«جریانی در کشور به راه افتاده که هر روز با تهمت و افترا به دنبال تخریب یاران نزدیک ما هستند، این در حالی است که برای من روشن است که هدف آنها زدن احمدی نژاد است، اما از آنجا که این جریان و گروه ها آنقدر ضعیف هستند که نمی توانند هزینه تخریب احمدی نژاد را بپردازند، از این رو تلاش می کنند اطرافیان احمدی نژاد را مورد هجمه قرار بدهند.
بخش اصلی این هجمه ها ناشی از آن است که آنها می دانند، احمدی نژاد تمام توان خود را برای خدمت رسانی به مردم و اعتلای ایران بکار بسته و برای ادامه این مسیر، در زمان مقرر از یاران نزدیکش که بتوانند در این مسیر حرکت کنند(با اشاره به یکی از حاضران ) و این بار را به دوش بکشند حمایت لازم را بعمل خواهد آورد.»
مطالبی که در بالا آمد بخشی از سخنان دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور مکتبی و ولایی در بهمن ماه 88 در جمع برخی جوانان بود که جناب آقای مهندس مشایی هم در آن جمع حضور داشتند.
به راستی چه جریان، گروه و افرادی به دنبال تخریب یاران رئیس جمهور و در حقیقت خود رئیس جمهور هستند!؟ چه کسانی از ادامه این راه که به اعتلای ایران و اسلام خواهد انجامید، واهمه دارند که این بازی شوم را طراحی کرده اند تا هر روز به نحوی دولت مردمی را از خدمت باز بدارند!؟ اینها چه کسانی هستند که این روزها شاهد آن هستیم که آرزوی آمریکا و اسرائیل طی چند سال گذشته را چگونه به انجام رسانیدند!!
بجز دشمنان خارجی و اصلاح طلبان، گروه دیگری نیز هستند که از سال 84 در نهان و عیان به مخالفت با دکتر احمدی نژاد پرداخته و تا آنجا که تیغ شان بریده است در مسیر خدمتگذاری دولت سنگ اندازی کرده اند. افراد تشکیل دهنده این جریان، کسانی نیستند جز اصولگرایانی که قبل از انتخابات 84 رقیب احمدی نژاد بودند و البته به زعم باطل خود وی را عددی به حساب نمی آوردند که بتواند رئیس جمهور شود و صد البته دکتر احمدی نژاد نیز برای مدعیان اصولگرایی وزن قابل توجهی در میان مردم قائل نبود، لذا از جلسه 27 آذر 1383 خط خود را از آنها جدا کرده و در جلسه آنها شرکت نکرد. به هر حال دکتر احمدی نژاد با اتکا به خداوند؛حمایت قاطع تمام پابرهنه ها و نیت پاک و توانمندی های خودش توانست به مرحله دوم راه پیدا کند که در مرحله دوم مدعیان اصولگرایی که بوی کباب به مشام آنها خورده بود و می دانستند که از تنور دیگری چیزی برای آنها گرم نمی شود، بر اساس یک توفیق اجباری پشت سر احمدی نژاد قرار گرفتند و در ادامه با انتخاب احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور اینگونه وانمود کردند که وی مدیون آنهاست.
البته دکتر احمدی نژاد از همان ابتدا با ذکاوت تمام، چندین بار به صراحت در سخنرانی های خود اعلام کرد که وابستگی به هیچ جریان و گروهی ندارد و برآمده از دل مردم می باشد.
اما درعوض مدعیان اصولگرایی که قبای دین و ولایتمداری را نیز بر تن داشته و دارند، هر جا که منافعشان به خطر افتاده، در مسیر خدمتگذاری دولت سنگ اندازی کرده و سعی برآن داشته اند که با تاثیر گذاری بر نهاد قانونگذاری وجهت دهی تصمیمات آن دولت را متوقف کرده و یا از اساس ساقط کنند! طرح سوال از رئیس جمهور و یا عدم کفایت رئیس جمهوری که خود را وقف اعتلای ایران اسلامی کرده در همین راستا مطرح می شود.
سوال اصلی اینجاست که مدعیان اصولگرایی و در حقیقت قدرت طلبان چگونه باید دولت مکتب و مردمی احمدی نژاد را زمین گیر کنند، احمدی نژادی که با اجرای طرح عظیم هدفمند کردن یارانه ها و صدها طرح بنیادین دیگر در قلب تک تک ایرانیان جای گرفته است و این موضوعی است قدرت طلبان بشدت از آن عصبانی بوده زیرا که آینده خود را در خطر میبینند!!
قدرت طلبان اینگونه سیاستگذاری کردند که؛
1-برای تخریب احمدی نژاد، ابتدا باید از تخریب یاران و نزدیکان احمدی نژاد شروع کنیم.
2-برای تخریب اطرافیان احمدی نژاد باید به افکار عمومی القا کنیم که یاران واقعی احمدی نژاد«ما هستیم»، نه کسانی که اکنون در کنار احمدی نژاد قرار گرفته اند
3-اطرافیان احمدی نژاد نسبت به «ما» افراد ناشناخته ای هستند لذا توان مقاومت پایینی دارند که به راحتی میتوان با بر چسب هایی چون ضدیت با ولایت فقیه، روحانیت و اسلام پروژه تخریب آنها را کامل کرد و در صورت موفقیت این پروژه، اصل هدف که همان احمدی نژاد است را زده ایم و خاستگاه رای احمدی نژاد نیز فرو خواهد پاشید و آنوقت میتوانیم خواسته هایمان را به وی تحمیل کنیم.
4-باید از طریق رسانه هایی که در اختیار داریم افکار عمومی را مهندسی کنیم.
علی مرتضوی شریف
sugeh.blogfa.com