صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از 21 به 25 از 25

موضوع: عُمَربن خطاب با قرآن و رسول الله چه کرد؟ ؟!!

  1. #21
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض عمر بن خطاب مشروب می خورد!

    15- شراب خوری عُمَربن خَطّاب وسبب نزول آیه تحریم شراب!!!

    در منزل ابو طلحه انصارى مجلس شرابى ترتيب داده شد كه در آن اين افراد شركت داشتند:
    1 - ابو طلحه (صاحب خانه)، 2 - ابو عبيده جراح (گور كن مكه)، 3 - أبي بنكعب، 4 - ابو دجانه (سماك بن خرشه)، 5 - سهيل بن بيضاء، 6 - معاذ بن جبل، 7 - ابوايوب و مردانى از اصحاب رسول خدا (صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله) و گروهى از انصار و نيزانس بن مالك كه جوانترين آنها و ساقى قوم بود. (2)
    در همين هنگام خبر رسيد كه شرب خمر حرام شد. (سال هشتم هجرت).

    درمنابع مهم وزیادی از اهل سنتدر باره شارب الخمر بودن جناب عمربن خطاب د درعصرنادانی(جاهلیت) روایت شده ازجمله دراین کتابهای ذیل :ان العرب في الجاهلية يشربون الخمور ويقامرون وجاءالإسلام فبدأ دعوتهم إلى التوحيد والإيمان بالبعث الآخر، إذ هما الباعث القوي علىالاستقامة في الحياة، ولما هاجر الرسول صلى الله عليه وسلم والعديد من أصحابه وأصبحت المدينة تمثل مجتمعاً إسلامياً وأخذت الأحكام تنزل شيئاً فشيئاً فحدث يوماًأن صلى أحد الصحابة بجماعة وهو ثملان فخلط في القراءة فنزلت آية النساء: {يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى} فكانوالا يشربونها إلا في أوقات معينة، وهنا كثرت التساؤلات حول شرب الخمر فنزلت هذه الآية: {يَسْأَلونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ} فأجابهم الله تعالى بقوله: {قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْنَفْعِهِمَا} فترك الكثير1 كلاً من شرب الخمر ولعب القمار لهذه الآية. وبقي آخرونفكان عمر يتطلع إلى منعهما منعاً باتاً ويقول: "اللهم بين لنا في الخمر بياناًشافياً" فاستجاب الله تعالى له، ونزلت آية المائدة: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَآمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ} إلى قوله: {فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ} فقال عمر: "انتهينا ربنا" وبذلك حرمت الخمر وحرم الميسر تحريماًقطعياً كاملاً، ووضع الرسول صلى الله عليه وسلم حد الخمر وهو الجلد. وحذر من شربهاوسماها أم الخبائث وقال: "مدمن الخمر لا يكلمه الله يوم القيامة ولا يزكيه" فيثلاثة نفر وهم: العاق لوالديه، ومسبل إزاره، ومدمنالخمر.
    ترجمه:
    عرب دردوران جاهلیت (نادانی) همیشه شراب میخوردند بعد از اسلام که آنهارا به توحید و ایمان به آخرت دعوت نمود و احکام یکی پس از دیگری نازل شد تا آیهنماز که آمد آنها فقط وقت نماز شراب نمی خوردند بعد بینشان سوال زیاد شد تا آیه ضررونفع شراب نازل شد .عده زیادی ترک کردند تا اینکه عمرهمآیه تحریم شراب و قمار را از خدا پرسید وگفت: خدایا برای ما بیان شافی و کامل درباره شراب بگو! خدا درخواست عمررا اجابت نمود وآیه تحریم قطعی وکامل نازل شدعمر گفت دیگر شراب نمیخوریم !!!!
    حال سوال اصلی اینجاست:
    آیا واقعا یک نفر شارب الخمر ، شایسته خلافت و جاشینی پیامبر خدا را دارد؟!!

