مراد از امتحان حضرت زهرا «سلام الله علیها»که در روایت «یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک ...»به آن اشاره شده است چیست؟
جواب:
مرحوم شیخ طوسی[1] در کتاب تهذیب به سند خود از عریضی از امام باقر«علیه السلام» نقل می کند که آنحضرت فرمودند: اگر نزد مزار جدهات فاطمه«عليهاالسلام» رفتي، بگو:«يا ممتحنه[2] امتحنک الله الذي خلقک قبل ان يخلقک، فوجدک لما امتحنک صابره، و زعمنا انا لک اولياء و مصدقون، و صابرون لکل ما اتانا به ابوک، و اتانا به وصيه، فانا نسالک ان کنا صدقناک الا الحقتنا بتصديقنا لهما، لنبشر انفسنا بانا قد طهرنا بولايتک!»
اي خانم امتحان شدهاي که خداوند تو را پيش از خلقت (مادي)ات امتحان نمود، و تو را در آن شکيبا يافت، ما گمان ميکنيم که دوستداران توايم و (مقام و عظمت تو در نزد خدا را) باور داريم، و بر تمام آن چه پدر بزرگوارت و وصي و جانشين او آورده استقامت ميورزيم، لذا از تو درخواست ميکنيم که اگر ما واقعاً تو را تصديق نمودهايم، ما را به خاطر اين تصديق به پدر بزرگوارت و جانشينش ملحق نمايي، تا ما به خود مژده دهيم که حقيقتا به ولايت تو پاکيزه گشتيم!
مرحوم آیت الله علی سعادت پرور در کتاب شریف «جلوۀ نور»[3]در توضیح روایت فوق می فرمایند:
جملهي «يا ممتحنه امتحنک الله الذي خلقک قبل ان يخلقک» به هر کدام از احتمالات ذيل معنا شود، خلقتي غير از خلقت مادي را اثبات ميکند .
احتمال اول:
اينکه: ظرف «قبل» در جمله، متعلق به «خلقک» باشد، که به اين ترتيب معناي اين قسمت از زيارت اين گونه ميشود: اي کسي که مورد امتحان الهي واقع شدي و خداوند تو را امتحان کرد و در آن صابر يافت، خداوندي که تو را پيش از خلقت مادي در عوالم نوري آفريد.
به اين معنا، اين جمله فقط خلقتي غير از خلقت مادي را اثبات ميکند، و دلالتي ندارد که امتحان آن حضرت و صبر بر آن در عوالم غير عالم مادي بوده است.
احتمال دوم:
آن است که: ظرف «قبل» متعلق به «امتحنک» باشد، به اين ترتيب معناي جمله اين گونه ميشود: اي کسي که مورد امتحان الهي واقع شدي، و خداوند پيش از آنکه تو را در عالم مادي خلق نمايد، امتحانت کرد و تو را صابر يافت و سپس در عالم مادي خلق نمود. بنابراين احتمال، ممکن است مراد از «قبل» در «قبل ان يخلقک» عالم برزخي آن حضرت بوده و امتحان در آنجا واقع شده باشد، چنانکه آدم ابوالبشر «عليهالسلام» هم در آنجا در معرض امتحان الهي واقع شد.
ولي گويا بنابراين احتمال، مراد از «قبل»در «قبل ان يخلقک» عالم نوري و تمثلي آن حضرت است، و اين امتحان در آنجا صورت گرفته است.
در اينجا اين سوال مطرح ميشود که: امتحان الهي در عوالم نوري و تمثلي و يا برزخي چگونه بوده است؟ و مراد از آن چيست؟ و آيا امتحان جز با دار تکليف و عالم ماده سازگار است؟
در جواب بايد گفت: اينکه نحوهي امتحان چگونه بوده براي ما معلوم نيست، ولي مسلما در هر عالم باشد بايد مناسب با همان عالم بوده باشد. در دار تکليف و عالم مادي به تناسب خود، و در عوالم نوري و يا برزخي به تناسب خود. و براي مخلصين (به فتح لام) به طريقي، و براي غير مخلصين به طريق ديگر. اما شايد بتوان گفت: امتحان الهي در خلقت نوري همان پيمان و «عهد عبوديتي» باشد که خداوند از فرزندان آدم«عليهالسلام» گرفت، چنانکه ميفرمايد:
«الم اعهد إليکم يا بني ادم، ان لا تعبدوا الشيطان، انه لکم عدو مبين، و ان اعبدوني، هذا صراط مستقيم».[4]
اي فرزندان آدم، آيا از شما عهد و پيمان نگرفتم که شيطان را بندگي نکنيد، که وي دشمن آشکار شماست. و مرا بندگي کنيد که اين صراط مستقيم و راه راست است.
و يا ممکن است: مراد، امتحان الهي باشد که به صورت «اخذ ميثاق» از فرزندان آدم (عليهالسلام)بوده است، چنانکه ميفرمايد:
«و اذ اخذ ربک من بني آدم من ظهورهم ذريتهم، و اشهدهم علي انفسهم: الست بربکم؟ قالوا: بلي».[5]
و هنگامي که پروردگارت از صلب فرزندان آدم، ذريه و نسل آنها را برگرفت و آنها را بر خود گواه ساخت که آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: بله.
و نيز ممکن است: مراد از امتحان الهي، همان «ميثاق غليظ» و پيمان محکمي باشد که از عدهاي از انبياي برجسته و يا از همه انبيا گرفته شده، و از حضرت فاطمه «عليهاالسلام»نيز به لحاظ قرين بودن با انبيا و يا با انبياي برجسته، اخذ شده باشد، چنانکه ميفرمايد:
«و اذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منک و من نوح و ابراهيم و موسي و عيسي بن مريم، و اخذنا منهم ميثاقا غليظا، ليسئل الصادقين عن صدقهم، و اعد للکافرين عذابا اليما».[6]
و هنگامي که از پيامبران عهد و ميثاق گرفتيم و هم از تو و از نوح و ابراهيم و موسي و عيسي بن مريم، از همه پيمان محکم گرفتيم، تا خداوند از راستگويان از گفتار صدقشان باز پرسد، و براي کافران عذاب دردناک آماده کند.
بالاخره، شايد بتوان گفت: موضوع عهد عبوديت (الم اعهد اليکم..)، و گرفتن ميثاق مطلق (از تمامي فرزندان آدم (عليهالسلام))، و اخذ ميثاق از انبيا، يک پيمان نيست، بلکه سه پيمان جداگانه است، و گويا هر کدام از آنها در عالم و خلقتي از مراحل خلقت نوري بوده است، والله اعلم.
در هر حال، بيانات فوق به يک سوي امتحان اشاره دارد، و سوي ديگر که جلوهي خارجي امتحان است در عالم ماده واقع ميشود، و در قيامت نيز از نتيجهي آزمايش سوال ميگردد.
معناي جملات ديگر اين زيارتنامه «زعمنا انا لک اولياء...» اين است که: تو در امتحان خود صابر بودي، ما هم گمان ميکنيم از دوستان توييم و از جمله تصديق کنندگان تو و از صابران بر ولايت و اوامر پدر بزرگوارت رسول اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم» و وصي او، علي«عليهالسلام» هستيم. از تو درخواست ميکنيم، اگر به راستي تو را تصديق کردهايم، ما را به واسطه اين تصديق به ايشان ملحق کني، تا به خود بشارت دهيم که ما به واسطه ولايت شما پاکيزه گشتهايم و ولايت خود را خالص کردهايم. گويا بدون ولايت فاطمه«عليهاالسلام»، ولايت ما به رسول اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم» و علي«عليهالسلام» پاکيزه و کامل نميگردد.
-------------------------------------------------------------
پینوشتها:
[1] . تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج6،ص10«حمد بن أحمد بن داود عن محمد بن وهبان البصري قال : حدثنا أبو محمد الحسن بن محمد بن الحسن السيرافي قال : حدثنا العباس بن الوليد بن العباس المنصوري قال : حدثنا إبراهيم بن محمد بن عيسى بن محمد العريضي قال : حدثنا أبو جعفر ( عليه السلام ) ذات يوم قال إذا صرت إلى قبر جدتك فاطمة ( عليها السلام ) فقل«يا ممتحنة امتحنك الله الذي خلقك قبل ان يخلقك فوجدك لما امتحنك صابرة ، وزعمنا انا لك أولياء ومصدقون وصابرون لكل ما اتانا به أبوك ( صلى الله عليه وآله ) واتانا به وصيه ( عليه السلام ) فانا نسألك ان كنا صدقناك إلا ألحقتنا بتصديقنا لهما بالبشرى لنبشر أنفسنا بأنا قد طهرنا بولايتك»؛المزار،شیخ مفید،ص178؛ بحارالانوار، ج 100، ص 194، روايت 11.
[2] .مَحَنَ، مَحْناً فلانا: إختبره و جرَّبه، او را آگاهانيد و آزمود؛امتحن الشيء: اختبره، آن را آزمود. و منه امتحان الطلبة؛المِحْنَة: ما يمتحن به الانسان من بليّة؛ مُمْتَحَنَة: زن آزموده و امتحان شده؛مُمْتَحِنَة: زن آزمايشکننده.
[3] .جلوۀ نور، علی سعادت پرور، ص224.
[4]. يس: 60.
[5] اعراف: 172.
[6] . احزاب: 7 و 8.