صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 18

موضوع: کیست ، چیست این مشایـــــــی!

  1. #1
    حرفه ای پولدار آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    هرجا که شد
    نوشته ها
    509
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض کیست ، چیست این مشایـــــــی!

    سلام
    چندتا سوال داشتم درباره جناب مشایی لطفا دوستان آگاه نظرشان رو بنویسند.

    چرا بیش از هر مطلبی این روزها خبر و مطلب درباره مشایی میاد بیرون؟
    چرا اینطوری سوژه شده؟

    آیا خواست رهبر از دکتر محمود احمدی نژاد درباره معاون اول نبودن مشایی فقط و فقط این بود که معاون اول نباشه؟ولی اگر هزارتا پست دیگه داشته باشه هنوز تو دولت تاثیر گذار باشه و هنوز کم از معاون اولی نداشته باشه هیچ مسئله ای نیست؟
    واقعا خواست رهبری از رئیس جمهور محترم درباره مشایی چی بود؟ آیا عملی شد؟

    اکثر مخالفان مشایی کسانی هستند که بسیار دکتر احمدی نژاد را قبول داشتند حالا چی شده که شدن دشمن درجه یک شخصی که احمدی نژاد به اون اعتماد کامل داره و همیشه هم ازش تعریف می کنه؟ این اشخاص که این همه از دلاوری و درایت و کارایی احمدی نژاد می گفتند حالا به نظرش درباره مشایی اعتماد ندارند؟ آیا این چیزی که اونا می بینند احمدی نژاد نمی بینه؟یا اون چیزی که احمدی نژاد می دونه اینا نمی دانند؟

    مشایی خودش نمی فهمه این همه سوژه شده؟

    همه چیز از اون نظرش درباره اسرائیل شروع شد.
    یادتون هست که.
    بعدا عذر خواهی کرد اما آیا واقعا پشیمون شده یا زیر فشار بوده؟
    اصلا چرا چنین نظری درباره اسرائیل ارائه داد؟

    ای منتقدان مشایی تا حالا صحبت های مشایی رو گوش داید؟ که اینطوری با مشایی برخورد می کنید؟
    چرا هیچ کس هیچ جا از کارای خوب مشایی چیزی نمی گه؟:khab:

    واقعا مشکل مملکت ما مشایی هست؟
    ویرایش توسط پولدار : 17-05-2011 در ساعت 22:02

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر بازنشسته mahdy2021 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    1,418
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    چرا بیش از هر مطلبی این روزها خبر و مطلب درباره مشایی میاد بیرون؟
    چرا اینطوری سوژه شده؟
    جواب سادس.نزدیک انتخابات مجلس شدیم.اصلاح طلبان که تقریبا حذف شدن.مونده یکسری طرفداران دولت که با جو حاکم مخالفن.دنبال حذف اینا هم هستن البته با دروغ و تخریب
    میخوان کاری کنن که بدون رقیب وارد مجلس بشن

    آیا خواست رهبر از دکتر محمود احمدی نژاد درباره معاون اول نبودن مشایی فقط و فقط این بود که معاون اول نباشه؟ولی اگر هزارتا پست دیگه داشته باشه هنوز تو دولت تاثیر گذار باشه و هنوز کم از معاون اولی نداشته باشه هیچ مسئله ای نیست؟
    واقعا خواست رهبری از رئیس جمهور محترم درباره مشایی چی بود؟ آیا عملی شد؟
    رهبری نه وکیل داره نه وصی.ایشون یک حکم دادن و محتواش مشخصه.اون حکم از آن زمان تا امروز نقض نشده

    اکثر مخالفان مشایی کسانی هستند که بسیار دکتر احمدی نژاد را قبول داشتند حالا چی شده که شدن دشمن درجه یک شخصی که احمدی نژاد به اون اعتماد کامل داره و همیشه هم ازش تعریف می کنه؟ این اشخاص که این همه از دلاوری و درایت و کارایی احمدی نژاد می گفتند حالا به نظرش درباره مشایی اعتماد ندارند؟ آیا این چیزی که اونا می بینند احمدی نژاد نمی بینه؟یا اون چیزی که احمدی نژاد می دونه اینا نمی دانند؟
    زیاد موافق نیستم.خیلی ها وقتی دیدن حریف خدمت رسانی احمدی نژاد نمیشن و دور دوم نمی تونن پیروز بشن ، گفتن بزار 2-3 سال بگیم ما هم طرفدار احمدی نژادیم
    اما الان کم کم داریم اوج اختلاف نظرها رو می بینیم.
    کسانی مثل احمد توکلی ، زاکانی ، علم الهدی ، خاتمی ، باهنر و ... در سالهای قبل به نسبت خودشون رو حامی احمدی نژاد جا میزدن
    ولی واقعیت چیز دیگری بوده و هست


    واقعا مشکل مملکت ما مشایی هست؟
    از جهاتی خوبه که به مشایی گیر میدن و از جهاتی خوب نیست
    من عقیده دارم اگر واقعا مشایی خلاف و جرم واضح و مشخصی انجام داده باید هر چه سریعتر به اون رسیدگی بشه.وگرنه باید جلوی این تخریبها رو بگیرن
    متاسفانه قوه قضاییه ایران هم یکی از ضعیفترین دستگاههای کشورمونه که نه میتونی دوست رو زمین گیر کنه نه دشمن

    فقط زورش به ضعفا و پایین دستا میرسه

    أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟
    أَيْنَ هادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَالنِّفاقِ؟
    أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ؟
    أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدينَ؟
    اَيْنَ بَقِيَّةُ اللهِ؟

    ================
    "اگر با آمدن خورشــید بیدار شویم ؛ ‌نمازمــان قضاســت"


  4. #3
    مدیربازنشسته paradise آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    3,041
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    کیست ، چیست این مشایـــــــی!
    سلام
    جناب پولدار خیلی ممنون.
    می خوام حرفایی که این چند وقت تو دلم مونده رو بزنم.:khab:

    واقعا چرا فردی به نام مشایی به این راحتی تونست اوضاع داخلی رو به هم بریزه؟؟؟
    آقای احمدی نژاد،برفرض که آقای مشایی یه فرشته ی مظلومی که همه دارن بر علیه ش رفتار می کنن.
    یعنی اکثریت دارن اشتباه فکر می کنن و شما درست؟؟؟

    یه عده می گن آقای مشایی زیادم آدم بدی نیست فقط چون در برابر تهمت هایی که بهش می زنن چیزی نمی گه و فقط می خنده فک می کنن که یه کاسه ای زی نیم کاسشه.
    خوب حالا که می دونه چرا بازم ساکته؟؟؟؟؟؟

    جناب احمدی نژاد؛چرا یه آدم مورد دارو حاشیه دارو اینقد به خودتون می چسبونین؟؟؟؟؟؟؟؟
    چرا بهانه دست دشمن می دین؟؟؟
    این همه آدم ،چرا لجبازی می کنین؟؟؟
    چرا حرص مردمو در می یارین؟؟؟؟؟؟:khab:

    آقای احمدی نژاد ناگهان خیلی زود دیر می شود،تا دیر نشده یه کار جدی و اساسی انجام بدین.
    نذارین این همه زحمات صادقانه و شبانه روزی که در این سالها کشیدین تو ذهن مردم خدشه دار بشه.

    مطمئن باشین مردم اگر ذره ای حس کنن که صداقت قبلو ندارین خیلی زود از دورتون پراکنده می شن.
    حالا باز شما لجبازی کن،باز این مشایی رو هر جا می ری دنبال خودت ببر
    خود دانی
    "همه آنچه شرط بلاغ بود با شما گفتند ،شما خواه پند گیر،خواه ملال"
    مادرم حضرت زهرا،پدرم شاهِ نجف/ خوش به حالم که چه مادر پدری دارم من


    اعلم یا یهود؛نحن الغالبون

    آتش فتنۀ اموی را حسین با خونش خاموش کرد!

    ما را از فتنه هراسی نیست![برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] در رگهایمان بی قراری می کند.

    لااله الا انت،سبحانک،انی کنت من الظالمین

  5. #4
    مدیر بازنشسته mahdy2021 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    1,418
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان در جای دیگر گفتم این حرف و حدیثها همیشه در مورد اطرافیان رئیس جمهور بوده و هست و خواهد بود.احمدی نژاد که مشایی رو کنار نخواهد گذاشت
    اما فرض کنید مشایی مریض شد و فوت کرد.شرط روی هر چی بخواید می بندم که یک شمر دیگر از این دولت تا آخرین روزش بیرون خواهند کشید.این / اینم *


    کردان رو یادتون رفته؟ کل مجلس رو بسیج کردن که چی؟ که طرف میگفت دکترای من افتخاریه.مجلس فهمیده بود که دکترای افتخاری طرف جعلیه
    در حالیکه اصلا دکترای افتخاری اصلی هم باشه ارزشی نداره


    حرف منو قبول ندارید حداقل اصل ماجرا رو از زبون خود دکتر بخونید: http://www.noas.ir/f/forum321/thread18238.html

    أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟
    أَيْنَ هادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَالنِّفاقِ؟
    أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ؟
    أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدينَ؟
    اَيْنَ بَقِيَّةُ اللهِ؟

    ================
    "اگر با آمدن خورشــید بیدار شویم ؛ ‌نمازمــان قضاســت"


  6. #5
    حرفه ای خادم الخدیجه (س) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    رویاها
    نوشته ها
    990
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    میخوام فقط اون بخش صحبتتون رو که میگه باید بر اساس قضاوت دیگران مسیر رو عوض کرد ، نقد کنم.

    زمان رحلت پیامبر اکرم هم عده ی زیادی از افراد برجسته ی زمان با حضرت علی (ع) مخالفت میکردند و مردم هم گولشون رو خوردند حتما یه چیزی بود که اینهمه از مثلا نخبگان زمانه و صحابه مخالف بودند.

    من میگم اگه میبینن رئیس جمهور که اختیاراتی داره ، دوست داره با آقای مشایی کار کنه و از حرفش کوتاه نمیاد چرا اینقدر گیر میدن. جز اینه که میخوان اونو لجباز و یدنده معرفی کنند؟
    ولله به نظرم همینه حتی اگه حواسشون هم نباشه الکی دارن حاشیه درست میکنن.

    شما ببین تو زمان خاتمی اینهمه آدم مورد دار بود همه ی این آدما که الآن دارن دلسوزی میکنن اون زمان بدلیل مصلحت بازی و .. دهانشون بسته بود فوقش اون اواخر توی روزنامه های خاصی میشد یه چیزی بگن. کی میتونست به سخنگوی دولت ، وزیر ارشاد و .. گیر بده.
    ولی الآن نمیتونن مورد به این سادگی رو تحمل کنن.

    واقعا عجیب نیست هر کسی دور احمدی نژاد هست رو مورد دار جلوه دادن.


    الله اعلم.

  7. #6
    مدیر بازنشسته mahdy2021 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    1,418
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مشکل اینجاست که جو رسانه ای خیلی ضد دولت سنگینه.توی یکی از تاپیکها یکی از دوستان نوشته بود: مشایی داره دانشگاه هم تاسیس میکنه

    ببین چیکار کردن که طرف فکر کرده دانشگاه تاسیس کردن هم جرمه.این سایتها یه طوری دارن مشایی رو معرفی میکنن انگار یک مجرم خطرناک فراری رفته در دفتر رئیس جمهور مخفی شده

    بابا مشایی 10 سال در وزارت اطلاعات همین مملکت بوده.بعد هم رفته رادیو تهران و شهرداری و بعد هم با احمدی نژاد اومده ریاست جمهوری.سابقش از خیلی های دیگه که ادعاشون گوش فلک رو کر کرده پاک تره
    طرف که عضو منافقین و کومله و جند الشیطان و ... نبوده

    از بس خبرهای دروغی در مورد گذشته و حالش داده شده ، بعضی واقعا نمی تونن حقیقت رو درک کنن

    أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟
    أَيْنَ هادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَالنِّفاقِ؟
    أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ؟
    أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدينَ؟
    اَيْنَ بَقِيَّةُ اللهِ؟

    ================
    "اگر با آمدن خورشــید بیدار شویم ؛ ‌نمازمــان قضاســت"


  8. #7
    حرفه ای عباس محمدی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    953
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    [QUOTE=paradise;46418]سلام


    یعنی اکثریت دارن اشتباه فکر می کنن و شما درست؟؟؟

    خوب حالا که می دونه چرا بازم ساکته؟؟؟؟؟؟

    چرا بهانه دست دشمن می دین؟؟؟
    این همه آدم ،چرا لجبازی می کنین؟؟؟
    چرا حرص مردمو در می یارین؟؟؟؟؟؟:khab:

    آقای احمدی نژاد ناگهان خیلی زود دیر می شود،


    دشمنان انقلاب دقیقا طراحی کردن تا با اتهام زنی به اطرافیان رییس جمهور دولت اسلامی را ساقط کرده و از این طریق در گام بعدی به دنبال خذف رهبری و نظام اسلامی باشند .
    اصلا موضوع شخص مطرح نیست . رییس جمهور هر کدام از همکارانش را برکنار کنه دشمنان خواستار برکناری فرد دیگری خواهند بود و این موضوع حد یقفی نخواهد داشت .
    حالا ببینید احمدی نژاد با آگاهی از نقشه دشمنان چطور با طرح انان برخورد می کند
    ( مقاومت و اصرار بر حفظ کسانی که دشمنان خواستار حذف انها هستند )
    حالاببینید اگر تسلیم درخواست انهامی شد چه اتفاقی می افتاد :
    1 - هرکسی را انتخاب میکرد یک ایرادی می گرفتن و او باید عوضش می کرد .
    2 - دولت وقت خدمت گذاری به مردم را از دست میداد و متهم به بی کفایتی میشد .
    3 - کسی حاضر به همکاری با دولت نمی شد از ترس اینکه چند روز بعد برکناربشه
    4 - دولت متهم میشد که توانایی انتخاب افراد با صلاحیت وکارآمد راندارد .
    5 - ......
    6 - ....
    و ....
    حالاشماقضاوت کنید مقاومت دولت در برابر تخریب سنگین دشمنان بهتر است یا تسلیم در برابر در خاستهای فراوان و غیر منطقی انها .
    اگر ابروی دولت - احمدی نژاد - مشایی و ... بریزد ولی در عوض دولت جمهوری اسلامی دولتی با اقتدار و خدمت گذار و کارامد باشد بهتر نیست .
    ( البته این انتخاب دولت خدمت گذار است . وما دولت آقای احمدی نژاد را دولتی کارامد و خدوم میدانیم و برخی اشتباهات و خطاهای کارگذاران را قابل اغماض میدانیم . واشتباهات دولت را در برابر خدمات فراوان و بسیار بزرگ انان ناچیزمیدانیم .
    4 -
    ویرایش توسط عباس محمدی : 18-05-2011 در ساعت 20:52

  9. #8
    کاربر تازه کار
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    71
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    البته عیب اساسی که دلسوزان نظام به آقای مشایی وارد می کنند اظهار نظرات به ظاهر معنوی ایشان است که صدای علمای اسلام را درآورده و حتی برخی از این اظهار نظرها بر تفکرات فراماسونری تطبیق دارد.

  10. #9
    کاربر آشنا 512 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    171
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    اگه وقت داشتین حتما بخونین:

    تحليل حجت الاسلام نبويان از ريشه هاي فكري و عقيدتي جريان انحرافي/



    اظهار نظرهاي جنجالي سردسته جريان انحرافي از كجا نشأت مي گيرد؟
    خبرگزاري فارس: ريشه هاي فكري و عقيدتي جريان انحرافي كجاست؟ مقام معظم رهبري چه خطري را احساس كردند كه صريحاً فرمودند تا من زنده هستم نخواهم گذاشت در مسير حذكت ملت و انقلاب انحراف بوجود آيد؟



    چندي پيش حجت الاسلام نبويان استاد حوزه و دانشگاه در سخناني تحليلي و افشاگرانه در يك جمع دانشجويي به تبيين ريشه هاي فكري و عقيدتي جريان انحرافي پرداخت. خبرگزاري فارس به دليل اهميت اين سخنان گزيده اي از آن را منتشر مي نمايد:

    مباحث جاري روز احتياج به يك تحليلي دارد كه اين بحث روشن شود. يك مقدار از آقاياني كه انتظار نمي رفت، كارهايي انجام دادند كه اين كارها اصلا درست نبود.
    اما سوال اين است كه چرا رخ داد؟انحراف در كجاست؟ مقام معظم رهبري چه خطري را احساس كردند. انحراف كار كجاست؟ من امروز تمام تحليلم روي همين نكته است. يك مقدار مباحث اعتقادي و تئوريك را مي خواهم مطرح كنم.. ولي قبل از آن دو نكته را مطرح مي كنم و‌ بر اساس اين نكات،‌ پيش مي آيم.

    مقام معظم رهبري احتمالا اسفند ماه بود كه منزل حاج آقاي مصباح تشريف آوردند. فرمودند كه " بنده هم به سهم خودم قدر آقاي مصباح را مي دانم. واقعا مي دانم كه ايشان در كشور و براي اسلام چه وزنه اي هستند و حقاً و انصافاً ما امروز نظير ايشان را،‌ حالا به اين تعبير بگوييم،‌ خيلي نادر نظير آقاي مصباح ممكن است وجود داشته باشد. با اين وزانت علمي،‌ عمق علمي، احاطه و وسعت و با اين آگاهي و بينش و صفا. اين سه جهت در ايشان جمع است. هم علم و هم بصيرت به معناي حقيقي كلمه و هم صفا. اين سه تا با هم در وجود ايشان خيلي ارزشمند است. خداوند متعال ان شاء‌الله وجود ايشان را براي ما و انقلاب محفوظ بدارد "
    اين آقاي مصباح،‌ جمله اي را مطرح كردند. شما هم شنيديد. من تعمداً مي خوانم چون مي خواهم رويش حرف بزنم.
    حاج آقاي مصباح در تاريخ 21 فروردين مي فرمايند: " اگر روزي مسئوليني روي كار آيند كه در ابدي بودن احكام اسلام تشكيك كنند،‌ همان گونه كه در دوره اي(اصلاحات) چنين شد،‌اساس اسلام زير سوال مي رود و جايي براي بحث هايي مانند حقوق زن در اسلام و غيره باقي نمي ماند. امروزه در درون جامعه ما،‌ تشكيلاتي فراماسونري در حال شكل گرفتن است. "
    خيلي اين بخش مهم است. آقا فرمود عمق ديد آقاي مصباح بي نظير است.
    "تشكيلات فراماسونري در حال شكل گرفتن است و همان طور كه در دوران مشروطه،‌ فراماسونري با شعار قرآن و اسلام پيش آمد،‌ امروز نيز فراماسونري با شعار قرآن و اسلام جلوه مي كند و تحت پوشش آن حرف خود را بيان مي كند؛‌ يعني قالب را حفظ و محتوا را عوض مي كند. اگر تنبلي كنيم، زماني از خواب غفلت بيدار مي شويم كه تيرگي فتنه همه جا را فراگرفته است و مي بينيم همان كساني فتنه را آغاز كرده اند،‌ كه خود پرورش داده ايم... اين عزل و نصب ها از كجا درمي آيد. اين حرف هاي ملي گرايانه و مكتب ايراني، آن هم در زماني كه نهضت اسلام در جهان اسلام در حال شكل گيري است. به اسم اسلام كشورهاي منطقه برخاستند، ما شعار چي مي دهيم؟ مكتب ايراني. شعار ملي گرايي مي دهيم. براي چيست؟ ملي گرايي و دم زدن از مكتب ايراني با چه انگيزه اي مي تواند صورت بگيرد.
    همان كساني كه از اصحاب رسول الله صلي الله عليه و اله وسلم بودند،‌ پس از رحلت ايشان،‌ علي عليه السلام را خانه نشين كردند و بني اميه كه با نام اسلام سر كار آمدند،‌ كاري كردند كه بر همه منابر به لعن علي عليه السلام مي پرداختند و مجاهدان و ياران پيامبر صلي الله عليه و اله نيز اعتراضي نكردند. پس جاي تعجب نيست اگر برخي از ياران امام روزي در مقابل امام ايستادگي كردند همان گونه كه سران فتنه گذشته اين چنين كردند،‌ جاي تعجب نخواهد بود اگر برخي از كساني كه امروز دم از رهبري مي زنند و از ياران رهبري هستند،‌ فردا فتنه بزرگتري را به وجود آورند. خطري كه من احساس مي كنم شديدترين خطري است كه تا كنون اسلام را تهديد كرده است. "
    خب اين خطر چيست؟ انحرافي كه مقام معظم رهبري فرمودند. من آن فرمايش آقا را عنوان بحث خودم قرار دادم. آقا چه انحرافي را احساس كردند كه مي فرمايند من تا زنده ام،‌ جلوي اين انحراف را خواهم گرفت؟ آقاي مصباح هم مي فرمايند: تشكيلات فراماسونري.

    خوب اين نسبت به كيست؟ شخص احمدي نژاد؟ نه!
    اطرافيانش؟ بله!
    همين گل سرسبد استان ما آقاي مشايي.( مشا اسم يك محله اي است در رامسر.)
    من يك مقدار افكار مشايي را باز مي كنم. كارهايشان را باز مي كنم. بعد ببينيد چه ربطي دارد به فراماسونري.
    آقاي مشايي، متولد سال 1339 است.( الان مي شود پنجاه و يك سال.) در شهرستان رامسر.ايشان آدم كوچكي نيست. بسيار آدم بزرگي است با سابقه هاي بسيار قوي. از پانزده سالگي ايشان سخنران شهرش بود. در ايام انقلاب هجده ساله بود، اعلاميه هاي امام را ايشان مي خواند. دعاها را ايشان مي خواند. سخنران اصلي،‌بالاخره يا يافرعي، سخنراني جدي هم داشت.
    بعد از اين كه انقلاب پيروز مي شود،‌ ايشان در اطلاعات سپاه رامسر مشغول به كار مي شود. مهندسي الكترونيك را بعد از انقلاب از دانشگاه اصفهان مي گيرد. خب از بعد از انقلاب كه ايشان در اطلاعات سپاه رامسر بود، مدتي مي گذرد به دعوت سردار نقدي به كردستان مي رود و معاون واحد كوموله اطلاعات قرارگاه حمزه سيدالشهدا مي شود.
    همان زمان در شهر خوي، كه احمدي نژاد فرماندار آنجا بود،‌ آقاي مشايي هم در جلسات شوراي تأمين شهرشركت مي كرد. آشنايي اين دو با هم به بيش از بيست وچندسال، نزديك سي سال مي رسد.
    پس از تشكيل وزارت اطلاعات در سال 63،‌ ايشان مسئول تدوين استراتژي نظام جمهوري اسلامي در خصوص اكراد ايراني(كردهاي ايراني) مي شود.
    در زمان آقاي ري شهري، او مسئول مناطق بحراني كشور مي شود. بعد از اطلاعات منتقل مي شود به وزارت كشور. در زمان وزارت كشوري آقاي بشارتي، ايشان مديركل اجتماعي وزارت كشور مي شود. منتقل مي شود به صدا و سيما،‌ مدير شبكه راديويي پيام مي شود. اندكي بعد،‌ مدير شبكه راديويي تهران مي شود. فرد فوق العاده قوي است.بعد احمدي نژاد كه به شهرداري مي رود،‌ ايشان منتقل به شهرداري مي شود.
    در دولت اول ايشان رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي شود. تا سال 88 به مدت بيست سال هم مدير مسئول ماهنامه سروه كه مجله بين المللي است، بود.
    در دولت نهم ايشان رئيس مركز مطالعات جهاني شدن بود، جانشين رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور، عضو شوراي فرهنگي دولت، نماينده رئيس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، عضو كميسيون هاي اقتصاد و فرهنگي دولت و رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران، پاكستان، هند بود.
    در دولت دوم، رئيس دفتر رئيس جمهور،‌ سرپرست نهاد رياست جمهوري، سرپرست نهاد رياست جمهور،نماينده ويژه رئيس جمهور جهت تصميم گيري در مورد نحوه اجراي اختيارات هيأت وزيران در امور نفت،رياست شوراي هماهنگي مناطق آزاد و ويژه اقتصادي،دبير كميسيون فرهنگي دولت،رياست گروه مشاوران جوان رياست جمهوري،مسئوليت انتصاب مديرعامل صندوق مهر امام رضا،مسئوليت كنترل و نظارت مركز امور حقوقي و بين المللي رياست جمهوري،نماينده تام الاختيار رئيس جمهور در ستاد مركزي راهيان نور،رئيس كارگروه زيارت و فرهنگ رضوي، عضويت در شوراي فرهنگي دولت با حكم رئيس جمهور،رئيس كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران، پاكستان، هند،نماينده رئيس جمهور در شوراي نظارت بر صدا و سيما،جانشين رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور،رئيس مركز مطالعات جهاني شدن،عضو كميسيون اقتصادي دولت، نظارت بر كار سخنگوهاي دولت و رئيس شوراي اطلاع رساني دولت است.

    مي خواهم يك مقدار افكار مشايي را باز كنم.
    ايشان از وقتي كه وارد دولت مي شود، همه اش هزينه براي رهبري درست مي كند. رهبري مجبور مي شود در كارها دخالت كند. چند نمونه اش را برايتان بگويم. بعد افكارش را هم توضيح مي دهم.
    در سال 85 يعني يك سال بعد از حضورش در دولت اول،‌ رئيس سازمان جوانان مي شود. مي رود تركيه در آن جلسه رقص شركت مي كند. يك ساعت و خرده اي فيلم است. از اين فيلم سيزده دقيقه اش، انواع رقص هاست. ايشان از خودش دفاع مي كند كه اين مونتاژ است. سعيد ابوطالب مي گويد نه اين فيلم را ما انجام نداده ايم. يك شركت تركيه اي، آن فيلم را كامل پخش كرده است.
    در مورد اسرائيل اظهار نظر مي كند. مي گويد مردم اسرائيل دوست ما هستند. دويست تا نماينده مجلس اظهار نظر مي كنند. دانشجويان اعتراض مي كنند، تحصن در جلوي سازمان ايرانگردي و جهانگردي تهران. بالاخره رهبر مجبور مي شود در نماز جمعه دخالت كند. متأسفانه تا آخرش هم آقاي مشايي عذرخواهي نكرد.
    در سال 88 براي اين كه بر همه جا مسلط شود سازمان حج و زيارت را به سازمان ميراث فرهنگي ملحق مي كند. يادتان هست . اين ها را همه را كنار هم بگذاريد. آقاي ري شهري مي گويد من استعفا مي دهم. تا آخر رهبري مجبور مي شود دخالت كند.
    در يك جلسه اي باآهنگ و دف، چند تا خانم مي آيند با آهنگ و دف قرآن را مي آورند.
    خب آقاي مكارم موضع گيري مي كند. آقاي صافي موضع گيري مي كند. بعد به جاي اين كه آقاي مشايي استعفا بدهد، به احترام ايشان، معاون آقاي مشايي استعفا مي دهد.
    ايشان در موارد گوناگون، از هوشنگ اميراحمدي دعوت مي كند. چرا با دشمن ترين دشمن دوستيد؟
    خب سوال اين است كه آقاي مصباح! از كجا فهميديد كه ايشان در تشكيلات فراماسونري است؟ آيا ايشان كارت فراماسونر دارد؟
    جواب:فراماسونري ابعاد گوناگون دارد. يك بعدش بعد سياسي است كه داخل آن حزب مي شود. كارت عضويت مي گيريد. اما بعد عظيمش، بعد بزرگش، بعدفكري است. بايد ديد فكري كه فراماسونرها دارند پخش مي كنند چه چيزي است.
    اين ها شاخص هايش است: اومانيسم، سكولاريسم، پلوراليسم، ملي گرايي، باستان گرايي. برادري، برابري، آزادي.
    لازم نيست شخص خودش بداند. اصلا ندانسته شخص در آن دام گرفتار مي شود. لازم نيست كسي بگويد آقاي مشايي رفته ثبت نام كرده است. آقاي مشايي تمام صحبت هايش پر از اين هاست.
    فراماسونري از دو كلمه فري و ماسونري تشكيل شده است. فري به معناي آزاد است. ماسونري به معناي بنا است. بناهاي آزاد. عده اي از بناها (شايد در قرون وسطي بود) كارهاي هنري ساختمان انجام مي دادند. كارهاي معماري و هنري، عده خاصي هم بودند. به هر كسي هم ياد نمي دادند. بين خودشان اين كار را به صورت مرموز نگه مي داشتند. لذا شما در فراماسونري مي بينيد يكي از آموزه هايش، سرّي بودن كارهاست.
    اصلا در ايران وقتي يك شعبه اي در زمان مشروطه زده مي شود، اسم آن لژ مي شود فراموشخانه. معنايش اين است كه از وقتي كه داخل شدي، هر چه گفتند را بايد فراموش كني. لذا امروزه خيلي از چيزها، خيلي از فرقه هاي انحرافي، در اين دام هستند. اين مجموعه فراماسونري يك درياست. همه را آورده، البته اصول كلي هم دارد.
    فراماسونري به لحاظ نظري از سال1717 شروع شد. پشتش يهودي هاي بسيار قوي هستند.
    بيشترين همتشان نخبه گرايي است. پهلوي اول كه آمد، پنجاه تا از اعضاي كليدي كابينه و دولتش فراماسونر بودند. اسم محمد علي فروغي را شنيده ايد. كتاب سير حكمت در اروپا را نوشته است. ايشان فراماسونر است.
    يكي ديگر از اصول فرامايونري اومانيسم است. اومانيسم به چه معنا است؟ انسان خدايي.
    من از كتاب مباني فراماسونري مولف يحيي هارون صفحه هفتاد دارم نقل مي كنم. "تنها خدايي كه فراماسونري قبول دارد، انسان است. بنابراين انسان تنها خداي موجود است. در واقع فراماسونري يك نوع مذهب است. يك نوع مذهب بلكه يك دين اومانيستي است. ما هميشه اذعان مي كنيم كه بالاترين كمال مطلوب فراماسونري، در عقايد اومانيسم قرار دارد. "
    شعار اصلي فراماسون ها را از صفحه هشتاد و چهار همان كتاب برايتان نقل مي كنم: " امروز در اكثر مناطق غرب، ماسوني پيروز گرديده است. علي رغم انتقادات عده اي بي انصاف و دور از منطق، ادعاهايش بر اجتماع حاكم گشته و بدين وسيله موجب اشاعه مفاهيم آزادي، برابري و برادري در ميان مردم شده است. "
    برابري و برادري كه آن ها دارند مي گويند. خب، شعار انقلاب فرانسه همين سه تا بود. اعلاميه استقلال آمريكا بر اساس همين شعارها نوشته شده است.
    شعار ديگر اينها ميهن پرستي و ايراني گري. اين از مباني فراماسونري دارم مي خوانم. از صفحه 588 تا 590 كتاب مباني فراماسونري نقل مي كنم از محمود هومن، ضمن ارائه نگاهي فلسفي و اعتقادي از سلطنت، از ناسيوناليسم كه وي آن را ميهن پرستي يا پاتريوتيسم مي نامد به نوعي وحدت فرهنگي يا كازموپلوتيسم، حكومت جهاني مي رسد.
    وي با ارائه تعريفي از ميهن و ضمن رد نظراتي كه ميهن را به خاك، نژاد، زبان محدود مي كند. مي گويد ميهن محدود به اينجا نيست. هر جا عشق است ايران است. شنيده ايد؟ اين جمله مال مشايي است. هر جا پاكي است، ايران همان جاست. اخلاق ايراني با اخلاق يوناني تفاوت ندارد.
    عبارت ديگر برايتان بخوانم. اين كتاب را از مباني فراماسونري، تأليفدكتر موسي حقاني صفحه دويست و شش مي خوانم: "احياي باستان گرايي و تاريخ پيش از اسلام. "
    كورش، منشور كورش! آقاي مشايي شما به چه حقي اين كار را انجام دادي؟ منشور كورش را رفتند گدايي كردند.
    سفير انگلستان، بيشترين خيانت را در اين فتنه ها داشته است. رفتند با عزت و احترام گردن كج كردند، سفير هم موافقت فرمودند كه اين منشور را از موزه انگلستان بردارند بياورند اين جا، يك پنج شش ماهي با افتخار اينجا باشد.
    آقاي مشايي مي گويد اين منشور بايد بين المللي شود.
    كورش كيست كه بايد بين المللي شود؟
    كورش كجا؟ علي عليه السلام كجا؟
    چرا نوروز گرايي؟ به چه دليل در زماني كه كشورهاي منطقه در اين وضع هستند،رهبر انقلاب مي فرمايند ما عيد واقعي نداريم، شما جشن نوروز گرايي گرفته ايد؟ بالاترش، از آن قاتل مسلمين ملك عبدالله دعوت مي كنيد؟چه كسي به شما چنين اجازه اي داده است؟ شما اصلا جنبش ها و خيزش ها را اسلامي قبول داريد؟
    انحراف خيلي جدي است. خيلي بايد بيدار بود. به جاي علي عليه السلام كورش بايد مطرح شود؟ باستان گرايي. مكتب ايراني؟!
    بعد آقاي مشايي مي آيد مي گويد من مرادم از مكتب ايراني، مكتب اسلام است. چرا اول نگفتيد مكتب اسلام است. اگر مراد از مكتب ايراني مكتب اسلام است، بگو مكتب اسلام، چرا نمي گوييد؟
    مي گويند به قرائت ايران از اسلام. اگر ما بگوييم اسلامي كه ايران معرفي مي كند. خب عربستان هم وهابي ها چه مي گويند؟ مگر نمي گويند ما مشركيم؟ آن ها مي گويند اسلامي كه ما معرفي مي كنيم. خب الحمد الله امارات هم يك اسلام ديگر معرفي مي كند.بحرين هم يك اسلام ديگر معرفي مي كند. مصر يك اسلام.
    پس كل كشورهاي اسلامي را تكه تكه كنيد. آيا دشمن همين را نمي خواهد؟ آن ها چه مي خواهند؟ تا حالا ديده ايم امام اصلا چنين حرفي بزنند؟ ما با چه چيزي در ميان دل مردم جا گرفتيم؟ تازه حتي اگر اسلام هم مي خواستي بگويي، چرا گفتي مكتب ايراني؟
    فراماسونرها در مورد خدا چه مي گويند؟خدا را اصلا قبول ندارند معتقد به ماده هستند. وحي و نبوت را هم قبول ندارند.
    از ويژگي هاي فراماسونرها، استفاده كردن از مفاهيم لغزنده براي آن جامعه است. راه فرار را براي خودشان هميشه مي گذارند. ايجاد هرج و مرج در تعابير ديني براي اين كه حساسيت براي مخاطب ايجاد نشود از شيوه هاي فراماسونرها است.
    اين ها مباني فكري شان است. اين ها اصولشان است.

    خب برويم به سراغ فرمايشات آقاي مشايي.

    پلوراليسم ديني
    آقاي مشايي در جايي مي گويد: "صف بندي مومن و كافر وجود دارد؟ مي گويند صف بندي مومن و كافر وجود دارد. اين صف بندي وقتي اصالت دارد كه فرصت ها را براي انتخاب انسان ها فراهم بياوريم و انسان ها به مفهوم واقعي آزادي، انتخاب خود را انجام دهند. اين كه مسلمان ها بگويند، كار ما درست است، بقيه اشتباه مي گويند، يعني پنج و نيم ميليارد انسان را از دايره انسانيت خارج كنيم. "
    ايشان مي گويد: "اين دوره گذشت كسي بگويد يك دين بايد بر كل دنيا حاكم شود. فقط انسانيت بايد حاكم بر كل دنيا شود نه دين.من گفته ام، زمان آن كه ديني در دنيا جهاني شود، گذشته است "
    جاي ديگرش مي گويد: "اما نكته ديگري هم است كه من بايد عرض كنم. اين نگاه جهاني، نگاه توسعه سرزميني و نگاه توسعه ديني و آيين و مذهب خاصي در دنيا نيست. "
    حرف هاي خودش است. مي گويد كه من دنبال اين ها نيستم. مي گويد: "من قبلا گفتم و يك جوّي هم شد. يك جوري حالا شد؛ ولي الان با جسارت بيشتري مي گويم، دوره اي كه كسي بخواهد ديني را بر دنيا حاكم كند و نظام خاص مذهبي را بر دنيا حاكم كند، گذشته است. "
    آقاي مشايي اگر شما مي خواستيد مديريت دنيا را داشته باشيد، چه مي خواستيد بياوريد؟مكتب ديگري داشتيد؟ بله مكتب ايراني.
    با ملي گرايي مي خواهيد كار را پيش ببريد؟ شما قرار بود مديريت جهاني داشته باشيد پس اين جملات چيست؟ مكتب اسلام نبايد حاكم شود؟
    ظاهرشان را نگاه نكن. شايدهيچ وقت تسبيح از دستش نيافتد. نماز شبش هيچ وقت ترك نشود. مگر آن هايي كه ائمه را كشتند، نماز شبشان ترك مي شد؟
    مشايي در ادامه مي گويد: "امروز همچنان كه وزير محترم امور خارجه تأكيد كردند، منطق انساني، الهي، عشق آفرين، دامنه ساز و افق پرداز در دنيا خريدار دارد. اين دوره اي نيست كه هر كسي بخواهد يك ديني را در دنيا فراگير كند. "
    چطور شد الهي گفتي يك ديني؟ يك خطر ديگر اينجا است؟ من در بحث هاي روشنفكري وارد نشدم تاريخ غرب را برايتان بگويم. بيدار باشيد يكي از انواع دين گرايي كه در قرن هجده آمد، دئيسم است. دئيسم يعني دين طبيعي. يعني باور به خدا بدون باور به هيچ يك از انبياء
    يادتان باشد يكي از شعارهاي اومانيست ها، دئيسم است. "اين كه مثلا حضرت موسي چه گفت؟ لازم نيست به آن متدين باشي. حضرت عيسي چه گفت؟ نه! پيغمبر اسلام چه گفت؟ نه! خدا را قبول دارم يك سري اصول اخلاقي را هم رعايت مي كنم. " اين را مي گويند دئيسم.
    منطق الهي از يك طرف مي گويد، از يك طرف ديگر هم لازم نيست هيچ ديني فراگير شود حواستان جمع باشد اين جملات يعني چه!
    شايد هم ايشان غفلت دارد. شايد نمي فهمد. راست راستي آقاي مشّايي، تو اين همه مي گويي اسلام، اين است؟ چند بار كلاس اسلام شناسي رفته اي؟ آخر قدري منطق و انصاف داشته باش. بگو من صدتا، دويست تا، پانصد تا كتاب مطالعه كردم در باب اسلام.
    از شما سوال مي كنم اگر من دويست سيصدتا پانصدتا كتاب درباره پزشكي مطالعه بكنم، من مي شوم فوق تخصص جراحي؟ چون مطالعه كردم. پانصد تا كتاب درباره فيزيك مطالعه كنم مي شوم فيزيكدان؟ تو اصلا درست فهميدي اصطلاحات فيزيك را با اين مطالعه خودت؟ پانصد تا كتاب درباب شيمي مطالعه مي كنم. اصلا درست فهميدم؟
    در كجا خواندي آقاي مشّايي؟ به چه حقي؟ با كدام انصاف علمي به خودت جرأت مي دهي در باب اسلام، مي گويي اسلام اين است.
    مشايي در جايي ديگر مي گويد: "اين دوره اي نيست كه هر كسي بخواهد يك ديني را در دنيا فراگير بكند. اصلا مكانيزمش كو؟ ما كه درخواب زندگي نمي كنيم. اين را به همه پيروان همه اديان مي گويم. نه فقط به اسلام و مسيحيت و به يهود. به عاليجناب پاپ هم گفته ام. گفته ام اين راه راه درستي نيست كه ما امروز بخواهيم پيروان اسلام را زياد كنيم. يا پيروان مسيحيت را زياد كنيم. گمان مي بريم كه در اين رقابت ما چه چيزي را از خدا مي گيريم. كي خدا به ما جايزه مي دهد؟ "
    در جايي ديگر مي گويد: "تصريح مي كنم دوره مراجعه به علما و فقها گذشته است. دوره مراجعه به ولي فقيه گذشته است. "
    تعجب نكنيد حكم آقا را مي گذارد كنار. ريشه اين است. بگذاريد من حرف هاي مشّايي را بخوانم: "مگر بين مسيح و پيامبر ما رقابتي وجود دارد كه بين دستگاه ديني اسلام و پيروان مسيحيت رقابتي براي سرزمين توسعه اي باشد.اين خطا است. آينده روشن است "
    . دقت كنيد حالا واژه هاي اومانيستي را نگاه كنيد: "جهان در حال هم افزايي و همايش انسان ها است. اين اجتناب ناپذير است. هيچ كس قادر نيست مانعش بشود. اين سرنوشت مردم بشر است. بعد از اينكه اين انسان ها گرد هم آمدند، تازه خدا هم معنا پيدا مي كند. ظرفيت انساني بايد شكل بگيرد تا ما سخن از خدا بگوييم. انسان كه شناخته نشده باشد، كه شناخته نشده است، كي خدا قابل شناسايي است؟ عظمت خدا وقتي قابل شناسايي است كه عظمت انسان شناخته شود. "
    بعد تا اينجا حرف هايي دارد كه من ديگر وقت شما را نگيرم. اومانيسم را به شدت دفاع مي كند. من بعضي بخش هاي ديگر را برايتان بخوانم.
    "ايران امروز، دوستي با مردم آمريكا، مردم اسرائيل، ايران امروز با مردم آمريكا و اسرائيل دوست است. هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست. "
    نمي دانم واقعا حتي ملت اسرائيل دشمن ما نيست؟ يهودي هاي ايران را جمع كردند، بردند آن جا غاصب نيستند؟ مسلمان هاي بدبخت را از خانه هايشان بيرون كردند، خانه هايشان را دارند با بلدوزر خراب مي كنند، شهرك سازي مي كنند.كه يهوديان كشورهاي ديگر را ببرند در خانه هايشان غصب نيست؟ اين ها دشمن نيستند؟
    مشايي مي گويد: "هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست. اين افتخار است. البته ما دشمن داريم. ما مردم آمريكا را از برترين ملت هاي دنيا مي دانيم. "
    من نمي دانم برترين مردم دنيا مسلمان ها هستند يا گبرها يا دشمنان سيدالشهداء يا دشمنان اسلام يا آن هايي كه همان مردمي كه در گند و كثافت غوطه ورند؟ اين ها برترين مردم دنيا هستند؟
    اين سخن با سخن آقاي خاتمي چه فرقي دارد؟ "اي كاش من شش ماه در آمريكا مي ماندم. آمريكا جاي بسيار خوبي است. "
    مشايي و گروهش و فكرش، با اصلاح طلبان يكي هستند. گول نخوريد.
    دو سه نمونه من برايتان مي گويم. تا حالا از دهان مبارك آقاي مشايي شنيده ايد كه فتنه گران را مجكوم بكند؟ آنقدر كار مشايي خراب شد آنقدر خراب شد كه صادق زيباكلام طرفدار جنبش سبز كه مي گويد من رضاخان را قبول دارم، مي گويد بهترين فرد از اصولگراها آقاي مشايي است. چرا چون تا حالا يك بار توهين نكرده است، يك بار بي ادبي نكرده است.
    انگار كه مقام معظم رهبري مي گويد: "اصحاب فتنه " بي ادبي كرده اند.
    آقاي مشايي چند تا روزنامه دارد باز مي كند. يك روزنامه اش آمد بيرون. روزنامه هفت صبح. مي دانيد سردبيرش كيست؟ معاون سردبير روزنامه اعتماد. دست هاي اين ها در هم است. آقاي مشّايي با نفوذ، غلبه، قدرت، پول، مقام، توانسته جامعه وعّاظ تهران را دو شقه كني. آقاي شجوني نيا به عنوان منتقد مشّايي، يك عده بچه هايي كه من مي شناسمشان سوادشان و فضلشان. آدم هاي ساده، طلبه هاي ساده، عمامه به سرهاي بعضي هايشان بي سواد محض، شده اند طرفدار مشّايي اسمشان راهم گذاشته اند "جامعه وعّاظ ولايي " البته ولايت مشايي. رهبرشان آقاي اميري فر است. آقاي اميري فر را در جا آقاي مشايي برده در نهاد. شغل به او داده، پول به او مي دهد. پست داده است.
    نمي دانم مصاحبه اميري فر با روزنامه شرق را خوانديد يا نه؟
    ايشان در آن مصاحبه مي گويد: "چه حرف هايي است شما مي زنيد. چه انتقادهايي شما از آقاي مشّايي مي كنيد. معنايي ندارد كسي بگويد من احمدي نژاد را قبول دارم و مشّايي را قبول ندارم. دروغ مي گويد چنين فردي. "
    از او مي پرسند: آقاي مصباح كه اين حرف را زده شما نظرتان چيست؟
    مي گويد: "آقاي مصباح خب قرار نيست ما همه نظرات آقاي مصباح را بپذيريم. گفته اند مقام معظم رهبري كه ايشان جاي مطهري و علامه را پر كرده، اما لازم نيست ما همه حرف هايش را گوش بدهيم. "
    بعد مي گويد: "ما تصميم گرفتيم، با مشايي برنامه ريزي كرديم در اين انتخابات مجلس، اصولگرايان را شكست دهيم. "
    حواستان جمع است؟ دست هايشان با اصلاح طلبان يكي است.. اين ها دست هايشان با هم است. قرار است ولي فقيه نفي شود. يكي از اين راه. يكي از آن راه. در نتيجه اين ها همه با هم اند.
    مشايي در جاي ديگري مي گويد: "اگر امروز به افرادي مانند رازي و ابوعلي سينا افتخار مي كنيم، به طوري كه قدّ آن ها از اعماق تاريخ بيرون است، براي بلندي قد آن نيست. بلكه كوتاهي قد نسل هاي بعدي، آن را نمايان كرده است. شايد بوعلي سينا در عصر خود قامتي برجسته داشته اما قرار نيست افتخار هزار سال بعد آدميان نيز باشد و اين نشانه فقر انسان ها در دهه هاي بعدي است؛ چرا كه نشان مي دهد فرصت شكوفايي در دوره هاي متعدد پديد نيامده است. اگر قرار باشد طي چند هزار سال فقط چند صد ابوعلي سينا به وجود آيد، افتخار آميز نيست. حضرت نوح با نهصد و پنجاه سال عمر نتوانست مديريت جامعه كند، چرا كه عدالت را ايجاد نكرده است. "
    مديريت را در بحث حضرت عيسي هم دارد. مي گويد: "انبياء موفق نبودند. " حرف از ريشه هاست. ريشه اين بحث مشايي را بشناسيد. جمله مقام معظم رهبري در وقتي كه ايشان شده معاون اول را برايتان مي خوانم: "انتصاب آقاي اسفنديار رحيم مشايي به معاونت رئيس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالي و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقه مندان به شما است. لازم است انتصاب مزبور ملغي و كأن لم يكن اعلام گردد. "
    چند ماه پيش جمعي از علماي منتقد مشايي با او ديداري داشتند.ايشان در آن جمع طلبگي مي گويد: " خب! شما آخوندها، منبر مي رويد تبليغ مي كنيد. خب بله! مي رويد بالاي منبر نشسته ايد، بالاي صندلي نشسته ايد، بسم الله الرحمن الرحيم الحمد الله رب العالمين الرحمن الرحيم شروع مي كنيد كه يك خطبه اي بخوانيد كه الصلوه و السلام هنوز اين دو سه دقيقه اي نگذشته، يكي مي آيد مي گويد بيا پايين! آقاجان بيا پايين. خب شما خوشحال مي شويد يا ناراحت مي شويد؟ به شما برنمي خورد؟ خب چرا! مي گويي بابا من هنوز نرفتم بنشينم در معاون اولي، رهبر به من گفت: بيا پايين! بيا پايين! مي گويد خب من آمدم پايين.حالا از من جايي اصلا اعتراض كه هيچي، گلايه شنيديد كه من در يك سخنراني عمومي، در يك مجلس خلوت، خصوصي، اصلا يك گلايه از رهبري كرده ام؟ حالا من طرفدار ولايتم يا كيهان؟ "
    آقاي مشّايي خدا كاري كرده كه دروغت واضح شود. طرفدار ولايتيد كه حكم آقا روي زمين ماند؟ آقاي مشّايي طرفدار ولايتي كه كه تشكيك مي كني و در دهان اميري فر مي اندازي كه اين حكم ارشادي بود يا مولوي؟ تو طرفدار ولايتي؟
    آقاي مشايي آنقدر نفوذ دارد، در جا عزل و نصب مي كند. متأسفانه نفوذ آقاي مشّايي در بدنه دولت، هر كس را قلع و قمع مي كنند. اشاره آقاي مشّايي كافي است. كسي نمي تواند نتق بكشد.
    بگذاريد من يك سند فقط برايتان بخوانم. اين را من خودم تازه ديدم. اين مال كيست؟ علي يعقوبي. يعقوبي مرشد آقاي مشّايي است. يعقوبي كيست؟ يك معلّم است. چه حرف هايي در باب امام زمان افاضه مي فرمايد! من پنج تا جزوه اش را خوانده ام. اين جا پيش من است. جزوه پنجمش را بعضي از بخش ها را فقط برايتان مي خوانم. نود تا جزوه دارد.
    يعقوبي در يكي از اين جزوه ها مي گويد: " در يكي از مكاشفه ها، در يكي از برزخ ها، حضرت موسي را ديدم گفتم برو بابا برو قومت را جمع كن. نمي تواني مديريت بكني اين اسرائيل، بعد ديدم كاري هم از دستش بر نمي آيد. من خودم خواباندم زير گوش شارون. شارون كه مُرد، من اين كار را انجام دادم. نمي توانيد مديريت كنيد. "
    توجّه! توجّه! حرف مشّايي: "انبياء در مديريت ضعيف بوده اند. "
    در جزوه پنجم يعقوبي نوشته: "انتظار يا تحسس؟ " من اول خيال كردم نقطه اش افتاده، تجسس است. نه تحسس است. اين ها ديگر چيست؟ مي گويد: "دو دوره براي امام زمان داريم. دوره انتظار و دوره تحسس. "
    تحسس ديگر چيست؟ من اول معنا بكنم. همان اول اين جزوه شروع مي كند مي گويد كه: "آيا يك سوره در قرآن داريم به نام حضرت مهدي سلام الله عليه؟ بله! كدام سوره است؟ سوره يوسف. "
    شروع مي كند توضيح دادن قضيه حضرت يوسف. خب! در فيلم ديديم ما. حضرت يوسف در چاه مي افتد. بعد خدا كاري مي كند كه مي شود خزانه دار پادشان مصر. برادرانش بار اول مي آيند پيش او، نمي شناسند. ايشان گندم به اين ها مي دهد. برمي گردند، بار دوم وقتي كه مي آيند، چه مي گويد؟ بايد آن برادرتان را با خودتان برداريد بياوريد و الا ديگر به شما گندم نمي دهم. بنيامين را برداريد بياوريد. بنيامين را مي آورند. مي آيند پيش يعقوب، مي گويد آن برادر را برديد، اين كار را كرديد، من ديگر اعتمادي به شما ندارم. خلاصه مي دهد. مي برند، بنيامين مي رود كاري هم حضرت يوسف سلام الله عليه انجام مي دهد و بنيامين را پيش خودش نگه مي دارد.
    وقتي كه مي آيند، برادر بزرگتر ديگر رو ندارد بيايد پيش پدر، بقيه كه مي آيند، حضرت يعقوب سلام الله عليه قرآن نقل مي كند. ايشان همين آيه را مي آورد: اِذهبوا فَتَحَسَّسوا مِن يوسُفَ وَ اَخيه. معنا كنيد: برويد و حس كنيد. دوره انتظار آن سي ساله بود. اما دوره حس كردن رسيد. تماس با امام زمان، تماس با يوسف رسيد. اين دو دوره را داشته باشيد. بعد ايشان مي گويد: "از دوره رسول خدا تا نزديكي ها، حداقل دوران امام حسن عسكري سلام الله عليه و بعدش انتظار و غيبت صغري تا يك وقت هايي اين دوره، دوره انتظار است؛ اما الان چي؟ دوره انتظار گذشت. الان دوره تحسس است. حس كردن است. "
    خب دوره انتظار چه ويژگي دارد؟ آن هايي كه حواسشان جمع است. بعد ببينيد كجا را دارند مي زنند. دوره انتظار ويژگي اش اين است: "پيغمبر آمده علي را. من كنت مولاه قبول نكردند. سه چهار سال پنج سال بود، خب نشد. دوره امام حسن اين ها دارند بدون امام بودن را بدون حاكم بودن را دارند به مردم ياد مي دهند تا دوره انتظار را به مردم بياموزانند. دوره امام سجاد مي شود. دوره امام باقر و امام صادق مي شود. امام باقر و امام صادق، چيزهايي را به مردم ياد مي دهند. همان چيزهايي كه اسمش را الان مي گذاريم فقه. منتها حواسمان بايد جمع باشد كه فقه نور نيست. فقه علم نيست. فقه يك چيزي است، سواد و معلوماتي كه بايد گرفت. "
    "بعد چون دوره انتظار است، مي آمدند خدمت امام صادق، امام صادق مي گفت: "مگر در شهرتان فقيه نداشتيد، برويد همان فقيهي كه من نصب كرده ام. برويد دنبال فقيه. " اين دوره، دوره انتظار است كه بايد به سراغ فقها رفت؛ اما الان دوره، دوره فقه، دوره، دوره انتظار نيست. دوره مراجعه به فقها و ولي فقيه نيست. "
    يعقوبي جملاتي دارد. مي گويد: "سالي را بايد در كشور داشته باشيم به نام سال عرضه. خودتان را عرضه كنيد " به كي؟ "به امام زمان. "
    خب باشد. اشكالي ندارد: "يك بخشي اش را مجلس شوراي اسلامي بايد خودش را عرضه كند. مگر قوانين تصويب نمي كند. "
    خب چرا؟ "ديگر دوره انتظار كه گذشته است. "
    خب چه كار كنند؟ مي گويد: "خب! قوانين را ببرند. لازم نيست بروند يك مكان مجلل بسازند. نمي دانم. فلان و فلان. نه بروند در صحرا! بروند در خيابان! بروند يك جا بنشينند، بگويند امام زمان! اين قانون هاي ما درست است يا نه؟ اگر امام زمان تأييد كرد اسلامي است. "
    مي گويد: "در اينجا به من اشكال نكنيد. "
    به قول خودش مي گويد: "حتما مچ مرا گرفته ايد. مگر شوراي نگهبان نداريم؟ مگر ولي فقيه نداريم؟ بابا شوراي نگهبان تأييد كند، اسلامي نيست. رهبر معظم انقلاب تأييد كند، اسلامي نيست. اگر امام زمان تأييد كند، اسلامي است. "
    از شما سوال مي كنم با اين حساب حكم آقا را زمين گذاشتن، اشكالي هم دارد؟
    آقاي مشايي يادت هست؟ مي گفتي من يك جا گلايه نكردم از ولي فقيه. من ولايي نيستم؟ تو ولايي هستي؟ آقاي مشّايي، نسبت اين آقا با شما چيست؟
    عبارت هايش را برايتان مي خوانم. "در مجموع ما بايد فرهنگ انتظار را كنار بگذاريم و فرهنگ تحسس را جايگزينش كنيم. "
    انحراف بسيار بزرگي دارد رخ مي دهد. آن هم با دفاع از ولايت، دفاع از امام زمان..
    جمله اي برايتان بخوانم: "در مجموع ما بايد فرهنگ انتظار را كنار بگذاريم. "
    فرهنگ انتظار مراجعه به كي بود؟ ائمه، فقها.
    آقاي سروش چرا مي گويد ما دين فقهي نبايد داشته باشيم؟ دين عرفاني بايد داشته باشيم. اگر گفتيد چرا؟ چون دين فقهي، ولي فقيه هم پشت سرش است. هر دو قرار است ولي فقيه را بزنند. آقا اصلاح طلبان و اين ها هيچ فرقي ندارند. منتها بيان ها متفاوت است.
    حالا يك بخش از اين تحسس را، عرضه كردن را، مال مجلس را برايتان بخوانم: "موضوع بعدي اصلاح فرهنگ قانون گذاري است. چه اشكالي دارد آن جايي كه به اسم مجلس شوراي اسلامي است " عبارت ها را دقت كنيد: "هر ماه، هر شش ماه، هر سالي يك بار، چيزهايي كه حضرات نوشته اند، جمع كنند، ببرند در يك مجلس نمادين، سالانه بروند آن جا بنشينند. نه اين كه براي يك مكان چند ده ميليارد تومان خرج كنند. جاي جديد تجملي درست كنند، نه! منظور اين نيست بروند در حسينيه ها. "
    مي گويد هر جا شد، شد. لازم نيست. خرج بكنيد: " بروند در حسينيه بنيشينند. در بيابان در مسجد بنشينند. به يكي از حرم هاي مطهر بروند، بگويند مولا جان! ما اين چيزها را به عنوان پيش نويس، به عنوان چك نويس، نوشتيم شما قبول مي كنيد؟مولاجان! شما قبول مي كنيد؟ اگر شما امضا كنيد حكم است. "
    به اسم امام زمان، نائب امام زمان را دارند حذف مي كنند. حواستان جمع است؟
    "اگر شما امضا كنيد، حكم است. اگر شما امضا كنيد، قانون است. "
    عبارت ها را دقت كنيد: "ما در قانون اساسي، موضوع را پيش بيني كرده ايم. اين ها در صورتي اعتبار دارد كه شوراي نگهبان تأييد كند. شوراي نگهبان هم از جانب رهبر معظم انقلاب است و اگر ايشان قبول كنند، يعني همه چيز درست است. عرض مي كنم اگر ما رهبر معظم انقلاب را به گونه اي مد نظر بياوريم كه نتيجه آن فراموشي امام زمان باشد، اين فعل در قبال رهبر معظم انقلاب باطل است. امام زمان را مي گويم حس كنيد، تو رهبر انقلاب به خورد ما مي دهي؟ حتي اگر بگوييد شوراي نگهبان تأييد كند، تأييد اسلامي است. نه! عزيز من امام زمان اگر تأييد كند، تأييد خدايي است. تأييد شوراي نگهبان، دليل بر تأييد خدايي نيست. تأييد رهبر معظم انقلاب هم دليل بر تأييد خدايي نيست. "
    خب! پس از نظر شما اگر كارهاي احمدي نژاد را اگر آقا تأييد كنند، تأييد خدايي هست يا نيست؟ اصلا نيازي است كه آقا تأييد كنند؟ آقاي مشايي! اصلا نيازي داريد كه كارهايتان را كسي تأييد كند؟ شما الحمدالله با امام زمان كه ارتباط داريد ديگر؟!
    " فَتَحَسَّسوا مِن يوسُفَ وَ اَخيه " اين ادبيات است. به اسم امام زمان، ريشه امام زمان را زدن است. آقاي مشايي چند بار رفته اي پاي درس يعقوبي؟ اگر ارتباط نداري يعقوبي را تكذيب كن.
    يعقوبي در ادامه مي گويد: "اگر شما به اين نيت باشيد كه آقا جان! دوره، دوره انتظار است. دوره انتظار گذشت. آقا جان دوره، دوره ظهور است. من گشتم. آقايان مجلس شوراي اسلامي، بلند شوند. بگردند. بخواهند قانون هايي را كه آماده كرده اند، به عنوان چك نويس عرضه كنند.هر سال ده روز واقعاً بگردند، بگويند: مولاجان! مي خواهيم پيدايت كنيم. نه به اين نيت كه ما الان به قم برويم، مي گويند پيدا نمي شود. تا مي گوييم بگردند، مي گويند پيدا نمي شود. تو رفتي كه پيدا نشد؟ به قم برويم، پيدا نمي شود. جمكران برويم، پيدا نمي شود. امام را نمي توانيم پيدا كنيم. اگر مشهد هم برويم، نمي توانيم پيدانمي كنيم. فلان جا هم برويم، نمي توانيم پيدا كنيم. خب از الان بي خود زحمت نكشيم. يك دفعه ببريم پيش رهبر معظم انقلاب. نه اين كلاه سر خود گذاشتن است.
    شما ده روز واقعاً بگرديد، با تمام وجودتان، به نيت تحسس امام زمان بگرديد. اين چك نويس هايي كه نوشته ايد، عرضه كنيد اگر ده روز گشتيد، امام را پيدا نكرديد، بعد برويد نزد رهبر معظم انقلاب، بگوييد آقاجان! ما گشتيم، مولايمان را پيدا نكرديم؛ لذا آمده ايم سراغ منصوب از جانب امام زمان. در اين صورت است كه شما فرهنگتان يك مقدار بوي تحسس را دارد. شما مي گوييد: خود اهل بيت عليه اسلام مي فرمايند: چرا آمده ايد سراغ ما؟ برويد سراغ فقهايي كه ما منصوب كرديم. عرض مي كنم آن فرهنگ متعلق به فرهنگ انتظار است، نه فرهنگ تحسس. مراجعه به فقها، مراجعه به ولي فقيه، دوره اش گذشته است. شما با فرهنگ انتظار داريد رفتار مي كنيد، نه فرهنگ تحسس. كاري كه شما انجام مي دهيد، مي بريد پيش رهبر معظم انقلاب، امضاء كنند، اين كار بوي تحسس در آن نيست. روح تحسس در اين كار نيست. در مجموع، بايد فرهنگ انتظار را كنار بگذاريم. "
    يعني از نظر يعقوبي چي را كنار بگذاريم؟ مراجع را
    يكي از بزرگان اهل سخنراني و اهل فضل مي گفت من دو جلسه در مجلسي كه مشايي و بقايي هم بودند. داشتم سخنراني مي كردم. نقش علما در دفاع از اسلام و نهضت ها مثل ميرزاي شيرازي و .. را مي گفتم. مشايي و بقايي در هر دو سخنراني شروع كردند من را نفي كردن و گفتند: "بابا اينقدر از علما دفاع نكن. علما خودشان فاسدند بعضي هايشان. "

    نتيجه: جمع بندي كنم. ما از دولت به شدت دفاع مي كنم. هفتاد درصد دولت، ساختار دولت قابل دفاع است.
    احمدي نژاد خودش آدم درستي است. خودش آدم پاكي است. گول خورده است.
    آقاي احمدي نژاد در يك جلسه اي به خود من گفت: "مي داني علت دشمني ها با من چيست؟ " گفتم: چيست؟ گفت: "مي خواهند به آقا حمله كنند و من هم اعلام مي كنم و كرده ام. تا من هستم، نمي گذارم كسي به ولايت نزديك شود. حمله به ولايت بكند. "
    يادت رفت آقاي احمدي نژاد؟ يادت رفت اين جملات؟
    ما در قبال دولت چه موضعي بايد داشته باشيم؟
    افتخارما اين است كه ملاكمان ديني است. دين و رهبري. هر كسي در اين چارچوب باشد، با افتخار از او دفاع مي كنيم. هر زماني هم از اين چارچوب رد شد، با افتخار ردش مي كنيم. ميزان حال فعلي است. پس با افتخار رأي داديم. پشيمان نيستيم. با افتخار هم اگر لازم باشد رد مي كنيم.
    امام يك جمله اي درباره آقاي منتظري دارد. امام مي فرمايد: من در منتظري خلاصه شده ام. اين جمله خيلي بزرگ است. حتي درباره شهيد مطهري اين جمله را نمي گويد. خلاصه شدم يعني منتظري يك امام ديگر است. اما پس از آنكه از چارچوب خارج شد از ايشان دست برداشت.
    چون ملاك دين است. ملاك حزب و سياست و حزب بازي و سياسي بازي نيست. دين خدا بايد حفظ شود. نظام بايد حفظ شود.
    خب ما موضعمان نسبت به دولت چه بايد باشد؟ موضع مقام معظم رهبري.
    آقاي احمدي نژاد اين كارش اشتباه بود. تا حالا مي گفتيم هشتاد درصد از او دفاع مي كنيم. بالاخره تأثير دارد. الان بايد بگوييم هفتاد درصد از او دفاع مي كنيم. اما بالاخره از ايشان دفاع مي كنيم.
    احمدي نژاد كارهاي زيادي انجام داد. خدمات زيادي براي كشور كرد. واقعاً خدمت كرد. گفتمان امام و انقلاب را زنده كرد.
    اما اطرافيان احمدي نژاد را به شدت طردش مي كنيم. آدم هاي منحرفي ودروغگويي هستند. برنامه دارند براي كارهايشان. علناً اعلام مي كنند كه اصولگرايان را مي خواهيم شكست بدهيم.
    از دولت به جدّ دفاع كنيم. آرامش در كشور حفظ شود. اين ها دنبال غائله سازي اند. اينها نظام را تهديد كرده اند.آرامش را حفظ كنيد. ببينيد آقا چه مي فرمايند.
    چارچوب دولت حفظ شود. اين دولت بسيار جاي دفاع دارد. بسيار كارهاي عظيمي دارد.
    گوش به فرمان يك شخص در كشور باشيم. مقام معظم رهبري.
    من فقط هميشه دعا مي كنم شما هم دعا كنيد ان شاء الله اين پيش بيني حاج آقاي مصباح هيچ وقت محقق نشود.
    مي دانيد آقاي مصباح هر چه پيش بيني مي كند، متأسفانه محقق مي شود. نسبت به مهاجراني حرف هايي زده بود، شد. در اين دوران. وقتي آقاي احمدي نژاد، دور دوم رأي آورد، همان شب آقاي موسوي زد زيرش.
    فردا شد و يكي دو روز نگذشت. رفتيم پيش حاج آقا. گفتيم: حاج آقا! چه فتنه هايي.
    گفت: اين ها را نگران نباشيد. رهبري جمع مي كند. نگراني من اين است كه احمدي نژاد مشايي را به عنوان معاون اول نصب بكند. در جا شد.
    آقاي مصباح فرموده است فتنه عظيم تري در راه است. يك جمله ديگر خصوصي آن موقع به ما گفته اند. فرمودند: "خطر آقاي مشايي صد برابر بيش از آقاي موسوي است. فتنه شان هم عظيم تر است از فتنه سال 88. "
    اگر اين فتنه عظيم تر باشد مي دانيد يعني چه؟ ان شاء الله اين پيش بيني اش هيچ وقت محقق نشود. با هدايت مقام معظم رهبري، جلوي اين فتنه ها گرفته شود.
    خدا ان شاء الله وجود ايشان را، به ويژه وجود مولايمان مقام معظم رهبري را در پناه مولاي اصلي مان وجود مقدس امام زمان سلام الله عليه، تا قيام امام زمان سلام الله عليه حفظ كند. ان شاء الله.

    انتهاي پيام/

    __._,_.___
    ویرایش توسط 512 : 18-05-2011 در ساعت 23:16

  11. #10
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rjparto آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    مشهد - سرخس
    نوشته ها
    313
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان خواهش میکنم از نوشتن مطالب بسیار طولانی پرهیز کنید! هرچند نوشته های دوستمان بسیار خوب بود.

    درمورد جناب مشایی؛ من عقیده ام این است که دوستان چرا به نظر افراد مختلف رجوع میکنید و آنها را ملاک قرار میدهید؟ البته که این کار کار اشتباهی نیست؛ اما آیا تابحال سخنرانی های ایشان را گوش داده اید؟ هرچند دستیابی به آنها سخت است چون برای رسیدن به فایلهای آن باید از چیلتر عبور کنید و کلی بگردید!
    لطفا یک بار این کار را بکنید و پای سخنرانی هاش مخصوصا اظهار نظراتش بنشینید و با دقت گوش کنید! مطمئن باشید در انتها هیچ چیز نصیب شما نخواهدشد! چون هیچ چیز نمیفهمید و متوجه نمیشوید چرا و با چه دلیل اینگونه حرفهای عجیب و غریب میزند. اصولا چه الزامی دارد که در موارد مختلف و چیزهایی که به شغل او ربطی ندارد اظهار نظر کند؟
    من فکر میکنم احتیاجی نیست درمورد ایشان اینقدر فکر کنید؛ بنشینید پای سخنرانیهاش؛ خودتان متوجه میشوید چه جور آدمی است!
    به نظر من ایشان غیر از اظهارنظرهای جنجال برانگیز و آب به آسیاب دشمن ریختن کاری ندارند. به قول معروف: چرا سری که درد نمیکند با دستمال می بندند؟ چرا برای رئیس جمهور و مملکت ایجاد مشکل میکنند؟!
    ویرایش توسط rjparto : 20-05-2011 در ساعت 13:23
    هروقت گیج شدی بدون که فقط دو چیز درسته:قرآن و اهل بیت (ع)



    ...[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]...

    اگه به نوحه و سینه زنی سنتی اصیل مشهد علاقه دارید:
    .
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    .
    .
    .

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درد و دل با شهدا
    توسط محبّ الزهراء در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 59
    آخرين نوشته: 08-06-2015, 12:45
  2. نقد مقاله :روحانيت عوام هستند نه عوام زده؟
    توسط mahdishata در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25-04-2011, 12:22
  3. اشعاری در مورد امام حسین (ع)
    توسط saleh1 در انجمن عاشورا خون خدا جاری در رگهای تنزیل[ویژه نامه محرم]
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 17-12-2010, 10:03
  4. عرفان و شبه عرفان
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-12-2010, 08:48
  5. صدایی به رنگ صدای تو نیست
    توسط parham در انجمن شعر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-07-2009, 00:37

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه