صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 13

موضوع: وهابی کیست؟ وهابیت چیست ؟

  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض وهابی کیست؟ وهابیت چیست ؟

    وهابی کیست؟ وهابیت چیست ؟
    دراین تاپیک با توجه به مسلک برخی افرادبه وهابیت و توهین آنها به اهل بیت در نقاب مذهب.... برآنیم تا به پاسخ دو سوال فوق بپردازیم.یعنی ابتدا ببینیم
    1- وهابی کیست و ا زکجا نشئت گرفته وازطرف چه کسی وبا چه هدفی ساخته شده؟
    2- وهابیت چیست ؟ آیا مذهب است ؟ آیا از اهل سنت اند ؟ آیا اهل سنت از آنان بیزارند ؟ آیا ....

    مطالبی که درصدد بررسی ان هستیم عبارتند از جمله:
    1- ابن تیمیه کیست؟
    2- وهابی کیست ؟
    3- وهابیت چیست ؟
    4- نظر علمای اهل سنت درباره و هابیت
    5- عقائد وهابیت چیست؟
    ,…
    1- وهابی کیست؟
    وهابی کسیاست که خود را پیرو ابن تیمیه می داند.
    دراینجا قبل ازبررسی فرقه وهابیت مناسب است بدانیم . ابن تیمیه که بود وچه فکری داشت؟
    ابن تیمیه کیست؟
    نام:احمدتقي الدين ابوالعباس بن عبدالحليم بن عبدالسلام بن عبدالله بن ابي القاسم الخضربن محمدبن الخضربن علي بن عبدالله بنتيميهالحراني الدمشقی الحنبلی

    لقب: ابن تيميه؛ در مورد لقبش دو قول است:
    الف: ملقب شد به اين اسم زيرا مادرجدش (تيميه) نام داشت. از اسامينزديک تبوک
    ب: (أن جده الخامس محمد بن الخضرحج علی درب تیماء، فرأی هناک طفله، فلمارجع؛ وجد امراته قد ولدت له بنتا، فقال: یا تیمیه- نسبه الی تیماء،بالدهب القرب منتبوک(1)
    کنیه: ابیالعباس
    تولد: در روز دوشنبه؛ 12ربيع الاول سال 661 هجري قمري در حران (یکیازشهرهای شام قدیم و ترکیهامروز است) متولد شد. پدر ابن تیمیه 9 فرزندداشت، که همه آنان پسر بودند. که ابن تیمیه بعد از برادرش بدر الدینابوالقاسم(717 متوفی) دومینفرزند خانواده بود.ابن تیمیهفردیتندخودر بحث و گفتگوبود.
    محل و زمان وفاتش: زندان دمشق؛ شب 22ذيالعقده در سال728 هجري قمري لازم بهذکر می باشد که او هیچگاه ازدواج نکرد.
    اوچون عقاید وآرایی بر خلاف معتقدات عموم فرقه های اسلامی اظهار می داشت،پیوسته با مخالفت علمای دیگر مواجه بود به عقیدهمحققین.
    همین عقاید ابنتیمیه است که بعدا اساس معتقدات وهابیان را تشکیلداد. وقتی ابن تیمیه عقاید خودرا آشکار ساخت و در این زمینه کتابهایی را منتشر نمود؛ از طرفعلمای اسلام و در رأس آنان علمای اهل سنت، برایجلوگیری از انتشار موردفشارقرار گرفت.

    افکار ابن تيميه
    ابنتيميه نه تنها با نوشته‌ها وفعاليتهايش دردي را از جامعه اسلامي دوانکرد، بلکه با مطرح کردن يک سري افکار خلاف عقايد عامه مسلمين وخلافعواطف ديني و احساسات مذهبيمسلمانان اختلافات و جناياتي را پايه ريزي کردکه تا امروز جهان اسلام را به تلاشي و تفرقه وناهنجاري دچار کرده است؛چوننظرات او مخالف عقائد مسلمانان بود؛ لذا علماء معاصرش درصددجلوگيرياز افکار انحرافي اوبرآمدند، و بر عليه او اعلام جنگ کرده حکم به فسق وانحرافش کردندايناعلام مخالفتبه طور کلي در دو جبهه انجام شد:
    1- تأليف کتب و نوشتن ردّبرافکار و عقائدوي
    2- صدور حکم و فتوا بر عليه وي،که از جمله مي‌توان قاضي القضاة مصر «بدرالدين جماعه» را نام برد،ايشان درباره ابن تيميه و افکار او اين چنيننوشته است: (زيارت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله يک سنت مستحب است وعلماءبر آن اتفاق نظر دارند، وهر کس آن را حرام بداند لازم است علماء او را ازاين طرز تفکر بر حذر دارند، تا دست بردارد. و اگرقبول نکرد بايد حبس شودو رسوايخاص و عام شود.) حال تصور کنيد شخصي که اين ارزش افکارش است،خودسردمدار مکتبي شود؛ مکتبي که مي‌خواهد در آيندهبر حرمين و ام القراياسلامحاکم شود، آنوقت چه مشکلاتي براي جهان اسلام ايجاد خواهد کرد!

    رئوس عقائدابن تيميه
    1- بايد خدا را با صفات خبريه و به همان معاني لغوي اش و بدون تصرف توصيفکرد، مانند استواء بر عرش، و اينکه داراي دست است؛ و داراي صعود ونزولاست.
    2- بار سفربستن جهت زيارت پيامبر و تعظيمآن حضرت حرام است، و اين بدان جهت است که منجربه شرک مي‌شود.!!
    3- توسل به اولياء و صالحين حرام است.
    4- استغاثه به اولياء خدا و خواندن آنها حرام است.
    5- بنا بر قبرهاوتعمير آنها حراماست.
    6- بيشتر از آن فضائلي که در صحاح و سنن در حق علي و آل علي آمده صحيحنيست.

    با توجه به مسائلي که اومطرح کرده است، انسان به اين نتيجه مي‌رسدکه ابن تيميه درصدد محو تمام ارتباطات معنوي بين يک مسلمان و اولياءخدابوده است، خصوصاً ارتباط يکمسلمان با پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه آله واهل بيت گرامي اش، و اين همان چيزي است که دشمناناز صدر اسلام و خصوصاًبعد ازرحلت رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله در پي آن بوده اند.
    ابن تیمیهمی گوید: کسانی که به دین اسلامپایبند نیستند دو دسته اند: یاکافرند یا منافق و مردم پس از هجرت پیامبر(ص) تا کنون سه طبقه هستند: «مومن و کافر و منافق» سپس او خون غیر مومن (کافرومنافق) را حلال شمرده وحتی دراین راه دسته دیگری از مسلمانان مانند شیعه دوازده امامی که ازشیوه او پیروی نمی کنند؛ را نیز در زمره منافقان وکافران قرار می دهد.
    ابنتیمیه از نظر شرعی قتل و سلب واغتصاب و مصادره اموال و آزار و کودکان و.... فرقه هایی مانند شیعه که از او پیروی نمی کنند را حلال اعلام کرده است.
    …. ادامه دارد ..
    پینوشت:
    1-شرح العقیده الاصفهانیه ص5- مکتبه الرشد
    ادامه دارد................
    ویرایش توسط حسین تبار : 20-02-2011 در ساعت 13:49

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    کاربر فعال Mahyar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    228
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سوره فرقان:
    و پيامبر [درقيامت‏] مى گويد: پروردگارا همانا قــوم مــن(عربستانی ها- وهابی ها)اين قرآن را متروك گذاشتند_30



  4. #3
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    کلمه وهابی از اسم محمدبن عبدالوهاب که بزرگترین شاگرد ابن تیمیه و در واقع گردآوری کننده آرا و عقاید استاد خودش هست گرفته شده... هرچند خودش هم بعضی عقاید خاص رو به این مکتب اضافه کرده...

    در واقع اگر محمدابن عبدالوهاب نبود تا الان اسم و رسم چندانی هم از وهابیت به جا نمونده بود
    ویرایش توسط Redemption : 20-02-2011 در ساعت 20:39

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  5. #4
    کاربر آشنا azAtaZ آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    زیر ابر رحمت خدا
    نوشته ها
    105
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    خوبه فاصله ی زمانی محمد بن عبدالوهاب با ابن تیمیه علیه اللعنة را بگویید تا کسی دچار اشتباه نشود.

    * * *
    وهابیت بر سر دو راهی

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    صفحات : 197
    حجم : 790 کیلوبایت
    * * *
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    * * *
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
    فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد


    میدونم هزار بار اینا رو شنیدی ولی بازم میگم...

    * بهت بگن دیوونه بهتره تا بفهمن عاقلی
    * بیشتر چیزای خوشگل را آدمای زشت میسازند
    * یه رفیق خوب باید مثل یه دیوار محکم و بلند باشه تا هم بشه بهش تکیه داد هم از سایش استفاده کرد
    * توقع کمتر زندگی بهتر
    * حسود و بدبین فقط خودشان رنج میبرند

    :dust:
    :20:
    :s121s:



  6. #5
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    محمدبن عبدالوهاب در سال ۱۱۱۵ در شهر [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] از توابع [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] دیده به جهان گشود. پدر وی، عبدالوهاب از قضات آن شهر به شمار می‌رفت. محمد، فقه [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] را در زادگاه خود آموخت. سپس برای تکمیل معلومات رهسپار مدینهٔ منوره شد و در آنجا به تحصیل حدیث و فقه پرداخت.
    در دوران تحصیل در [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، گه‌گاه مطالبی بر زبانش جاری می‌شد که از عقایدی خاص حکایت داشت، چندان که اساتید وی نسبت به آینده‌اش نگران شده و می‌گفتند: اگر این فرد به تبلیغ بپردازد گروهی را گمراه خواهد کرد. (۱)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    چندی بعد، محمدبن عبدالوهاب مدینه را به سوی نقاط دیگر ترک کرد و چهار سال در بصره و پنج سال در بغداد و یکسال در کردستان و دو سال در همدان اقامت گزید. اندک زمانی نیز رحل اقامت در اصفهان و قم افکند و آنگاه از طریق بصره آهنگ احساء کرد و از آنجا به «حُرَیمله» اقامتگاه پدرش رفت.
    تا زمانی که پدرش در قید حیات بود وی کمتر سخن می‌گفت. تنها گاه میان او و پدرش نزاعی در می‌گرفت. ولی پس از درگذشت پدر به سال ۱۱۵۳ ق، پرده از روی عقاید خود برداشت. (۲)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    تبلیغات محمد بن عبدالوهاب در شهر حریمله افکار عمومی را برآشفت، به گونه‌ای که ناچار شد آنجا را به عزم اقامت در عیینه (زادگاهش) ترک کند. در عیینه با حاکم وقت، عثمان بن معمر، تماس گرفت و دعوت جدید خود را با او در میان نهاد و قرار شد که او با پشتیبانی حاکم، آیین خود را تبلیغ کند. ولی طولی نکشید فرمانروای احساء که مقامی برتر از حاکم عیینه داشت عمل عثمان را ناروا شمرد و دستور داد هرچه زودتر محمد بن عبدالوهاب را از شهر عیینه بیرون کند.
    بنابراین وی ناچار شد نقطهٔ سومی را به نام درعیه برای اقامت برگزیند که [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] (جد [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]) بر آن حکومت می‌کرد. او دعوت خود را با حاکم درعیه در میان نهاد و هردو پیمان بستند که رشتهٔ دعوت از آنِ محمد بن عبدالوهاب و زمام حکومت در دست محمد بن سعود باشد. برای استحکام این روابط، ازدواجی نیز بین دو خانواده صورت گرفت.
    محمد بن عبدالوهاب تبلیغ خود را در پرتو قدرت حاکم آغاز کرد. به زودی هجوم به قبایل اطراف و شهرهای نزدیک شروع شد و سیل غنایم از اطراف و اکناف به شهر درعیه که شهر فقیر و بدبختی بود، سرازیر گشت. این غنایم چیزی جز اموال مسلمانان منطقهٔ نجد نبود که با متهم شدن به شرک و بت‌پرستی، اموال و ثروتشان بر سپاه محمد بن عبدالوهاب حلال شده بود تا آنجا که آلوسی که خود تمایلات [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] دارد، از مورخی به نام ابن بُشر نجدی چنین نقل می‌کند:
    «من در آغاز کار، شاهد فقر و تنگدستی مردم درعیه بودم ولی بعداً این شهر در زمان سعود (نوهٔ محمد بن سعود) به صورت شهری ثروتمند درآمد، تا آنجا که سلاحهای مردم آن، با زر و سیم زینت یافته بود. بر اسبان اصیل و نجیب سوار می‌شدند و جامه‌های فاخر در بر می‌کردند و از تمام لوازم ثروت بهره‌مند بودند، به حدی که زبان از شرح آن قاصر است.»(۳)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    دو چیز به انتشار دعوت محمد بن عبدالوهاب در میان اعراب بادیه‌نشین نجد کمک کرد: ۱. حمایت سیاسی و نظامی آل سعود. ۲. دوری مردم نجد از تمدن و معارف و حقایق اسلامی.
    جنگ‌هایی که وهابیان در نجد و خارج از نجد (همچون حجاز و یمن و شام و عراق) می‌کردند، جاذبه‌ای دل‌فریب داشت: ثروت هر شهری که با قهر و غلبه بر آن دست می‌یافتند، بر مهاجمین حلال بود، اگر می‌توانستند آن را جزو متصرفات و املاک خود قرار می‌دادند و در غیر این صورت به غنایمی که به دست آورده بودند، اکتفا می‌کردند. (۴)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    هر اندیشهٔ نوظهوری _ خاصه اگر در پوشش «توحید» عرضه شود _ در روزهای نخست توجه مردم را به خود جلب می‌کند، خاصه در جایی که مردم آن از علم و دانش دور باشند. روزی که محمد بن عبدالوهاب کار خود را در نقاب دعوت به توحید و مبارزه با شرک آغاز کرد، برخی از شخصیت‌های نجد و یمن به سوی وی اقبال کردند. برای نمونه زمانی که موج دعوت او به یمن رسید امیر محمد بن اسماعیل (۱۰۹۹- ۱۱۸۶) مؤلف کتاب «سبل السلام فی شرح بلوغ المرام» قصیده‌ای بلند بالا در مدح محمدبن عبدالوهاب سرود که مطلع آن چنین بود:
    سلامٌ علی نجدٍ و من حلَّ فی نجد و ان کان تسلیمی علی البُعد لایُجدی
    یعنی: درود بر نجد و کسی که در آن قرار دارد، هرچند درود من از این راه دور سودمند نیست
    ولی همو، هنگامی که خبرهای ناگواری از قتل و غارت وهابیان را دریافت کرد و فهمید که محمدبن عبدالوهاب به تکفیر مسلمانان پرداخته و برای مال و جان آنها بهایی قایل نیست، از سرودهٔ پیشین خود پشیمان گشت و قصیده‌ای نو سرود که با این بیت آغاز می‌شد:
    رَجَعت عن القول الذی قلت فی النجدی و قد صح لی عنه خلاف الذی عندی (۵)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    یعنی: من از گفتار پیشین خود در حق آن مرد نجدی بازگشتم، زیرا خلاف آنچه دربارهٔ وی می‌پنداشتم برایم ثابت شد.
    کشتار وهابیان در عتبات عالیات به راستی صفحه‌ای سیاه در تاریخ [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] است. [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] که از نویسندگان [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] است می‌نویسد: در سال ۱۲۱۶ ق. امیر سعود با قشون بسیار متشکل از مردم نجد و عشایر جنوب و [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و دیگر نقاط، به قصد [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] حرکت کرد. وی در ماه ذی القعده به شهر [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] رسید و آنجا را محاصره کرد.
    سپاهش برج و باروی شهر را خراب کرده، به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را که در کوچه و بازار و خانه‌ها بودند به قتل رساندند. سپس نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهر خارج شدند و در نقطه‌ای به نام [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] آمدند. خمس اموال غارت شده را خود سعود برداشت و بقیه، به نسبت هر پیاده یک سهم و هر سواره دو سهم، بین مهاجمین تقسیم شد.(۶)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، مورخ [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، دربارهٔ حملات وهابیان به [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] می‌نویسد: در سال ۱۲۲۰ سعود با سپاهی انبوه از نجد و اطراف آن، به بیرون مشهد معروف در عراق (مقصود، نجف اشرف است) فرود آمد و سپاه خود را در اطراف شهر پراکنده ساخت. وی دستور داد باروی شهر را خراب کنند ولی سپاه او زمانی که به شهر نزدیک شدند به خندق عریض و عمیقی برخوردند که امکان عبور از روی آن وجود نداشت. در جنگی که بین طرفین رخ داد، بر اثر تیراندازی از باروهای شهر، جمعی از سپاهیان سعود کشته شدند و بقیهٔ آنها از گرد شهر عقب نشسته به غارت روستاهای اطراف پرداختند. (۷)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    ممکن است تصور شود که وهابیان تنها بلاد شیعه‌نشین را مورد تاخت و تاز خود قرار می‌دادند. ولی این تصور به هیچ‌وجه درست نیست و باید گفت کلیهٔ مناطق مسلمان‌نشین حجاز و عراق و شام، آماج حملات آنها قرار داشت و تاریخ در این مورد، از هجوم‌های وحشیانه‌ای گزارش می‌دهد که مجال شرح همهٔ آنها در این مختصر نیست. نمونه‌وار به یک مورد اشاره می‌کنیم:
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] در خصوص فتح طائف به دست وهابیان می‌نویسد: از زشت‌ترین کارهای وهابیان، قتل عام مردم است که بر صغیر و کبیر رحم نکردند. طفل شیرخوار را بر روی سینهٔ مادرش سر می‌بریدند. جمعی را که مشغول فراگرفتن قرآن بودند همه را کشتند.
    چون در خانه‌ها کسی باقی نماند به دکانها و مساجد رفتند و هر که بود، حتی گروهی که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتابها را که در میان آنها تعدادی مصحف شریف ([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]) و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم (از معتبرترین کتابهای حدیثی در نزد اهل سنت) و دیگر کتب حدیث و فقه بود در کوچه و بازار افکندند و آنها را پایمال کردند. این واقعه در سال ۱۲۱۷ اتفاق افتاد. (۸)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    وهابیان پس از قتل عام [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، نامه‌ای به علمای مکه نوشته و آنان را به آیین خویش دعوت کردند. سپس صبر کردند تا ایام حج منقضی شد و حاجیان از مکه بیرون رفتند، آنگاه قصد مکه نمودند.
    به نوشتهٔ شاه فضل رسول قادری (هندی)، علمای مکه در کنار کعبه گرد آمدند تا به نامهٔ وهابیان نجد پاسخ گویند، در حین گفتگو و مشاورهٔ آنان، ناگهان جمعی از ستمدیدگان طائف داخل مسجدالحرام شدند و آنچه را بر آنان گذشته بود، بیان داشتند و در میان مردم شایع شد که وهابیان به مکه آمده و کشتار خواهند کرد.
    مردم مکه سخت در وحشت و اضطراب افتادند، چندان که گویی قیامت برپا شده‌است. علما اطراف منبر (در مسجدالحرام) جمع شدند. ابوحامد خطیب به منبر رفت و نامهٔ وهابیان و جواب علما در رد عقاید آنان را قرائت کرد. آنگاه خطاب به علما وقضات و ارباب فتوا گفت: گفتار نجدیان را شنیدید و عقایدشان را دانستید.
    دربارهٔ آنان چه می‌گویید؟ همهٔ علما و مفتیان مذاهب اربعهٔ اهل سنت، از مکهٔ مشرفه و سایر بلاد اسلامی که برای ادای مناسک حج آمده بودند، به کفر وهابیان حکم کردند و بر امیر مکه واجب دانستند به مقابلهٔ با آنان بشتابد و افزودند که بر مسلمین واجب است او را یاری کنند و با وی درجهاد شرکت نمایند و هرکس بدون عذر، تخلف کند، گنهکار بوده و هرکس در این راه شرکت کند مجاهد و در صورت کشته شدن شهید خواهد بود. در این امر، اتفاق نظر بود و فتوای مزبور را نوشتند و همه مهر کردند..... (۹)[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    اسناد

    ۱) جمیل الصدقی الزهاوی، الفجر الصادق، ص ۱۷؛ سید احمد زینی الدحلان، فتنة الوهابیة ص۶۶
    ۲) آلوسی، تاریخ نجد، (صص) ۱۱۱-۱۱۳
    ۳) تاریخ ابن بشر نجدی: ۱/۲۳
    ۴) جزیرة العرب فی القرن العشرین ص ۳۴۱
    ۵) کشف الارتیاب، سید محسن امین ص۸
    ۶) تاریخ المملکة العربیة السعودیة: ۳/۷۳
    ۷) عنوان المجد فی تاریخ نجد: ۱/۳۳۷
    ۸) الفجر الصادق ص ۲۲.
    ۹) سیف الجبار المسلول علی الاعداء، شاه فضل رسول قادری، استانبول ۱۳۹۵ ق، ص۲ به بعد.
    اعتقادات

    شیخ محمد عبدالوهاب خود را پیرو و مرید [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، از علمای مشهور و پر اعتبار اهل تسنن می‌دانست.[[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]]
    حرکت وهابیت با [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] به مخالفت برخاست. شیخ محمد عبدالوهاب تنها به [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] اعتقاد داشت و بر خلاف نظام موجود آنزمان که برمبنای وجود واسطه و یا «[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]» بین خالق و مخلوق خلق شده بود، واسطه قرار دادن اشخاص و بندگان خدا را [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] به [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] مطلق در [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] می‌دانست.
    گفتنی است هم اکنون اکثریت مردم [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] خود را [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و پیرو عقاید شیخ محمد عبدالوهاب می‌دانند.


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  7. #6
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط azataz نمایش پست ها
    خوبه فاصله ی زمانی محمد بن عبدالوهاب با ابن تیمیه علیه اللعنة را بگویید تا کسی دچار اشتباه نشود.
    با تشکر از حضور وتوضیحات دوستان

    نگاهي كوتاه به تاريخچه وهابيت
    محمد بن عبد الوهاب التمیمی (۱۰۸۲-۱۱۷۰)هجری خورشیدی،( ۱۱۱۵-۱۲۰۶ هجری قمری، ) ) ۱۷۰۳-۱۷۹۱ میلادی ) بنیانگذار دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که بعدها به نام وهابیت در میان مسلمانان و علمای سنی عربستان سعودی ریشهگرفت.
    محمدبن عبدالوهاب در سال ۱۱۱۵قمری در شهرعُیَینه از توابع نجد دیده به جهان گشود. پدر وی، عبدالوهاب از قضات آن شهر به شمارمی‌رفت. محمد، فقه حنبلی را در زادگاه خود آموخت. سپس برای تکمیل معلومات رهسپارمدینهٔ منوره شد و در آنجا به تحصیل حدیث و فقه پرداخت.
    در دوران تحصیل در مدینه، گهگاه مطالبی بر زبانش جاری می‌شد که ازعقایدی خاص حکایت داشت، چندان که اساتید وی نسبت به آینده‌اش نگران شده و می‌گفتند: اگر این فرد به تبلیغ بپردازد گروهی را گمراه خواهد کرد. (۱)
    چندی بعد، محمدبن عبدالوهاب مدینه را به سوی نقاط دیگر ترک کرد و چهارسال در بصره و پنج سال در بغداد و یکسال در کردستان و دو سال در همدان اقامت گزید. اندک زمانی نیز رحل اقامت در اصفهان و قم افکند و آنگاه از طریق بصره آهنگ احساءکرد و از آنجا به «حُرَیمله» اقامتگاه پدرش رفت.
    تا زمانی که پدرش در قید حیات بود وی کمتر سخنمی‌گفت. تنها گاه میان او و پدرش نزاعی در می‌گرفت. ولی پس از درگذشت پدر به سال۱۱۵۳ق، پرده از روی عقاید خود برداشت. (۲)
    تبلیغاتمحمد بن عبدالوهاب در شهر حریمله افکار عمومی را برآشفت، به گونه‌ای که ناچار شدآنجا را به عزم اقامت در عیینه (زادگاهش) ترک کند. در عیینه با حاکم وقت، عثمان بنمعمر، تماس گرفت و دعوت جدید خود را با او در میان نهاد و قرار شد که او باپشتیبانی حاکم، آیین خود را تبلیغ کند. ولی طولی نکشید فرمانروای احساء که مقامی برتر از حاکم عیینه داشت عمل عثمان را ناروا شمرد و دستور داد هرچه زودتر محمد بن عبدالوهاب را از شهر عیینه بیرون کند.
    بنابراین ویناچار شد نقطهٔ سومی را به نام درعیه برای اقامت برگزیند که محمد بن سعود (جد آلسعود) بر آن حکومت می‌کرد. او دعوت خود را با حاکم درعیه در میان نهاد و هردو پیمانبستند که رشتهٔ دعوت از آنِ محمد بن عبدالوهاب و زمام حکومت در دست محمد بن سعودباشد. برای استحکام این روابط، ازدواجی نیز بین دو خانواده صورتگرفت.
    محمد بن عبدالوهاب تبلیغ خود را در پرتو قدرت حاکم آغاز کرد.به زودی هجوم به قبایل اطراف و شهرهای نزدیک شروع شد و سیلغنایم از اطراف و اکناف به شهر درعیه که شهر فقیر و بدبختی بود، سرازیر گشت. اینغنایم چیزی جز اموال مسلمانان منطقهٔ نجد نبود که با متهم شدن به شرک و بت‌پرستی،اموال و ثروتشان بر سپاه محمد بن عبدالوهاب حلال شده بود تا آنجا که آلوسی که خودتمایلات وهابی‌گری دارد، از مورخی به نام ابن بُشر نجدی چنین نقل می‌کند:من در آغازکار، شاهد فقر و تنگدستی مردم درعیه بودم ولی بعداً این شهر در زمان سعود (نوهٔمحمد بن سعود) به صورت شهری ثروتمند درآمد، تا آنجا که سلاحهای مردم آن، با زر وسیم زینت یافته بود. بر اسبان اصیل و نجیب سوار می‌شدند و جامه‌های فاخر در برمی‌کردند و از تمام لوازم ثروت بهره‌مند بودند، به حدی که زبان از شرح آن قاصراست.(۳)

    نشر عقیده عبدالوهاب
    دو چیز به انتشار دعوت محمد بن عبدالوهاب در میان اعراب بادیه‌نشین نجد کمک کرد:
    1- حمایت سیاسی و نظامی آل سعود
    ۲- دوری مردم نجد از تمدن و معارف و حقایق اسلامی.
    جنگ‌هایی که وهابیان در نجد وخارج از نجد (همچون حجاز و یمن و شام و عراق) می‌کردند، جاذبه‌ای دل‌فریب داشت: ثروت هر شهری که با قهر و غلبه بر آن دست می‌یافتند، بر مهاجمین حلال بود، اگرمی‌توانستند آن را جزو متصرفات و املاک خود قرار می‌دادند و در غیر این صورت بهغنایمی که به دست آورده بودند، اکتفا می‌کردند. (۴)

    کشتار بی رحمانه وهابیون
    کشتار وهابیان در عتبات عالیات بهراستی صفحه‌ای سیاه در تاریخ اسلام است. صلاح‌الدین مختار که از نویسندگان وهابیاست می‌نویسد: در سال ۱۲۱۶ ق. امیر سعود با قشون بسیار متشکل از مردم نجد و عشایرجنوب و حجاز و تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وی در ماه ذی القعده بهشهر کربلا رسید و آنجا را محاصره کرد.
    سپاهش برج وباروی شهر را خراب کرده، به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را که در کوچه و بازارو خانه‌ها بودند به قتل رساندند. سپس نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهرخارج شدند و در نقطه‌ای به نام ابیض گرد آمدند. خمس اموال غارت شده را خود سعودبرداشت و بقیه، به نسبت هر پیاده یک سهم و هر سواره دو سهم، بین مهاجمین تقسیمشد.(۶)

    محل نشآت گيري وهابيتمنطقه اي به نام نجد (مكان مدعي دروغين پيامبري يعني مسيلمه كذاب ) است. محلي كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) در مورد ان فرمود : در سرزمين نجد بلاها و فتنه هايي بوجود خواهدامد واز انجا شاخ شيطا ن اشكارخواهد گشت.
    پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب ، سليمان تميمي ، چوپاني فقير بود. وي يك شب خواب مي بيند كه از او شعلههاي اتش خارج و بر روي زمين پخش شده وهر كس را كه مقابلش بيايد مي سو زاند.درتعبيرخواب به او گفتند : از نسل تو پسري بدنيا خواهد امد كه قدرتمند شده وافراديادي را هلاك خواهد كرد.بالاخره نوه او بدنيا امد .نامش محمد گذاشته شد .پدرشعبدالوهاب ، مردي عابد وعالم وبر مذهب حنبلي بود.

    پینوشت:
    1- جمیل الصدقی الزهاوی، الفجر الصادق، ص۱۷/ سید احمد زینی الدحلان، فتنة الوهابیة ص۶۶
    2- آلوسی، تاریخ نجد،ص۱۱۱-۱۱۳
    ۳- تاریخ ابن بشر نجدی۱/۲۳
    ۴- جزیرة العرب فی القرن العشرین ص۳۴۱
    5- تاریخ المملکة العربیة السعودیة: ۳/۷۳
    م .م
    ویرایش توسط حسین تبار : 20-02-2011 در ساعت 23:02

  8. #7
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط azataz نمایش پست ها
    خوبه فاصله ی زمانی محمد بن عبدالوهاب با ابن تیمیه علیه اللعنة را بگویید تا کسی دچار اشتباه نشود.
    با توجه به اسناد فوق الذکر :
    ابن تیمیه در روز دوشنبه؛ 12ربيع الاول سال 661 هجري قمري .بدنیا اومد و در 717 ه قمری وفات یافت.
    محمد بن عبد الوهاب درسال ۱۱۱۵ -هجری قمری، متولد ودر سال ۱۲۰۶ وفات یافت .
    بنابراین بین تولد ابن تیمیه و محمد بن وهاب حدود 454 سال فاصله است.

  9. #8
    کاربر آشنا azAtaZ آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    زیر ابر رحمت خدا
    نوشته ها
    105
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    علامه ی حلی کتاب منهاج الکرامة در رابطه با امامت و خلافت امام علی علیه السلام نوشتند چون این کتاب سر و صدای زیادی کرده بود ، ابن تیمیه هم منهاج السنة النبویة فی نقض دعاوی الرافضة و القدریة (به قول وهابیت شاهکار ابن تیمیه ) در رد این کتاب نوشت .
    من کتاب ابن مطهر حلی را در این پست میگذارم ، ابن تیمیه در جواب دادن به آن کار خاصی نکرد و هنوز هم دلایل علامه ابن مطهر حلی کاربرد دارد.

    * * *

    منهاج الكرامة
    في معرفة الإمامة

    تأليف
    الحسن بن يوسف بن المطهر (العلامة الحلي)

    تحقيق
    الأستاذ عبد الرحيم مبارك



    تحمیل الکتاب


    * * *
    قرائة

  10. #9
    کاربر آشنا azAtaZ آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    زیر ابر رحمت خدا
    نوشته ها
    105
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    کتاب زیر اثبات خیانت و ظلم ابن تیمیه در انکار فضائل مولی الموحدین علی علیه السلام است .
    نام : افکار ابن تیمیه در بوته ی نقد
    به تألیف سید علی حسینی میلانی
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    * * *
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  11. #10
    حرفه ای ali20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    لطفا پارک نفرمایید.!!!!
    نوشته ها
    432
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    1- بايد خدا را با صفات خبريه و به همان معاني لغوي اش و بدون تصرف توصيفکرد، مانند استواء بر عرش، و اينکه داراي دست است؛ و داراي صعود ونزولاست.
    بسم الله الرحمن الرحیم

    هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ
    آیه 7 سوره ال عمران



    او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات «محکم» [= صریح و روشن‌] است؛ که اساس این کتاب می‌باشد؛ (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف می‌گردد.) و قسمتی از آن، «متشابه» است [= آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن می‌رود؛ ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار می‌گردد.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‌انگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند)؛ و تفسیر (نادرستی) برای آن می‌طلبند؛ در حالی که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی‌دانند. (آنها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) می‌گویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم؛ همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمی‌شوند (و این حقیقت را درک نمی‌کنند).


    پيامبر صلى‏ لله‏ عليه ‏و ‏آله :

    بهترين قلب‏ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى خوبى دارد و
    بدترين قلب‏ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى بدى دارد، پس
    عالى‏ترين قلب، قلبى است كه خوبى را در خود دارد و لبريز از خوبى
    است. اگر سخن بگويد، سخنش در خور پاداش است و اگر سكوت
    كند، سكوتش درخور پاداش است.
    جعفريات ص 168

    امام صادق عليه السلام :

    خداى عزّوجلّ به موسى عليه‏السلام وحى كرد: اى موسى! به
    زيادى ثروت شاد مشو و در هيچ حالى مرا فراموش مكن، زيرا با
    زيادى ثروت گناهان فراموش مى‏شود و از ياد بردن من قساوت قلب
    مى‏آورد.کافی(ط-الاسلامیه) ج2،ص497

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درد و دل با شهدا
    توسط محبّ الزهراء در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 59
    آخرين نوشته: 08-06-2015, 12:45
  2. پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 09-10-2014, 14:31
  3. عرفان و شبه عرفان
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-12-2010, 08:48
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25-10-2010, 09:13
  5. درگيري وهابيت با مردگان!
    توسط monji_2008 در انجمن اخبار جهان اسلام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 28-09-2010, 17:10

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه