نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: شخصیت علمی آیت الله بروجردی

  1. #1
    کاربر تازه کار saaghar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    نصف جهان
    نوشته ها
    69
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Post شخصیت علمی آیت الله بروجردی

    یکی از روزهای پائیز بود و تازه یک دوسال بود که آیت الله فقید زعیم علی الاطلاق جهان تشیع شده بودند و با کمال جدیت مشغول نظم علمی حوزة قم بودند. یکی از مطالبی را که برای تشویق طلاب در نظر گرفته بودند حفظ اشعار الفیه و متون فقهی و اصولی بود. آن روز آقای راشد دانشمند محترم هم در آن جلسه حضور داشت و درکنار ایشان نشسته بودند ، طلبة جوانی وارد شد و سلام کرد دستآقا را بوسید کاغذی بدست ایشان داد و همان جا روبه روی معظم له نشست. آقا بعد از مطالعه کاغذ در حالیکه لبخندی به لب داشتند فرمودند بسیار خوب و بعد در حالیکه آقای راشد رامخاطب قرار داده بودند فرمودند آقا همه اشعار الفیة ابن مالک را حفظ کرده اند( الفیه ابن مالک هزار شعردر قواعد صرف و نحو و ادبیات عرب است) و بعد به طلبة جوان فرمودند من هم این اشعار را حفظ دارم، چند شعر می خوانم شما بقیه را بخوانید وبعد از چند قسمت چند شعر قرائت کردند وآن طلبه جوان هم اشعار بعد را خواندند آقا با کمال مسرت فرمودند خیلی خوشحالم که شما این اشعار را حفظ کرده اید ویک مقدار پول هم برای تشویق به آن طلبه دادند، اشعار الفیه از اولین کتاب مقدماتی است و متجاوز از هفتاد سال از روزی که آیت الله آن ها را خوانده و فرا گرفته بود می گذشت خود این یک موضوع و عجیبتر از این آنکه بعد از اینکه طلبه جوان خواست حرکت کند آقای راشد ایشان را مخاطب قرار داده فرمودند من هم از شما می خواهم سؤالی کنم و در حالیکه آخرین شعری را که خوانده بود آقای راشد تکرار کردند از طلبه سؤال کردند دوست داشتم شما مطالب بدیع و بیانی این شعر را برای من می‌گفتید، طلبه جوان گفت من هنوز کتاب مطول را نخوانده ام، تا به علم بدیع و بیان آشنا باشم، و قاعدتا موضوع تما شد ولی آیت الله فقید به آقای راشد فرمودند من از این طلبه نیابت می کنم ودر برابر دیدگان متعجب جالسین یازده وجه شماره کردند و فرمودند وقتی که این کتاب ها را خوانده ام به خاطر دارم یک دو وجه دیگر بود که فعلا آن ها را به خاطر ندارم. این یک نمونة کوچکی از حافظة ایشان بود که بعد آقای راشد به من می فرمودند خود من بیشتر از پنج وجه به خاطر نداشتم و تعجب می‌کنم که خداوند چه حافظه ای به این مرد عنایت فرموده است، و باز از نمونه هائی که در مورد حافظة ایشان به خاطر دارم این است که روزی مرد پیری خدمت ایشان رسید و کاغذی بدست ایشان داد و در گوشة نشست آقا بعد از مطالعه کاغذ نگاهی به آن پیرمرد طلبه نموده فرمودند شما از شاگردان اصفهان من بوده اید. عرض کردند بله آقا خدمت شما قوانین می خواندم فرمودند چقدر پیر شده ای من هم پیر شده ام ولی شما شکسته تر از من شده اید وبعد فرمودند به خاطر داری که در فلان مسئله این اشکال را داشتی پیرمرد عرض کرد بله و فعلا هم همان اشکال را دارم وجوابی هم که آن روز فرمودید مرا قانع نکرد، آقا فرمودند در جوابی که آن روز به شما دادم تجدیدنظر نکرده ام و مطلب همانبود که به شما گفتم و بعد هم اشکال شیخ را تقریر و جواب آن روز خود را هم بیان کرده فرمودند همینطور در اشتباهت باقی باش و بعد بسیار او را مورد مهر و مرحمت قراردادند. با توجه به این حافظة عجیب از همان روز های اول کودکی شیفته درس و مطالعه بودند و تا آخرین ساعات زندگانی هم این عادت را ترک نکرده بودند. یکی ازمعاصرین ایشان که روزهای تحصیلی مدرسة بروجرد را با ایشان گذرانده بود نقل می کردند که من هیچگاه به خاطر ندارم آقا در مدرسه باشند و کتابی بدست نداشته باشند همیشه کتاب ایشان باز و مشغول مطالعه بودند حتی روزهائی که دروس تعطیل و ما به اطراف شهر می رفتیم اگر احیانا ایشان با ما می آمدند به مجرد رسیدن گوشة را انتخاب و کتابی از جیب بیرون آورده شروع به مطالعه می کردند. مکرر خودمن در همین یک دو سال آخر حیات ایشان خدمتشان شرفیاب می شدم ایشان در حال مطالعه بودند به قدری غرق در مطالعه بودند که سلام می‌کردم وارد می شدم می نشستم و مدتی می گذشت و ایشان متوجه ورود من نمی شدند و بعد که متوجه می شدند می فرمودند ابدا ملتفت ورود شما نشده ام ، این اندازه مطالعه و آن حافظه عجیب و نودسال گذشت زمان و سی سال فراغت آیت الله رابه صورت شخصیت پراطلاعی در آورده بود که در هر موضوعی صحیح ترین و جامع ترین اطلاعات را داشته باشند. روزی در خدمت ایشان صحبت از المراجعات مرحوم شرف الدین شد ایشان فرمودند ندیده ام عصر همان روز کتاب به ایشان تقدیم شد. صبح فردا فرمودند همة کتاب را که متحاوز از دویست صفحه است قرائت کرده و همة مطالبش را در خاطر داشتند. در هر موضوعی که شروع به سخن می کردند گوئی متخصص آن فن و همة مطالعاتشان در آن رشته به خصوص بوده است. روزی آقای سرتیپ رزم آرا که قبله نمائی ساخته اند حضور ایشان رسیدند و قبله نما را بدست ایشان دادند و شروع به صحبت و توضیح دربارة ابتکار خودشان نمودند ، بعد از اینکه مطالب ایشان تمام شد آقا شروع به اظهار نظر کرده و به قدری موضوعات دقیق ریاضی و نجومی را خوب تشریح کردند که آقای رزم آرا بعدا اظهار کردند من خیال می کردم آقا فقط درفقه و اصول مجتهدند معلوم می شود درهرفنی مجتهد ند چون مطالبی را که امروز اظهار داشتند از دقایق مسائل نجوم و ریاضیات است و در طبقه اساتید هم کمتر کسی به این مطالب وقوف کامل دارد، ولی با همة این اطلاعات آیت الله بروجردی فقیه بی نظیری بودند . با اینکه هر روز صدها نامه و استفتاء می‌رسید و همه را خوانده و دستور جواب می دادند اگر کوچکترین موضوعی در جواب نامه ها غفلت شده بود متوجه می شدند و کمتر واقع شد که برای جواب مسئله به کتاب مراجعه کنند و اکثر مسائل را در ذهن آماده داشتند، به علاوه اکثر عبارات فقهای بزرگ و متون فقهی آن ها را هم از حفظ بودند. مکتب فقهی ایشان مکتب مخصوص به خودشان بود و برای اینکه در این باره هم توضیح بیشتری داده باشم اجازه بفرمائید موضوع را از مجله مکتب اسلام شماره سوم نقل کنم. البته به طور اختصار و تلخیص.

    مکتب فقهی

    آیت الله بروجردی مکتب خاصی در فقه داشت و دراین مکتب افراد خاصی تربیت فرمود و خود این یکی از خدمات بزرگ آن مرد عالیقدر است برای بدست آوردن حکم مسئله ، در انتخاب و ابتکار اولا سبک مخصوصی داشتند به این معنی که بعضی از ادله را که بحث در آن ها تضییع وقت بود کنار گذاشته وتنها ادلة محکم را با دقت خاصی مورد بررسی قرار می دادند و بسیار می شد که از بین ده دلیل یک دو دلیل را که ریشه مسئله بود انتخاب کرده بحث را در آن متمرکز می نمودند، در بعضی از مسائله که احادیث زیادی در مسئله بود آن ها را دسته بندی نموده و هر چند حدیثی را که مضمون واحدی داشت مجزا کرده و این دسته های مجزا را با یکدیگر مقایسه و بسیاری از مشکلات را به این وسیله حل می نمودند وتا جائی که امکان داشت مقید بودند احکام را از احادیث استفاده کنند. هر مسئلة دینی که مورد بحث قرار می گرفت در آغاز توجه عمیقی به سیر تاریخی آن مسئله می نمودند و به سیر مسئله دردوران مختلف توجه خاص مبذول می داشتند و چه بسا که این توجه در اکتشاف خصوصیات مسئله دخالت داشت و به روشن شدن آن کمک شایانی می نمود برای اقوال علماء و به خصوص قدما اهمیت زیادی قائل بودند و در عین حال از توجه به اقوال علماء عامه هم غفلت نداشتند و در نقل اقوال علماء با مهارت مخصوص به خود تاریخ صدور اقوال را جدا مورد نظر قرار می دادند و اینجا بود که اختلاف نظرعالمی در یک مسئله درکتاب های متعددش مشهود و علل آن معلوم می‌گردید و در مرحلة آخر مدارک اقوال را موردتوجه قرار می دادند که آیا بر چه پایه ای قرار دارد و دراینجا آیات قرآنی مورد دقت عمیقی واقع می شد و سندهای احادیث هم بسیار موردنظر ایشان بود و با تخصصی که در این مورد داشتند خیلی خوب و زود می توانستند صحت و سقم احادیث رامعین و مشخص سازند. این خلاصة از سبک تدریس ایشان در فقه بود که با رحلت ایشان هم این روش را اساتید بزرگ حوزه که افتخار شرکت در حوزه ایشان را داشته اند تعقیب کرده و با این موضوع و روش است که نام آیت الله فقید همواره باقی و برقرار وروش فقهی ایشان ضامن عظمت و بقای نام آن بزرگوار خواهد بود.

    مکتب رجالی

    یکی از علومی که پایة مهم اجتهاد و استنباط احکام است علم رجال است که در شناسائی راویان و تشخیص صحت و سقم احادیث بسیار ضرورت دارد و آیت الله فقید حقا در این فن متخصص بودند و زحمات زیادی کشیده و کتب جامع و بی نظیری تالیف نمودند که درجای خود ازآن ها صحبت می‌شود. آیت الله فقید درعلم رجال سبک خاصی داشتند مثلا برای هر یک از اساتید محمد بن یعقوب کلینی که مجموعا در حدودسی و شش نفرند به ترتیب حروف تهجی فصل علیحدة منعقد کرده و در آن فصل هر سندی که در اصول و فروع کافی راجع به احادیث آن استاد بوده با رعایت حروف تهجی در جمیع طبقات اسانید تا معصوم علیه السلام تنظیم فرموده اند و از مطالعه و دقت دراین اسانید نکات و فوائد زیر را استفاده کرده اند:

    1- تعداد راویان وروایات آن ها و شخصیت آن ها، که به وسیلة مطالعه در کلیه اسانید معلوم می شود هر یک از رواه چند روایت نقل کرده و از این راه مقام علمی وی از نظر نقل احادیث بر ما روشن می‌گردد چنانکه تعداد اساتید و شاگردان و شخصیات آن ها می تواند مبین شخصیت علمی و ادبی بوده و حدود وثاقت راوی هم به خوبی معلوم می شود.

    2- حذف واسطه ها هم با توجه به نقل آن ها در موارد مختلف معلوم می شود زیرا راوی که روایتی را معمولا با واسطه نقل می کرده است اگر در چندمورد بدون واسطه نقل کند معلوم می شود که واسطه دربین حذف و روایت مرسل است وازحدیث مرسل که مرتب نقل شده است جدا می گردد

    3- تمییز مشترکات که مورد عمل فقها بوده است نقل حدیث از چند نفری است که اسامی مشترک دارند که به قرینه نقل می توان دانست که راوی مورد نظر کدامیک بوده است.

    4- معلوم شدن تحریف و تصحیف هم از ترتیب روات خوب معلوم می شود چون بعداز اینکه معمولا کسی روایاتش را از طریق معینی نقل می کند اگر احیانا خلافی مشاهده شود معلوم می گردد.

    تعیین طبقات که از ابتکارات آیت الله فقید است از مطالبی است که از ملاحظه اسناد و روایات اساتید و شاگردان آن ها معلوم شده و به نسبت نزدیکی به زمان پیغمبر طبقه بندی شده اند که برای نمونه ذیلا به ذکر چند طبقه مبادرت می شود .

    1- طبقه اول سلمان و ابوذر- طبقه دوم ابوالطفیل عامربن وائله- طبقه سوم- ابوحمزه ثمالی ثلمه بن گهیل- طبقه چهارم زراره بن اعین و ابان بن تغلب- طبقه پنجم- حریزبن عبداله وسماعه بن مهران- طبقه ششم اسمعیل بن مهران و احمد بن محمد بن ابی نصر- طبقه هفتم- ابراهیم بن هاشم وابراهیم بن اسحق نهاوندی- طبقه هشتم- علی بن ابراهیم و احمد بن محمد بن ادریس- طبقه نهم- محمد بن یعقوب کلینی- طبقه دهم- جعفر بن محمد بن قولویه قمی و احمد بن احمد کوفی- طبقه یازدهم سید مرتضی علم الهدی وابوالحسین محمد بن هرون بن موسی التلعکبری- طبقه دوازدهم شیخ ابوجعفر محمد بن الحسن الطوسی را به عنوان نمونه می توان نام برد و این نمونه ای بود از روش ابتکاری ایشان در طبقات رجال که خودشان هم کتبی مرقوم داشته اند که در جای خود ذکر می شود و در طبقات رجال خود آیت الله فقید در طبقه سی و ششم قرار گرفته اند. آیت الله فقید در اصول هم دارای نظریات بسیار صائب و دقیقی بودند و خودشان هم دو جلد کتاب در اصول تدوین فرموده اند که بسیار مورد توجه است علاوه بر آن درخلال مدتی که اصول تدریس می فرمودند از اول مباحث الفاظ تا قسمتی از برائت و تعادل و تراجیح مباحثه فرموده اند که دانشمند محترم آقای حاج شیخ حسین علی اصفهانی همة مباحثات اصولی را مرتب و چاپ و به نام نهایه الاصول در اختیار طلاب قرار داده اند کما اینکه ازمباحث فقهی ایشان هم صلوه جمعه و مسافر راهمین آقای منتظری مرتب و به چاپ رسانیده و بهنام البدرالزاهرفی صلوه الجمعه و المسافردر اختیار آقایان طلاب قرار داده اند. از مباحث فقهی که از ورود آیت الله فقید به قم مباحثه فرموده اند و عبارت از کتاب اجاره، غصب، وصیت، ارث، الزوجه، صلوه جمعه و صلوه مسافر همة کتاب صلوه، منجرات مریض، خلل حج، خمس، یک قسمت طهاره و بعد هم کتاب قضا و شهادات بود که ناتمام ماند علاوه بر صلوه جمعه و مسافر که علیحده چاپ شده است همة کتاب صلوه هم به همت دانشمند محترم آقای شیخ محمد موحدی جمع آوری و طبع گردیده و به نام نهایه التقریر در اختیار آقایان فضلا و طلاب است. علاوه بر قدرت علمی در فقه و اصول و رجال در علم تفسیر و فلسفه و کلام هم بی نظیر بودند زیرا فلسفه را در اصفهان از اساتید بزرگ جهانگیرخان وآخوند کاشانی فراگرفته بودند به خاطر دارم هنگامی که عصرها در صحن مدرسه فیضیه اصول مباحثه می فرمودند درمبحث طلب و اراده به جائی رسیدند که فرمودند استاد علیه الرحمه در اینجانوشته است «قلم اینجا رسید وسر بشکست» ولی سر قلم مرحوم استاد خیلی نازک بوده و زود شکسته است و بعد شروع به بحص فرموده مشکلات دقیق فلسفی را در موضوع با بیانات شیوا و شیرین خودحل وحق مطلب را چنانکه باید و شاید ادا فرمودند و آن روز بود که بزرگان درس به قدرت فلسفی آیت الله فقید واقف شدند. در علم تفسیر باعنایتی که به قرآن کریم داشتند وتوجه به نات دقیق قرآن کریم یکی ازمفسرین بی نظیر بودند همانطور که نوشتم آیت الله فقید از اول قرآن تا آخر سورة برائت را از حفظ داشتند و همه آیات احکام رانیز حفظ بودند. به یاد دارم روزی در خدمت ایشان در محلی به نهار موعود بودیم جمعی از فضلا هم بودند مرحوم حاج شیخ محمد نهاوندی که خود مردی فاضل و دانشمند و در عین حال مفسری توانا بودند و آن ایام هم تفسیری نوشته و طبع کرده بودند درآن مجلس حضور داشتند. ایشان سه جلد تفسیر نوشته بودند که خودشان همراه آورده به آیت الله فقید هدیه کردند، آقا درحالیکه یکی از مجلدات تفسیر را در دست داشتند جائی را باز نموده آیة را تلاوت کرده فرمودند چگونه تفسیر کرده ای؟ ایشان مطالبی اظهار کردند و آقا هم درجواب اشکالی کردند و مرحوم نهاوندی اظهار داشتند مفسرین هم اینجور تفسیر کرده اند. آقا در جواب فرمودند اگر تفسیر مفسرین خوب و کافی بود دیگر احتیاج نبود شما به خودتان زحمت بدهید و اینچنین تفسیری بنویسید و بعد ضمن شرح مبسوطی مطالبی اظهار فرمودند که واقعا جالب و دقیق بود. استاد جلال همائی در نامة که بعد از فوت ایشان در تسلیت به بازماندگان ایشان نوشته بودند چنین متذکر شده بودند: «بنده را اگر افتخاری باشد همین است که در ایام تحصیلی اصفهان عهد پیری استادان بزرگوار آیت الله درچة و علامة کاشانی رحمهما اله را درک کرده ام که آیت الله العظمی عهد جوانی آن بزرگواران را درک فرموده بودند، مکرر از مرحوم درچه علی اله مقامه که مصداق ما ینطق عن الهوی بود شنیدم که به تعبیر خودشان ازآقا حسین بروجردی تجلیل و تبحیل می فرمودند و گفتار ایشان برای من که از نزدیک ناظر اوضاع و احوال معظم له بودم سندمتقن و حجه قاطعه بود. این اظهارنظر مرد دانشمندی است که از دوران جوانی آیت الله فقید نظر اساتید ایشان نقل می کنند. ولی مگر قدرت علمی و شخصیت و مقام فضیلت این نابغه دوران احتیاج به شاهد و گواه دارد «قضایا قیاساتها معها» هر کس یکبار محضر ایشان را درک می کرد و یا در جلسة درس ایشان حضور می یافت به قدرت علمی این مرد بزرگوار و شخصیت عالیمقدار واقف می شد، اقیانوس مواجی ازعلم وفضیلت وجبل راسخی ازبزرگواری و استقامت بود. در ادبیات عرب و فارسی بی اندازه مسلط بودند وگاهی که د رمباحثه به مناسبتی شروع به تحقیق در اطراف ریشه لغتی می نمودند انسان خیال می کرد با مردی سروکار دارد که عمری را در لغت و ریشه ها و اشتقاقات آن به سر برده و کار دیگری نداشته است. چندی قبل که آقا زاده کوچکشان آقای آقا احمد را در کتابخانه شخصی شان در قم ملاقات کردم و خاطراتی را از زمان حیات و خصوصیات اخلاقی و پشتکار ایشان مذاکره می کردیم، از جا برخاستند و کتاب گلستان سعدی را که روزی از والد بزرگوارشان دریافت داشته بودند بدست من دادند و با کمال تعجب دیدم که تمام حاشیه های سفید کتاب را ایشان به خط خودشان در تفسیر لغات و جملات مشکل این کتاب سیاه کرده بودند، و اکثر کتبی که در اختیاردارند نیز همینطور مطالب مشکل و نکات لازم و دقیق را به خط خودشان توجیح فرموده و توضیح داده اند. درروزهائی که بعد ازفوت ایشان در کتابخانه شخصی ایشان به نظم کتب و مرتب کردن نوشتجاتشان مشغول بودیم به یک دسته کاغذبرخورد نمودیم که چشمان همه را پراشک ساخت، وقضیه چنین بود که :


    در ایامی که آیت الله فقید بروجرد تشریف داشتند روزی برای عیادت یکی ازپیرمرمردان اهل منبر می‌روند و درمراجعت دست چارپائی که ایشان سواربودند به سوراخی فرو رفته آقا زمین می خورند و انگشت شست دستراست ایشان از جا در می رود کسی که متصدی شکسته بندی بوده است بی‌احتیاطی کرده بود و در نتیجه انگشت شست دست راست ایشان ازکار افتاده بود و به همین علت با اینکه قبل از این حادثه بسیار خوش خط می نوشتند ولی بعدا دستشان مرتعش و مسلط به نوشتن نبودند و چون بعضی مطالب را باید خودشان می نوشتند لذا با دست چپ شروع به تمرین کرده و متجاوز از یکصد صفحه بزرگ را با قلم نی و مرکب نوشته و تمرین کرده بودند و مطالبی را هم که تمرین کرده بودند بسیار جالب بود، انما الدنیا فناء لیس للدنیا بقاء ، لدو للموت و ابنو للخراب و دهها مطلب اینگونه موضوعات سر مشق ایشان بود. خوانندة عزیز، مردی نودساله، با آن همه اشتغال، برای اینکه بتواند مطالبی را که گاه بی گاه به نظرش می رسد تحریر کند در این سن این اندازه کوشش می کند ، یعنی ماند اطفال تمرین نوشتن با دست چپ می کند مبادا موضوعی به نظرشان برسد و در اثر ضبط نشدن ازخاطر ایشان برود آن وقت در جوانی چه می کرده و چقدر زحمت می کشیده است نمونة زحماتش هزاران ورق مطاب دقیق علمی است که از ایشان به جای مانده است، و روی همین حساب بود که به صاحبان قلم و نویسندگان بسیار احترام می گذاشتند و می فرمودند مطالب اگر نوشته نشود فراموش می‌شود، خودشان هم در سبک نوشتن بسیار رعایت اختصار و موجز بودن و درعین حال جامعیت را می نمودند، مکاتیب، تلگرافات استفتائاتی که ایشان نوشته اند خود بزرگترین سند زنده ازسلیقه ایشان است، اخیرا که طلاب جوان شروع به تدوین کتبی در موضوعات مختلف روز می کردند و به نظر ایشان می رساندند می فرمودند سعی کنید مطالبی را که می نویسید به درد مردم بخورد و بسیار ساده و درعین حال جامع و روان باشد و به خصوص به افرادی که درمجلة مکتب اسلام مقاله می نوشتند تاکید می فرمودند که مطالب به دردبخور ومورد احتیاج مردم را به زبان روز مطرح نمائید تا همه کس بتواند استفاده کند این خلاصة بود از مطالبی که توانستم در پیرامون شخصیت علیم مردی تحریر کنم که دنیای اسلام به طور قطع ویقین خیلی مشکل خواهد توانست نظیری برایش تربیت کند کما اینکه درخلال صفحات تاریخ هم مشکل است که بتوان به جامعیتش با نام افراد زیادی روبرو شد. ولذا با اعتراف به اینکه قلم ناتوان من حتی نتوانسته است گوشه ای از موقعیت علمی این نابغه بی نظیر را چنانکه باید و شاید بخوانندگان عزیز نشان دهد اجازه می خواهم به نقل خاطرة دیگری این بحث را پایان دهم. یکی از روزهای ماه شعبان سال گذشته یعنی سال 1339 بود که خدمتشان مشرف بودم رئیس یکی از دانشکده ها که خود مرد با فضیلتی است با جمعی از اساتید بزرگ دانشگاه حضور ایشان بودند. از هر دری سخن به میان می آمد و از هر طرفی حرفی زده می شد و از هر موضوعی مطلبی عنوان می گردید، آیت الله فقید که در اثر کار زیاد و کهولت بسیار خسته به نظر می آمدند گاهگاهی در صحبت شرکت می فرمودند تا اینکه سخن از فقه شیعه و امتیازات آن به میان آمد و در این هنگام رئیس دانشکده از آقا سؤال کردند آیا در خاطر حضرت آیت الله هست که پیدایش فقه شیعه از چه تاریخی بوده است در این هنگام آیت الله فقید که با حالت ضعف کنار کرسی کوچک خود تکیه کرده بودند به یک بار از جا برخاسته راست نشستند و شروع به سخن کرده مدت سه ربع ساعت از روز اولی که فقه شیعه پیدا شده و تحولاتی را که در ادوار مختلف تاریخ نموده است با چنان حالتی تقریر فرمودند که گوئی مرد جوانی موضوعی را که سال ها مطالعه و تحقیق کرده است برای شاگردانش بیان می کند. به قدری فرمایشات ایشان متین و مستدل و در عین حال جالب بود که گوئی احدی در اطاق حضور ندارد و تنها یک نفر مشغول صحبت کردن است. بعد از خاتمه فرمایشاتشان آن استاد و سایر اساتیدی که در خدمت ایشان بودند در حالیکه مبهوت این همه اطلاعات عمیق و دقیق این مرد بزرگ روحانی شده و با دیده اعجابو عظمت به ایشان می نگریستند و با جملات کوتاهی که با یکدیگر مذاکره می کردند تعجب خود را از این همه اطلاعات ابراز می داشتند سؤال نموداجازه بفرمائید این موضوع را که تا امروز به این جامعیت از احدی نشنیده ام از قول حضرت عالی نقل کنم؟ فرمودند خودم در مقدمة کتابی که به نام جامع اخبار الشیعه تصنیف کرده ام مفصلا این مطالبه را می نویسم و همین ایام خیال دارم آن را اجازه طبع بدهم. ولی افسوس که آن مرد عالیقدر به انجام این امر موفق نشدند و مقدمة آن کتاب هم که بیشتر از چند صفحه آن را نتوانسته بودند تحریر کنند ناتمام ماند و جلد اول آن کتاب امروز زیر نظر فرزند ارجمندش شروع به طبع شده و امید است با همت ایشان مقدمه هم تمام و به ضمیمه در دسترس ارباب فضیلت و کمال قرار گیرد.

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیت الله سید علی قاضی
    توسط vorojax در انجمن شخصيت های مرتبط با جهان اسلام
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 22-05-2011, 22:11
  2. اصحاب و ياران مهدي( عج) چه كساني هستند و چگونه به امام ملحق مي شوند؟
    توسط monji_2008 در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 11-02-2011, 13:37
  3. آیت الله خوئي فتوای قتل کسروی را صادر کرد
    توسط monji_2008 در انجمن مباحث سیاست داخلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-01-2011, 13:01
  4. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50
  5. اعمال شب و روز عيد فطر
    توسط کاظم سبزواری در انجمن آداب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 30-09-2008, 15:18

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه