مطالب فیس بوکی میذارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:khande::khande::khande::khand e:از فرنود يكساله مي پرسن تو دستشويي ، خودت خودتو ميشوري ؟
ميگه پَــــ نَ پـَـَـ ميندازم تو ماشين لباسشويي</span>
مطالب فیس بوکی میذارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:khande::khande::khande::khand e:از فرنود يكساله مي پرسن تو دستشويي ، خودت خودتو ميشوري ؟
ميگه پَــــ نَ پـَـَـ ميندازم تو ماشين لباسشويي</span>
وطنم ای شکوه پابرجا/ در دل التهاب دورانها
کشور روزهای دشوار / زخمی سربلند بحرانها
از تب سرد موجهای خزر /تا خلیجی که فارس بوده وهستمی شود با تو دل به دریا زدمی شود با تو دل به دنیا بستوطــــــنم......
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟
پـَـــ نــه پـَـــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!
به مادرم میگم: یه دختر دیدم خوب، پاک ، نجیب، سر به راه ،تحصیل کرده ... میگه : میخوای بریم خواستگاریش؟
پـَـــ نــه پـَـــ گفتم دلت بسوزه
صبح از خواب بيدار شدم، مامانم ميگه خوب خوابيدى؟
تا اومدم بگم: پـَـَـ ... گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ و زهرمار، پـَـَـ نَ پـَـَـ درده بيدرمون، پـَـَـ نَ پـَـَـ كوفت، پـَـَـ نَ پـَـَـ مرض...
گفتم: خوب حالا چرا ميزنى؟
گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ ميخاى بشينم باهات درد ودل کنم پـَـــ نــه پـَـــ کنی بذاری فیسبوک
با دست کش دروازبانی رفتم سالن فوت سال مربی میگه تو دروازبانی؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ من از مامور های بهداشت این منطقه هستم اومدم ببینم بازیکنا بهداشتشونو رعایت میکنن؟
رفتم قصابي ميگم جيگر دارين؟ ميگه جيگر گوسفند؟
پـَـــ نــه پـَـــ جيگر خودتووووووووووو با اون سيبيلاي نازتتتتتتتتتت
رفتیم ارکستر ببینیم برای عروسی ،یارو میگه برای عروسی میخواید دیگه ?
میگم پـَـــ نــه پـَـــ ختم پدربزرگمه گفتیم یه نیم ساعتی هم بزن و برقص راه بندازیم یه کم روح مرحوم شاد شه
رفتیم بیرون شهر ماردیدم جیغ کشیدم مامانم میگه ماره
میگم پـَـــ نــه پـَـــ ازدوستای قدیمیمه ازخوشحالی جیغ کشیدم.
میپرسه بازی کیه با کی؟ میگم استقلال داماش ... میگه لیگ برتره ..
میگم پـَـــ نــه پـَـــ مقدماتی یورو 2012 است تیم کم داشتن اومدن از اینجا تیم ببرن!
رفتم حموم داد زدم میگم این آب چرا ســـــــــرده؟!!!! بابام میگه داری دوش میگیری؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ دارم تمرین های دوره غواصی رو تو تشت دوره میکنم!
زنگ میزنم خونه میگم بیاین فرودگاه دنبالم..بابام میگه با هواپیما اومدی؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ با قطار اومدیم ایستگاه فرودگاه پیاده میشم
همكارم ميگه cdخام داري ،بهش دادم ميگه خامه؟
ميگم پـَـــ نــه پـَـــ پخته است،تازه از تو فر درش آوردم دستت نسوزه
میگم لباسا رو انداختی تو وان بشوری؟
پـَـــ نــه پـَـــ میخوام سوراخاش پیدا شه پنچریشونو بگیرم.
دارم وضو میگیرم مامانم میگه میخوای نماز بخونی؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ می خوام بخوابم ببینم چطوری باطل میشه!!!!
بهم میگه:بزرگترین ارزوت چیه؟؟میگم:ماشین بخرم.میگه:سواری؟؟؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ کامیون و تراکتور و... و باهاشون بیزنس راه بندازم!!!!
دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن .میگه در خونه رو؟
پـَـــ نــه پـَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها خوابیدم.!!!
راننده تاکسی داد میزنه هفت تیر. یارو میاد می پرسه آقا هفت تیر می ری؟
می گه پـَـــ نــه پـَـــ اینجا تگزاسه هت تیر می فروشم، یوزی هم خواستی داریم
http://alovez.persiangig.com/e40df3bf3c6a7d05...47-300.jpg
اينهم يه دونه ديگه فقط بايد ببيني
ياد يه لطيفه افتادم دقيق يادم نيست ولي کلش اينجوري بود که رنگ يه مشروبو از يکي ميپرسن ميگه سياه ميگن پس خوردي... ميگه من خوردم و ميدونم تو از کجا ميدوني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:kh ande:مطالب فیس بوکی میذارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:rolleyes:چون تاپيك خداحافظي بسته شده به احترام نظر مديران پستي براي خداحافظي نمي زنمو اين جوري مي خوام با همه خداحافظي كنماميدوارم مادرتونو حلال كنين:rolleyes:مادري كه دلش شكست...
اگه شب عيد فطر تو فيس بوك باشيم بازم فطريه مونو بايد بابامون بده؟
پـَـــ نــه پـَـــ ميوفته گردن مارك زوكربرگ
رفتم واسه ازدواجم آزمايش اعتياد بدم، بغل دستيم ميگه شما هم واسه آزمايش اعتياد اومدين؟
پـَـــ نــه پـَـــ من حامله م اومدم ببينم بچه م دختره يا پسر
داشتیم آهنگ کامران مولایی گوش میدادیم تازه شروع شد داشت معرفی میکرد مامانم گفت این آهنگه؟؟!!!!
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ دفتر خاطراته یه نون خشکیه با فرمت mp3 چاپ شده
یارو داشت همینجوری سیگار میکشید داد زدم گفتم روزه نیستی؟
برگشت گفت پـَـــ نــه پـَـــ روزه ام دارم ر یــه امو دودی میکنم واسه افطار بخوریمش
رفتم قصابي ميگم جيگر دارين؟
ميگه جيگر گوسفند؟
پـَـــ نــه پـَـــ جيگر خودتووووووووووو با اون سيبيلاي نازتتتتتتتتتت
به مادرم میگم: یه دختر دیدم خوب، پاک ، نجیب، سر به راه ،تحصیل کرده ... میگه : میخوای بریم خواستگاریش؟
پـَـــ نــه پـَـــ گفتم دلت بسوزه
رفتم لباس زير بخرم ميگم لباس زير دارين؟ ميگه شورتو اين چيزا؟
پـَـــ نــه پـَـــ خل شدم ميخوام پليورو كاپشنو زير تنم كنم
مامانم برگشته میگه علی برو پارکینگ بابات گوسفند خریده رفتم پایین به بابام میگم این گوسفنده
میگه پـَـــ نــه پـَـــ زهرا چاقست دختر همسایه امده پارکینگه ما بچره
رفتيم خواستگاري، باباي دختره منو نشون ميده از بابام ميپرسه آقاپسرتون ايشونن؟
پـَـــ نــه پـَـــ من طوطي خونگيشونم، كت شلوار تنم كردم دلقك بازي در بيارم مجلسو گرم كنم
در حال حاضر 10 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 10 مهمان ها)