نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: معنای ربّ از زبان آیت الله سبحانی

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض معنای ربّ از زبان آیت الله سبحانی

    معنای ربّ از زبان آیت الله سبحانی


    سرپرست من

    آیت الله جعفر سبحانی یکی از اسمای الهی واژه «ربّ» است، هر چند به صورت مفرد استعمال نمی شود و پیوسته به صورت مضاعف مانند (رب العرش)، (رب العالمین)، (رب السماوات و الارض)، (رب الناس)، (رب الفلق)، (ربکم) (ربّنا) و... استعمال می گردد ولی در عین حال شایسته است نخست «رب» به صورت مستقل مورد بحث قرار گیرد.

    این فارس می گوید: ربّ به معنی مالک، خالق، صاحب، مصلح می باشد. فیروز آبادی می نویسد: رب به معنی مالک، مستحق، صاحب آمده است. لفظ « ربّ » در قرآن و لغت در موارد زیر که همگی، صورت گسترده یک معنی است به کار رفته است.

    1- تربیت و پرورش، مانند: رب الولد رباه فرزند را پرورش داد.

    2- مراقبت و اصلاح وضع: رب ضیعته: به اصلاح مزرعه خود پرداخت.

    3- حکومت و سیاست، مانند: قد ربّ فلان قومه، ساسهم و جعلهم ینقادون له: بر قوم خود حکومت و ریاست کرد و آنان را مطیع خود ساخت.

    4- مالک: در حدیث وارد شده است که پیامبر فرمود: ارب غنم ام رب ابل، تو مالک گوسفند هستی یا شتر؟

    5- صاحب رب الدار، صاحب خانه، در قرآن می خوانیم: « (فلیعبدوا رب هذا البیت (قریش /3) «صاحب این خانه را بپرستید».

    اگر چه این لفظ (رب) در این موارد و مشابه آنها بکار می رود ولی اگر دقت کنیم «ربّ» یک معنی بیش ندارد و آن کسی است که اختیار و تصرف در امور مربوط به شیء را داشته باشد. بنابراین اگر به صاحب مزرعه «رب الضیعه» می گویند، چون اصلاح و پرورش آن به او مربوط است، و اگر به فرمانروا « رب » می گویند، چون امور کشور و مردم به او تفویض شده است، و اگر به صاحب خانه و مالک یک چیز «رب» می گویند، برای این که زمام آن شی و کیفیت تصرف در آن از شئون او است.
    از این بیان روشن می شود که مربی و مصلح و رییس و مالک و صاحب، رویه های مختلف از یک واقعیت اند و هرگز نباید اینها را معانی مختلف شمرد، بلکه معنی «رب» که از ماده «ربب» گرفته شده، نه «ربی» همان کسی است که تدبیر و اراده و تصرف در چیزی از آن او باشد و دقت در آیات قرآن نیز همین معنا را می رساند: مثلاً یوسف، عزیز مصر را که در خانه او سکونت داشت، « رب » خوانده و می گوید: (... انه ربی احسن مثوای...) (یوسف /22): «او صاحب و اختیار دار من است که از من نگهداری می کند.»

    همچنین یوسف فرمانروای عصر را « رب » خوانده و به یکی از دو نفری که خواب او را تعبیر کرد، چنین گفت: (.. اما احد کما فیسفی ربه خمراً...) (یوسف /41) « یکی از شما ساقی فرمانروا می شود.» فرمانروا صاحب اختیار و تدبیر کننده کشور بود.

    قرآن یهود و نصاری را نکوهش می کند که آن ها علمای دینی خود را «ارباب» خود برگزیده اند، چنان که می فرماید: (تخذوا اخبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله...) (توبه /31) « دانشممندان و راهبان خود را جز خدا ارباب برگزیده اند» و نکته آن این است که زمام تشریع و حلال و حرام را به دست این دو گروه داده بودند که حلال خدا را حرام و حرام آن را حلال می کردند.

    اگر خدا خود را «ربّ البیت» می خواند چون اختیار این خانه از هر جهت مربوط به او است، و کسی در آن حقّ تصرف ندارد. همچنین خدا خود را (رب السماوات و الارض...) (صافات /15) و رب ستاره ای به نام « شعری » می خواند و می فرماید: ( و انه هو رب الشعری) (نجم/49) برای این است که خدا مدیر و متصرف در عالم آفرینش از آن جمله ستاره شعری است و شئون این جهان در اختیار او است.

    توحید در نگاه وهابیون

    جا دارد به این نکته اشاره کنیم که وهابیان توحید را به دو قسم تقسیم کرده اند: توحید ربوبی و توحید الوهی، توحید ربوبی را به معنی خالقیت می گیرند، اعتقاد به این که یک خالق بیش در جهان نیست و قسم دوم را به معنی توحید در عبادت می گیرند و این که باید معتقد بود که یک معبود به حق، بیش نیست.


    ولی در هر دو اصطلاح دچار اشتباه هستند، ربوبیت غیر از خالقیت است، ربوبیت به معنی توحید در کارگردانی و تدبیر است، ممکن است انسانی بگوید: جهان یک خالق بیش ندارد، ولی خدا تدبیر جهان را به موجودات آسمانی با ارواح واگذار نموده است و اتفاقاً مسئله در زمان حضرت ابراهیم چنین بود. مردم بابل به یک خالق معتقد بودند، ولی در عین حال برای جهان، رب های گوناگون مانند خورشید و ماه و ستاره می اندیشیدند.

    آری این نکته را باید گفت کهاز نظر واقعیت، تدبیر در عالم آفرینش جدا از خالقیت نیست و اصلا تدبیر مجموعه ی هستی، ملازم با آفرینندگی است: ولی بحث ما در باره ی واقعیت خارجی نیست، بلکه بحث ما یک بحث مفهومی و جدا سازی مفهوم « رب » از مفهوم خالق است و علت این که در لغت « رب » غیر از خالق است و کارگردانی غیر از آفرینندگی است این که بشر در زندگی خود تدبیر را جدا از آفرینندگی می بیند، یک باغبان « رب » هست ولی خالق و آفریدگار نیست، روی همین تصور مشرکان « بابل » برای این دو مفهوم در عالم خارج دو مصداق قابل بودند و خالق جهان را غیر از « رب » جهان می دانستند.



    منبع :
    سایت حوزه

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زبان ها و گویش های ایرانی
    توسط paradise در انجمن زبان شناسی و اموزش زبان ملل دیگر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-05-2014, 16:14
  2. پاسخ به شبهات مطروحه درباره سريال مختارنامه و عبد الله بن زبير
    توسط monji_2008 در انجمن پاسخ به شبهات دیگر ادیان ومذاهب
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 28-05-2011, 15:01
  3. پاسخ به شبهات: شهادت حضرت زهراء (سلام الله عليها)
    توسط monji_2008 در انجمن پاسخ به شبهات دیگر ادیان ومذاهب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-05-2011, 12:22
  4. گویش های ایرانی
    توسط safaeei در انجمن انجمن متفرقه
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 14-09-2009, 16:16
  5. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه