قابلي نداشتنوشته اصلی توسط khanoomi
شرمندمون كردين
رفتم حموم آب خیلی داغ بود غافلگیر شدم داد زدم...مامانم میگه شعله رو کم کنم؟
پـــــَ نه پــــــَ نعلبکی بده خودم سردش میکنم
دزد اومده خونمون همه جا رو بهم ریخته ۲ تا فرشمونو برده. زنگ زدیم پلیس اومده میگه خونتون دزد اومده؟
پَــ نَــ پَــ می خواستیم تغییر دکور بدیم گفتیم شما هم بیاین نظر بدین !
زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده ... یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟
نه پس فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !
رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟
می گه می خوای غذا درست کنی؟
نه پس می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره
دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه ...
میگه مگه خرابه ؟
نه پس آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش
قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه قرمه سبزیه؟!
نه پس کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد
یارو زنگ زده میگه منزل آقای طاهری؟ میگم نخیر.
میگه ااااا اشتباه گرفتم؟
نه پس شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم !
رفتم در خونه رفيقم ...
از پشت آيفون ميگه ... تنهايی؟
نه پس خونه محاصره ست ... بهتره خودتو تسليم كنی ...
ماشینو دوبل پارک کردیم رفتیم و اومدیم میبینم یه برگه جریمه زیر برف پاکنه دوستم میگه جریمت کرده میگم
نه پس برام یادداشت گذاشته اگه دفعه ای دیگه از اینکارا بکنی به بابات میگم
بیرون گل خریده بودم، میرم خونه میدم به مامانم میگه گله؟؟!!
میگم: نه پس آفساید بود داور قبولش نکرد
رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده ... میگه یعنی خانواده باشه ؟!
نه پس مجردم بود اشکالی نداره ... فقط محجوب باشه ... اهل نماز و روزه
رو در اتاقم علامت « ورود ممنوع » زدم. رفیقم اومده تو، میگه اینو زدی که کسی نیاد تووو؟
نه پس زدم که کسی جلو در پارک نکنه ... !
تو آرایشگاه کار می کردم ... از مشتری می پرسم برات ماسک بذارم؟
میگه ماسک برای جوش صورت و اینا ؟!
نه پس ماسک اسپایدرمن يا بت من هركدمو دوست داري
دندونام ارتودنسی کردم ...
دوستم اومده میگه ارتودنسی کردی
نــه پـَـَــــس واسه حفاظت بیشتر سیم خاردار کشیدم !
داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده،خوردم زمین میگه کمک می خوای؟
میگم نــه پـَـَــــس شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می کنم بریییید برییییییید!!!!
داره مسابقه رقص نشون میده؛ اومده می پرسه :"ماهواره است؟"
پَــ نه پَــ ؛ شبکه اول سیمای جـمـهـوری اسلـامـیـه اینم قسمتی از تیتراژ سریال مختارِ با همکاری خردادیان
این از زبون من نیست هااااااااا
سر سفره عقد عاقد گفت عروس خانم وکییییلم؟
بهش گفتم نه پس! متهمی
بادا که به دریا برسد کوشش این رود
همپای تو پرچم بسپاریم به موعود
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
دوستم میگه دیشب كه خونتون سروصدا بود ،همه تو كوچه بودن،دزد اومده بود؟؟
گفتم پ نه پ سكانس آخر یه فیلم سینمایی رو داشتن تو خونمون میگرفتن!!
رفتیم سینما در باجه بلیط فروشی مسئول میگه بلیط میخوای
نه پس بهرام رادانم
اومدم امضا بدم
رفتم میوه فروشی میگم گلابی میخوام, میگه گلابی رسیده میخوای؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ تخمشو بده ببرم بکارم, که به امید خدا نوم گلابی تازه بخوره
ماشینو روشن کردم راه افتادم میگه درب خودرو باز است میگم توام که فقط همینو بلدی
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوای بیام واست ببندمش
به هم خونه ام میگم تخم مرغ میخوری ؟ میگه میخوای نیمرو کنی
میگم پ ن پ میخوام بشینم روش جوجه بشه کباب کنیم بخوریم
دویست تا پشه دستمو نیش زدن هر کدوم اندازه یه پرتغال باد کرده رفیقم میگه پشه زده؟
پـــ نه پـــ باده معده ام رو نگه داشته زده زیر پوستم
سر یخچالم پارچ آب رو دارم سر میکشم مامانم اومده میگه آبه؟
پــ نه پــ سوسک کش قهرمانه دارم میریزم تو این خندق سوسک نیاد بالا!
هزار تومن دادم کارت مترومم دادم یارو میگه هزار تومن شارژ شه؟
پـــ نه پـــ ده هزار تومن شارژ کن باقی شو تو اقساط ۴۸ماهه میدم
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
