نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: اقسام عبادت

  1. #1
    حرفه ای SuNny آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    Isfahan
    نوشته ها
    848
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض اقسام عبادت

    [align=center]
    [size=medium]
    ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 60
    [/size]

    [size=large]بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته)
    اقسام عبادت
    [/size]

    در كتاب كافی ازامام صادق ع روايت آمده، كه در معناى عبادت فرموده‏اند:

    عبادت سه جور است، مردمى هستند كه خدا را از ترس عبادت مى‏كنند، عبادت آنان عبادت بردگان ناتوان است، و منشاش زبونى بردگى است،

    مردمى ديگر خداى تبارك و تعالى را بطلب ثوابش عبادت مى‏كنند، عبادت آنان عبادت اجيران است و منشا آن علاقه باجرت است،

    مردمى ديگر خداى عز و جل را بخاطر محبتى كه باو دارند عبادت مى‏كنند، عبادت آنان عبادت آزادگان، و بهترين عبادت است. «1»

    و در نهج البلاغه آمده كه:

    مردمى خدا را بدان جهت عبادت مى‏كنند كه بثوابش رغبت دارند، عبادت آنان عبادت تجارت‏پيشگان است، و خود نوعى تجارت است،

    قومى ديگر خدا را از ترس، بندگى مى‏كنند، كه عبادتشان عبادت بردگان است،

    قومى سوم هستند كه خدا را از در شكر عبادت مى‏كنند، كه عبادت آنان عبادت آزادگان است. «2»

    و در كتاب علل، و نيز كتاب مجالس، و كتاب خصال، از امام صادق ع آمده كه فرمودند :

    مردم، خدا را سه جور عبادت مى‏كنند،

    طبقه‏اى او را بخاطر رغبتى كه بثوابش دارند عبادت مى‏كنند، كه عبادت آنان عبادت حريصان است، و منشا آن طمع است،

    و جمعى ديگر او را از ترس آتش عبادت مى‏كنند، كه عبادت آنان عبادت بردگان، و منشاش زبونى و ترس است،

    و لكن من خداى عز و جل را از اين جهت عبادت مى‏كنم، كه دوستش دارم، و اين عبادت بزرگواران است، كه خدا در باره‏شان فرموده:

    (وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ «3» و ايشان در امروز از فزع ايمنند)،

    و نيز فرموده:

    (قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي، يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ «4»، بگو: اگر خدا را دوست ميداريد پس پيروى من كنيد تا خدا هم دوستتان بدارد)،

    پس هر كس خداى عز و جل را دوست بدارد، خدا هم او را دوست ميدارد، و هر كس خدا دوستش بدارد، از ايمنان خواهد بود، و اين مقامى است مكنون، و پوشيده، كه جز پاكان با آن تماس پيدا نمى‏كنند. «5»
    [/align]

    __________________________________________________
    1- اصول كافى ج 2 ص 84 ح 5 باب العبادة
    2- نهج البلاغه فيض الاسلام ص 1192 ح 229
    3- نمل آيه 89
    4- آل عمران آيه 31
    5- علل الشرائع ج 1 ص 12 ح 8 باب 8 و خصال ص 188 ح 259 و امالى صدوق ص 41 ح 4 طبع
    بيروت‏

    [align=center]
    [size=medium] ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 61[/size]

    مؤلف: از بيانى كه در گذشته گذشت، معناى اين سه روايت روشن ميشود، و اگر عبادت احرار و آزاد مردان را گاهى به شكر، و گاهى ديگر به حب، توصيف كردند، از اين جهت است كه برگشت هر دو بيكى است،

    چون شكر عبارت است از اينكه نعمت ولى نعمت را در جايش مصرف كنى، و شكر عبادت باين است كه از روى محبت انجام شود، و تنها براى خود خدا صورت بگيرد، نه منافع شخصى، و يا دفع ضرر شخصى، بلكه خدا را عبادت كنى، بدان جهت كه خدا است،

    يعنى بذات خود جامع تمامى صفات جمال و جلال است، و او چون جميل بالذات است، ذاتا محبوب است، يعنى خودش دوست داشتنى است، نه اينكه چون ثواب ميدهد، و يا عقاب را بر ميدارد؟ مگر محبت جز ميل بجمال و مجذوب شدن در برابر آن چيز ديگرى است؟.

    پس برگشت اينكه بگوئيم: خدا معبود است، چون خدا است، و يا چون جميل و محبوب است، و يا چون ولى نعمت است، و شكرش واجب است، همه بيك معنا است.

    و از طرق عامه از امام صادق ع روايت شده كه در تفسير آيه (إِيَّاكَ نَعْبُدُ) الخ، فرموده:

    يعنى، ما از تو غير تو را نميخواهيم، و عبادتت در عوض چيزى نمى‏كنيم، آن طور كه جاهلان به خيال خود تو را عبادت مى‏كنند، در حالى كه در دل بياد همه چيز هستند جز تو. «1»

    مؤلف: اين روايت به نكته‏اى اشاره مى‏كند، كه قبلا از آيات مورد بحث استفاده كرديم، كه معناى عبادت، حضور و اخلاص است، چون عبادت بمنظور ثواب، و يا دفع عذاب، با خلوص و حضور منافات دارد.

    و در كتاب تحف العقول، از امام صادق ع روايتى آمده، كه در ضمن آن فرمود:

    هر كس معتقد باشد كه خدا بصفت عبادت ميشود، نه به ادراك، اعتقاد خود را بخدايى حوالت داده كه غايب است، و كسى كه معتقد باشد كه پروردگار متعال به صفت موصوفش عبادت ميشود، توحيد را باطل كرده، چون صفت، غير موصوف است، و كسى كه معتقد باشد كه موصوف، منسوب به صفت عبادت ميشود، خداى كبير را كوچك و صغير شمرده است، پس مردم، خدا را آن طور كه هست نميتوانند اندازه‏گيرى كنند. «2»


    [size=large]معنى" اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ" و پاسخ ضمنى به شبهه تحصيل حاصل
    [/size]


    و در كتاب معانى، از امام صادق ع روايت آورده، كه در معناى جمله: (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ (
    فرموده:
    خدايا ما را بلزوم طريقى ارشاد فرما، كه به محبت تو، و به بهشتت منتهى ميشود، و از اينكه پيروى هواهاى خود كنيم، و در نتيجه هلاك گرديم، جلو مى‏گيرد، و نيز'
    [/align]

    __________________________________________________
    1- نقل از تفسير صافى ج 1 ص 53 ط اسلاميه.
    2- تحف العقول ص 242 طبع نجف.
    [align=center]

    [size=medium] ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 62[/size]

    نمى‏گذارد آراء خود را اخذ كنيم، و در نتيجه نابود شويم. «1»

    و نيز در معانى از على ع روايت آورده، كه در باره آيه نامبرده فرمود:

    يعنى خدايا! توفيق خودت را كه ما تا كنون بوسيله آن تو را اطاعت كرديم، در باره ما ادامه بده، تا در روزگار آينده‏مان نيز هم چنان تو را اطاعت كنيم. «2»

    مؤلف: اين دو روايت دو وجه مختلف در پاسخ از شبهه تحصيل حاصل را بيان مى‏كند، شبهه اين بود كه شخص نمازگزار، راه مستقيم را يافته، كه نماز مى‏گزارد، ديگر معنا ندارد در نماز خود از خدا هدايت بسوى راه مستقيم را درخواست كند.

    [size=medium]روايت اولى پاسخ ميدهد به اينكه:[/size] مراتب هدايت در مصداقهاى آن مختلف است، و نمازگزار همه روزه از خدا ميخواهد از هر مرتبه‏اى كه هست بمرتبه بالاتر هدايت شود،

    [size=medium]و روايت دومى پاسخ ميدهد:[/size] كه هر چند مراتب آن در مصاديق مختلف است، و لكن از نظر مفهوم يك حقيقت است، و نمازگزار نظرى باختلاف مراتب آن ندارد، بلكه تنها نظرش اين است كه اين موهبت را از من سلب مكن، و هم چنان آن را ادامه بده.

    و نيز در معانى از على ع روايت آورده كه فرمود:
    صراط مستقيم در دنيا آن راهى است كه كوتاه‏تر از غلو، و بلندتر از تقصير، و در مثل فارسى نه شور شود، و نه بى نمك باشد، بلكه راه ميانه باشد، و در آخرت عبارتست از طريق مؤمنين بسوى بهشت. «3»

    [size=large]مراد از" الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ"
    [/size]

    باز در معانى از على ع روايت آورده، كه در معناى جمله (صراط الذين) الخ، فرمود:

    يعنى بگوئيد: خدايا ما را به صراط كسانى هدايت فرما، كه بر آنان اين انعام فرمودى كه موفق بدينت و اطاعتت نمودى، نه اين انعام كه مال و سلامتى‏شان دادى، چون بسا ميشود كسانى به نعمت مال و سلامتى متنعم هستند، ولى كافر و يا فاسقند.

    آن گاه اضافه فرمود: كه ايشان آن كسانيند كه خدا در باره آنها فرموده:

    (وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ، فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ، مِنَ النَّبِيِّينَ، وَ الصِّدِّيقِينَ، وَ الشُّهَداءِ، وَ الصَّالِحِينَ، وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً) «4» «5»

    [/align]

    __________________________________________________
    1- معانى الاخبار ص 33 ذ ح 4
    2- معانى الاخبار ص 33 ذ ح 4
    3- معانى الاخبار ص 33 ذ ح 4
    4- سوره نساء آيه 69 [.....]
    5- معانى الاخبار ص 36 ذ ح 9

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه