سرم شکسته بود، رفتم دکتر، دکتره میگه بخیه بزنم؟؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ
دوتا کـــوک بزن میرم خونه میدم مـامـانــم با چرخ خیاطـی بدوزه..
به یارو میگم کارگرمون از طبقه ششم افتاد تو چاه آسانسور
میگه مرد؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشد خودشو تکوند رفت پرش از طبقه هفتمو امتحان کنه
نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم
دوستم گفت هر وقت نا امید شدی برو کوهستان و داد بزن امیدی هست؟ جواب میاد هستـــ هستـــ هست ..... من هم رفتم کوهستـان و داد زدم امیدی هست؟
جواب اومد پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَـــــ ....!
ویرایش توسط godmother : 30-08-2011 در ساعت 22:14
:rolleyes:چون تاپيك خداحافظي بسته شده به احترام نظر مديران پستي براي خداحافظي نمي زنمو اين جوري مي خوام با همه خداحافظي كنماميدوارم مادرتونو حلال كنين:rolleyes:مادري كه دلش شكست...
می افتم میمیرم. شب اول قبر دوتــا ملک میان بالاسرم...
ازشون میپرسم: شماها نکیر و منکرین؟ میگن: پـَـَـ نــه پـَـَـــ پت و متیم!
رفتم درمونگاه, منشیه میگه: مریض شمایید؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ من میکروبم, اومدم خودمو معرفی کنم!
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!
به خواهرم گفتم برام چایی بریز گفت باشه، گفتم لطفآً غلیظ باشه. گفت رنگ چایی رو میگی؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ لهجتو میگم وقتی خواستی برام تعارف کنی بگی بفرماییییییییید.
یکی از دوستام با خانومش رفته ماه عسل. خانومش بهش میگه: یعنی واقعا تا آخر عمر پیش همیم؟
میگه پـَـَـ نــه پـَـَـــ نسخه تریاله 30 روزست. بعدا باید پول بدیم نسخه کاملشو بخریم
:rolleyes:چون تاپيك خداحافظي بسته شده به احترام نظر مديران پستي براي خداحافظي نمي زنمو اين جوري مي خوام با همه خداحافظي كنماميدوارم مادرتونو حلال كنين:rolleyes:مادري كه دلش شكست...
[IMG]http://up6.*************/files/56296309-107633869341003-100002831700213-38400-5309946-n.jpg[/IMG]
اللهم عجل لولیک الفـــــرج
خدا هم نمیدونه با آدم احمقش چطور رفتار کنه، چه برسه به بنده ش!... خب اون آدمه احمقه دیگه!
رفتم طلبم و از یارو پس بگیرم بهم میگه برای طلبت اومدی؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ اومدم بهت روغن کرچک بدم سر دلت گیر نکنه
رفتم رستوران میگم یه سیب زمینی هم بدید.میگه سرخ شده؟
پـَـــ نــه پـَـــ خام بده بشینم واست پوست بکنم,پول غذام دربیاد!
روزنامه نوشته زن وشوهري دراثر گاز گرفتگي جان باختند! همکارم میگه یعنی خفه شدن؟
پـَـــ نــه پـَـــ اینقد همدیگرو گاز گرفتن مردن
لب دریا دراز کشیده بودم به بوفه دار میگم یه نوشابه واسم میاری؟ میگه میخوای بخوری؟؟؟؟؟؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ میخوام یه نامه بندازم داخلش بفرستم واسه دوستم که اونوره آبه
خالکوبی تنم رو دیده یا تعجب میپرسه تتو کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پـَـــ نــه پـَـــ روم فتوکپی گرفتن!!!!!!!!
رفتم كفش فروشي كفش ميخوام فروشنده ميگه واسه خودت ميخواي؟
ميگم پـَـــ نــه پـَـــ كفشاي ميرزا نوروز بازم كهنه شده اومدم واسه اون بخرم
عاقد: آیا بنده وکیلم؟
عروس: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] متهمی ! الان پاتو از عروسی بذاری بیرون، یگان ویژه میریزه خلع سلاحت میکنه
مرغ رو از فریزر در آوردم ... میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن ...
با نامزدش رفته طلافروشی حلقه بخره ...فروشنده میگه واسه نامزدی میخواین؟!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] سره صحنه فیلمبرداری ارباب حلقه ها بودیم، حلقه کم آوردیم، اینه که مزاحم شما شدیم !
میگم دیگه میخوام از ایران برم ...
میگه با آژانس مهاجرتی میری؟! [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] هماهنگ کردم اول پاییز با دسته غازهای مهاجر
میگه چجوری رفتی آمریکا ؟
میگم من اینجا دانشجو ام.
میگه یعنی « اپلای » کردی؟!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] وقتی کنکور آزاد میدادم انتخاب هفتمُ تیک زدم آمریکا قبول شدم
داداشم برای خودش چایی ریخته بود داشت میومد بشینه ... گفتم برای منم میریزی؟
گفت چایی؟
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] دیدم قر تو کمرت فراوونه نمیدونی کجا بریزی گفتم همینجا
رفتم سر قبر بابابزرگم ... یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره
میگم « سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز ... مرده آن است که نامش به نکویی نبرند » رفیقم میپرسه شعر سعدیه؟!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] کار جدید ساسی مانکه ... پروژه جدیدش نصیحتِ شاعرایِ بزرگه
دکتره داره دندونمو عصب کشی میکنه ... از درد دسته صندلی رو گرفتم فشار می دم ...
دکتره میگه درد داره ؟!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] داره زلزله میاد ... صندلیو نگه داشتم سُر نخوره شما به کارت برسی ...
زانوم درد میکرد لنگون لنگون میرفتم ...
دوستم میگه آخیییی ... پات درد میکنه؟!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] دارم واسه مهمونی فردا رقص مردگان مایکلو تمرین میکنم !
:rolleyes:چون تاپيك خداحافظي بسته شده به احترام نظر مديران پستي براي خداحافظي نمي زنمو اين جوري مي خوام با همه خداحافظي كنماميدوارم مادرتونو حلال كنين:rolleyes:مادري كه دلش شكست...
موبایلم داغون شده بردمش تعمیرگاه.یارو میگه:آوردیش واسه تعمیر؟
پ نه پ دلش گرفته بود آوردمش بیرون یه هوایی عوض کنه،یارو گفت:مسخره میکنی؟
پ نه پ بینِ دو راهی موندم استخاره میکنم،گفت:بچه پُررو هم که هستی؟
پـَـــ نــه پـَـــ بچه یوسف آبادم ولی قبلآ کرج میشستیم،گفت:مثلِ اینکه تنتم می خواره؟
پ نه پ آفتاب گرفتم همه تنم پوست پوست شده ناجور می سوزه
بابا بزرگم سکته زده بردیمش بیمارستان پرستاره اومده میگه بستریش میکنین ؟
پـَـــ نــه پـَـــ اوراقش می کنیم می خوایم یه نوزاد شرایطی ورداریم به جاش
تو دانشگاه چمن هارو کوتاه کردن, یکجا جمع کردن که ببرن. من رو نیمکت کنارش نشسته بودم دوستم اومد گفت چمنا کوتاه کردن میخوان ببرن. گفتم په نه په نگهداشتن واسه مصرف شما, قهر کرد رفت. گفتم قهر کردی گفت په نه په میرم قاشق چنگال بیارم باهم بخوریم
سر جلسه امتحان میگم استاد چقدر وقت داریم؟ میگه تا آخر امتحان؟ پَـــ نَه پـَـــ تا ظهور امام زمان !
رفتم مغازه میگم cd دارید؟ میگه خام؟ پـــ نــه پــــــ تنوری باشه با قارچ و پنیر
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده ..سواد داری ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما از پشت کوه اومدیم!
دارم از يخچال ژله بر مي دارم بخورم مامانم ميگه ميخواي ژله بخوري؟؟؟
گفتم نه پـَـَـ مي خوام بيارمش بيرون باهم بلرزونيم بندري برقصيم!!!
سر کلاس دستمو بلند کردم استاد میگه سوال داری ؟
پَ نه پَ « های هیتلر » !
:rolleyes:چون تاپيك خداحافظي بسته شده به احترام نظر مديران پستي براي خداحافظي نمي زنمو اين جوري مي خوام با همه خداحافظي كنماميدوارم مادرتونو حلال كنين:rolleyes:مادري كه دلش شكست...
اینکه میگم برای خودم اتفاق افتاد واقعیه!
تو ماشین با خانم و بچه ام میرفتیم به پاسگاه رسیدیم؛ مأموره گفت: از کجا میایید؟ گفتم سرخس. گفت خانواده اید؟
راستش جرأت نکردم چیزی بگم گفتم بله!
ولی رد که شدیم گفتم:
پَ نَ پَ این دوست دخترمه؛ این بچه رو هم از تو جوب پیدا کردم!
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)