نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: مبارزه با غفلت

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض مبارزه با غفلت


    مبارزه با غفلت

    براى مبارزه با غفلت راههاى زيادى ذكر شده است ولى مادر اينجا بطور مختصر به سه راه آن اشاره خواهيم كرد. و بحث مفصل آن براى جزوات آينده باقى مى ماند ان شاء الله .
    1 - مراقبه و مراوده و محاوره
    2 - محاسبه نفس
    3 - عبرت گرفتن و انديشه در حوادث

    راه اول : مراقبه
    مراقبه ، يعنى آدمى از خود مراقبت و حراست نمايد؛ يعنى خود را زير نظر بگيرد و قبل از هر چيز خدا را بر خود ناظر بداند.
    مراقبه ، يعنى آدمى قبل از عمل ، خود را ارزيابى كند، انگيزه هاى اعمالش را مورد بررسى قرار دهد كه چرا و چگونه و براى چيست ؟ خواجه عبدالله انصارى در معنى و درجات مراقبه چنين مى گويد:
    ان المراقبة دوام ملاحظة المقصود
    ((همانا مراقبت عبارت است از اينكه مقصود وهدف را دائما در نظر داشته باشيم )).
    سالك بايد مدام به حضرت بارى تعالى نظر داشته باشد و رضاى او را بطلبد و او را بر كارها و احوال خويش ناظر ببيند، آنگاه خواجه مراقبه را به سه درجه تقسيم مى كند:

    الدرجة الاولى : ((مراقبة الحق فى السير اليه على الدوام بين تعظيم مذهل ومداباة حامله وسرورباعث )).
    يعنى سالك در سير به سوى حق . دائما به مراقبه از حق تعالى مى پردازد، كه اين مراقبه داراى سه جنبه است .

    اول : سالك بايد چنان توجهش به عظمت حضرت حق معطوف باشد كه هر چيز ديگر را خوار و حقير بشمارد.
    دوم : سالك در نتيجه چنين تعظيمى خود را در كمال نزديكى به حضرت حق بايد بداند.
    سوم : شادمانى خود را در سير و سلوك دائما حفظ مى كند تا انگيزه او بارى ادامه اين سير باشد، و فتور واهمال در عزمش راه نيابد.
    در اين مرحله آدمى در سير به سوى حضرت حق جل جلاله ، مى كوشد تا از حدود و مسير دين خارج نشود و مراقب مسائل روز مره اش باشد تا هر آنچه را كه انجام ميدهد. طبق دستور شرع انجام پذيرد و خود را به اخلاق و طاعات نيكو بيارايد تا خداى او را بپسندد.

    والدرجة الثانية : ((مراقبة نظرالحق اليك برفض المعارضة وبالاعراض ‍ عن الاعتراض ونقض رعونة التعرض )).

    ((اين مرحله عبارتست از مراقبت كردن از نظر لطف حق به سوى خودت ، به اينكه چيزى كه معارض با آن است بزدائى و از رويگردانى از نظر حق رويگردان باشى و روحيه تعرض نسبت به حق را كه ناشى از سستى و نادانى است در خودت بشكنى )).
    آدمى در اين درجه از مراقبت ، خداوند متعال را مراقب خود مى داند و يقين يافته است كه خداوند هميشه او را مشاهده و مراقبه مى كند، و به احوال او و اسرارش علم دارد.

    والله يعلم مافى قلوبكم وكان الله عليما حكيما.
    ((وكان الله على كل شى ء رقيبا))
    و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند:
    اعبدوالله كانك تراه فان لم تكن تراه فانه يراك
    ((خدا را چنان عبادت كن كه گوئى او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى او تو را مى بيند)) مسلم در دل چنين آدم مراقب و مواظبى جائى براى هوا و هوس باقى نمى ماند.

    الدرجة الثالثة : مراقبة الازل بمطالعة عين السبق .
    ((در اين درجه از مراقبه ، انسان كيفيت تجليات پرودرگار عالم را مورد نظر دارد و آيات و افاضات الهى را مورد مشاهده قرار مى دهد كه چگونه ظهور و بروزدارند.
    توجه و تذكر: بايد دانست همانگونه كه آدمى از خويش بر مى خيزد، دشمن او هم به مراقبه از او مى پردازد تا اينكه لحظه اى خود را از نظر اندازد و از چگونگى افكار و اعمالش غافل بماند؛ و او در اين لحظه بر او غلبه مى يابد و سرانجام متولى امورش مى گردد. پس اگر سالك مى خواهد از مسير حق خارج نشود و امور زندگيش بر محور حق به چرخد و مدام بذكر حق متذكر باشد؛ بداند كه شيطان عكس اينها را طالب است و بدين خاطر به مراقبت از انسان برخاسته است و هرگز سنگر ديدبانى اش را ترك نمى كند، آنكس ‍ موفق است كه مراقب است و دلش حرم خدا واقع شده باشد.

    آنكس كه ياد خدا در دلش زنده است از هيچ چيزى رنگ نمى پذيرد و از آب هفت دريا به اندازه موئى تر نمى شود، در اجتماع حضور مى يابد و كوچكترين انحرافى پيدا نمى كند؛ چون بذكر خدا مشغول است .

    مرد جنگ بيدار است : مردى كه در ميدان جنگ حضور مى يابد هميشه بيدار و مراقب و متوجه است كه مبادا دشمن او را غافلگير كند و اسير خود نمايد. خواب براى يك جنگجو در ميدان جنگ ، برابر با مرگ و نابودى اوست ، يك لحظه غفلت از دشمن درون و برون - آن هم دشمن مكار - برابر با نابودى آدم است . على (عليه السلام) در يكى از نامه هاى مباركش به اهل مصر نوشته و به مالك اشتر فرستاده بود، چنين مى نويسد:
    ان اخاالحرب الارق ومن نام لم ينم عنه
    ((مرد جنگجو، بيدار و هشيار است ، و اگر او را خواب فراگيرد، دشمن او آسوده نشود. خواب نبرده و بيدار است )) اين تنها براى جنگهاى بيرونى و صورى نيست ، كه اگر يك جنگجو در سنگر به خواب رفت ، دشمن او را غافلگير مى كند و از بين مى برد، بلكه براى جنگ هاى درونى نيز چنين است ، كه اگر انسان سالك لحظه اى غافل ماند دشمن از او غافل نخواهد ماند، و بلكه از لحظه غفلت استفاده كرده و بر او مى تازد.

    آرى ،
    ان اخاالحرب الارق و من نام لم ينم عنه يك رزمنده در ميدان جنگ ، ارق است ، خواب در چشمش فرو نمى رود. و اصلا او را با خواب كارى نيست ، او سراسر بيدارى و توجه است ، انسان جنگنجو برادر جنگ است . بيدار است ، چون رقيب او بيدار است ، غفلت در برابر دشمن يعنى ، پيروزى دشمن . آن انسانى هم كه وارد ميدان جنگ و جهاد اكبر مى شود، بايد بداند كه در مقابل دشمنى قرار گرفته كه لحظه اى خواب ندارد و در عين حال حيال و مكار است ؛ توطئه گر وسوسه انداز است ؛ لذا بايد لحظه اى غافل نماند، بلكه دائم الحضور و دائم الذكر باشد؛ اصلا خواب به چشمش فرو نرود؛ زيرا دشمن از چشم بيدار مخفى مى گردد.

    راه دوم : محاسبه نفس
    راه سوم : عبرت گرفتن و انديشه در حوادث
    در زندگى انسانها در طول تاريخ ، قضايا و حوادث متعددى روى مى دهد كه انسانها در برابر اين حوادث دو قسمند:
    1 - يك گروه مردمى هستند نادان كه از حوادث و رويدادها، سرسرى مى گذرند و دقت و تاءمل نمى كنند.
    2 - گروهى هستند كه در آن حوادث تفكر و تاءمل نموده و تجربه مى آموزند تا بدين سبب نيروى عقل خويش را بكار انداخته و خطاهاى كمترى را مرتكب شوند.
    انسانى كه سرگذشت اقوام گذشته و حال را مورد مطالعه قرار مى دهد، خوب و بد آنها را تشخيص مى دهد و از رفتار آنها در زندگى عبرت مى گيرد و تجربه تازه كسب مى كند... و همه اينها را به صورت تجربياتى منظم در خزانه فكر و حافظه خويش جايگزين مى كند، تا از آنها به عنوان برنامه هاى زنده زندگى استفاده نمايد و بدينوسيله از اشتباه خود بكاهد، چون او در مدرسه زندگى نيك و بد را آموخت ، و گذشته را مورد نظر قرار داده ، شكست خوردگان و عامل شكستشان ، و پيروز مندان و عامل پيروزيشان را مورد مطالعه قرار داده ، و لذا در زندگى اش از راهى مى رود كه موفقيت در آن است ، او ديگر خود را به فساد و تباهى نمى كشاند، چون ديد كه فساد، اهلش را چه كرد. و به كجا برده است . او به وسيله عبرت آموزى ، فكر خود را به راه راست هدايت مى كند و از انحراف باز مى دارد.
    اين چنين انسانى با مطالعه و تجزيه و تحليل وقايع تاريخى و سرگذشت ديگران ، راه و بيراهه را سود و زيان ، خوب و بد، دوست و دشمن را... از هم تشخيص مى دهد، لذا بدينوسيله زندگى پاك و باصفائى را صاحب خواهد بود - زندگى به درازاى تاريخ با بهره بردارى سالم از تاريخ .
    امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد:
    لايلسع المومن من جحر واحد مرتين
    ((انسان عاقل از يك سوراخ دوبار گزيده نمى شود)).
    زيرا انسان عاقل در زندگى همراه با تجربياتش فعاليت مى كند، از اشتباه و خطاى خويش درس عبرت مى گيرد.




    زندگى در پرتو اخلاق (ذكر الله)
    مؤلف : شهيد سيد عبد محمد تقوى

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سال آینده کتابی برای مبارزه با اسلام منتشر می کنم!
    توسط monji_2008 در انجمن اخبار جهان اسلام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-01-2011, 11:12
  2. مهدويت، غرب و بازي هاي رايانه اي
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 29-12-2010, 11:41
  3. منجی موعود در بازی های رايانه ای
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-09-2010, 10:59
  4. مهدويت، غرب و بازی های رايانه ای
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-09-2010, 08:59
  5. غفلت : خوب یا بد ؟؟؟
    توسط SuNny در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-08-2008, 01:51

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه