به گزارش خبرنگار گروه "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس به نقل از جوان، "امام موسي صدر كجاست؟! " اين پرسش در 12 سپتامبر 1978 (21 شهريور 1357) در بيروت بر سر زبانها افتاد. كسي از مكان رئيس مجلس اعلاي شيعيان و چهره شناخته شده خاورميانه آگاهي نداشت. اما شگفتتر اين است كه امروز و پس از گذشت 27 سال از اين ماجرا، هنوز ميپرسيم " امام موسي صدر كجاست؟! " و پاسخي نمييابيم. پس از گذشت 27 سال گرههاي كور اين معما همچنان ناگشوده مانده است.
ماجرا از چند روز پيش از اعلام رسمي بودن امام صدر آغاز شده بود. از زماني كه امام صدر، برخلاف عادتش در سفرها، هيچ تماسي با لبنان و خانوادهاش نگرفت. يكي از همراهان او در اين سفر عباس بدرالدين، رئيس خبرگزاري لبنان بود،او براي پوشش خبري اين سفر همراه امام شده بود، اما هيچ خبري مخابره نكرد و از او و ديگر همراه امام، شيخ محمد يعقوب، خبري نبود.
* علت سفر به ليبي
امام صدر در تاريخ 25 آگوست 1978 (3 شهريور 1357) در يك سفر رسمي به ليبي رفته بود. انگيزه او از اين سفر متقاعد ساختن سران كشورهاي تأثيرگذار عربي، براي تشكيل كنفرانس سران عربي محدود بود. او بر آن بود تا بلكه با تشكيل اين كنفرانس براي خاموش شدن شعلههاي جنگ داخلي لبنان كه 9 سال به درازا كشيده شده بود، راهحلي انديشيده شود. براي اين منظور او به سوريه، اردن، عربستان و الجزاير رفت. او خود در تاريخ 13978.7.24 ( 2مرداد 1357 ) در مصاحبه با روزنامه بحريني " اخبار خليج " به اين مسئله اشاره كرد.
در الجزاير هواري بومدين، رئيس جمهور فقيد الجزاير، به امام پيشنهاد سفر به ليبي را ميدهد. علت اين پيشنهاد ميزان تأثير و دخالت ليبي در مسائل لبنان و منطقه بود. پيش از اين تاريخ امام صدر تنها در سال 1975 به ليبي رفته بود كه آن سفر هم با بياحترامي قذافي به امام، پايان يافته بود. با اين همه امام پذيرفت، در صورتي كه دعوت رسمي از ليبي داشته باشد، به آن ديار نيز سفر كند.
سرانجام پس از دعوت رسمي ليبي و يك بار تغيير زمان سفر، امام 25 آگوست 1978 (3 شهريور 1357) به همراه شيخ محمد يعقوب و روزنامهنگار، عباس بدرالدين، راهي ليبي ميشود.
* نخستين اقدامات
پس از اينكه هيچ خبري از خبرگزاريها درباره سفر امام مخابره نشد و او نيز با لبنان تماسي نگرفت، از دوم سپتامبر ( يازده شهريور ) تلاشها براي آگاهي از جزئيات سفر امام و همراهانش آغاز شد. جالب اين بود كه حتي رسانههاي ليبي هم از اين سفر اين شخصيت برجسته خاورميانه چيزي ننوشتند. مجلس اعلاي شيعيان در شش سپتامبر ( پانزده شهريور ) با سفارت ليبي تماس گرفت، اما ثمره اين تلاشها، بنا بر گفته يكي از اعضاي مجلس اعلا، تنها اين پاسخ بود: " امام مهمان ليبي است و دليلي براي نگراني وجود ندارد. "
در هشتم سپتامبر مجلس اعلاي شيعيان لبنان از هتل الشاطي طرابلس، محل استقرار امام، توضيح ميخواهد. مسئولان هتل پاسخ ميدهند كه امام در همين روز هتل را ترك كرده است. در تاريخ 10 سپتامبر و پس از تعلل سفارت ليبي در پاسخ مناسب، مجلس اعلا موضوع را با سليم الحص، نخست وزير وقت لبنان، در ميان گذاشت. او نيز در همان روز كاردار ليبي را فراخواند و از او پاسخي رسمي و فوري خواست.
