نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: پناهيان: شاهد نفاق كساني در آينده خواهيم بود كه انتظار نداشتيم

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض پناهيان: شاهد نفاق كساني در آينده خواهيم بود كه انتظار نداشتيم


    پناهيان: شاهد نفاق كساني در آينده خواهيم بود كه انتظار نداشتيم

    به گزارش فارس،حجت‌الاسلام و المسلمين عليرضا پناهيان در آخرين جلسه سخنراني خود در مدرسه علميه صدر واقع در محدوده بازار تهران، با اشاره به اينكه سخن گفتن از "آخرين وظايف منتظران "، افراد مؤمن و متدين را دچار شدن نوعي "خوف " مي‌كند، اين خوف سازنده را يكي از بركات مهم اين‌گونه مباحث دانست. زيرا امام صادق(ع) فرموده‌اند كه : "مؤمن بدون خوف اصلاح نمي‌شود. " اين استاد حوزه و دانشگاه، با بيان اينكه "يكي از اين موارد خوف‌انگيز، زماني است كه "تشخيصِ ما " مورد امتحان قرار مي‌گيرد. "، برخي از راه‌هاي جلوگيري از تشخيص نادرست را بيان كرد و با اشاره به حكمت 262 نهج‌البلاغه، گفت: "بر اساس فرمايش حضرت امير(ع)، يكي از راههاي تشخيص حق و باطل، پيروي‌كنندگان و طرفداران هر كدام از دو راه هستند. "




    در ادامه گزيده‌اي از سخنراني پناهيان را در جمع طلاب و دانشجويان تهراني، مي‌خوانيد:


    " به‌طور كلي، روايات مربوط به شدّت فتنه‌هاي آخرالزمان و سختي امتحانات الهي در آستانه ظهور، در دلِ انسان مؤمن ايجاد نگراني و خوف مي‌كند كه البته اين نوع خوف، سازنده‌است و سبب اصلاح مؤمن خواهد شد. كما اينكه امام صادق(ع) اصلاح مؤمن را بدون "خوف " ممكن نمي‌دانند: الْمُؤْمِنُ بَينَ مَخَافَتَينِ ذَنْبٍ قَدْ مَضَى لَا يدْرِي مَا صَنَعَ اللَّهُ فِيهِ وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِي لَا يدْرِي مَا يكْتَسِبُ فِيهِ مِنَ الْمَهَالِكِ فَهُوَ لَا يصْبِحُ إِلَّا خَائِفاً وَ "لَا يصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْفُ "(كافي/2/71). اين نگراني موجب خواهد شد كه انسان از خواب خوش خيالي بيدار شده و با دقت بيشتري وقايع را بنگرد. البته معمولاً ما از اين خوف گريزانيم و كمتر نگران مي‌شويم و عموماً خود را به بي‌خيالي مي‌زنيم. به‌همين دليل اگر كسي بتواند چنين خوفي را به ما هديه بدهد كار بزرگي انجام داده است. سخن گفتن از آخرين وظايف منتظران اين هديه بزرگ را به ما مي‌دهد.
    " با آنكه سخن گفتن از آخرين وظايف منتظران در آستانه ظهور، در واقع گفتگو كردن درباره وظائف عمومي و معمولي مومنان است كه تنها به دليل مقتضيات زمان بايد بيشتر به آنها توجه كنيم و آنها را در خودمان تقويت كنيم، ولي سختي شرايط خوف برانگيزند. في‌المثل يكي از مهمترين اين ويژگي‌ها مهرباني و دلسوزي نسبت به خوبان و عموم مردم است، كه بايد در مؤمنين آخرالزمان به‌قدري پررنگ باشد كه آنان را به درجات بالايي از ايثار برساند. انسان از تصوّر اين درجه بالاي مهرباني كه بايد در او ايجاد شود و لازمه‌اش از بين رفتنِ تمام خودخواهي‌ها و تعلقات دنياست، دچار نوعي "خوف " مي‌شود.


