موضوع: رهایی از شر غرور!

[size=medium]سلام
آیا تا به حال شده نمازی را اول وقت خوانده و در کنار خود ببینی دیگران مشغول هستند و شما تنها داری نماز می خوانی و اهمیت می دهی غرور شما رو بگیرد؟
آیا تا به حال شده کار نیکویی دست گیری از مستمندی انجام بدی و شخصی از شما تعریف کند و غرور شما رو بگیرد؟
آیا تا به حال شده با جوانان فاسدی برخورد کنی و پیش خود بگویی من بهتر از آنها هستم و غرور شما را بگیرد؟
آیا تا به حال شده غرور ناخاسته شما رو بگیرد؟
چگونه از شر این غرور فرار کنیم از شرر غروری که انسان ها رو بدون آنکه بفهمند نابود می کند؟ چگونه؟[/size]
:na:

سلام تاپيكت دوباره غلط انداز بود!‌
اين مشكل من هم هست! نمي دونم چه كنم!
(الان حامد مياد :دی)

من فکر میکنم برای همه حداقل یکبار اتفاق افتاده باشه , آخه این گناه مختص خود شیطان هست , که به خاطرش با اون همه عبادت رانده و خوار شد و برای همین هم همه آدم ها رو قطعا با اون وسوسه میکنه ( شاید میخواد انتقام بگیره :cry: )

دوحالت داره :
یا واقعا از اونها بهتری یا اینکه اونها پنهانی هایی نزد خدا دارند و مقامی دارند که تو بی خبری و در نتیجه از اونها پایین تری .

در حالت اول این سوالها و یا سوالهای مشابه که باعث میشه غرورت بشکنه و این بزرگ بینی رو فراموش کنی از خودت بپرس :

مقدمه : اول بدون که هر عملی که نزدت ارزشش بالا رفت قطعا نزد خدا خوار شده ( و برعکسش هم صادقه )

1-از کجا از لحظه بعدت خبر داری که آیا به همین دین سالمی که داری موندی یا برگشتی ؟

2- آخه توفیق این عبادت رو کی به تو داده ؟ آیا نمیتونه در یک چشم به هم زدن اونو ازت بگیره ؟ و تو رو مثل همونهایی بکنه که الان به چشم تو خوارند و حتی ذلیل تر و خوار تر از اونها ؟!

3- بنده بدبخت , هر چی داری از خداست ,چه اون موقع که غفلت میکنی , چه اون موقع که به خواست خودش داری کاری را که باید , انجام میدی , اینهایی که ما به درگاه خدا عرضه میکنیم , اگر به واقع و حقیقت درست انجام بدیم که وظیفه است و باید شکرش رو به درگاهش به جا بیاری اگر هم که نقصی توش باشه ( که قطعا همینطوره ) باید کلی زاری کنی , کلی استغاثه و توبه کنی تا ازت قبول بشه ......
.
.
.
یک پیشنهاد : وقتی دچار حالت غرور شدید , همون لحظه حالت خضوع به خودت بگیر , مثلا به سجده برو , صورتت رو روی خاک بزار یا کارهایی از این قبیل و توبه کن به خاطره این خودبزرگ بینی و یاد شیطان بیفت که چطور از عرش به فرش کشیده شد با غرور
و با این کار دماغ شیطان رو بدجوری به خاک می مالی و ان شاء الله دیگه از این در باهات وارد نمیشه .

و اما حالت دوم :
که اکثرا دچار این حالت هستیم و به خاطره جهل و ناآگاهی نسبت به بقیه و اعمالشون هست که فکر میکنیم خودمون از اونها بهتریم .

فکر کن که درسته طرف مثلا نمازشو اول وقت نمیخونه ولی ممکنه کاری کرده باشه که به مراتب ارج و قربش رو نزد خدا بالا برده باشه .
اگه این حرف براتون ثقیل هست , پیشنهاد میدم کتاب های داستانی که از بزرگان نقل شده رو بخونید و با شیوه خدا بیشتر آشنا بشید یک نمونه اش رو براتون میزارم :

گفته شده فلان عالم و زاهد که کل عمرش رو در عبادت صرف کرده بود از دنیا میره , بعد خدا به فرشته هاش میگه ببریدش بهشت .
بنده میگه : خدایا کدوم یک از اعمالم بیشتر نزد تو مقبول افتاد و به خاطرش منو به بهشت بردی ؟
گفته میشه : روزی که در بیابانی تشنه شدی و سگی در اون جا بود و اول به اون آب دادی و اون رو سیراب کردی !!!!!!!!!!!!!!!!
( فکر کن که طرف چقدر تو ذوقش خورده :khande:)

خدا فقط اعمال خالص رو می پذیره ولو اندک .....
--------------------------------------------------------------------
حرف آخر :

و اینها به دلیل نقص علممون به خداست که این عبادات ناچیز ( درستش دولا راست شدن هامون ! ) به چشممون میاد => بیشتر مطالعه و تفکر در موردش داشته باشیم .

آقای بهجت یه جمله ی خیلی قشنگی دارند که مضمونش اینه : اگر خدا به خاطره این عبادت ها ما رو عذاب نکنه خیلی بهمون لطف کرده :ajab:
(ببین بهجت اینو بگه من دیگه چی بگم ؟! )

سلام تاپيكت دوباره غلط انداز بود!‌
اين مشكل من هم هست! نمي دونم چه كنم!
(الان حامد مياد :دی)

سلام حاج علی جون مسغره می کنی :ghaghah: . متاسفانه این مشکل در من هم هست که از حاج کاظم سبزواری راهنمایی می خواستم !
که البته در کتاب ها خوندم ذکر لاحول ولا قوة الا به الله علی العظیم چاره این مشکل و درد هست! و 100 البته اون موقع که بیکارتر بودم خدا توفیق می داد این ذکر رو بگم تا حدودی جواب می داد ولی حالا که سرم شلوغ شده ....(امان از دست بنده های بی معرفت!)
و بدتر از اون این هست که غرور ادم رو بگیرد و ادم نفهمه! دیگه اندش می شه! همین که ادم غرور خودش رو بفهمد هم استغفار کند هم توفیق و نعمتیست!

من فکر میکنم برای همه حداقل یکبار اتفاق افتاده باشه

اگر برای ادمی یکبار باشه که عالی هست!

یا واقعا از اونها بهتری یا اینکه اونها پنهانی هایی نزد خدا دارند و مقامی دارند که تو بی خبری و در نتیجه از اونها پایین تری .

از کجا از لحظه بعدت خبر داری که آیا به همین دین سالمی که داری موندی یا برگشتی ؟

دقیقا نکته اصلی بین همین دو نکته است.

یادم نیست دقیقا کدام پیغمبر بود ولی فکر کنم حضرت موسی بود که خدا به او می گوید برو کسی رو بیار که از تو نزد من پایین تر و باشد حضرت مو سی هم هر چی می گرده هیچ کسی رو پیدا نمی کنه دست اخر سگی رو بر می داره و به سمت کوهی که با خدا قرار گزاشته بود می ره در بین راه پشیمون می شه و سگ رو ول می کنه و دست خالی می ره پیش خدا. خدا به او می گوید که اگر ان سگ را می اوردی تو را از پیامبری عزل می کردیم! این نشون می ده که ادمی حتی نباید به خودش جرات بده تا زنده هست خود را از لحاظ عمل از یک سگ هم بالاتر بپندارد چه برسد به انسانهای دیگر!
و انکه خدا هر کس رو با توجه به شرایتش می سنجه
عالمی در خواب دید پادشاهی در بهشت است و درویشی در جهنم
سبب کار این دو رو پرسید به او گفتند پادشاه به دلیل هم نشینی با درویشان در بهشت است و درویش به دلیل هم نشینی با پادشاهان در جهنم!
و این نشانده دهنده این است که اگر ما اگر جای فلانی بودیم 100 درجه از او بدتر می شدیم و نماز خواندن و...دیگر کارهایمان به دلیل شرایت موجود هست و گر نه اگر شرایط گناه پیش بیاد از همه بدتر بشیم!!
در کتاب سخنان پیامبر نوشته بود :
زنی روسپی ( بدکاره) امرزیده شده به دلیل انکه سگی را دید تشنه لب چاهی کفشش را در اورد از چاه اوزان شد و کفشش را پر اب کرد و به سگ داد!
و چه بسا افرادی بودند که از عرش به فرش امده مثل بلعم بن بورا که نام او در قران امده و مستجاب دعا بود اما گول خورد و .......یا مثل قاتل امام حسین (ع) که نماز خون بود...
پس دقیقا ادمی که از فردای خود خبر ندارد چگونه می تواند مغرور باشد شیطانی با 6000 هزار سال عبادت ترد شد ما که 6 ماه عبادت هم نداریم!

همواره باید با غرور مبارزه کرد حتی اگر تا لب گور دست از سرمون بر نداره!(که 100% هم همینطور هست!)
ولی چه کنیم با همه ی اینها و این دانستنی ها غرور دست از سرم ادم ور نمی داره انشالله که خدا ببخشتمون.توکل به خدا.

ممنون دوستان بابت نصایح و رهنمودهاتون :rose:

سؤال: قرآن راه درمان غرور را چگونه معرفى مى كند؟

جواب: از آنجا كه سرچشمه سركشى ها و ناسپاسى هاى انسان غالباً غرور است، براى در هم شكستن اين غرور خداى متعال در آيه 18 سوره «عبس» ، مى فرمايد: «خداوند اين انسان را از چه چيز آفريده»؟! (مِنْ أَيِّ شَيْء خَلَقَهُ)؟.
«او را از نطفه اى ناچيز و بى ارزش آفريد، و سپس او را موزون ساخت و در تمام مراحل اندازه گيرى نمود» (مِنْ نُطْفَة خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ).
چرا اين انسان، به اصل خلقت خود نمى انديشد؟! و ناچيز بودن مبدأ اصلى خود را فراموش مى كند؟ وانگهى چرا قدرت خداوند را در آفرينش اين موجود بديع از آن نطفه ناچيز نمى نگرد؟ كه دقت در همين آفرينش انسان از نطفه و اندازه گيرى تمام ابعاد وجودى او، اعضاء پيكرش، استعدادهايش و نيازهايش، خود بهترين دليل براى خداشناسى و معرفة اللّه است.
جمله «قَدَّرَهُ» از ماده «تقدير» به معنى اندازه گيرى و موزون ساختن است; زيرا مى دانيم در ساختمان وجود انسان، بيش از بيست نوع فلز و شبه فلز به كار رفته، كه هر كدام از نظر كميت و كيفيت اندازه معينى دارد، كه اگر كم و بيشى در آن رخ دهد، نظام وجود انسان به هم مى ريزد.
از اين گذشته، كيفيت ساختمان اعضاء بدن ، و تناسب و ارتباط هاى آنها با يكديگر، اندازه هاى دقيقى دارد، و نيز استعدادها، غرائز و اميالى كه در فرد انسان، و در مجموعه جهان بشريت، نهفته است، بايد طبق حساب خاصى باشد تا سعادت بشر را تأمين كند.
خداوند كسى است كه تمام اين اندازه گيرى ها را در آن نطفه بى ارزش انجام داده، نطفه اى كه به قدرى كوچك است كه اگر از سلول اصلى حيات شناور در آب آن به تعداد تمام انسان ها، يك جا جمع شود، بيش از يك انگشتانه را پر نمى كند.
آرى، در چنين موجود خرد و صغير، اين همه بدايع و نقوش را ترسيم كرد و به وديعت نهاد.(1)

می دانید چرا خداوند حضرت موسی را انتخاب کرد؟
به خاطر ذلیلی !!!
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
فرد اگر دید داره حس غرور اونو میگیره یقینا باید بدونه که شیطان اونو داره میگیره!!

در حقیقت حدیثی بر این مضمون بود که در قیامت متکبران دور ترین افراد در نزد خداوند هستند!!

غرور رو نباید دسته کم گرفت. مارو به سمت تکبر و خودپسندی می بره!!!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------

ممنون از قطره و کاروان مطالب مفیدی بودند.