    پی نوشت:
    1- ایسر تفاسير ج1 ص 201
    2- اعراب القرأن وبيانهج1ص301
    3- البحر المدید ج1 ص276
    4- التحریر والتنویر ج4 ص 248
    5- التسیر الکبیر ج6 ص 35
    6- التفسیر المنیر ج2 ص286
    7- التفسیر الواضح ج1ص583
    8- التفسیر الوسیط للقرآن الکریم ج1ص480
    9- الجامع لاحکام القرآنج5ص200
    10 - الکشاف ج1 ص288
    11- الباب فی علوم الکتاب ج4 ص 33
    12- النکت والعیون ج1ص378
    13- الوسیط لسید طنطاویج1ص382
    14- بحرالعلوم للسمرقندی ج2 ص1
    15- تفسیر ابی السعود ج1 ص 275
    16- تفسیر ابن عبد السلام ج1 ص 500
    17- تفسیر ابن کثیر ج2 ص 290
    18- تفسیر اطفیش ج90 ص 336
    19- تفسیر الاعقم زیدی ج2 ص 164
    20- تفسیر البحر المحیط ج3 265
    21- تفسیر البیضاوی ج1 ص 504
    22- تفسیر الخازن ج1 ص210
    23- تفسیر الرازی ج6 ص 148
    24- تفسیر السراج المنیر ج1ص314
    25-تفسیر السمعانی ج2 ص 63
    26- تفسیر الشعراوی ج1 ص 1542
    27- تفسیر الشیخ المراغی ج7ص21
    28- تفسیر الطبری ج10 ص 566
    29- تفسیر القرطبیج5ص200
    30- تفسیر الکشاف ج1 ص 288
    31- تفسیر القطان ج1 ص 123
    32- تفسیر اللباب ج1 ص 701
    33- تفسیر الماوردی ج2 ص 64
    34- تفسیر المراغی ج1 ص1372
    35- تفسیر المنار ج2 ص256
    36- تفسسیر النسفی ج1 ص 118
    37- تفسیر النیسابوری ج2 ص 31
    38- تفسیر حقی ج1 ص 469
    39- تفسیر روح البیان ج1 ص 278
    40- تفسیر غرائب القرآن ج1 ص 1263
    41-جامع لطائف التفسیر ج6 ص 3
    42- زاد المسیر ج1 ص 239
    43-فتح القدیر ج1 ص 296
    44-فی ظلال القرآن ج2 ص 249
    45-مختصر ابن کثیر ج1 ص 284
    46- مفاتیح الغیب ج1 ص 139
    47- اسباب النزول ج1 ص 139
    48- غرائب القرآن ج1 ص 76
    49- نواسخ القؤآن ج1 ص 205
    50- السنن الکبری ج3 ص 202
    51- المستدرک علی الصحیحین ج7ص229
    52- المسند الجامع ج13 ص 318
    53- حلیه الولیاء ج4ص144
    54- سنن ابی داود ج 3 ص 364
    55- سنن نسائی ج3 ص 202
    56- کنزل العمال ج5 ص 472
    57- مسند الفاروق لبن کثیر ج2 ص 566
    58- معرفه آلاثار والسنن للبیهقی ج14 ص 117
    59- الدر المنثور ج2 ص8 ترمزی اینروایت را صحیح دانست.
    60- مسند احمد ج1 ص 443 تعليق شعيب الأرنؤوط : إسناده صحيح یعنی اسناد این روایت صحیح است.
    اسناد همگی از بزرگان اهل سنت است.
    ویرایش توسط حسین تبار : 27-05-2011 در ساعت 09:57
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #22
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسین تبار نمایش پست ها
    14- شک عمر در نبوت پیامبر خدا


    پيامبر در رؤياي صادقانه ديد كه وارد مكه شده و به همراه صحابه در حال طواف خانه خدا هستند ، صبح فردا آن را با صحابه در ميان گذاشت ، صحابه از تعبير اين رؤيا سؤال كردند ، آن حضرت فرمود : " انشاء الله وارد مكه شده و اعمال عمره را انجام خواهيم داد " ؛ اما تعيين نكردند كه در چه زماني اين امر اتفاق خواهد افتاد .
    همه مردم آماده حركت شدند و وقتي به حديبيه رسيدند ، قريش از آمدن پيامبر و اصحابش و نيت آنان با خبر شدند ؛ لذا همگي مسلح شدند و از ورود مسلمان‌ها به مكه جلوگيري كردند . چون پيامبر اسلام به قصد زيارت خانه خدا آمده بود و نه به قصد جنگ ، با قريشيان صلح نامه امضا كرد كه امسال از ورود به مكه خودداري و سال بعد بدون هيچ مانعي برگردند و اعمال عمره را انجام دهند . اين مطلب بر عمر بن الخطاب و همفكران او ، گران آمد و سبب شد كه به نبوت رسول خدا شك كند و نعوذ بالله خيال كرد كه پيامبر اسلام دروغ گفته است ؛ از اين رو پيش پيامبر آمد و با لحن تند به آن حضرت اعتراض كرد . ذهبي در تاريخ الإسلام ، داستان را اين‌گونه نقل مي كند :
    ... فقال عمر : والله ما شككت منذ أسلمت إلا يومئذ ، فأتيت النبي صلى الله عليه وسلم فقلت : يا رسول الله ، ألست نبي الله قال : بلى قلت : ألسنا على الحق وعدونا على الباطل قال : بلى قلت : فلم نعطي الدنية في ديننا إذا قال : إني رسول الله ولست أعصيه وهو ناصري . قلت : أولست كنت تحدثنا أنا سنأتي البيت فنطوف حقا قال : بلى ، أفأخبرتك أنك تأتيه العام قلت : لا . قال : فإنك آتيه ومطوف به ... .
    ترجمه:
    عُمَر گفت : قسم به خدا ! از زماني كه اسلام آورده‌ام ، جز امروز ( در نبوت رسول خدا ) شك نكرده‌ام . سپس پيش پيامبر آمد و گفت : اي رسول خدا ! مگر شما پيامبر خدا نيستي ؟ !!! . پيامبر فرمود : بلي هستم . عمر گفت : مگر ما بر حق و دشمنان ما بر باطل نيستند ؟ پيامبر فرمود : بلي چنين است . عمر گفت : پس چرا ذلت و حقارت در دينمان نشان‌ دهيم ؟ پيامبر فرمود : من پيامبر خدا هستم و هرگز از دستورات او سرپيچي نخواهم كرد و او ياور من است . عمر گفت : مگر شما نگفتي كه وارد خانه كعبه شده و طواف خواهيم كرد ؟ پيامبر فرمود : آيا من گفتم كه همين امسال اين كار را خواهيم كرد ؟ عمر گفت : نه ، پيامبر فرمود : تو وارد مكه مي‌شوي و طواف خواهي كرد .
    پی نوشت:
    1- تاریخ الاسلام للامام ذهبی ج2ص371
    2- الدر المنثور ، جلال الدين السيوطي ج9 ص 225
    3- الکشف والبیان ج9 ص 60
    4- التسیر البغوی ج7 ص 318
    5- تفسير الثعلبي ج9 60
    6- تفسیر الخازن ج 6 ص 208
    7- التفسیر الطبری ج22 ص 246
    8- التفسیر المظهری ج1 ص 6052
    9- المعجم الکبیر ج 20 ص 9
    10- صحیح بن حیان ج11ص 216
    11- تاریخ دینه دمشق ج57 ص 229
    12- مختصر سیره الرسول ج 1 ص 135

    و... اسناد همگی از بزرگان اهل سنت است.
    حال سوال مهم از برادران اهل سنت این است :
    چگونه شما عُمربن خطاب را جانشین پیامبر خدا میدانید درحالی که عمر دررسالت پیامبر شک کرده بود؟؟؟؟!!!!:think:
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  4. #23
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض چرا پیامبر ماموریت ابابکر را ناتمام گذاشت؟!

    16- ماموریت ناتمام جناب ابابکرچرا؟!
    آنچه مسلم است ...
    اواخر سال نهم (ماه ذیحجه) مصادف با اعلام برائت از مشركان، در روز عیدقربان در «مِنی» بود.
    آیات آغاز سوره توبه (از آیه 1تا 13) در این هنگام نازل شد كه روح این آیات در چهار ماده زیر خلاصهمیشود:
    1- ممنوعیت ورود بت پرستان به مسجد الحرام و خانه خدا.
    2- ممنوعیت طواف با بدن برهنه.
    3- ممنوعیت شركت مشركان در مراسم حج.
    4- پیمان وفاداران به پیمان محترم است، و به پیمان شكنان چهار ماه مهلت دادهمیشود تا به اسلام بپیوندند وگرنه اسلام با آنها در حال نبرد است.
    پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نخست ابوبكر را طلبید، و او را مأموركردتا این آیات را به صورت قطعنامه در مراسم حجّدر عید قربان در سرزمین مِنی برای مردم بخواند.
    ابوبكر، آیات را گرفت و همراه تعدادی ، به سوی مكّه حركت كرد، ولی طولینكشید كهپیك وحی از طرف خدا، به حضور پیامبر رسید و عرضكرد: خداوند فرمان داده است كه: «این آیات را باید تو یاكسی كه ازتو است، بخواند.» پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیدرنگ،حضرت علی ـ علیهالسلام ـ را به حضور طلبیدو ماجرا را به او گفت، و مركب مخصوصش را دراختیار علی ـ علیه السلام ـ گذاشت و به او فرمود: حركت كن، و در راه، آیات وقطعنامه را از ابوبكر بگیر، و خودت این مأموریت را انجام بده.
    حضرت علی ـ علیه السلام ـ حركت كرد و در سرزمین «جُحفه» به ابوبكررسید، و فرمان پیامبر را به او ابلاغ نمود، ابوبكر آیات را در اختیار علی ـ علیهالسلام ـ گذاشت، علی ـ علیه السلام ـ به مكّه رفت و قطعنامه بیزاری از مشركان را در «مِنی» خواند و به اطّلاع مردم رسانید.

    حال سوال اینجاست :

    1- چرا پیامبر ماموریت جنابابابکر را نیمه کاره از او گرفت؟

    2- چرا این ماموریت را به حضرت علی (علیه السلام) داد؟
    ادامه دارد
    ویرایش توسط حسین تبار : 15-06-2011 در ساعت 17:08
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  5. #24
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ... آیاتی که پیامبر به ابابکر داده بود برای اعلان برائت ... سوره برائت آیه 1-10برخی بیشتردانستند.
    اما دربین راه از جانب خداوند وحی رسید که ایپیامبر این آیات را باید خودت یا کسی که از خودت هست .به مکه ببرد واعلانکند...
    حضرت رسول اله ، حضرت علی را مامور این کارنمود و حضرت علی با سرعت آمد از ابابکر نامه را گرفت و.... برد...
    {بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَىالنَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ} الآيات 1-10
    1- لما نزلت عشر آيات من براءة على النبي صلى اللّه عليه وسلم دعا أبا بكر فبعثه بهاليقرأها على أهل مكة ثم دعاني فقال أدرك أبا بكر فحيثما لحقته فخذ الكتاب منه فاذهب إلى أهل مكة فاقرأه عليه فلحقته بالجحفة فأخذت الكتاب منه ورجع أبو بكر إلى النبي فقال يا رسول اللّه نزل في شيء. فقال لا ولكن جبريل جاءني فقال لن يؤدي عنك إلّاأنت أو رجل منك» .(1-23)
    2- روى أن عليا رضى الله عنه أدرك أبا بكر بالعرج (بين مكة والمدينة ) وهو منزل بطريق مكة. وقوله صلى الله عليه وسلم (لا يبلغ عنى غيرى أو رجل منى) أي من أهل بيتى (24).
    با توجهبه این که این حدیث با عبارت مشابه که همگی دلالت میکند بر نزول آیه مبنی بر اعلان برائت از جانب پیامبر خدا یا شخصی که از خود پیامبر است (حضرت علی) ....
    سوال مهم این است :
    1- چراپیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)مانع از اعلان برائتابابکر شد ؟

    2- چرا پیامبر خدا( صلی الله علیهوآله)این ماموریت بزرگ را دربین همه اصحاب ؛ به حضرت علی (علیه السلام )واگذارنمود؟
    پی نوشت:
    1- التفسيرالحدیث ج1 ص 5887
    2- التفسيردرالمنثور ج5 ص 6
    3- التفسيرابن کثیر ج7ص 141
    4- التفسيرالمنار ج10 ص 141
    5- تفسیر القرآن العظیم ج7 ص 141
    6- فتح القدیر ج3 ص 216
    7- المستدرک علیالصحیحین ج3 ص 53
    8- المسندالجامع ج13 ص 207
    9- غایهالمقصد ج 2 ص 833
    10- صحیحابن حبان
    11- مسند احمد ج3ص326
    12- مجمع الزوائد ومنبعالفوائد ج7ص 104
    13- موسوعهاطراف الحدیث ج1 ص 4890
    14- السیره المحمدیه ج16 ص12
    15- السیره النبویه لابن کثیر ج3 ص72
    16- ذخائر العقبی ج1 ص69
    17- حقائق الانوار ج1 ص 380
    18-سیره النبی المختار ج1 ص 380
    19- الریاض النضره فی مناقب العشره ج1 ص 253
    20- تاریخ دمشق ج42 ص 348
    21- البدایه والنهایه ج5ص 46
    22- سیره ابن کثیر ج4 ص 68
    23- ندوه الوقف فیالشریعه الاسلامیه ج8 ص 40
    24- ذخائر العقبی ج 1 ص 69
    و.......
    اسناد همگی از بزرگان اهل سنت اند.
    ادامه دارد.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  6. #25
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    269
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ....
    1- ما جاء عن علي بن أبي طالب > أنه قال: ( (لما نزلت عشر آيات من براءة على النبي ، دعا النبي أبابكر > فبعثه بها ليقرأها على أهل مكة، ثم دعاني فقال لي: أدرك أبابكر فحيثما لحقته فخذالكتاب منه فاذهب به إلى أهل مكة، فاقرأه عليهم، فلحقته بالجحفة، فأخذت الكتاب منه،ورجع أبوبكر > إلى النبي فقال: يا رسول الله نزل فيَّ شيء؟ قال: لا، ولكن جبريلجاءني فقال: لن يؤدي عنك إلاأنت أو رجل منك (1).
    2- وعن أنس بن مالك قال: بعث النبي ببراءة مع أبي بكر، ثم دعاه فقال: (لا ينبغي لأحد أن يبلغ هذا إلارجل من أهلي)،فدعا علياً فأعطاه إياه .
    3- أخرجه الترمذي في أبواب تفسير القرآن ـ باب منسورة التوبة، وقال: "هذا حديث حسن غريب(2)
    4- وقالالهيثمي: فيه محمد بن جابر السحيمي، وهو ضعيف وقد وثَّق".
    ... وعلى كل حال: فإن الحديث الذي بعده يقويه. (3)
    5- وهكذا رواه الترمذي من حديث سفيان هو ابن عيينة عن أبي اسحاق السبيعي عن زيد بن بثيع عن علي بن وقال حسن صحيح ثم قال وقد رواه شعبة عن أبي اسحاق فقال عن زيد ابن أثيل ورواه الثوري عن أبي اسحاق عن بعض أصحابه عن علي .(4)
    6- هكذا رواه الترمذي من حديث سفيان ـ هو ابن عيينةـ عن أبي إسحاق السبيعي عن زيد بن أثيع عن علي به و قال : حسن صحيح(5)
    7- وقال الامام أحمد: حدثنا عفان، ثنا حماد، عن سماك، عن أنس بن مالك أن رسول الله صلى الله عليه وسلم بعث براءة مع أبي بكر فلما بلغ ذا الحليفة قال " لا يبلغها إلا أنا أورجل من أهل بيتي " فبعث بها مع علي بن أبي طالب.
    وقد رواه الترمذي من حديث حماد بن سلمة وقال حسن غريب من حديث أنس .(6)
    8- وقال الامام أحمد: حدثنا سفيان، عن أبى إسحاق، عنزيد بن أثيع - رجل من همدان - قال: سألنا عليا: بأى شئ بعثت ؟ يوم بعثه رسول الله صلى الله عليه وسلم مع أبى بكر في الحجة.قال: بأربع: لا يدخل الجنة إلا نفس مؤمنة،ولا يطوف بالبيت عريان، ومن كان بينه وبين رسول الله عهد فعهده إلى مدته، ولا يحجالمشركون والمسلمون بعد عامهم هذا.
    9- وهكذا رواه الترمذي من حديث سفيان - هو ابن عيينة - عن أبى إسحاقالسبيعى، عن زيد بن أثيع، عن على به.وقال: حسن صحيح.(7)
    اينها هم احاديث صحيح و حسن وقوي
    پی نوشت:
    1- أخرجه عبدالله بن الإمام أحمد في زوائد المسند 1/151، كما أخرجه أبوالشيخ وابن مردويهينظر:: الدر المنثور 3/209
    2-. ندوه الوقف فی الشریعه الاسلامیه ج8 ص 40
    3--ندوه الوقف فی الشریعه الاسلامیه ج8 ص 40
    4- البدایه والنهایه ج5 ص 38
    5- سیره ابن کثیر ج4 ص 68
    6- البدایه والنهایه ج5 ص 46
    7- السیره النبویه ج4 ص 72
    اسناد همگي از بزرگان اهل سنت اند.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا نام امام على و ساير ائمه*در قرآن نيامده است؟!
    توسط vorojax در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-07-2011, 05:05
  2. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 04-03-2011, 17:26
  3. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50
  4. اعمال شب و روز عيد فطر
    توسط کاظم سبزواری در انجمن آداب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 30-09-2008, 15:18
  5. آداب تلاوت قرآن
    توسط vorojax در انجمن آداب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 29-08-2008, 04:34

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه