه (و قاسمهما: انى لكما لمن الناصحين ) كه در سوره اعراف است ، چون قسم خوردن از كسى تصور دارد كه ديده شود.
و همچنين آيه (و ناديهما ربهما: اءلم انهكما عن تلكما الشجرة ؟ و اقل لكما ان الشيطان لكما عدو مبين )؟ كه آن نيز دلالت دارد بر اينكه شيطان براى آدم و همسرش ديده ميشد، و او را مى ديده اند، و اگر حال آن دو نيز نسبت بشيطان ، مثل حال ما بوده ، كه او را نمى بينيم ، و تنها وسوسه اش بما مى رسد، ميتوانستند بگويند: ما كه شيطانى نديديم ، و خيال كرديم اين وسوسه ها از افكار خودمان بوده ، و هيچ احتمال نداديم كه از ناحيه او باشد، و ما هيچ قصد مخالفت با سفارشى كه در خصوص هوشيارى از وسوسه شيطان كردى نداشتيم .
و سخن كوتاه اينكه آدم و همسرش شيطان را مى ديدند، و او را مى شناختند، همچنانكه انبياء با اينكه بعصمت خدائى معصومند، او را مى ديدند و هنگامى كه مى خواست متعرض ايشان بشود، مى شناختند، همچنانكه روايات وارده درباره نوح ، و ابراهيم و موسى ، و عيسى ، و يحيى ، و ايوب ، و اسماعيل ، و محمد صلى الله عليه و آله و سلم ، بر اين معنا دلالت دارد. و همچنين ظاهر آيات اين داستان ، از قبيل آيه (ما نهيكما ربكما عن هذه الشجرة )، كه بروشنى مى رساند شيطان با آن دو تن در برابر درخت نامبرده ايستاده بود، و قبلا خود را به بهشت در انداخته ، و طرح دوستى با آن دو ريخته ، و با وسوسه خود فريبشان داده ، و اگر بگوئى شيطان كه داخل بهشت نميشود؟ در پاسخ ميگوئيم : اين اشكال وقتى وارد است كه بهشت مورد بحث ، بهشت خلد باشد، و چنين نبوده ، بلكه اين جريان در بهشتى ديگر صورت گرفته ، بدليل اينكه همگى آنها از آن بهشت بيرون شدند، و اگر بهشت خلد بود، با بيرون شدن نمى ساخت .
و اما اين خطاب كه خدايتعالى بابليس كرد كه : (فاهبط منها، فما يكون لك ان تتكبر فيها، فاخرج )، (از اين بهشت فرود آى ، كه در اينجا نمى توانى تكبر كنى ، پس از آن بيرون شو)، كه بظاهر فرمان بيرون شدن ابليس از بهشت است ، ممكن است بگوئيم : مراد از آن بيرون شدنش از ميانه ملائكه ، و يا از آسمان ، و مقام قرب و تشريف است .