* پاسخ ليبي
ظهر روز بعد كاردار ليبي پاسخي داد كه تا امروز نيز تكرار ميشود، اگر چه گاهي در اين سالها حافظه قذافي ياري نميكند، تا دروغ بزرگ خودش را تكرار كند، ( اشاره به سخنان سال 2002 قذافي است كه گفته است امام از ليبي خارج نشده ) و هر چند كه با هزار سند و دليل و مدرك اين بلوف قذافي رنگ باخته است. كاردار گفت: " امام صدر و دو همراهش عصر روز 28 رمضان 1398 مطابق با 31 آگوست 1978 (9 شهريور 1357) ليبي را به قصد ايتاليا ترك كردهاند و هواپيماي آنان پرواز شماره 881 شركت هواپيمايي آليتالياست.
"
بيست و هفت سال از اين ادعاي ليبي ميگذرد و كذب آن روشن گشته است، اما باز هم كاري صورت نميبندد و دولتمردان لبنان و ايران و حاميان حقوق بشر و مدافعان غربي و شرقي آزادي انسان، فشاري به قذافي وارد نميآورند و اگر هم در اين سالها اقدامي صورت پذيرفته، آنقدر بي رمق بوده است كه شاهد هيچ پيشرفتي در اين پرونده و بازگرداندن امام به صحنه فعاليت خود نبودهايم.
اين پاسخ رسمي كاردار ليبي رئيس جمهور وقت لبنان، استاد الياس سركيس را بر آن داشت تا در 12 سپتامبر 1978، براي روشن شدن ماجرا با قذافي تماس تلفني بگيرد، اما تلاش براي صحبت با قذافي، بهرغم تلاش چندباره رئيس جمهور لبنان، بي ثمر ميماند.
* نخستين تحقيقات
در نخستين تحقيقات روشن شد كه امام صدر براي آخرين بار در ساعت يك بعدازظهر 31 آگوست 1978 (9 شهريور 1357) در حال ترك هتل " الشاطي " ديده شده است. او با اتومبيلهاي رسمي دولت ليبي كه در اختيارش بوده، ظاهراً براي ديدار با قذافي، هتل را ترك ميكرده است. قذافي در تاريخ 13978.9.21 (30 شهريور 1357) در سوريه به اجتماع كنندگان لبناني در سوريه گفت كه قرار ديدار ما با امام صدر ساعت يك ونيم ظهر 31 آگوست 1978 بود، اما منكر هر ديداري با امام شد و افزود به من خبر دادند كه امام و دو همراهش خاك ليبي را ترك كردهاند.
در تاريخ 13 سپتامبر 1978 (22 شهريور 1357) دولت لبنان هيئت تحقيق امنيتي - سياسي به ليبي و ايتاليا فرستاد. ليبي مانع ورود آن هيئت به خاك آن كشور شد و آنان به سوي رم رفتند و به مدت دو هفته تحقيقات خود را ادامه دادند. اين هيئت در اول نوامبر ( 10 آبان ) نتيجه تحقيقات خود را كه موافق با تحقيقات دستگاه امنيتي ايتاليا بود، اعلام كرد. نيتجه اين تحقيقات چنين بود: " امام صدر و دو همراهش به رم نرفتهاند و آنان در ساعت و تاريخ و هواپيمايي كه ليبي در بيانيه رسمي خود به آنها اشاره كرده است، خاك ليبي را ترك نكردهاند. "
از جمله بازيهايي كه ليبي در اين ميان به آن متوسل شد، اين بود كه دو نفر را به جاي امام موسي صدر و شيخ محمد يعقوب با رواديد و گذرنامههاي مخدوش راهي هتل " هاليدي اين " ايتاليا كرد و آن دو نفر نيز پس از پر كردن فرمهاي هتل و 10 دقيقه اقامت در اطاق، هتل را ترك ميكنند و ديگر ديده نميشود.
احكام دادگاههاي ايتاليا، تحقيقات دستگاه امنيتي ايتاليا، تحقيقات هيئت امنيتي - سياسي لبنان، همگي، ثابت ميكند كه اين دو نفر متقلبند و اسناد آنها دستكاري شده است.
هيچكدام از آن دو نفر لباس روحانيت بر تن نداشتند. (بهرغم عادت امام موسي صدر و شيخ محمد يعقوب كه هميشه و در همه جا با لباس روحانيت حضور پيدا ميكردند. ) طبق اظهارات كاركنان هتل، چهره و قامت آنان نيز با امام و شيخ محمد يعقوب مطابقت نداشته است و جالبتر اينكه آن دو نفر حتي نامهاي موسي صدر و محمد يعقوب را با غلط املايي در فرمهاي هتل نوشتهاند.
ليبي در ابتدا نسبت به اين مسأله تجاهل كرد، اما پس از آنكه مسأله روشن شد و خبرگزاريها، خبر آن را مخابره كردند و مجامع بينالمللي از حادثه آگاه شدند، مجبور شد در تاريخ 13978.9.17 (26 شهريور 1357 ) بيانيهاي رسمي در اينباره صادر كند. اين بيانيه دربردارنده تناقضات بسياري بود. از جمله اينكه ادعا شده بود امام صدر " از ليبي بارها ديدار كرده بود "، در حالي كه امام تنها در آگوست 1975 (مرداد 1354) و آن هم براي شركت در همايش انديشه اسلامي به ليبي سفر كرده بود. در همين روز مجلس اعلاي شيعيان تأكيد كرد كه اخباري در اختيار دارد كه نشان ميدهد امام صدر و دو همراهش در ليبي به سر ميبرند و ليبي را به مقصد رم ترك نكردهاند.
"امام كجاست اي عرب؟! " " اي عرب اينگونه مهمان نوازي ميكنيد؟! " اينها شعارهاي اصلي جمعيت بزرگي بود كه به دعوت مجلس اعلاي شيعيان در 21/9/1978 ( 30 شهريور 1357 ) به سمت دمشق به راه افتادند. در دمشق كنفرانس سران جبهه پايداري برقرار بود. از همين رو مجلس اعلاي شيعيان لبنان از مردم خواست تا به سمت دمشق راهپيمايي كنند و فرياد خود را به گوش سران عرب برسانند. در اين راهپيمايي كمسابقه بيش از 6 هزار اتومبيل به سوي دمشق راه افتادند. قذافي در دمشق براي هيئت علماي لبنان همان سخنان بي اساس پيشين را تكرار كرده بود.
* احكام دادگاههاي ايتاليا
دادگاه بدوي دادستان ايتاليا پس از اعلام خبر ربودن امام صدر و ادعاي ليبي به سرعت تحقيقات خود را آغاز كرد. اين تحقيقات از تاريخ 13978.9.13 ( 22 شهريور 1357 ) آغاز شد. در تاريخ 79.5.19 ( 29 ارديبهشت 1358 ) مدعيالعموم ايتاليا، جيروندا، نتيجه تحقيقات را رسماً اعلام كرد. در پايان اين حكم كه در آن به تحقيقات مفصلي اشاره شده بود، آمده است: " از اين تحقيقات قطعاً يك مسئله را ميتوان نتيجه گرفت و آن اين است كه حتي يك دليل هم وجود ندارد كه ثابت كند امام بليت هواپيماي پرواز شماره 881 شركت هواپيمايي آليتاليا را كه مقصدش رم بوده است، تهيه كرده باشد، همچنين با استناد به مراجع گوناگون نتيجه ميگيريم كه امام طرابلس را با هواپيماي هيچ شركت هوايي ديگري هم ترك نكرده است.
* دادگاه تجديد نظر
در اين مدت همه تلاش ليبي اين بود كه نشان دهد امام ليبي را ترك كرده است. از همين رو در فوريه 1980 (بهمن 1358) يعني پس از گذشت يك سال و نيم از ربودن امام و هشت ماه پس از صدور حكم دادگاه ايتاليا، به اين حكم اعتراض كرد و با اين ادعا كه اسناد جديدي به دست آورده است، خواستار تحقيقات دوباره دستگاه قضائي ايتاليا شد.
دادستان ايتاليا نيز با ناديده گرفتن تحقيقات گذشته، يكبار ديگر بررسيهاي جامعي را آغاز و از همه شهود ( مسافرين هواپيما، كاركنان و پليس فرودگاه، كاركنان هتل هاليدي اين ) بازپرسي كرد. در تاريخ 1981.12.20 ( 29 آذر 1360 ) دادستان ايتاليا تحقيقاتش را اعلام و در تاريخ 13982.1.28
(8 بهمن 1360 ) قاضي تحقيق ايتاليا حكم تجديد نظر را منتشر كرد. نتيجه تحقيقات دادستان اين بود: " به صورت قاطع و اكيد و بنابر اتفاقات عيني ثابت شده است كه نه امام و نه محمد يعقوب و نه همراه ديگر آنان، عباس بدرالدين، در صبح 1378.9.1
(10 شهريور 1357) وارد هتل "هاليدي اين " نشدهاند. " و قاضي نيز ضمن تأييد نتايج دادگاه بدوي، " تقلب تحقيقات امنيتي ليبي " را اعلام كرد.
* اقدامات دستگاه قضائي لبنان
هيئت دولت لبنان در تاريخ 1981.9.4 ( 15 بهمن 1359 ) و با مصوبه شماره 3794 ربودن امام موسي صدر و دو همراهش را تجاوز به امنيت ملي لبنان دانست و اين پرونده را به شوراي عالي قضائي (بالاترين مرجع قضائي لبنان ) ارجاع داد و در تاريخ 1391.2.6 (17 بهمن 1359) قاضي طربيه رحمه به عنوان قاضي تحقيق اين پرونده تعيين شد.
قاضي طربيه رحمه در تاريخ 1986.11.18 (27 آبان 1365) با استناد به ادله و شهادت شهود، حكم داد كه ربودن امام صدر و دو همراهش در داخل خاك ليبي صورت پذيرفته است و اشخاص ديگري ميخواستند، متقلبانه، خود را به جاي امام صدر و شيخ محمد يعقوب معرفي كنند و نشان دهند كه آنان وارد ايتاليا شدهاند و ربايندگان كيان لبنان را مورد هدف قرار دادهاند.
سرانجام در تاريخ 2001.05.22 (1 خرداد 1380) فرزند امام صدر و همسران شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين شكايات خود را تقديم شوراي عالي قضائي لبنان كردند تا اين پرونده پر رمز و راز در مسير ديگري پيگيري شود، گره ناگشوده آن گشوده و امامموسي صدر به دامان جامعه بازگردد. خانوادههاي ربودهشدگان، همين شكايت را به بازپرس اول بيروت نيز تقديم كردند و از آنان خواستند مجرمان و شركاي آنان به هر طريق ممكن مشخص شوند. در پي اين شكايت قاضي عدنان عضوم، دادستان كل لبنان، دستور داد تا حكم قاضي طربيه رحمه به جريان بيفتد و همه دستگاههاي امنيتي اقدامات مناسب را انجام دهند.
سرانجام پيگيريهاي قضائي خانواده در سال 2004 منجر به حكمي از سوي دادستان كل لبنان شد و بار ديگر بارقههاي اميد درخشيدن گرفت و دوستداران امام اميدوار شدند تا با پيگيري قضائي اين پرونده بار دگر امام را در ميان خود ببينند.
عدنان عضوم، دادستان كل لبنان، در سال 2004 در طي حكمي، 17 نفر از سران ليبي، از جمله معمر قذافي را به دادگاه لبنان فراخواند. با اين حكم مراجع قضائي لبنان، آن هم در بالاترين سطح، مسئولان ليبيايي و در صدر آنان معمر قذافي، رهبر اين كشور را در اين حادثه مسئول و متهم شماردند و بدين ترتيب همگان را در موضع انفعال قرار دادند. پارهاي تحليلگران بر آنند كه در واقع، دستگاه قضائي لبنان به ليبي " اعلان جنگ " داده است، آن هم در دورهاي كه ليبي دوست و همپيمان امپرياليست ديروزش شده است. اما اين 17 نفر در دادگاه حاضر نشدند. متأسفانه ترور رفيق حريري، اوضاع سياسي لبنان و بحرانهاي پيش روي اين كشور، پيگيري اين پرونده را تا امروز به تأخير انداخته است.
* اقدامات ايران
امام موسي صدر در 9 شهريور 1357 ربوده شد؛ يعني در اوج مبارزات مردم ايران. از همان روزهاي نخست امام خميني( ره ) نسبت به اين جنايت واكنش نشان داد. امام خميني در تاريخ 10 و 20 شوال 1398 به ترتيب به ياسرعرفات و حافظ اسد تلگرام ميزند و از آنان ميخواهد تا هر چه زودتر براي روشن شدن وضعيت امام صدر اقدام كنند و نتيجه را به اطلاع او نيز برسانند. در اين تلگرامها امام خميني نگراني و تأثر خود را از اين جنايت اعلام ميكند. در بخشي از پيام امام خميني به حافظ اسد آمده است: " از جنابعالي تقاضا دارم كه اين موضوع را با سران كشورهايي كه در قضيه فلسطين اجتماع كردهاند، در ميان بگذاريد و اهتمام آنان را جلب نماييد. " ( صحيفه امام، ج 3، ص 749)
پس از پيروزي انقلاب اسلامي هيئت ليبيايي به ديدار امام خميني (ره) آمدند. امام به آنان گفت: "ما نگران سرنوشت امام موسي صدر هستيم و ميخواهيم به محض بازگشت به ليبي، به سرهنگ قذافي بگوييد هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسي صدر رسيدگي كند.
"