نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: قسمتي از مناجاتنامه شهيد چمران

  1. #1
    حق آب و گل داره کاظم سبزواری آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,040
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض قسمتي از مناجاتنامه شهيد چمران

    [align=center]

    خدایا هدایتم کن زیرا مید انم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.

    خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم زیرا می دانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است
    .
    خدایا نگذار دروغ بگویم زیرا دروغ ظلم کثیفی است. خدایا محتاجم نکن که تهمت به کسی بزنم زیرا تهمت خیانت ظالمانه ای است.

    خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم زیرا که کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.
    خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم که بی احترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است.
    خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم.
    خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.
    خدایا من کوچکم ضعیفم ناچیزم پرکاهی در مقابل توفان ها هستم به من دیده ای عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را به راستی بفهمم و به درستی تدبیر کنم.

    خدایا دلم از ظلم و ستم گرفته است تو را به عدالتت سوگند می دهم که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار مده.

    خدایا می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های مادی زندگی مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند

    خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم.

    خدایا دردمندم روحم از شدت درد می سوزد قلبم می جوشد احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش. خسته شده ام پیر شده ام دل شکسته ام ناامیدم دیگر آرزویی ندارم احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم.
    خدایا خدایا به سوی تو می آیم از عالم و عالمیان می گریزم تو مرا در جوار رحمتت سکنی ده.
    :rose: [/align]

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیرکل انجمنهای نور آسمان vorojax آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    همشهری حضرت عشق
    نوشته ها
    7,305
    تشکر
    6
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: قسمتي از مناجاتنامه شهيد چمران

    سلام و تشکر کاظم جان
    عجب مرد بزرگی بود شهید چمران و چه تواضعی.:brackh:

  4. #3
    حق آب و گل داره کاظم سبزواری آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,040
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: قسمتي از مناجاتنامه شهيد چمران

    خدايا...
    عذر ميخواهم از اين که به خود اجازه مي دهم که با تو راز و نياز کنم. عذر ميخواهم که ادعا هاي زياد دارم در مقابل تو اظهار وجود مي کنم، در حالي که خوب مي دانم وجود من زائيده ي اراده ی من نيست و بدون خواسته ي تو هيچ و پوچم. عجيب آنکه از خود مي گويم، منم ميزنم، خواهش دارم و آرزو ميکنم!ا

    [align=center]خدايا...
    تو مرا عشق کردي، که در قلب عشاق بسوزم
    تو مرا اشک کردي،که در چشم يتيمان بجوشم
    تو مرا آه کردي، که از سينه ي بيوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم
    تو مرا فرياد کردي، که کلمه ي حق را هر چه رسا تر برابرِ جباران اعلام نمايم
    تو تار و پودِ وجود مرا با غم و درد سرشتي
    تو مرا به آتش عشق سوختي
    تو مرا در توفان حوادث پرداختي , در کوره ي غم و درد گداختي
    تو مرا در درياي مصيبت و بلا غرق کردي
    و در کويره فقر و هرمان و تنهائي سوزاندي
    [/align]

    :happy:

  5. #4
    حق آب و گل داره کاظم سبزواری آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,040
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: قسمتي از مناجاتنامه شهيد چمران

    [align=center]ای خدای بزرگ ! آنقدر به ما عظمت روح تقوا عطا کن که همه وجود خود را با عشق و رغبت قربانی حق کنیم.

    خدایا ! آنچنان تار و پود وجودمان را به عشق خود عجین کن که در وجودت محو شویم.

    خدایا ! ما را از گرداب خودخواهی و گردباد هوی و هوس نجات بده و به ما نعمت ایثار عطا کن.

    خدایا ! در این لحظات سخت امتحان نور ایمان را بر قلب ما بتابان و ما را از لغزش نگاه دار.

    خدایا ! ما را قدرت ده تا عجب و خودپرستی را زیر پا افکندیم و حق و حقیقت را فدای منفعت های شخصی نکنی[/align]

    :rose::rose::rose:

  6. #5
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض

    خدایا! تو را شکر می کنم که مرا در کوره غم گداختی و در دریای درد آبدیده کردی و در برابر حوادث، رویین تنم نمودی تا سخت ترین مشکلات حیات و خطرناک ترین ضربه های تاریخ را عارفانه و عاشقانه تحمل کنم و لذت خود را در درد، و نشاط خود را در تحمل مصایب، و سهم خود را در گذشت و فداکاری، و سعادت خود را در سوز و گداز عشق، و نجات خود را در شهادت بجویم.

    خدایا! بگذار گستاخانه در میدان شهادت بتازیم. بگذار خودخواهی و مصلحت طلبی را ابراهیم وار در کعبه فداکاری قربانی کنیم، (قطعاً شما خواهران عزیز با سبک های ادبی آشنایی دارید در نگارش سبک خاص خودش را دارد که من در جای دیگری چنین نگارشی ندیدم) بگذار غرور و تکبر را با آب اخلاص و خلوص و صدق و تواضع شست و شو دهیم. بگذار در معرکه های نبرد حق و باطل گستاخانه بتازیم و طاغوت و شیطان را بر زمین اندازیم. بگذار پروانه وار به دور شمع حقیقت بسوزیم و از نور خود دنیای ظلمت زده موجود را روشن کنیم. بگذار با شمشیر برّان شهادت جبر تاریخ را ببریم. با خون خود ننگ هزارساله تاریخ را بشوییم. بگذار از پیله تنگ تعصب و کوته بینی خود را آزاد کنیم. بگذار از جاذبه های مادی خود را آزاد کنیم و سبک بر بال های روح بنشینیم و به معراج آسمان ها صعود کنیم.

    خدایا! به ما آن قدر قدرت تحمل ده که اگر از زمین و آسمان رگبار دشمنی و باران تهمت ببارد؛ در ایمان خالصانه ما به تو خللی وارد نشود و در امید بی پایان ما به رحمت تو لکه سیاهی ننشیند. خدایا! ما را سنگ زیرین آسیا کن تا در راه تو همه ناملایمات زندگی را به خوبی تحمل کنیم.




    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  7. #6
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض

    خدایا! به هر که دل بستم، تو دلم را شکستی.
    عشق هر کس را که به دل گرفتم، تو، او را از من گرفتی.

    هرکجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، تو یک باره همه را بر هم زدی و در توفان های وحشت زای حوادث رهایم کردی تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و به هیچ چیزی امید نداشته باشم.

    خدایا! تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی و کسی امید نبندم و جز در سایه توکل به تو آرامش و امنیت احساس نکنم.

    خدایا! برای همه ی این نعمت ها شکر می کنم.


    ...

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه