نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: همه‌ خواسته‌‌ مادر 3 شهيد از رهبري

  1. #1
    یه دنگ سایت به نامشه soreh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    God Knows
    نوشته ها
    2,333
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Red face همه‌ خواسته‌‌ مادر 3 شهيد از رهبري

    چند سال پيش، تعدادي از پدر و مادرهايي كه سن و سالي ازشان گذشته بود و افتخار باغباني لاله‌هايي سرخ را داشتند، افطار ميهمان مقام معظم رهبري در حسينيه‌ي امام خميني (ره) بودند. در آن ميان، مادر 3 شهيد دستواره نيز حضور داشت.

    حميد داود آبادي يكي از نويسندگان دفاع مقدس در جديدترين مطلب خود در وبلاگش«خاطرات جبهه»، خاطره هاي از درخواست مادر سه شهيد (مادر برادارن دستواره) از مقام معظم رهبري مطرح كرده كه نظر شما را به آن جلب مي كنيم:


    همه‌ي خواسته‌ي مادر 3 شهيد از آقا!

    چند سال پيش، تعدادي از پدر و مادرهايي كه سن و سالي ازشان گذشته بود و افتخار باغباني لاله‌هايي سرخ را داشتند، افطار ميهمان مقام معظم رهبري در حسينيه‌ي امام خميني (ره) بودند.
    در آن ميان، مادر 3 شهيد دستواره (سيدمحمدرضا – سيدمحمد – سيدحسين) نيز حضور داشت.
    مادر، با قامتي شكسته ولي سربلند، خدمت آقا رسيد. آقا سراغ پدر شهيدان را گرفت كه ايشان گفت:

    - بيماري قلبي داشته كه در بيمارستان بستري است وگرنه آرزويش بود تا به زيارت تان بيايد.

    مادر، كمي جلوتر رفت و مثلا طوري كه ديگران نشنوند، با حجب و حياء، آرام چيزي به آقا گفت!

    فرداي آن روز، "مجيد جعفرآبادي " - از بچه‌هاي واحد تخريب و نيروي سردار شهيد "علي عاصمي " - تلفن زد و گفت:

    - با خونواده‌ي شهيدان دستواره آشنايي؟

    كه جوابم مثبت بود. با خانه‌شان كه تماس گرفتم، متوجه شدم حاج آقا را تازه از بيمارستان آورده‌اند. به جعفرآبادي گفتم كه آمد و ساعتي بعد با هم در كوچه‌هاي تنگ و شلوغ محله‌ي "علي آباد " در جنوبى‏ترين نقطه‌ي تهران، مقابل در خانه‌اي كوچك زنگ را به صدا درآورديم.
    باورم نمى‏شد اين‏جا خانه‌اي باشد كه بي هيچ چشم داشتي 4 شهيد سرافراز تقديم اسلام كرده باشد!

    مادر كه در را گشود، خوش آمد گفت و وارد اتاقي شديم كه پدر پير، بر تختي دراز كشيده بود. خانمي ديگر هم در خانه بود كه متوجه شديم خواهر شهيدان دستواره است.
    پس از حال و احوال، وقتي گفتيم براي پى‏گيري خواسته‌تان از آقا آمده‌ايم، مادر دختري جوان را كه در اتاق ديگر بود صدا كرد. دختر كنار مادر نشست.

    مادر كه خواست او را معرفي كند، گفت:

    - اين دختر دامادمونه. خدابيامرز "على‏اصغر الله قلى‏زاده ".

    جا خوردم. دامادشان خدابيامرز؟ وقتي خواستم سوال كنم، خودش گفت:

    - بله دامادمون اصغر آقا. شوهر همين دخترم.

    و به زني كه كنارش نشسته بود اشاره كرد.
    گيج شدم. تازه فهميدم خانواده‌ي دستواره، جداي از سه مرد غيرتمند خانه‌شان رضا، محمد و حسين، دامادشان را هم براي اسلام به قربانگاه فرستاده‌اند.

    جعفرآبادي كه متوجه‌ي حال من شده بود، براي اين‏كه فضا را عوض كند، از مادر پرسيد كه خواسته‌اش از آقا چه بوده، كه ايشان گفت:

    - اين دختر گل، نوه‌ي منه. هم باباش شهيد شده هم سه تا دايى‏هاش. يه سالي مى‏شه كه ليسانس گرفته. حدود شيش ماهه كه رفته توي گزينش بانك شركت كرده كه استخدام بشه. من هيچي نمى‏خوام. فقط مى‏خواستم بگم يه كاري بكنيد كه تكليف اين معلوم بشه. شيش ماهه كه منتظر جوابه. هم خودش اذيت مي‌شه هم ما. مى‏خوام زودتر جوابش رو بدن.

    همين؟

    - بله همين. ديگه التماس دعا.

    همين!

    واي!

    همه‌ي خواسته‌ي مادر شهيدان از آقا همين؟!

    يعني حتي نخواست تا دختر را بدون نوبت استخدام كنند. فقط گفت بعد شش ماه علافي، تكليف او را معلوم كنند!

    بعدا وقتي از دوستان درباره‌ي باباي دختر سوال كردم، فهميدم:

    همان سال هاي جنگ، چند ماهي از حاج رضا خبري نمى‏شود. اصغر آقا مى‏رود دنبالش كه از او خبري براي خانواده بياورد. نگو حاج رضا را پيدا مى‏كند ولي ديگر دلش نمى‏آيد به خانه برگردد. همان‏جا مى‏ماند و با ماشين، آب و مهمات بين بچه‌ها پخش مى‏كند كه يك گلوله‌ي توپ مى‏خورد بغلش و چند وقت بعد پيكرش را براي همسر و دختر كوچك يتيمش مى‏آورند!

    امروز از آن پدر و مادر پير ديگر خبري نيست.
    هر دو بر سر سفره‌ي اباعبدالله الحسين (ع) در كنار فرزندان‏شان ميهمانند.
    من هم ديگر رويم نمى‏شود بروم و پى‏گير شوم كه سرانجام آن دختر توانست استخدام شود يا نه!
    مگر مهدی (عج) بیاید ...
    =====
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    :(

    =====

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    ====

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    ====


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کشف پیکر شهید برونسی بعد از ۲۷ سال
    توسط محبّ الزهراء در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 11-05-2011, 10:33
  2. اهمیت دلبستگی میان مادر وکودک
    توسط vorojax در انجمن کودک ، نوجوان و جوانان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 23-04-2011, 16:39
  3. روايتي از هديه امام خميني(ره) به همسر شهيد كاظمي
    توسط محبّ الزهراء در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-03-2011, 11:07
  4. ماجراي شهيد مفقودي كه پس از 27 سال شناسايي شد
    توسط Redemption در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 20-02-2011, 13:43
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-02-2011, 13:29

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه