[size=large]با سلام
لطفا از این پس،تمامی اشعار و متونی را که در رابطه با امام عصر (عج) است را در این تاپیک قرار دهید تا
ان شاالله هم از پراکندگی موضوعات جلوگیری شود و هم مجموعه ی خوبی به دست آید.
در ضمن نام شاعر فراموش نشود!
باتشکر [/size]
[size=large]با سلام
لطفا از این پس،تمامی اشعار و متونی را که در رابطه با امام عصر (عج) است را در این تاپیک قرار دهید تا
ان شاالله هم از پراکندگی موضوعات جلوگیری شود و هم مجموعه ی خوبی به دست آید.
در ضمن نام شاعر فراموش نشود!
باتشکر [/size]
گفتم مي آيي، کوچه ها را آب پاشيدم
گلدان نور آوردم، عطر ناب پاشيدم
شب باسياه خويش درپس کوچه ها گم شد
بر ذهن تار آسمان، مهتاب پاشيدم
هر چند بيتو زندگي، مرداب ماندن بود
من بذر نيلوفر بر اين مرداب پاشيدم
در قاب عمرم انتظاري کهنه مي رقصيد
تصويرهاي تازه بر اين قاب پاشيدم
امشب تمام آنچه مي بايست، من کردم
بايد بيايي! کوچه ها را آب پاشيدم
محمد رضا تقي دخت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
از سفر مىرسى اما ، کوچه کوچه نيست مسافر
هيشکى باورت نداره ، حتى واژههاى شاعر
کسى اينجا منتظر نيست ، رازِ خورشيدُ بفهمه
چرا هيشکى نمىبينه ، نور پيشونيتُ عابر
تُو گوشِ دنيا مىخونن ، فرداى آبى سرابه
حالِ ما بى شما آقا ، اين روزا خيلى خرابه
چقَدَرْ کَمن که با تو ، تا ته دنيا بتازن
که فقط با يه اشاره ، عاشقونه سر مىبازن
چه غريبانه ميايى ، تو که آشناترينى
اونقَدَر ساده که حتى ، قصه رُ قصه مىسازن
تُو گوشِ دنيا مىخونن ، فرداى آبى سرابه
حالِ ما بى شما آقا ، اين روزا خيلى خرابه
تو اميدِ کوچههاىِ ، سردِ آخرالزمونى
آشناترين مسافر ، اما بىنام و نشونى
کليدِ بارونُ دارى ، رمزِ هر چى انتظارى
الهى بتابى خورشيد ، الهى زنده بمونى
با تو مىدونم که دنيا ، روشنه پُر از اميده
فردامون خيلى قشنگه ، فردامون خيلى سپيده
واسه خوندن از حضورت ، مونده اين ترانه قاصر
آخه تنها دردِ من نيست ، دردِ دنياى معاصر
خيلى سخته سرورت رُ ، تو نبينى و بميرى
کاشکى اين بغضُ ببينى ، تو غمِ صداى ناصر
با تو مىدونم که دنيا ، روشنه پُر از اميده
فردامون خيلى قشنگه ، فردامون خيلى سپيده
خواننده : شادروان نا صر عبداللهي
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
تو و حقيقت دُعا
من و غروب جمعهها
اى تو طلوعِ هر نفس
به سمتِ حسرتم بيا
اى عشقِ اولْ آخرم
ببين چى اومد به سرم
حتى همين ترانه هم
هنوز نکرده باورم
کوچه به کوچه غربتم
خونه به خونه، دربدر
هر جايى که مىخواى برى
اين دلُ با خودت ببر
دلِ گرفتهام شکست
از غمِ غربتِ غروب
من زيرِ رگبارِ تگرگ
غم مىزنه بکوب، بکوب
گلايههاى خط خطى
اين روزا مشقِ شبمه
يه مزرعه گريه دارم
تَرک تَرک رو لبمه
کوچه به کوچه، غربتم
خونه به خونه، دربدر
هر جايى که مىخواى برى
اين دلُ با خودت ببر
شباى بى تو بودنُ
به عشق تو سر مىکنم
تو مسجدت مىشينمُ
چشمات باور مىکنم
عشقِ که فرياد مىزنه
ترانههاى رنگى رُ
بيا و از نو رج بزن
ثانيههاى سنگى رُ
کوچه به کوچه، غربتم
خونه به خونه، دربدر
هر جايى که مىخواى برى
اين دلُ با خودت ببر
فکرِ تو رُ که مىکنم
يادِ تو با منه مدام
عطرِ قشنگِ بودنت
بازم مىپيچه تُو هوام
فواره باش به خاطرِ
سنگ فرشِ سردِ خاطره
خاطرهها رُ تازه کن
نذار که از يادم بره
کوچه به کوچه، غربتم
خونه به خونه، دربدر
هر جايى که مىخواى برى
اين دلُ با خودت ببر
(متاسفانه نمی دونم شاعر کیه!)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
باور کنين همين روزا
مسافر از سفر مياد
بعد از يه عمرى انتظار
ساکت و بىخبر مياد
قدِّ يه چشم بِهَم زدن
ستاره از راه مىرسه
دستِ کوچيکِ بچهها
به دامنِ ماه مىرسه
يه روزى از سفر مياد
بعضيا باور ندارن
غريبترين مسافره
اسمشُ هر جا ميارن
آخه چه جور غريبيه
که هستى چشبراهشه
خورشيد داره داد مىزنه
تشنهى يه نگاهشه
منجى داره داد مىزنه
مثه يه بىنام و نشون
ولى چقد سوت و کوره
کوچهى آخرالزمون
تنهاتر از اين نمىشه
غريبتر از اون نمياد
مردمِ آخر الزمون
کى گفته بود منجى مىخواد؟
مىترسم از تو شعرِ من
فريادُ باور نکنى
حتى مىترسم که تو هم
بيادُ باور نکنى
(متاسفانه نمی دونم شاعر کیه!)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
با اشک مي زنم ورق اين فال خسته را
فالي دوا نمي شود اين سرشکسته را
خون از تمام چشم و دلم سيل مي شود
هر وقت که وا مي کنم اين زخم بسته را
اين نذر عاشقي است که ريزم به هر قدم
گلها به پاي آمدنت دسته دسته را
از بس نيامدي غزلم پير شد ببين!
رنگ سپيد روي غزلها نشسته را
بايد شبي نشست غزل عاشقانه چيد
اين واژهاي خالي از هم گسسته را
آقا تو را به جان غزلهاي منتظر
منت گذار جاده ي با اشک شسته را
سيد جعفر حسيني
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
افتاده ام به شوق شرربار انتظار
شايد به چنگ آورم، اسرار انتظار
از فرط شرم، كرده عرق، فقر باورم
بهبودي است مژده بيمار انتظار
باغ غزل به هرزه نگه ره نمي دهد
نجم صفاست مطلع ديدار انتظار
مشاطه پيش روي تو خجلت نصيب شد
زيور عزيز گشته ز رخسار انتظار
شستِ بريده آيت بُهت نگاه بود
ناديده گشته ايم، خريدار انتظار
با صد چراغ خفته نبيند جمال يار
شب گشته، نور ديده بيدار انتظار
با درهم نياز خريدار ناز شو
راهت مباد ورنه به بازار انتظار
خورشيد را ز جهل مشو طالب ثبوت
اي خوش نشين سايه ديوار انتظار!
بر جوهر اصالت او شك كنم كه زد
نقش حرامخانه انكار انتظار
دارد نماز عشق وضويي زجنس دل
رعد ولايت است و بارش رگبار انتظار
علي امير احمدي
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
حضورت را شنيدم عنقريب است
ولي قدري براي من عجيب است
زبس كه ديركردي در ظهورت
مرا قدري بعيد از اين قريب است
نمي گويم بيا! اما بدان كه
دل ايلي برايت بي شكيب است
تمام لحظه هايم بي حضورت
پر از" عَجّلِ" پر از "اَمَّن يجيب" است
بيا اي ناخداي باخدايان
بيا ديگر زمانه نانجيب است
نه اين تعيين تكليف است، اما
بيا دلهاي ما حسرت نصيب است
به هر حال اي تو غايب، اي تو حاضر
كه ياد تو شفا، نامت طبيب است
گمان دارم تو روزي خواهي آمد
كه كوچه، خانه، پر از بوي سيب است
اميرعلي مصدق
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
بگشاي در نشسته به راهيم ما همه
در انتظار موكب ماهيم ما همه
پشت صداي ما همه از غم خميده است
مستوجب كدام گناهيم ما همه
تو آفتاب و آبي و سرمايه حيات
بي تو بدون پشت و پناهيم ما همه
رفتي و سرنوشت زمين را گره زدي
با اين شبي كه هيچ نخواهيم ما همه
بعد از تو، يخ تمام جهان را فرا گرفت
اينگونه گر دهانه آهيم ما همه
روز و شب است و شوق تماشاي روي تو
پا تا به سر تمام نگاهيم ما همه
مثل ستاره ها و نگاه درخت ها
بازآ ببين كه چشم به راهيم ما همه
عزيزالله زيادي
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
چشم ها ، پرسش بی پاسخ حیرانی ها
دست ها، تشنه تقسیم فراوانی ها
با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغ های دل ما جای چراغانی ها
حالیا، دست کریم تو برای دل ما
سر پناهی است در این بی سر و سامانی ها
وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی
ای سر انگشت تو آغاز گل افشانی ها
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها
سایه امن کسای تو مرا بر سر بس
تا پناهم دهد از وحشت عریانی ها
چشم تو لایحه روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانی ها
قیصر امین پور
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):ای فاطمه همانا خداوند به سبب خشم تو خشمگین ،وبه خشنودی ات خشنود می شود.
امالی شیخ طوسی(ره)،ص427
ما بی خیال سیلی مادر نمی شیم...
===================من رهرو ام و اشک مرا توشه بود
از خرمن تو همین مرا خوشه بود
چون قبله نما گشت دل من دیدم
شش سمت دلم به سمت شش گوشه بود
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)