    " يكي ديگر از اين موارد خوف‌انگيز، زماني است كه "تشخيصِ ما " مورد امتحان قرار مي‌گيرد. تشخيص صحيح به ساختار فكري پيچيده ما برمي‌گردد كه محفوف و پوشيده شده است در گرايشها و تمايلات انسان. هر كس بايد ساختار فكري خود را مورد بررسي دقيق و موشكافانه قرار دهد و آنرا اصلاح كند تا در مقام تشخيص دچار اشتباه نشود. چرا كه تشخيصِ غلط نيز در دوران ظهور جرم است و هيچ عذر و بهانه‌اي در اين مقام مورد پذيرش نخواهد بود و تقريباً فرصتي هم براي جبران و بازگشت نخواهيم داشت. لذا بايد طرز فكرمان را اصلاح كنيم و عقلاني و منطقي بينديشيم.
    " البته در برخي روايات، در مورد تشخيص حق از باطل اميدواري‌هايي به مؤمنيني كه در آستانه ظهور قرار دارند، داده شده‌است. شخصي نزد امام صادق(ع) از شدّت فتنه‌هاي آخرالزمان ابراز نگراني كرد و از چگونگي تشخيصِ حق و باطل در آن فضاي غبارآلود پرسيد. حضرت چادر خيمه را كنار زد تا نورِ آفتاب بدرون خيمه بتابد. و پرسيد اين چيست؟ آن شخص پاسخ داد، آفتاب است. حضرت فرمود: "در فتنه‌هاي آخرالزمان حقّ براي دوستانِ ما اهلِ بيت، مانند اين آفتاب روشن و آشكار است. "(كافي/1/336)


    " اين‌گونه روايات در دلِ مؤمنين ايجاد نوعي اميدواري و شوق مي‌كند كه دركنار آن خوف و نگراني كه ذكر شد براي به‌سلامت پيمودن اين مسير دشوار به‌ما كمك خواهد كرد. البته اين شوق براي كساني مفيد خواهد بود كه آن خوف را چشيده باشند و در آنها ايجاد انگيزه كرده باشد و سبب افزايش مراقبت شده باشد. براي كساني مفيد خواهد بود كه "طرز فكر منطقي و عقلاني " را تمرين كرده باشند، حساسيت‌ها را تشخيص دهند، در مقام تشخيص دچار اشتباه نشوند و هيچ‌گاه خود را از "مكرِ نفس " در امان نبينند. كساني‌كه عيبي را در وجودِ خود پنهان نكرده باشند و به خودسازي پرداخته باشند.


    " در بحبوحه جنگ جمل و فتنه ايجاد شده توسط برخي اصحاب باسابقه رسول خدا(ص)، كسي نزد اميرالمؤمنين(ع) رفت و به ايشان عرضه داشت: من اصحاب جمل را گمراه نمي‌دانم! حضرت فرمود: تو زير پاى خود را ديدى، امّا به پيرامونت نگاه نكردى، لذا سرگردان شدى. تو حق را نشناختى تا بدانى كه اهل حق چه كسانى هستند و باطل را نيز نشناختى تا باطل‌گرايان را بدانى؛ إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ فَحِرْتَ إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ وَ لَمْ تَعْرِفِ الْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ(نهج البلاغه/حكمت 262) در اينجا حضرت به "نوع نگاه و طرز تفكر صحيح " اشاره مي‌كند. در جاي ديگري اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايند: حق با اشخاص شناخته نمي‌شود بايد حق را بشناسي تا بتواني اهلِ حق رابشناسي. إنّ دِينَ اللّهِ ِلا يعرَفُ بالرِّجالِ بَلْ بآيةِ الحقِّ، فاعْرِفِ الحقَّ تَعْرِفْ أهلَهُ.(امالي مفيد/3)


    " براي تشخيص حقّ، بايد ساختار فكري درست و طرز فكر صحيح داشته باشيم. مطابق فرمايش حضرت، كساني كه به پايين نگاه مي‌كنند و به همه جوانبِ امر توجه نمي‌كنند دچار اشتباه خواهند شد. بايد همه حق را ديد نه يك جزئي از آن‌را. براي اين كار بايد عيوبي كه در انسان وجود دارد و بر طرز فكر انسان و قدرتِ تشخيص او تأثير منفي دارند، را بشناسيم و اصلاح كنيم. گاهي عيوب كوچكي مانند "رودربايستي " لطمات جبران ناپذيري به انسان خواهد زد. اگر در دفاع از حق يا دفاع از يك مؤمن و محبّ اهل بيت بخاطر رودربايستي كوتاهي كنيم ضررش را خواهيم ديد. چنين عيوبي تنها در رفتار ما تأثيرگذار نيستند بلكه كم‌كم در قدرت تشخيص ما هم تأثير مي‌گذارند. مثلا اگر به يكي از محبين اهل بيت در نزد ما بي‌حرمتي شود و به ناحق مطلبي گفته شود و ما بدليل رودربايستي از او دفاع نكنيم، ثمره شومش را خواهيم ديد. اين گونه رفتار‌ها در آخرالزمان از حساسيت خاصي برخوردار مي‌شود.

    " امام سجاد(ع) داستاني از اميرالمومنين(ع) نقل مي‌كنند، كه در آنجا حضرت امير(ع) علت گرفتاري يكي از اصحابشان به درد شديد و زجرآور دوماهه را نتيجه رودربايستي در دفاع از سلمان دانستند و به او فرمودند: "آيا آن روز را يادت مي‌آيد كه فلاني در حضور تو به سلمان فارسي بخاطر موالاتش نسبت به ما طعنه زد و تو فقط به دليل رودبايستي و خجالت جوابش را ندادي و تحقيرش نكردي؟ به همين دليل گرفتار اين بلا شدي ... " (أتَذْكُرُ يوْمَ غَمَزَ عَلَى سَلْمَانَ الْفَارِسِي فُلَانٌ وَ طَعَنَ عَلَيهِ لِمُوَالاتِهِ لَنَا؟ فَلَمْ يمْنَعْكَ مِنَ الرَّدِّ وَ الِاسْتِخْفَافِ بِهِ خَوْفٌ عَلَى نَفْسِكَ وَ لَا عَلَى أَهْلِكَ وَ لَا عَلَى وُلْدِكَ وَ مَالِكَ أَكْثَرُ مِنْ أَنِ اسْتَحْييتَهُ. فَلِذَلِكَ أَصَابَكَ...)(مستدرك الوسائل/12/335)



    " يكي ديگر از آن موارد ظريف كه گاهي حساسيت بالايي پيدا مي‌كند اينست كه گروهي، عيبِ يك انسان خوب را بهانه قرارداده و از خوبي‌ها فاصله مي‌گيرند. در شخصي كه در جبهه حق است عيبي مشاهده مي‌كنند و به‌واسطه آن از مسير اصلي منحرف مي‌شوند. البته اينگونه افراد نوعاً در دل دچار مشكل هستند و تنها در پي بهانه‌اي براي انحراف خود مي‌باشند. معاويه قبل از شروع جنگ صفّين با استفاده از اين حربه براي خود لشگري آماده كرد. درحالي‌كه لشكر اميرالمؤمنين(ع) از مدتها قبل آماده جنگ با معاويه بود، او با ترفندهايي جنگ را به تعويق انداخت تا براي خود سپاهي آماده كند و با عيب جويي از اطرافيان علي(ع) عده‌اي را به سمت خود كشيد. پاي ركاب حضرت مؤمنيني بودند كه نقش مختصري در كشته شدن عثمان داشتند، هرچند حضرت قبلاً آنان را از اين كار نهي كرده بود. معاويه از اين نقطه ضعف كوچك در ياران حضرت استفاده كرد و با اين حربه توانست عده‌اي را بفريبد و بگويد كه در اطراف علي(ع) كساني هستند كه دستشان به خون خليفه آغشته است.


    " يكي از معيارهاي خوب ولي ظريف، براي تشخيص حق، اينست كه ببينيم چه كساني در دفاع از يك موضوع يا جريان به‌پا مي‌خيزند. البته اين معيار كمي پيچيده است و بايد دقت خود را بالاببريم و دچار اشتباه نشويم. در جريان سوال شخصي به نام حارث در جنگ جمل كه گفته بود: به نظر من طلحه و زبير و عايشه به حقّ احتجاج مى‌كردند، و نظر حضرت علي(ع) را خواسته بود، حضرت پس از اينكه به او گفتند ايراد گرفتند كه تو حق را نمي‌شناسي، به عنوان راه‌كاري براي تشخيص حق، فرمودند: إِنَّ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ لَا يعْرَفَانِ بِالنَّاسِ وَ لَكِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ (امالي طوسي/134) يعني براي اينكه حقانيت يك جريان را بشناسي، ببين چه كساني در پي آنند و چه كساني از آن اجتناب مي‌كنند. وقتي آدم‌هاي بدي و يا حتي دشمنان اسلام از يك جريان حمايت كنند وضع آن جريان معلوم است. در اوج پيچيدگي فتنه‌ها، همواره خداوند روشن‌ترين دلايل را براي تشخيص حق از باطل قرار مي‌دهد. حق هيچ‌وقت به صورت گسترده طرفدارانِ بد پيدا نمي‌كند و انسانهاي ناپاك هيچگاه به صورت مداوم ياور حق نخواهند شد. هيچ‌وقت نفاق آنقدر پيچيده نمي‌شود كه اين علامت‌ها و نشانه‌ها را از دست بدهيم.
    " بر اساس همين روايت، يكي از روشن‌ترين نشانه‌ها و ملاك تشخيص حق از باطل، "طرفداري دشمن خارجي " است. اينكه انسان ببيند آنان كه در فلسطين و عراق و افغانستان و ساير مناطق دنيا، دستانشان به خون بي‌گناهان آغشته‌است از چه كساني طرفداري مي‌كنند. آمريكا و اسرائيل كه به اين روشني در دنيا جنايت مي‌كنند، به چه كساني مايل هستند؟ گويا خداوند نمي‌خواهد كسي دچار اشتباه شود كه چنين ملاك و دليل روشني را براي ما قرارداده است.

    " از يك نگاه مي‌توان گفت در فتنه‌هاي صدر اسلام تشخيص حق و باطل، كمي سخت‌تر از الآن بود چرا كه آنان دشمن خارجي مشابه با آنچه كه ما داريم نداشتند. در چنين فضايي كه ما قرار داريم، و تقريباً همه چيز شفاف مي‌شود. دشمن خارجي ما با اين وضوح از يك جريان حمايت مي‌كند، در چنين فضاي شفافي، چه كساني دچار ريزش خواهند شد؟ چرا اينها دقت لازم را ندارند و تشخيص غلط مي‌دهند؟ كساني كه خود را از عيوب نفساني پاك نكرده‌اند و يا بيماردل هستند. براي چنين فرد بيماردلي هر چقدر استدلال ارائه شود، باز هم دودل است و ترديد دارد. رسول خدا(ص) بحث كردن با چنين افرادي را بي‌فايده دانسته و اصحابشان را از بحث كردن با ايشان نهي مي‌فرمودند: إِياكُمْ وَ جِدَالَ كُلِّ مَفْتُونٍ فَإِنَّ كُلَّ مَفْتُونٍ مُلَقَّنٌ حُجَّتَهُ إِلَى انْقِضَاءِ مُدَّتِهِ فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّتُهُ أَحْرَقَتْهُ فِتْنَتُهُ بِالنَّارِ (توحيد صدوق/459)



    " تنها مقداري ايمان و عقل لازم است براي اينكه به‌سلامت از فتنه‌هاي آخرالزمان عبور كنيم. در آينده با كمال تعجب در مقابل ديدگان ما پديده‌هاي نوبه‌نوي نفاق، از سوي كساني كه اصلاً انتظارش را نداريم، شكل خواهد گرفت. نبايد به خود ترديد راه دهيم و حتي نبايد غصه آنها را بخوريم؛ به گونه‌اي كه غصه خوردن به حال چنين افرادي ما را در پيروي حق دچار تزلزل كند. در جريان بازديدي كه اميرالمؤمنين همراه عمار ياسر از كشته‌هاي جنگ جمل داشتند، يكي از كشته‌هاي سپاه عايشه، پسر مقداد صحابي بسيار گرانقدر پيامبر(ص) و علي(ع) بود. عمار ياسر پس از اينكه خدا را بر كشته شدن او شكر كرد (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَوْقَعَهُ وَ جَعَلَ خَدَّهُ الْأَسْفَلَ؛ خدا را شكر كه او را بعمل ناپاكش گرفتار كرده و صورتش را بخاك ماليد)، خطاب به اميرالمؤمنين(ع) گفت: إِنَّا وَ اللَّهِ يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا نُبَالِي مَنْ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مِنْ وَلَدٍ وَ وَالِدٍ. (سوگند بخدا از كشتن هيچ فرد منحرفى باك نداريم، پدر باشد يا پسر هم در نظر ما يكسانست) حضرت عمار را تأييد كرده و برايش دعا كردند. ( رَحِمَكَ اللَّهُ وَ جَزَاكَ عَنِ الْحَقِّ خَيراً) (ارشاد مفيد/1/255)




    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بازنگري دستگاه نظري آينده‌پژوهي در جهان بيني اسلامي
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 01-07-2011, 17:51
  2. آثار تربيتى ‏انتظار
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 28-12-2010, 18:04
  3. آينده پژوهي مهدوي
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 18-12-2010, 08:43
  4. وحدت جهان اسلام ؛ چشم‌انداز آينده
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 14-12-2010, 09:52
  5. چرا انتظار فرج بالاترین عبادت است؟
    توسط s.ali در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-08-2008, 22:14

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه