نكاتى كه باعث بيان داستان گاو بنى اسرائيل با اسلوب مخصوص شده
(و اذ قال موسى لقومه : ان اللّه ياءمركم : ان تذبحوا بقرة )، الخ ، اين آيه راجع بداستان گاو بنى اسرائيل است ، و بخاطر همين قصه بود، كه نام سوره مورد بحث ، سوره بقره شد، و طرز بيان قرآن از اين داستان عجيب است ، براى اينكه قسمت هاى مختلف داستان از يكديگر جدا شده ، در آغاز داستان ، خطابرا متوجه رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم مى كند، و مى فرمايد: (و اذ قال موسى لقومه )، (بياد آر موسى را، كه بقومش گفت ) الخ ، و آنگاه در ذيل داستان ، خطابرا متوجه بنى اسرائيل مى كند، و مى فرمايد: (و اذ قتلتم نفسا، فاداراتم فيها) (و چون كسى را كشتيد و درباره قاتلش اختلاف كرديد).
از سوى ديگر، يك قسمت از داستانرا از وسط بيرون كشيده ، و در ابتداء نقل كرده ، و آنگاه بار ديگر، صدر و ذيل داستان را آورده ، (چون صدر قصه جنايتى است كه در بنى اسرائيل واقع شد، و ذيلش داستان گاو ذبح شده بود، و وسط داستان كه دستور ذبح گاو است ، در اول داستان آمده ).
باز از سوى ديگر، قبل از اين آيات خطاب همه متوجه بنى اسرائيل بود، بعد در جمله : (و اذ قال موسى لقومه )، ناگهان خطاب مبدل بغيب شد، يعنى بنى اسرائيل غايب فرض شد، و در وسط باز بنى اسرائيل مخاطب قرار مى گيرند، و به ايشان مى فرمايد: (و اذ قتلتم نفسا فاداراتم فيها)، حال ببينيم چه نكته اى اين اسلوب را باعث شده .
اما التفات در آيه : (و اذ قال موسى لقومه )، كه روى سخن را از بنى اسرائيل برسول گرامى اسلام برگردانده ، و در قسمتى از داستان آنجناب را مخاطب قرار داده ، چند نكته دارد.
اول اينكه بمنزله مقدمه ايست كه خطاب بعدى را كه بزودى متوجه بنى اسرائيل مى كند، و مى فرمايد: (و اذ قتلتم نفسا فاداراتم فيها، واللّه مخرج ما كنتم تكتمون ، فقلنا اضربوه ببعضها، كذلك يحيى اللّه الموتى ، و يريكم آياته ، لعلكم تعقلون )، توضيح مى دهد، (و يهوديان عصر قرآن را متوجه بآن داستان ميسازد).