نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: ماجرای قرائتی و مدرک لیسانس سگ‌شناسی

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض ماجرای قرائتی و مدرک لیسانس سگ‌شناسی


    ماجرای قرائتی و مدرک لیسانس سگ‌شناسی


    آقای قرائتی گیر نده، ما یک مدرک لیسانس می‌خواهیم. شما بگو: لیسانس سگ شناسی، من چه کار دارم به اینکه به درد من می‌خورد یا نمی‌خورد؟ روح من جذب می‌کند یا نمی‌کند؟










    به نقل از برنا، حجت الاسلام محسن قرائتی در سلسله مباحث درس‌هایی از قرآن،به بحث تربیت فرزند در خانه پرداخت. در قسمت‌هایی از سخنرانی آمده است:


    چطور مهندس یک سالن می‌سازد مهندس است، آنوقت مادر آدم می‌سازد. خوب آدم سازی که مهمتر از سالن سازی است. چطور مهندسی که ماشین می‌سازد خیلی پز دارد، خوب آدم سازی که مهمتر از ماشین سازی است. مهندس فوقش آمده یک سالن ساخته، سالن که سالن نمی‌سازد، ولی شما اگر آدم تربیت کنی، آدم، آدم می‌سازد. سالن، سالن نمی‌سازد ولی آدم، آدم می‌سازد.
    چه کسی گفته که شغل یعنی استخدام دولتی و بیرون خانه، که حالا سر و دست می‌شکنند. این تهاجمی که الان به سمت این دانشگاه‌ها آمده است، که مثلاً فرض کنید که شصت تا فوق لیسانس می‌خواهند اینقدر ثبت نام می‌کنند. علم خوب است، اما اینهایی که می‌روند همه برای علم می‌روند یا برای مدرک می‌روند؟ اگر جای دیگر دو برابر این درس یاد دادند، مدرک نباشد، می‌رود. نه من برای مدرک می‌روم. این مدرک گرایی، فرهنگ غلطی است.
    من جایی رفتم.اینجا حالا اسم نمی‌برم، چون می‌ترسم لو برود که کجاست. تا وارد سالن شدم برای سخنرانی، دیدم همه خانم هستند. گفتم: آخر اینجا شما مثلاً می‌خواهید برایش درس بخوانید به درد شما نمی‌خورد. حالا فرض کنید مثلاً حفاری نفت، زن می‌تواند چاه نفت در دریا حفاری کند؟ یکی گفت: آقای قرائتی گیر نده، ما یک مدرک لیسانس می‌خواهیم. شما بگو: لیسانس سگ شناسی، من چه کار دارم به اینکه به درد من می‌خورد یا نمی‌خورد؟ روح من جذب می‌کند یا نمی‌کند؟


    طلبه‌ها هم متأسفانه همینطور هستند. حضرت عباسی ما طلبه داریم که والله بالله تالله مجتهد شو نیست. الکی می‌رود درس خارج می‌نشیند. ده سال هم هست درس خارج می‌خواند و مجتهد هم نمی‌شود. بابا حالا مگر علم فقط فقه و اصول است؟ نهج‌البلاغه، حضرت علی سواد ندارد؟ خوب آن مقداری که شما در قم ایستادی درس‌های خارج می‌خوانی، یک دور، دو دور، سه دور نهج‌البلاغه بخوان عوض فلان کتاب!
    من خودم روحم درس خارجی نبود. دو، سه سال درس خارج خواندم، اما دیدم روحم پس می‌زند. گرایش روحی من نیست. درس خارج را رها کردم در تفسیر قرآن رفتم. حالا مثلاً خودم را کمتر از اینهایی نمی‌دانم که سی سال در حوزه هستند، آنهایی که سی سال است مرتب درس می‌خوانند، من خودم را کمتر از آنها نمی‌دانم. برای اینکه اگر رسائل و مکاسب و کفایه و جواهر سواد است، خوب قرآن و نهج‌البلاغه هم حتماً آن مقداری که می‌خواهم آن را بفهمم، البته آن هم ارزش هست. منتهی اگر من گرایش به آن ندارم، شعر خوب خوب است. اما اگر شما ذوق شعر نداری، برو سراغ غیر شعر. گیر نده!


    یک سوره به نام سوره‌ نوح داریم. آیه‌ اولش این است. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا» (نوح/1) یعنی ما حضرت نوح را فرستادیم. یک پیش‌نماز به جای قل هو الله، رفت سوره‌ی نوح را بخواند. گفت: «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ» (فاتحه/7) «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏ إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا» یادش رفت. بعدش چیست؟ دوباره گفت: تند بخوانم بلکه یادم بیاید. «إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا»، «إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا»... یعنی ما نوح را فرستادیم. «إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا» یک نفرگفت: آقا نوح نمی‌رود یکی دیگر را بفرست! (خنده حضار)



    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه