اعتماد به خدا
به خدا و اهل بيت (عليهم السلام) كه مربي هستند، اعتماد كن و در كار آنها اظهار سليقه و دخالت نكن. به هر كار كه براي پخته كردن و ساختن تو با تو مي كنند، تن بده و نظريه نده.
نخودچي پز، نخودها را در يك ديگ ريخته بود و روي آتش شديد گذاشته بود و كفگير مي زد. اول نخودها داد و قال مي كردند و مي گفتند: سوختيم و از جا مي پريدند. تا اينكه يكي از نخودها گفت: گويا مي خواهند با ما نخودچي گل درست كنند و در مجلس سلطان بگذارند و سلطان ما را بخورد. نخودها گفتند اگر اين طور است، پس نخودچي پز كار خوبي مي كند. اي كاش آتش را تندتر كند و بيشتر كفگير بزند. كار كه به اينجا رسيد، نخودچي ها تقريباً بو داده شده بودند و اتفاقاً برعكس خواسته نخودها، آتش را كم كرد و ديگر كفگير هم نزد.
ما هم مثل نخودها هستيم و خدا و ائمه مي خواهند ما را پخته كنند. گاهي اوقات چيزي را كه پختنش ساعت ها وقت نياز دارد، درون ديگ زودپز مي ريزند و در اثر فشار داخل ديگ، ظرف چند دقيقه مي پزند. خدا و اوليا هم گاهي اوقات با ابتلائات شديد، يك شبه ما را صد سال پيش مي برند. پس بايد به ابتلائات تن داد و راضي بود تا زودتر به مقصد رسيد.
وقتي به خداي خودت اعتماد كردي، راحت و آسوده مي نشيني. بهشت جاي نشستن است. «في مقعد ص دق ع ند مليك مقتد ر» (سوره قمر، آيه 55) در جايگاه صدق و راستي نزد خداوند مالك مقتدر. در دنيا در مجالس ذكر خدا و اهل بيت(عليهم السلام) و سر سجاده نماز بايد تمرين نشستن كرد. طوري بايد نشست كه گويا هيچ وقت قصد رفتن و بلند شدن نداري. اگر راحت و آرام بنشينيم، رحمت و بركات خدا بر ما مي بارد.
خدا بهترين نقاش است. بگذار خدا رنگت كند. بگذار رنگي كه نفس و شيطان كرده، بپرد تا رنگ خدايي آشكار شود. آفتاب كه زد، رنگ هاي قلابي مي پرند.
اگر يك شخص غني كه به او اطمينان و اعتماد داري، به تو بگويد نگران نباش و غصه بدهي هايت را نخور، خيالت راحت باشد، من هستم؛ ببين اين حرف او چقدر به تو آرامش مي بخشد و راحت مي شوي! خداي مهربان كه غني و تواناست به تو گفته است: «اليس الله ب كاف عبده» آيا خداوند براي كفايت امور بنده اش بس نيست؟ يعني اي بنده من، براي همه كسري و كمبودهاي دنيوي و اخروي ات من هستم. اين سخن خدا چقدر انسان را راحت مي كند و به او آرامش مي بخشد؟ از اين جهت است كه فرمود: دل ها با ياد خدا آرامش مي يابد.
از سخنان حاج اسماعيل دولابي
برگرفته از كتاب مصباح الهدي