یه روز یه انگلیسه داشته تو خیابون سطل زباله آتیش می زده ... خبرنگار bbc ازش می پرسه چرا آشوب می کنی؟
طرف می گه پـَـــ نــه پـَـــ می خواستی دسبند سبز ببندم بهم بگی معترض !!!!
میگم خرمای خوب و تازه داری...میگه برا افطار می خواین...
میگم پـَـــ نــه پـَـــ می خوام هستشو ببرم آژانس انرژی هسته ای صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ایمون ثابت بشه
موتور گازیمو خوابوندن پارکینگ رفتم شورای حل اختلاف نامه جریمم رو بدن ترخیصش کنم یارو میگه موتورتو گرفتن
میگم پـَـــ نــه پـَـــ اومدم طلاقش بدم با هم تفاهم نداریم
نصفه شب رسيدم خونه برقا رو روشن نكردم كه كسي بيدار نشه يهو بابام يه كفش پرت كرد كه با پاشنه خورد تو سرم. برقو روشن كرده ميگه مانی تويي؟؟
پـَـــ نــه پـَـــ من گربه سياهه سر كوچه ام كه واسه شيرين كاري دارم رو پاهام راه ميرم
بعد سال ها به دوستم زنگ زدم،بهم میگه کمند تویی؟؟؟
پـَـــ نــه پـَـــ انجلینا جولیم.دوره فشرده فارسی گذروندم که فقط به تو زند بزنم