آنچه كه امروز مورد بحث است و بحث مهم و گريبانگيري است، بيماري شهوتراني و شهوتپرستي است. اين بيماري خيلي خطرناك و به تعبير حديث كشنده است.
حضرت علي (عليهالسلام) ميفرمايد: "الشَّهَوَاتُ سُمُومٌ قَاتِلاتٌ "[4]؛ شهوات سمهاي كشنده است. بعضي سمها بي هوش ميكند. بعضي بي حال ميكند، بعضي سمها را ميشود با آن مبارزه كرد. شهوت پرست هم فكرش و هم جانش واقعاً مريض است. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: "قَرِينُ الشَّهْوَةِ مَرِيضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ "[5]؛ شهوتپرست هم معلول فكري است هم بيمار نفسي است. اين بيماري خيلي خطرناك است كه منشأ بسياري از حوادث، جنگها، آدم كشيها در طول تاريخ شده است. سر بر صيصهاي عابد را بر سر دار برده است. پيرمردي كه سال ها عبادت و بندگي خدا را كرده، آخرش بالاي دار رفته است.
* ريشه جنگ ذي غار
چرا نبرد ذي غار بين ايرانيان و اعراب اتفاق افتاد؟ چرا خسرو پرويز اين جنگ را برپا كرد؟ نبرد ذي غار كه سرانجام به شكست منتهي شد، به خاطر يك قضيه جنسي رخ داد. عشقي كه شاه به دختر نعمان بن منذر ورزيد. وقتي برايش تعريف كردند كه دخترش چنين و چنان است، شاه هوسران براي رسيدن به اين دختر پدرش را كشت، خاندانش را به زحمت و اسارت انداخت و آخر هم نرسيد و منجر به درگيري با اعراب شد.
همين روزنامههاي خودمان را بخوانيد! اسيدپاشيها، آدمكشيها و ديگر پستيها. مردي همسر و سه فرزندش را به قتل رسانده، سر بريده، چرا؟ چون نسبت به خانمي علاقه ورزيده و ميخواسته با او ازدواج كند و به او برسد. اين جاست كه انسان كور ميشود.
* شهوت پرستي عامل فاسد شدن عقل
در حديث دارد: "طَاعَةُ الشَّهْوَةِ تُفْسِدُ العَقل "؛ شهوتران عقلش از بين رفته است. هيچ چيز حاليش نيست. ما چقدر آدم در زندان داريم؟! عرضم اين جاست كه چرا اين لحظه هيچ چيز را جلوي چشمش نميبيند؟ ميداند دستگير ميشود، ميداند برخورد ميشود، "طَاعَةُ الشَّهْوَةِ تُفْسِدُ الدِّين "،[6] "طَاعَةُ الشَّهْوَةِ تُفْسِدُ العَقل "، "قَرِينُ الشَّهْوَةِ مَرِيضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ ".[7] اينها روايات ماست. از اين دست روايات فراوان داريم. در اين جلسه ميخواهم قدري كارشناسانهتر وارد بحث شوم تا به راهكارها برسيم. اهميتش براي شما روشن است، شهوت راني بد خطري است. اين مسأله مجردها، متأهلها، پيرمردها، خانوادهها و نظام اجتماعي را تهديد ميكند. من نخست دو سه آيه از قرآن براي شما بخوانم سپس وارد جزئيات بحث شوم.
سوره مباركه مريم آيه 59 را نگاه كنيد، قرآن كريم در پنجاه و نهمين آيه وضعيت يك نسل بيبند و بار را معرفي ميكند. نسلي كه پدرانشان اين طور نبودند چرا؟ چون نزديك به انبياء بودند، مؤمن و ديندار بودند. اول از آنها تعريف ميكند. شما ميدانيد نسلي كه انقلاب ميكند يا نسلي كه با پيامبري محشور است، غالباً اين نسل مشكلش كمتر است؛ مانند خودمان، افرادي كه نسل اول انقلاب هستند، همه در جبهه بودند، در جهاد بودند، در مبارزه بودند، در مسجد بودند.
اكنون كه سه دهه از انقلاب گذشته، جوان هايي داريم كه جنگ، جهاد و امام را درك نكرده اند. نبي مكرم اسلام صلي الله عليه وآله وسلم تا زنده بود اصحاب با هم درگيري نداشتند. پس از پيغمبر مي بينيد كدورت پيش آمد و به جايي رسيد كه پسر پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم را كشتند و در كوفه سرش را بر سر نيزه كردند. آن هم كجا؟ آنجا كه اميرالمؤمنين عليه السلام بيست سال قبل از اين خلافت داشته است.
امام حسين عليه السلام آقازاده بود، مطرح بود. كوفي ها خيلي راحت انواع جنايات را به خاطر قدرت پرستي و ثروت پرستي و عوامل ديگر انجام دادند. برخي هم گريه كردند، مرثيه سر دادند و تمام شد. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم همين آيهاي را كه ميخواهم بخوانم و مربوط به بني اسرائيل است اين آيه را خواند و فرمود: بعد از من همين گونه ميشود و شد. ببينيد قرآن از كساني تعريف ميكند كه پيرو انبياء بودند. بعد ميفرمايد: "فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ "، يك نسل بعدي آمد.
* فرق خَلْف و خَلَف
خَلف به سكون لام؛ يعني نسل ناصالح. به خلاف واژه خَلَفَ "به فتح لام " يعني نسل صالح. خَلَفَ و خَلْف يك طور نوشته ميشوند. اما خيلي فرق ميكنند. ميگويند فلاني فرزند خَلَف است؛ يعني فرزند صالح است و خَلْف يعني ناصالح.
قرآن كريم اين طور ميفرمايد: "فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ "، يك نسلي سركار آمد كه دو كار انجام دادند: 1- "أَضهاعُوا الصَّلاهةَ "؛ نماز را ضايع كردند؛ 2- "وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوهاتِ "[8] شهوتران شدند. عزيزان من! اين دو كنار هم نكته دارد. چطور مي فرمايد: "إِنَّ الصَّلاهةَ تَنْهيه عَنِ الْفَحْشهاءِ وَ الْمُنْكَرِ "[9]؛ يعني نماز جلوي فحشاء را مي گيرد. مفسرين بيان مي كنند: "أَضاعوا الصَّلاة " نه اينكه نماز را ترك كردند، نمي گويد: "تَركوا الصَّلاة " نماز را نخواندند، مي فرمايد: "أَضاعوا الصَّلاة "؛ يعني نماز به جاي آوردند ولي در آن دقت نكردند و توجه نكردند.
در تاريخ است بني اسرائيل نماز مي خواندند "كَالمَوْتَي "؛ مثل ميت نماز مي خواندند. مثل مرده متحرك نماز مي خواندند، توجه نبود و نماز صوري بود.
يكي از سوره هايي كه گناه شهوت راني را مشخص كرده سوره مباركه مريم است. در جاي ديگر در سوره مباركه نساء آيه 27 به اين موضوع اشاره مي كند.
نظريه فرويد سال ها پس از نزول قرآن مطرح شد، و فرويد اعتقادش اين بود كه شما نه همچون كليسا مانع ازدواج شويد ، چون اين منع، همجنس گرايي را در ميان كشيش ها رواج داده بود تا آنجا كه صداي پاپ هم درآمد ، و نه مانند مسلمانان كه حد و حدود گذاشته اند و مرزبندي كرده اند بلكه مسأله را باز بگذاريد و بگذاريد تا هركس هر كاري ميخواهد بكند، مسأله عادي ميشود.
جواني آمد پرسيد: شما چرا اين قدر روي حجاب و عفاف تأكيد ميكنيد؟! قضيه را باز و آزاد بگذاريد. در كشورهاي غربي وقتي يك زن بدحجاب رد ميشود كسي نگاه نميكند چون اين مسأله عادي شده است اگر در كشور ما هم اين مسأله عادي شود ديگر كسي نگاه نميكند. چادر و مانتو كه پوشيده ميشود تحريك بيشتري ايجاد ميكند. در پاسخ اين جوان گفتم: من يك سؤال از شما ميكنم آيا اين كار قبح اين مسأله را هم از بين ميبرد؟ اگر در بازاري همه دروغ گفتند، درست است كه دروغ گفتن عادي ميشود ولي آيا قبحش هم از بين ميرود؟!
اگر خلافي عمومي شد مثلاً نمره صفر آوردن در كلاسي عمومي شد، ديگر كسي خجالت نميكشد چون نفر جلويي هم صفر آورده، بغل دستي و پشت سري هم صفر آورده است؟ اگر در يك كلاس چهل نفر مردود شدند، كسي غصه نميخورد ميگويد همه مثل هم هستيم اما آيا صفر مثبت ميشود؟! آيا امروز غرب با باز گذاشتن مسايل جنسي به موفقيت رسيده است!؟ بلكه اگر عادي شدند به سراغ شيوههاي برتر مسايل جنسي ميروند.
* فاجعه همخانه در برخي كشورهاي غربي
الان در برخي كشورهاي اروپايي مراكزي هست به نام همخانه [ترجمه واژه انگليسي است] آقا ميرود آنجا مينشيند خانم هم ميآيد مينشيند. آقا چند روز حاضري خانه ما بيايي؟ پنج روز، ده روز.
شما را به خدا، آيا اين ديگر پايداري و پايبندي به خانواده ميآورد؟ آيا اين نسل صالح مي آورد؟ استمرار در جامعه مي آورد؟ اين نظريه فرويد غرب را از هم پاشيده است. صداي خودشان هم درآمده است. اين نظريه را قرآن در سوره مباركه نساء آيه 27 مطرح كرده است، مي فرمايد: "يرِيدُ الَّذِينَ يتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ "، آدم هاي شهوت ران، شهوت پرست "أَن تَمِيلُواْ مَيلاً عَظِيمًا "[10] مي گويند ميل جنسي را باز بگذاريد تا هر كه هر كاري مي خواهد بكند. آيا اين نظريه درست است؟! قرآن رد مي كند و مي فرمايد: اين باعث پايداري جامعه نمي شود، بلكه آن را از هم مي پاشد و باعث بي اعتمادي در خانواده ها مي شود.
عزيزان! قرآن كريم در سوره عنكبوت مي فرمايد: قوم لوط كارشان به جايي رسيده بود كه پارتي هاي منكر داشتند.
امروزه مي گويند: پارتي. قرآن مي فرمايد: نادي. در كشورهاي غربي، بالاي باشگاه ها مي نويسند "نادي "؛ يعني باشگاه. اين كلمه در قرآن آمده، مي فرمايد: "تَأْتُونَ في نهاديكُمُ الْمُنْكَرَ "، در نادي هايشان يعني پارتي هايشان زن و مرد دور هم جمع مي شوند و مرتكب منكر مي شوند.
اين داستان در سوره عنكبوت آيه 29 است. مي فرمايد: اينها در نادي هايشان يعني باشگاه هايشان جمع مي شوند و مرتكب منكر مي شوند (در عربي نادي به معناي جمع؛ اجتماعي كه دور هم جمع مي شوند و همديگر را صدا مي زنند). حاج شيخ عباس قمي در سفينة البحار اين منكرها را شمرده، بعضي هايش را من شرمم مي شود نام ببرم. بعضي از منكرات در جلسات اينها در قوم لوط صورت مي گرفت. اينها پديده هاي تازه اي نيست. اين انديشه تازه اي نيست. قرآن اين نظريه را معرفي مي كند و فرويد سال ها بعد اين مسأله را مطرح كرد كه عده اي دلشان مي خواست "تَمِيلُواْ مَيلاً عَظِيمًا ".
برادران، خواهران، جوانان عزيز! اين بحث شهوت و شهوت راني كه باعث مي شود عفاف عمومي دچار مشكل و خدشه شود، واقعاً يك بحث دقيق و كارشناسانه اي است. من دو نكته درباره اين بحث خدمتتان عرض مي كنم. نكته اول اينكه آثار شهوت راني در جامعه چيست؟ نكته دوم اينكه راهكار چيست؟ و چگونه با اين امر مبارزه كنيم؟ حال با جامعه كار نداريم اگر خود فرد بخواهد گرفتار نشود چه بايد بكند؟ من با توجه به روايات سه تا از اين شهوت راني ها را با فيلم با ماهواره با نگاه به نامحرم، با مايل بودن به لاابالي گري براي شما ميشمارم.
* آثار شهوت راني
1. لذت ها و شادي هاي كاذب
روايت اول: "أَوَّلُ الشَّهَوَاتِ طَرَبٌ "، اول شهوت خوشي است. عجب فيلمي، عجب صحنه اي، "أَوَّلُ الشَّهَوَاتِ طَرَبٌ وَ آخِرُهَا عَطَبٌ "[11] آخرش حزن است، زحمت است، گرفتاري است. "حَلاوَةُ الشَّهْوَةِ ينْقَضُها مَارَة "؛ مرارت و تلخي كه بعد از آن مي آيد حلاوت شهوت را نقض مي كند و از بين مي برد. كسي كه پاي اين فيلم نشسته، فلان مكان بوده، اين ديگر شب احياء مي تواند راحت "بِكَ يا الله " بگويد؟ اگر هم بگويد لق لقه زبان است. آيا مي تواند شيريني نماز را حس كند؟ مي تواند "اياكَ نَعْبُد " را با حال بگويد؟! مي تواند آن گونه اي كه انبياء، اولياء و بزرگان ما از عبادت لذت مي برند او نيز لذت ببرد. اينها ذائقه را خراب مي كند. ذائقه اي كه بايد شيريني را بچشد، "إلهي أذِقْنِي حَلاوَتَكَ " اين ذائقه خراب مي شود. ما در تاريخ نمونه هاي فراواني مي بينيم.
* پيمان حَلْفُ الفضول
در اسلام پيماني به نام "حلف الفضول " همان گونه كه مي دانيد پيش از اسلام در مكه، مدينه و حجاز، قانون و حكومت چنداني نبود كه جامعه را به صورت صحيح اداره كند. شب حمله مي شد، سرقت مي شد، زن ها را به اسارت مي بردند، هرج و مرج و بي نظمي بود. در نتيجه يك عده اي جمع شدند و گفتند قانون درست كنيم. خودمان چند نفر كه هستيم با همديگر هم پيمان مي شويم. چون در اين جمع چند نفر نامشان فضل بود از اين رو پيمان را "حلف الفضول " نام نهادند. با اينكه پيغمبر اسلام در جواني اش زياد در اجتماعات قريش نمي رفت ، چون جلساتشان جلسات خوبي نبود و بيشتر به معصيت سپري مي شد ، اما در اين جلسه حاضر شد و پيمانشان را امضا كرد. و بعدها هم كه به نبوت مبعوث شد افتخار مي كرد كه من در اين پيمان شركت كردم.
اين پيمان كارش اين بود كه اگر به كسي تعرض شد و او حق دفاع از خودش را نداشت. آن هايي كه پيمان را بستند؛ مثل ناتوي امروز كه اگر به كشوري كه عضو ناتو است حمله بشود ديگران عكس العمل نشان مي دهند، آنها نيز مي آمدند و دفاع مي كردند. يك روز كه تاجري با دختر جوان و زيبايش وارد مكه شده بود، - آن زمان حجاب نبود ، چشم ها دوخته شد كه او براي تجارت داخل شهر مكه آمده اما دخترش را با خودش آورده است!
آقاي تاجر دختر جوانش را گذاشته كنار دستش آمده مكه، تا حواسش رفت مردي به نيروهايش گفت: دختر را به منزل ببريد. اين سرقت ها واقع مي شود.
خلاصه وقتي دختر را سرقت كردند. تاجر آمد كنار كعبه در مسجدالحرام و با صداي بلند گفت: كجايند هم پيمانان! كجايند حلف الفضوليان! بي درنگ آن هايي كه اين قرارداد را امضا كرده بودند شمشير به دست گرفتند و گفتند: چه شده؟ گفت: دخترم را فلاني برده است. ريختند خانه را محاصره كردند. سارق بيرون آمد و گفت: من اين دختر را نمي دهم، حداقل بايد يك شب پيش من بماند. گفتند اين امكان ندارد، ما هم پيمان شديم كه از مظلوم دفاع كنيم لذا درگيري صورت گرفت. سرانجام دخترش را آزاد كردند و تاجر دخترش را با خودش برد.
عرضم اين است كه چرا اين زمينه بايد فراهم شود؟ در نهايت آن شخص آبرويش رفت، جنگ درگرفت وعده اي به زحمت افتادند. حال وقتي اين مسايل پيش مي آيد طبيعتاً زحمت ايجاد مي كند و پشيماني در پي دارد.
2. توقف خلاقيت و موفقيت
اثر دوم: برادر من، خواهر گرامي، جوانان عزيز! در روايت داريم علي عليه السلام مي فرمايند: "لاَ تَسْكُنُ الْحِكْمَةُ قَلْباً مَعَ شَهْوَةٍ "[12]؛ حكمت و علم و درايت در قلب شهوت ران جا نمي گيرد. شهوت ران فهم ندارد، شهوت ران قدرت تشخيص را از دست ئداده است. حكمتي كه خداوند به داود و لقمان داد. حكمتي كه خداوند مي فرمايد: به هر كه بدهيم خيلي چيزها به او داده ايم؛ "خَيراً كَثيراً "[13] حكمتي كه گمشده مؤمن است. علي عليه السلام مي فرمايد: "الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ "[14] شهوت با حكمت در تعارض است، و يك جا جمع نمي شود. حكمت و علم و موعظه بر انسان شهوت ران و چشم چران اثر نمي كند. مي خواهي قرآن بر او تأثير بگذارد؟! مي خواهي دانشجو درس بخواند؟! معلوم است كه افت تحصيلي، افت دانش و مرتب در جا زدن گريبان گيرش مي شود. هم به خودش لطمه مي زند و هم به ديگري. بيشتر اين رفاقت ها كه خيلي از اينها منجر به ازدواج نمي شود، اين تفريحات قبل از ازدواج لطمه هاي جبران ناپذيري مي زند. برخي دانشجوها صريحاً به خودم گفتند كه اينها تفريح قبل از ازدواج است. مي خواهيم پيش از ازدواج مشغول باشيم. آيا اين گونه دوستي ها، اين رفاقت ها درست است. آيا اين دانشجو حكمت را مي گيرد؟! مخترع مي شود؟!
جوان دانشجو! بيشتر متفكرين و مخترعين و همه كساني كه در المپياد مطرح هستند، كساني كه رتبه هاي بالا دارند، جوان هاي عفيفي هستند. كساني هستند كه فكرشان را به اين مسايل آلوده نكرده اند. اين مسايل نمي گذارد درس بخواني، نمي گذارد فقه، اصول، شيمي و فيزيك را بفهمي.
اين هم اثر دوم كه در روايات نبي مكرم اسلام محمد صلي الله عليه وآله وسلم و ائمه معصومين عليهم السلام آمده است.
3. ناجوانمردي و بي مروّتي
اما اثر سوم: در حديث داريم علي عليه السلام مي فرمايد: "مَنْ زَادَتْ شَهْوَتُهُ قَلَّتْ مُرُوَّتُهُ "[15] هر كس شهوت ران شد بي مروت مي شود. يك چنين شخصي ممكن است آدم بكشد، مادرش را به قتل برساند. روزنامه ها را ببينيد! يكي برادرش را كشته، فرزندش را كشته، همسر قانوني كسي را به قتل رسانده كه بتواند با او ازدواج كند. آدم كشي كار بسيار مشكلي است خيلي شقاوت مي خواهد، خيلي قساوت مي خواهد. چه مي شود كه يك زن حاضر مي شود همسر اول يك مرد را به قتل برساند؟! سال هاست پرونده اش در دادگاه مطرح است، نه دادگاه نتيجه مي گيرد و نه او. كسي كه مروتش از ميان برود، احترام پدر و مادر را نگه نمي دارد. رو در روي پدر و مادر مي ايستد. "قَلَّتْ مُرُوَّتُهُ "، زحمات مادر را ناديده مي گيرد، زحمات همسر را ناديده مي گيرد. همه اين زندگي را با اين همسر داشتي. ندار بودي دارا شدي، بي شغل بودي شاغل شدي. ماشين دار شدي. خانه دار شدي. حالا ديگر اين همسر برايت تكراري شده. نگاهت به جاهاي ديگر است؟! همسر را رها مي كني، بيرون مي كني و بدخلقي مي كني.
آقايان، خواهران! قرآن كريم مي فرمايد: وقتي بهشتي ها دور هم جمع مي شوند با هم سخن مي گويند، مي گويند: در دنيا چه كرديم كه بهشتي شديم؟ هر يك چيزي مي گويد: قرآن مي فرمايد: در دنيا چه كرديم كه بهشتي شديم؟ هر يك چيزي مي گويد. قرآن مي فرمايد: بهشتي ها مي گويند: "كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ "،[16] ما در بين خانواده نگران بوديم نسبت به آنها بي توجه نبوديم.
از اين بهتر مي خواهيد؟ چرا محيط خانواده ات را به جهنم تبديل كرده اي؟ اين خانم روزي كه وارد زندگي ات شد همه هستي ات بود، حالا كه پير و فرتوت شده برايت بد جلوه مي كند؟! حالا نگاهت دنبال افراد ديگر و همسران ديگر است؟! فرمود: شهوت كه بيايد اول مروت از بين مي رود؛ دوم اينكه سختي مي آيد، حزن و اندوه مي آيد؛ "كَمْ مِنْ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِيلا ".[17] و سوم اينكه حكمت و علم از تو سلب مي شود. همه اينها كه بيان شد درد بود. حال درمانش چيست؟
* درمان شهوت راني
1.تحريك نكردن
درمانش اين است كه نگذاريد شهوت تحريك شود، جلوي تحريكش را بگيريد. چگونه؟ با نگاه نكردن به فيلم، با نگاه نكردن به عكس و با نگاه نكردن به ديگران. چرا اين قدر اسلام مي گويد چشمتان را فرو ببنديد و نگاه نكنيد. به شنيدني هاي تحريك آميز گوش نكنيد. جلسه گذشته هم عرض كردم، مي فرمايد: به پشت زن ها نگاه نكنيد، به صحنه هاي حرام، به موسيقي، به لهو، نگذاريد تحريك شويد. اين يكي از راه هاي مؤثر است.
اين آيه در سوره احزاب است. ببينيد زن هاي مشركان، زن هاي كافران و كنيزهاي پيش از اسلام سينه يشان نمايان بود، گردن هايشان نمايان بود، گاهي روسري هم نمي زدند و با اين وضع بيرون مي آمدند. خداوند به پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: تو به زنانت بگو، به دخترانت بگو، به زنان مؤمنين بگو شما مثل اينها راه نرويد، شما لباس بلند بپوشيد، جلباب (روسري بلند) بيندازيد. "ذهلِكَ أَدْنيه أَنْ يعْرَفْنَ "، اين باعث مي شود شناخته شويد. يعني از فردا هر كه ببيند مي فهمد او مسلمان است. چون روسري دارد، مانتو دارد، چادر دارد. شما را با زن هاي مشركان اشتباه نگيرند، با زن هاي آلوده و با زن هاي خياباني اشتباه نگيرند.
اي خانمي كه شال كوتاه سرت است، موهايت از جلو و پشت سر نمايان است، مانتوي كوتاه تنت است، پاهايت لخت است! من نمي گويم تو آدم فاسدي هستي، خيلي از اين افراد نماز مي خوانند، روزه مي گيرند، خانواده دارند اما چون اين پوشش نشانه آدم هاي هوس باز و اهل فساد است و بيشتر پوشش آنها هم نادرست است باعث مي شود با آنها قاطي بشوي، آن وقت تو را هم سوار ماشين مي كنند و سرانجام چند روز بعد جنازه ات را در يكي از مناطق شمال پيدا مي كنند. تو تقصير نداري ولي تو را هم به اسم آنها سوار مي كنند.
"ذهلِكَ أَدْنيه أَنْ يعْرَفْنَ فَلاه يؤْذَينَ "[18]؛ معنايش اين است كه اي پيغمبر! اين زن هاي مسلمان بايد شناخته شوند. اما به چه چيزي؟ مسلمان به حجاب اسلامي شناخته مي شود.
يك راهش اين است كه نگذاري شهوتت تحريك بشود، يعني بهداشت و پيش دستي از تحريك شهوت.
2. انديشه و فكر كردن
ببينديشيم آخرش چه اتفاقي مي افتد؟ ماهيت همه زن ها يكي است، ماهيت همه مردها يكي است. تفاوت در چهره هاست. يكي زيباتر، يكي كوتاهتر، يكي سفيدتر، قدري انديشه كن!
اينكه گفته اند روزه شهوت را كاهش مي دهد، قرآن مي فرمايد: اي كساني كه زن پيدا نمي كنيد عفت داشته باشيد؛ "وَ لْيسْتَعْفِف "[19] جوان! جايز نيست وقتي همسر پيدا نمي كني مرتكب حرام شوي.
ميخواهم عرض كنم كه انسان بايد به انديشه و تفكر رو بياورد.
عزيزان من! بايد روي مسأله ازدواج، عفاف و عوامل تحريك، كار فرهنگي كرد. بايد دقت كرد كه امروز شبكه هاي متعددي در دنيا به آساني شهوت جوان و خانوادهها را تحريك ميكنند. اينها در واقع دست روي خطر گذاشتهاند. و روز به روز هم از اين بدتر مي شود كه بهتر نخواهد شد. برويد به سمت اينكه براي چند سال ديگر با اين آنتن هاي معمولي، صدها شبكه دنيا را نمي توانيد در خانه تان كنترل كنيد.
در شهرهاي مرزي الان اين طور است. چه بايد كرد؟ مگر حزب الله لبنان چه مي كند كه اين گونه جوانان در برابر صهيونيست در برابر دشمن ايستاده اند. در مسجدالحرام مكرر اين جوان ها را ديده ايم كه مي آيند، طوافشان، نمازشان، عبادتشان و تدينشان بسيار عالي است. حال در كجا زندگي مي كنند؟ در كشوري كه عريان است، در كشوري كه كنار دريا و مراكز ديگر فرقه هاي مختلف مسيحي و يهودي با بدترين وضعيت ظاهر مي شوند. در كشوري زندگي مي كنند كه با يك كنترل، صدها شبكه پيش روي آن هاست. اين مهم است كه انسان از محيط بيماري فرار كند ولي اين هميشه راه حل نيست.
بايد معنويت را در جامعه گسترش بدهيم، مثلاً در اعتكاف سالي حدود پنجاه هزار ،حالا من آمار دقيقي ندارم ، جوان معتكف مي شود. فرهنگ اعتكاف، فرهنگ روزه، فرهنگ تقوا، بايد در جامعه نهادينه شود. فيلم ها و سريال هايي كه تلويزيون مي سازد بايد به سمت گسترش معنويت برود. هر چه معنويت بيشتر شد اين ميل كمتر مي شود. شهوت كه از بين نمي رود شهوت ميلي است كه خداوند داده و بايد در مسير خودش قرار بگيرد.
* پينوشت:
[1] . ونس، 57.
[2] . اسراء، 105.
[3] . عنكبوت، 43.
[4] . غررالحكم، ح 6939.
[5] . غررالحكم، ح 6985.
[6] . غررالحكم، ح 6957.
[7] . همان، ح 6985.
[8] . مرم، 59.
[9] . قال رسول الله (ص): إِنَّ الصَّلاهةَ تَنْهه عَنِ الْفَحْشهاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ (كاف، ج2، ص 598).
[10] . نساء، 27.
[11] . مستدرك الوسائل، ج 11، ص 434؛ قال عل (ع).
[12] . غررالحكم، ح 609.
[13] . بقره، 269.
[14] . امال شخ طوس، ص 625.
[15] . غررالحكم، ح 6987.
[16] . طور، 26.
[17] . كاف، ج2، ص 451 (قال عل (ع)).
[18] . احزاب، 59.
[19] . نور، 33.
[20] . سوگنامه آل محمد، ص 284 و 283.
[21] . منته الآمال، ص 521، مقتل آة الله شوشتر، ص 163 و 153.
[22] . منته الآمال، ص 522 و 521، در كربلا چه گذشت، ص 289 و 287، سوگنامه آل محمد، ص 286 و 284، اللهوف، ص 157.