صفحه 12 از 12 نخستنخست ... 23456789101112
نمایش نتایج: از 111 به 120 از 120

موضوع: ضــیــافــت نــور (ویژه نامه ماه مبارک رمضان)

  1. #111
    یه دنگ سایت به نامشه بصیر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    3,261
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض



  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #112
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    رازهای روزه‌داری-1

    گمانه‌زنی‌های معنوی پیرامون مهمانی رمضان

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    کتاب «شهر خدا؛ رمضان و رازهای روزه‌داری» اثر حجت الاسلام پناهیان اخیراً به چاپ هفتم رسید. به این بهانه، در نیمۀ پایانی و روزهای اوج این ضیافت الهی، گزیده‌هایی از این کتاب را در چند بخش مستقل منتشر می‌کنیم. بخش اول از این گزیده را در ادامه می‌خوانید:
    1. شاید یک فرصت آشنایی برای غریبه‌ها

    رمضان شاید یک فرصت آشنایی است، برای ما غریبه‌هایی که از عالم حضور و تقرّب دوریم و با احوال آشنایان و عاشقان بیگانه. پس اگر در ضیافت، آشنایی حاصل نشد بهتر است خود را معطّل نکنیم و شغل دیگری غیر از آدم شدن اختیار کنیم. وقتی در خانه‌ایم به خدمت صاحب‌خانه نمی‌رسیم، می‌خواهید در خیابان از شرم حضورش به او خدمت کنیم؟
    شاید رمضان برای ما که با او آشنایی داریم، محلّی باشد که خدا خواسته است به واسطۀ این ضیافت، خود را به او نزدیک‌تر بیابیم. مایی که پس از هر غفلت و معصیتی، اولین ضربه‌ای که می‌خوریم این است که فکر می‌کنیم از نظر خدا افتاده‌ایم و او دیگر ما را دوست ندارد و به ما نگاه نمی‌کند؛ و کسی هم نمی‌تواند به‌سادگی ما را متقاعد کند که همیشه خدا نگران ماست و ما را دوست دارد و ما او را هنوز از دست نداده‌ایم، شاید فضای مهمانی بتواند باور ما را نسبت به مهربانی خدا بهتر کند و امید ما را به بهتر شدن بیشتر نماید.
    ما که با هر گناه، اولین بلایی که سر خود می‌آوریم این است که خود را از رحمت خدا «مأیوس» می‌کنیم، و راه بازگشت را به روی خود می‌بندیم، در ضیافت، بدون کسب لیاقت هم می‌توانیم به یک پذیرایی خوب «امیدوار» باشیم و از اکرام خدا احساس گرامی بودن بکنیم، که همین مایۀ کسب بسیاری از فضائل خواهد بود و سرمایۀ بسی از فوائد خواهد شد.
    2. شاید بناست محترم شویم، تا خود را مَحرَم احساس کنیم

    شاید بناست در مهمانی محترم شویم، تا خود را کمی مَحرَم احساس کنیم و معاصی را بر خود حرام سازیم و مانند حاجیان که در بدو ورود به خانۀ خدا احرام می‌بندند، مُحرِم گردیم و از وصال خوبان محروم نمانیم. شاید می‌خواهد به ما بگوید که ما هم می‌توانیم مَحرم اسرار باشیم و مقرّب دربار ربوبی گردیم. چون بسیاری اوقات ما چون خود را آدم حساب نمی‌کنیم هر غلطی را مرتکب می‌شویم، و چون خود را ناتوان می‌دانیم هیچ اقدامی نمی‌کنیم.
    3. برای اینکه احساس غریبی نکنیم

    البته ضیافت برای این هم هست که ما احساس غریبی نکنیم و از صاحب‌خانه فرار نکنیم و کمی در کنار او قرار بیابیم. خدا هرچه ایستاد و صبر کرد که ما در طول سال، خود به سمت او بیاییم، نیامدیم؛ پس او خود ما را مهمان کرد که این اُنس ایجاد شود و وحشت زدایی تحقّق پیدا کند، تا در آینده بلکه این خاطرۀ خوش، ما را به سوی او بازگرداند و ما را برای تکرار یک تجربۀ شیرین به مراجعت بکشاند.
    4. شاید فرصتی است برای نمایش بخشندگی میزبان

    احتمال هم دارد که میزبان می‌خواهد ظرفیت بخشندگی و بنده‌پروری خود را به نمایش بگذارد تا ما هم نشان بدهیم برازندۀ بخشودگی و بندگی او هستیم. او می‌خواهد در سرسرای بارگاه ربوبی، خدایی خود را به رخ بکشد، و از ما می‌خواهد پرستش و پرواز خود را به سوی بالا بلندِ مقام او به دیدۀ ملائک بیاوریم. این نمایش، هم از جانب او دلرباست و هم از جانب ما زیبا. و رؤیت این زیبایی‌ها رزق و روزی اهل تقوا و دیانت است.
    5. آغاز یک آشنایی یا التیام درد عاشقی

    و شاید هم مهمانی برای رفع غریبی و د‌لتنگی ما باشد، که خدا خوب می‌داند در دوری از نیستان حضور او، نیک به تنگ آمده‌ایم و نینوایی در نی وجود ما برپا شده است. همچنان که مهمانی برای بعضی‌ها سبب آغاز درک و آشنایی است، برای بعضی‌ها هم سبب التیام درد عاشقی و دلدادگی است.
    6. فرصتی برای فاصله گرفتن از دیگران و درک تنهایی خود

    شاید هم می‌خواهد کمی از دیگران فاصله بگیریم تا تنهایی خود را بازیابیم و از آلودگی‌هایی که در جریان ارتباط‌ها نصیبمان شده است، کم نماییم. یعنی می‌خواهد با او اُنس بگیریم که علامت اُنس گرفتن با خدا فاصله گرفتن قلبی است از مردم. مگر امیرالمؤمنین(ع) نفرمودند: «ثَمَرَةُ الاُنسِ بِاللهِ الإستِیحَاشُ مِنَ النَّاسِ؛ نتیجۀ اُنس با خدا، وحشت از (اُنس با) مردم است.»(1)
    7. زمینه‌ای برای آشنایی با یکدیگر

    احتمال هم دارد بخشی از ضیافت برای آشنایی ما با یکدیگر ترتیب داده شده باشد. ما آدم‌ها وقتی از هم بدجوری فاصله می‌گیریم؛ گویی از خودمان هم جدا می‌شویم. و وقتی دل‌هایمان به هم نزدیک‌تر می‌شود، گویا بیشتر به خود می‌آییم و بهتر به خدا می‌رسیم. با تکبّرمان نسبت به هم تواضعمان به خدا کم می‌شود و با مهربانیمان به یکدیگر خدا به ما مهربان‌تر می‌شود. در یک مهمانی وقتی مهمانان دور صاحب‌خانه جمع می‌شوند، در واقع گردهمایی می‌کنند و به هم نزدیک‌تر می‌شوند. البته این جلوت با آن خلوت مذکور در قبل تعارضی ندارند.
    سفارش‌های پیامبر اکرم(ص) دربارۀ مهربانی مؤمنان با یکدیگر در این مهمانی معنوی انسان را به تعجب وا می‌دارد. گویی این ضیافت جز یک آشتی‌کنان برای مهمانان چیز دیگری نیست؛ و تمام فلسفۀ این مهمانی، همین مهربانی بوده است. می‌فرمودند:
    «وَ تَصَدَّقُوا عَلَی فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُمْ وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَکُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَایَحِلُّ النَّظَرُ إِلَیْهِ أَبْصَارَکُمْ وَ عَمَّا لَایَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَیْهِ أَسْمَاعَکُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَی أَیْتَامِ النَّاسِ یُتَحَنَّنْ عَلَی أَیْتَامِکُمْ.»(2)
    «به فقراء و مستمندانتان صدقه دهید. بزرگ‌ترهایتان را احترام کنید و به کودکانتان محبت بورزید. به خویشانتان نیکی کنید و زبانتان را حفظ نمایید و دیدگانتان را از آنچه نگریستن بر آن حلال نیست، بپوشانید و گوش‌هایتان را از آنچه شنیدنش حلال نیست، باز دارید، و به ایتام دیگران محبت کنید تا به ایتام شما محبت کنند.»
    «أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ.»(3)
    «ای مردم هر که در این ماه خوی خود را نیکو گرداند، از صراط بگذرد در آن روز که قدم‌ها بر آن بلغزد. و هر که بر زیردستانش سبک گیرد، خداوند حساب او را آسان کند. و هر که شرّ خود را در این ماه از دیگران باز دارد، خداوند در روز قیامت غضبش را از او باز می‌دارد. و هر که یتیمی را گرامی دارد، خداوند در روز قیامت او را گرامی دارد. و هر که به خویشانش نیکی کند، خداوند در روز قیامت به او نیکی کند؛ و هر که از خویشانش منقطع شود، خداوند در قیامت رحمتش را از او قطع کند.»
    8. لحظاتی در کنار اولیای خدا ...

    ‌اما قوی‌ترین احتمال برای غرض اصلی این ضیافت و یا به تعبیر دیگر مهم‌ترین فایدۀ این مهمانی آن است که ما با اولیاء خدا که خانه‌زادند و نمک پرورده‌، عبد خدایند و عزیز او، سفره‌داران ضیافت دربارند و ساقیان شرب طهور، مأموران به پذیرایی از مهمانان‌اند و مأنوسان با ذکر میزبان، لحظاتی را در کنار هم باشیم. و الا خدا که همیشه با ما هست و ما هم همیشه مهمان او هستیم.
    گویا او خواسته است فاصلۀ ما را با دوستان خاص خود کم کند، تا با نور ایشان راه یابیم و در حضور اینان راه برویم. تا در وجود خوبان بر قلوب ما تجلّی کند و در وجوه خوب‌رویان از ما دلبری نماید. تا با نشان دادن ولیّ خود، تمام مقصود خود را از هدایت ما و نزول قرآن بیان کند، و با نشاندن ما در مکتب ولایت، نعمت خود را به اتمام رساند.
    تا هم ما را به حبّ آنان امتحان کند و هم ایشان ما را به حبّ خدا مبتلا کنند. تا هم ما اسوه‌های گم کردۀ خود را باز یابیم و هم آنان ما را در کنار خود بیابند که بتوانند ما را به لطف خود نوازش کنند. چون هر چقدر ما به آنان محتاج‌تریم، بیش از آن، آنان به ما مشتاق‌ترند.
    اگر این سخن عین صواب نیست، پس چرا شب قدرِ این ضیافت، شب نزولِ به‌یکبارۀ قرآن است؟ مگر آن‌همه کلام را به‌یکباره گفتن، مثل این نیست که خداوند با نشان دادن ولیّ خود به اهل عالم، به‌یکباره بخواهد بگوید آنچه می‌خواستم تماماً همین است؟ اگر این سخن به صواب نیست، چرا همۀ امور و تقدیرات سالانۀ بندگان، یعنی مهمانان، باید به اطلاع و امضاء ولیّ خدا برسد؟ و چرا امیرالمؤمنین خود فرمودند: «اَنَأ صَلوةُ المُؤمِنینَ وَ صِیامُهُم؛ من نماز مؤمنانم و روزۀ ایشانم.»(4)؟
    پاسخ این حرف‌های نگفتنی معلوم است. البته تحقیق بیشتر دربارۀ این نکات را در مباحث مربوط به معارف ولایی جستجو و پیگیری نمایید و هم‌اکنون گفتگو را رها کرده، به خود مراجعه کنید و خود را امتحان کنید. به‌سادگی در می‌یابید که در ضیافت رمضان، خود را به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نزدیک‌تر احساس می‌کنید و بیشتر علاقه‌مندید. پس در این مهمانی خود را ملازم ایشان قرار دهید و از کنار یادشان جایی نروید که ضرر خواهید کرد.
    ---
    1. غررالحکم، ص199، فی عبادة الله، ح3949.
    2. عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص295، باب 28، ح53.
    3. عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص295، باب 28، ح53.
    4. تفسیر انوار العرفان، ج2 ص533، ذیل آیه 115 از سورۀ بقره.

  4. #113
    یه دنگ سایت به نامشه بصیر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    3,261
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دعایی که گناهان گذشته و حال و آینده را پاک می کند
    مهمترین دعایی که در ماه رمضان گناهان گذشته و حال و آینده­ انسان با آن آمرزیده میشود،دعای «الهم ادخل علی اهل القبور السرور» است و نام دیگرش دعای «فرج» است. این دعا تمرین رحمانیت است.


    یکی از دعاهای وارده شده در ماه رمضان: «اللهم أدخل علی أهل القبور السرور»که شخص به رحمانیت می رسد، یعنی ناراحتی و نگرانی ­اش این است که کسی در عالم قبر و برزخ نباشد که غصه داشته باشد. دستش را بالا می برد، با اضطرار و نگرانی و مهربانی و رحمت میگوید: خدایا! همه اموات را خوشحال کن.
    «اللهم أغن کل فقیر/ اللهم اکس کل عریان/ اللهم اقض دین کل مدین/ اللهم فرج عن کل مکروب/ اللهم رد کل غریب/ اللهم فک کل أسیر...» این رحمت است.
    کسانی که در دلشان «رحمت» نیست، نمی توانند این فقرات را با سوز دل بخوانند.فقط تقلیدی می خوانند و می گذرند؛ در دلشان تکانی نمی خورد،لرزشی ایجاد نمی شود. لذا به رحمت ویژه نمی رسند.
    خدایی که به بخاطر دلسوزی به گنجشک در قیامت به ما رحم می کند
    به همه رحم کنید تا خداى متعال به شما رحم کند. هر که دلسوزی کند، هر چند درباره سر بریده گنجشکی باشد، روز قیامت خدا به او رحمت می کند.
    نبی اکرم(صل الله علیه و آله) می فرماید: «مَن رَحِمَ و لو ذَبيحَةَ عُصفورٍ رَحِمَهُ اللّه ُ يومَ القِيامةِ؛ اگر کسی دلش بسوزد و به رحمت بیفت، حتی برای یک گنجشک سربریده». یعنی وقتی خدا ببیند انسان بخاطر یک گنجشک که سرش بریده یا یک کبوتر مریض که نمیتواند پرواز کند یا مریضی یک حیوان دلسوزی کند، باعث میشود خداوند در روز قیامت به این شخص رحم کند.

  5. #114
    یه دنگ سایت به نامشه بصیر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    3,261
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بهترین تقدیری که باید از خدا بخواهیم «انتظار» است
    در شب قدر باید انتظار فعال را بخواهیم و نه انتظار منفعل و ذلیلانه را . عزاداری فعال و نه عزاداری ذلیلانه و منفعل. عزاداری که روح انتقام و فعالیت دارد و شخص بطور همزمان دارد موانع ظهور را برطرف می کند.


    همراهی با خانواده آسمانی در دنیا، معیت با آنها در آخرت را به همراه خواهد داشت. «اَن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُنیا وَ الآخِرَۀ؛ از خدا می خواهم که مرا دردنیا و آخرت با شما قرار دهد».
    معیت انسان با پادشاهان جاودانه و آخرتی، زمانی است که در دنیا با آنها معیت داشته باشیم. این معیت و همراهی با آنها باید در این دنیا صورت بگیرد.
    در شب قدر اگر تصمیم گرفتیم که به آغوش خانواده آسمانی برویم، از فردا سبک زندگیمان واقعاً تغییر می کند. نوع دوست­یابیها، تصمیمات، انتخابات، ارتباطات، چینش های فکری، ازدواج، نوع معاملات، همه چیز رنگ خانواده آسمانی پیدا میکند. نگاهت به آدمها واقعاً عوض می شود و بهترین تقدیر رقم می خورد.
    برای دریافت بهتر فیوضات شب قدر، باید از شب قبل از آن آمادگی ایجاد کرد. از جمله آمادگی ها خواندن این دعاست: «اَللّهُمَّ اَرزُقنی فَضلَ لَیلَۀِ القَدر= خدایا فضیلت شب قدر را روزیم فرما».
    انتظار فعال این است که حتی کفار را به چادر حضرت بیاوریم
    «دست دیگران را گرفتن» یک انتظار فعال است. همه برای رسیدن به چادر حضرت راه دارند؛ راه برای هیچ کس بسته نیست. حتی کفار فرزندان حضرت هستند.
    برای انتظار فعال، باید خود را به حضرت برسانیم و سعی کنیم تعداد خود را بیشتر و تعداد کفار را کمتر کنیم. منظور این نیست که آنها را بکشیم؛ اسلام به ما اجازه نداده تا وقتی که دشمن دست به اسلحه نبرده، ما دست به اسلحه ببریم. بلکه منظور این است که چون آنها ناآگاه هستند؛ باید آنها را با کار فرهنگی و فکری آگاه کنیم.
    هر کس در رشته خود می تواند کاری انجام دهد مثلا یک هنرمند موسیقی، از هنرش قشنگ استفاده کند، که وقتی این آهنگ یا شعر را می شنوید دلتنگ خانواده آسمانی شده اوج بگیرید و شما را تا بهشت ببرد.
    یک مهندس، یک تاجر، یک معلم، خانم خانه ­دار... هر کس هر کاری می تواند بکند. این بهترین تقدیر است که کسی می تواند داشته باشد.
    این برای آن است که خدا و اهل بیت ما را خیلی دوست دارند؛ ما بچه هایشان هستیم؛ ما را سر کار نگذاشتند؛ مسخره نکردند؛ نه به ما حقه میزنند نه ظلم می کنند. خدای سبحان منزه است از چنین اموری.
    ما برای خدا خیلی قیمتی و مهم هستیم که خدا می فرماید: «مَن اَحیا نَفساً فَکَأَنَّما اَحیَا النّاسَ جَمیعاً؛ کسی که یک نفر را زنده کند، انگار که همه مردم را زنده کرده است». بنابراین، خدا می فرماید: یک نفر از شما معادل همه شما برای من قیمت دارد. همانطور که یک مادر یا پدر می گوید: هر بچه ­ام مثل همه بچه­ هایم قیمت دارد. اما در نظام آخرتی میلیاردها میلیارد مادر را جمع کنیم، یک قطره از عاطفه و مهربانی خدا نمی شوند.

  6. #115
    یه دنگ سایت به نامشه بصیر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    3,261
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    در شب قدر از خداوند«مقام محمود» بخواهیم، نه مقام های حیوانی
    این خود من هستم که می توانم تقدیر پدر و خانواده آسمانی ام و مادرم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را انتخاب کنم و بگویم که کمتر از آنها نیستم. هر کس کمتر از این را انتخاب کند، به این معنی است که قیمت خودش را نمی شناسد و خیلی بیچاره است. یعنی یا به تقدیرات حیوانی راضی شده است، و یا به تقدیرات جمادی و یا گیاهی؛ یا نهایتاً می خواهد یک آدم خوبی باشد.


    وقتی می گوییم : « اَسئَلُ الله اَن یُبَلِغَنِی المَقامَ المَحمود لَکُم عِندَالله؛ از خدا می خواهم که مرا به آن مقامی که شما دارید برساند»، امام زمان(علیه السلام) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و ... خوشحال می شوند که ما تقدیرات آنها را انتخاب می کنیم و می خواهیم هم­ درجه آنها شویم.
    ما فرزندانشان هستیم و آنها این مقام را برای ما می پسندند و به کمتر از مقام محمود برای ما راضی نیستند. لذا درجه ما این است که خود را دست کم و کوچک نگیریم؛ وقتمان را تلف نکنیم؛ شک و تردید نداشته باشیم که باید خود را با سرعت به این مقام بالا برسانیم وحتی باید از دیگران سبقت بگیریم.
    در مقیاس های زمینی، پدر و مادرهایی که تحصیل کرده هستند و موقعیت اجتماعی خیلی بالایی دارند، به بچه­ هایشان می گویند: «شما حداقل باید به ما برسید». معمولا تحت تأثیر جو خانوادگی و پدر و مادر تحصیل کرده، بچه­ ها هم تحصیلکرده می شوند.
    مقام محمود کجا و مقام حیوانی که بعضی افراد در عزاداری ها می گویند کجا؟ می گویند من سگ امام حسین(علیه السلام) هستم. این یعنی بالاترین درجه ای که این گونه افراد از خدا می خواهند. یعنی مقام حیوانی.
    بعضی افراد برای خود تقدیرات انسانی می خواهند تا باطنشان انسان شود. ما نه فقط تقدیر یک آدم را باید بخواهیم، بلکه تقدیر یک میلیون آدم و بالاتر از آن کل تقدیر امام زمان(علیه السلام) را باید برای خود بخواهیم؛ زیرا اندازه­ ما به اندازه امام زمان(علیه السلام) است.

  7. #116
    یه دنگ سایت به نامشه بصیر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    3,261
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    اثر مهربانی و محبت در دریافت تقدیرات
    تجلی اسم «رحمان» در انسان او را همانند خدای رحمان، مهربان می سازد. کسی که رحمان است، خشونتی در اعمال او وجود ندارد. عبادتهای شب قدر زمانی اثرگذار است که ما توانسته باشیم اسم رحمان خداوند را دریافت کنیم با دریافت این اسم، اسمهای دیگر نیز خود به خود در ما متجلی می شوند و راه را برای دریافت تقدیرات باز می کنند.


    شب های قدر شبهای اندازه است. انسان موجود مختار است؛ قدر خود را باید خودش رقم زده و قیمتها را دست امام زمان(علیه السلام) بدهد.موفقیت انسان در این سه شب خیلی مهم است، زیرا تقدیرات یک سال آینده­ در مورد همه اتفاقات،روزیهای مادی و معنوی او تعیین می گردد.
    در نظام نزول اسما الهی اسم «هو» اول است، «الله» دوم، و بعد از آن اسم «رحمن» است که به اندازه الله عظمت دارد. هر کس می خواهد در مقام معنویت و انسانیت چه در مسائل دنیایی و چه در مسائل آخرتی موفق شود؛ باید اسم رحمن را در خود متجلی کند. میزان تجلی اسم رحمن در انسان، ضامن تمام پیروزی های دنیایی و آخرتی او است. از طرفی انسان هر چقدر مهربانتر شود، زمینه مناسب تری برای دریافت سایر اسما الهی که در دعای جوشن کبیر آمده است را پیدا می کند. اگر کسی رحمن نباشد؛ غفور هم نیست؛ ستار، جواد، کریم هم نیست. توصیه زیادی در آموزه ­های دینی به رفع تندی ها، خشونت ها، عصبانیت ها، حسادت ها، بدبینی ها، بداخلاقی ها شده است. هرچقدر این رذایل را در درون خودتان کم کنید به همان اندازه به الله نزدیکتر می شوید.
    آوارگی، طردشدگی و تنهایی امام زمان(علیه السلام) که نزدیک 1180 سال طول کشیده، حاصل بی رحمی های ما است. در مورد خداوند هم خشن هستیم؛ در دعای افتتاح می خوانیم: «وَ تَتَحَبَّبُ إِلَيَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْكَ؛ و با من دوستى مى ورزى و من با تو دشمنى می كنم، به من محبّت مى نمایی و از تو نمى پذيرم».
    آدمها در تمام مشکلات و گرفتاری های زندگی اول با خدا درگیر می شوند؛ اول با او قهر می کنند.این خشونت است.این که شما شب های قدر، چقدر دعا می کنید؛ گریه می کنید؛ ذکر می گویید؛ یا اینکه بعداً حج و کربلا می روید،مهم نیست. مهم این است که این حج، کربلا، هیئت، جلسات و عبادات در شما منجر به مهربانی شود و خشونت را از وجود شما پاک کند. کسی که در خرید و فروش خشن است، سر دیگران کلاه می گذارد؛ گران فروشی، کم فروشی و بد فروشی می کند. خشونت در خانواده حاصل نبودن اسم رحمان در افراد خانواده است؛ مثالهای این خشونت، تندخویی، سخت گیری، بدرفتاری، حساسیت، زودرنجی، با اعضای خانواده و ... می باشد که دائماً جهنم تولید می کند. شخصی که میخواهد به معنای حقیقی رشد کند، باید بتواند مشکلات 30 سال 40 سال 50 سال اشتباه را برطرف کند. ضمناً بتواند ره صد ساله را یک شبه برود؛ بتواند زمینه­ های لازم برای دریافت اسم های الهی، خیر، رحمت و برکت را در وجود خود باز کند و این امکان پذیر نیست مگر با مهربان شدن و رحیم بودن.
    ما با یک خدای خیلی مهربان طرف هستیم. در روایت داریم که پیامبر(صل الله علیه و آله) به خداوند عرض کرد، خداوندا روز قیامت غیر از من و خودت به کس دیگری اجازه نده که هنگام محاسبه امت من و مسلمانها حاضر باشند؛ خداوند فرمود: «أحاسِبُهُم وَحدی؛خودم تنها به حساب شان رسیدگی می کنم»من از تو مهربانترم، حتی به خود تو هم اجازه نمی دهم باشی و بندگانم جلوی تو شرمنده و خجالت زده شوند.این خدای مهربان ما است.
    پیامبر(صل الله علیه و آله) فرمود:«وَ الذّی نَفسی بِیَدِهِ لا یَدخُلُ الجَنَّۀ إلاّ رَحیما؛ قسم به کسی که جان من در دست اوست، وارد بهشت نمیشود مگر آدم رحیم».اصحاب خوشحال شدند و گفتند:«قُلنا کُلُّنا رَحیم؛ همه ما رحیم هستیم». حضرت فرمود:«لا حَتّی تَرحَمَ العامَۀ؛ شما باید همه را دوست داشته باشید». رحمت تان نسبت به همه عام باشد.یعنی حتماً باید سر عنوان نامه عمل شما رحیم نوشته شده باشد. اگر رحم نداشته باشید، بقیه اعمالتان در شما خشونت ایجاد میکند. خیلی وقتها آدم با حج رفتن، نماز خواندن، دعا خواندن، جبهه رفتن و خدمت کردن به مردم روز به روز روحیه اش خشن تر میشود.
    باید عبادت ها در ما رحمت، مهربانی، نرمی و انعطاف ایجاد کند.خدا رحمت کند آیت الله بهجت را فرمود:« من اگر برای مسلمانان و شیعیان دعا نکنم برای چینی ها دعا می کنم».
    کسی که این شبها ناراحت نوامیس مسلمانها در غزه، عراق، افغانستان و ... نیست؛ وضعیت مسلمانها و غیر مسلمانها‌ در آفریقا برایش مهم نیست؛ انسانی که خواب راحت دارد و دغدغه امام زمان(علیه السلام)، اصحاب و فرزندان امام زمان را ندارد؛ این شخص نمی تواند رحیم و رحمن باشد.
    پیامبر(صل الله علیه و آله) فرمود:«مَن أصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِأمُورِ المُسلِمین فَلَیسَ بِمُسلِم؛ کسی که صبح میکند، و اهتمام برطرف کردن مشکلات دیگران را ندارد مسلمان نیست». اهتمام یعنی کار عملیاتی یعنی حرکت.کسی که میگوید نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران؛ افغانستان، عراق و آفریقا به من چه؛ این خشن و وحشی است دین ندارد.
    یک جایی رفته بودیم؛ چند نفر آدم محترم از مؤمنین نشسته بودند،یک بنده خدایی آمد و پشت به اینها نشست.گفتم: برای چی پشت به اینها نشستی؟ گفت: می خواهم رو به قبله باشم.گفتم: پشت به مؤمنین هستی؛ حرمت مؤمنین از قبله بالاتر است؛ رو به اینها بنشین،پشتت به قبله هم بود عیبی ندارد.
    مؤمن آنقدر عزیز است که روز قیامت به مؤمن میگویند؛ نگاه کن در محشر ببین هر کس را که دوست داری و رفیقت بوده،مهربانی به تو کرده، لطفی در حق تو کرده، که تو نسبت به لطف او بدهکار هستی،شفاعت کن، و آنقدر شلوغ می شود، مؤمن وقتی میخواهند حرکت کنند از صراط رد شوند، فرشته­ ها جلوی شان را می گیرند، کجا همینطوری سرتان را پایین انداختید دارید میروید؟ خدا میگوید: ملائکه اجازه بدهید، مؤمن رد شود؛ بگذارید با هر کس میخواهد برود.این عزت مؤمن به خاطر رحمان و رحیم بودن اوست.
    پیامبر(صل الله علیه و آله) فرمود:رحمت خدا 100 مرتبه دارد، که خداوند با یک درجه اش دنیا را اداره می کند. 99 مرتبه اش برای آخرت گذاشته است.با یک درجه ی رحمت، این همه زن و شوهرها در نظام خلقت عاشق هم می شوند؛ پدر و مادرها، خواهر و برادرها، مادرها با بچه ­ها، بچه­ ها با مادرها، انسانها با حیوانها، حیوانها با همدیگر، جنها، این همه نعمت از روی رحمت خلق شده با یک درجه از رحمت خدا و هنوز هم تا قیامت ادامه دارد. از اینجا آدم می تواند بفهمد آخرت چقدر عظمت دارد که احتیاج به 99 درجه رحمت دارد. رابطه دنیا با آخرت مثل رابطه رحم مادر است با دنیا. دنیا یا این عالم بی انتها چند برابر رحم مادر است می شود حساب کرد؟ آخرت هم به همین اندازه عظمت دارد نسبت به دنیا.لذا برای اداره و مدیریت آنجا رحمت بیشتری نیاز است.
    آدم زیرک در خیالش برای آخرت و بهشت خداوند تصویرسازی می کند. مگر غیر از این است که هرگاه می خواهید کاری مهمی انجام دهید یا قرار ملاقات با شخص مهمی را دارید، صحنه ملاقات را چندین بار در خیالتان تصویرسازی می کنید، حرفهایتان را تکرار می کنید؛ اما چرا برای ورود به آخرت، پیشگاه خداوند و برای ورود به بهشت تمرین نداریم.به خاطر این خشن بودن است که خیال ما قدرت پرواز ندارد.پیامبر(صل الله علیه و آله) فرمود:«الرّاحِمُونَ یَرحَمُهُمُ الرَّحمانُ؛ آدمهایی که اهل رحمت هستند خدا به آنها رحم میکند».
    کسی که به بیشترین رحمت، دلسوزی و مهربانی ما - آن هم به خاطر خود ما نه به خاطر خودش- نیاز دارد، پدر آسمانیمان است. ما نسبت به امام زمان(علیه السلام) خیلی بی رحم و بی عاطفه هستیم.خود ایشان هم فرمود: اگر شیعیان من به من وفادار بودند، محبت داشتند و دلشان با من یکی بود، من با عجله ظهور میکردم. این نشان میدهد که ما هنوزبرای حضرت کاری نکردیم و خیلی خشن هستیم. بیاییم با امام زمانمان مهربان باشیم. از ته قلب و با اضطرار برای تعجیل در فرجش دعا کنیم. آوارگی، طردشدگی، تنهایی و غربت حضرت را به یاد بیاوریم، برای رفع اضطرار از ایشان و از شیعیان، مسلمین و مستضعفین جهان دعا کنیم. تا متقابلاً در این شب ها مشمول دعاهای حضرت باشیم و از بیشترین قَدَرها بهره مند شویم.

  8. #117
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نکاتی برای هفتۀ آخر ماه رمضان

    پناهیان: آغاز سال جدید واقعی، 24‌ رمضان است که مقدرات تغییر می‌کند/ الان بهترین وقت برای برنامه‌ریزی یک‌ساله است/ در آغاز سال جدید، برنامۀ سبک یکساله‌ای اضافه کنید/ چرا باید بعد از شب‌های قدر، برای عبادت سنگ‌تمام بگذاریم؟


    • زمان: 94/04/19
    • مکان: تهران - مسجد امام صادق(ع)
    • انعکاس در:
    • پی دی اف: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] | [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    • پیامک خبری: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    • اینفوگرافیک: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    • صوت: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] | [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    • کلیپ صوتی: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    حجت الاسلام پناهیان در اولین سخنرانی بعد از شبهای قدر گفت: در روایات ما هست که هر کسی می‌خواهد یک برنامه‌ای در زندگی خودش قرار دهد، یا یک رفتاری را برای خودش برنامه‌ریزی کند تا تغییری در خودش ایجاد کند، اجرای این برنامه یک سال باید طول بکشد تا اثر بگذارد. کسانی که می‌خواهند برای برنامه‌های یک‌سالۀ خودشان تصمیم بگیرند، بهترین روز برای شروع این برنامه، همین روز 24‌اُم ماه رمضان است. مثلاً ممکن است کسی برای خودش برنامه‌ریزی کند و بگوید: «من از امروز تصمیم می‌گیرم، هر روز دعای عهد بخوانم».
    فرازهایی از این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:
    شروع سال جدید به معنای واقعی کلمه 24‌اُم ماه رمضان است/مقدرات‌مان تغییر کرده و در مرحلۀ جدیدی قرار گرفته‌ایم


    • سال جدید به معنای واقعی کلمه-نه در فرهنگ عربی یا ایرانی- از روز بیست و سوم یا بیست و چهارم ماه مبارک رمضان شروع می‌شود؛ چون ارزاق تقسیم شده است و ما در مرحلۀ جدیدی از زندگی قرار گرفته‌ایم، مقدرات ما در جهات مختلف معین شده‌اند و اینکه می‌گویند «روز از نو، روزی از نو» به همین ایام بعد از شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان مربوط می‌شود. احساس آغاز سال، اصلش باید در این زمان در دل انسان قرار بگیرد.
    • بله؛ از نظر طبیعت، آغاز بهار آغاز سال محسوب می‌شود اما قبل و بعد از بهار، در مقدرات ما تغییری پدید نمی‌آید. برخی نیز ممکن است آغاز سال خود را به احترام میلاد حضرت مسیح(ع)، یک روزی در سال قرار دهند، ولی در این روز، ماهیتاً آغازی اتفاق نیفتاده است، بلکه این بنا و قراردادی است که گذاشته‌اند.
    • بعد از شب بیست و سوم ماه رمضان، مقدرات ما فرق کرده، زندگی ما متفاوت شده، تصمیمات جدیدی برای زندگی ما گرفته شده و بودجۀ جدید بسته شده است، همۀ اینها از روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان است.
    • نیازی نیست که آدم حتماً سال جدید خودش را جشن بگیرد، ولی همین احساس تازه بودن سال، به انسان تازگی می‌دهد، به تصمیمات انسان قدرت می‌دهد و انسان با یک انگیزۀ بیشتری سعی می‌کند زندگی خودش را تحت تأثیر قرار دهد و برنامه‌هایی برای خودش بریزد.

    24 رمضان بهترین وقت برای تنظیم و شروع برنامه‌های یک‌ساله است/ در آغاز سال جدید، برنامۀ سبک یکساله‌ای اضافه کنید


    • در روایات ما هست که هر کسی می‌خواهد یک برنامه‌ای در زندگی خودش قرار دهد، یا یک رفتاری را برای خودش برنامه‌ریزی کند تا تغییری در خودش ایجاد کند، اجرای این برنامه یک سال باید طول بکشد تا اثر بگذارد(امام صادق(ع): مَنْ‏ عَمِلَ‏ عَمَلًا مِنْ‏ أَعْمَالِ‏ الْخَیْرِ فَلْیَدُمْ‏ عَلَیْهِ‏ سَنَةً وَ لَا یَقْطَعْهُ‏ دُونَهَا؛دعائم الاسلام/1/214) (إِیَّاکَ أَنْ تَفْرِضَ عَلَى نَفْسِکَ فَرِیضَةً فَتُفَارِقَهَا اثْنَیْ عَشَرَ هِلَالا؛کافی/2/83) (إِذَا کَانَ الرَّجُلُ عَلَى عَمَلٍ فَلْیَدُمْ عَلَیْهِ سَنَةً ثُمَّ یَتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شَاءَ إِلَى غَیْرِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ لَیْلَةَ الْقَدْرِ یَکُونُ فِیهَا فِی عَامِهِ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَکُون؛ کافی/2/82‏) ( امام باقر(ع): مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَمَلٍ یُدَاوَمُ عَلَیْهِ وَ إِنْ قَلَّ؛ کافی/2/ 82)
    • کسانی که می‌خواهند برای برنامه‌های یک‌سالۀ خودشان تصمیم بگیرند، بهترین روز برای شروع این برنامه، همین روز 24‌اُم ماه رمضان است. مثلاً ممکن است کسی برای خودش برنامه‌ریزی کند و بگوید: «من از امروز تصمیم می‌گیرم، دعای عهد بخوانم» یا «دعای اللهم کن لولیک» را بعد از هر نماز بخوانم، یا لااقل روزی یک‌بار بعد از یکی از نمازها، بخوانم. یا اگر قبلاً نوافل نمی‌خواندم، تصمیم بگیرم که لااقل نافلۀ نماز عشاء(دو رکعت نشسته) را بخوانم، یا نماز غفیله را بخوانم. یا سورۀ «یس» بخوانم و به حضرت زهرا(س) یا به گذشتگان و ذوی‌الحقوق، هدیه کنم، یا هر شب قبل از خواب، سورۀ واقعه بخوانم که برای افزایش رزق و روزی خیلی مؤثر است، یا تصمیم بگیرم که بین‌الطلوعین، دیگر نخوابم.
    • اینها برنامه‌هایی است که انسان می‌تواند به‌صورت روزانه برای خودش تنظیم کند. البته بنده اینها را به عنوان نمونه ذکر کردم و منظورم این نیست که همۀ اینها را با هم اجرا کنید! چون وقتی که برنامه‌ای حجیم و سنگین شود، از قبل معلوم است که نمی‌شود آن برنامه را اجرا کرد. و اگر برنامۀ انسان شکست بخورد، این شکست اثر بدی دارد. از اول سنگ بزرگ برنداریم که علامت نزدن است!
    • یادمان باشد که در آغاز سال جدید زندگی خودتان هستید و خوب است یک برنامۀ کم(سبک) برای خودتان قرار دهید، ولی لااقل یک‌سال به‌طور مداوم آن را انجام دهید. بهترین وقت برای تنظیم برنامه‌های یک‌ساله، الان است.

    کم‌رنگ کردن عبادت بعد از شبهای قدر یک رفتار عامیانه است/ بعد از شب‌های قدر باید بیشتر از قبل عبادت کنیم


    • بعد از شب‌های قدر، خیلی‌ها دیگر زیاد به عبادت نمی‌پردازند؛ این هم یک رفتار عامیانه است. اتفاقاً ما بعد از شب‌های قدر، باید بیشتر از قبل به عبادت بپردازیم. چون ممکن است که ما در شب‌های قدر، مقدراتی داشته باشیم(از جمله در رزق و روزی، موفقیت‌های تحصیلی و کاری، موفقیت‌ها در عرصۀ اجتماعی و...) که بنا شده است اینها را به ما بدهند، اما برخی از مقدرات ما منوط به عبادت و تقوا و توبه و استغفار است. لذا شما فردای شب قدر، باز هم باید برنامۀ توبه و عبادت را داشته باشید. اصلاً در روایات ما این نیامده است که «بعد از شب قدر، یک مدت عبادت تعطیل است!» لذا شب قدر را هم در آخرین روز ماه رمضان نگذاشته‌اند که بعدش تعطیل کنیم و برویم دنبال کارهای دیگر!
    • بعد از شب‌های قدر، این یک‌هفتۀ پایانی ماه مبارک رمضان بهترین هفتۀ عمرتان است: چون اولاً شما بچۀ پاک، نورانی و باصفایی شده‌ای و مورد عنایت خدا قرار گرفته‌ای. ثانیاً هر چیزی را که برایت مقدر کرده‌اند و آن را مشروط به خوبیِ تو کرده‌اند، تو راحت می‌توانی خوب باشی و بهترین کارهای خوب را انجام دهی تا شایستگی دریافت آنها را پیدا کنی. پس این کارهای خوب را انجام بده و همۀ آن چیزهایی که به‌صورت مشروط برایت مقدر شده بود را از آنِ خودت کن! لذا از این جهت هم این هفته خیلی پربرکت است. ثالثاً هنوز ماه مبارک رمضان تمام نشده و هنوز هم نفس کشیدن در این ماه ثواب دارد، و هر یک آیۀ قرآن هنوز هم یک ختم قرآن محسوب می‌شود، پس هر کسی که تا حالا به قرآن نپرداخته است، از الان به بعد شروع کند، اثرش خیلی هم بیشتر از دو دهۀ قبل است؛ چون پاک‌تر و باصفاتر شده‌ای، و شب قدر هم آقا و مولای‌مان ما را دعا کرده است.
    • رسول خدا(ص) در دهۀ آخر ماه مبارک رمضان طوری به عبادت می‌پرداختند که تقریباً استراحتگاه خودشان را در مسجد قرار می‌دادند و شبانه‌روز در مسجد بودند. اساساً رسم اعتکاف، اصلش به همین دهۀ آخر ماه رمضان مربوط می‌شود.

    عواملی که موجب می‌شود از هفتۀ آخر ماه رمضان، خوب بهره نبریم


    • 1. «عجب» و احساس «سیری» و «اشباع»/چند عامل موجب می‌شود که انسان از این ایام خاص(شبهای بعد از شب‌های قدر) خوب بهره نبرد. یکی غرور و عُجب عبادت است که انسان فکر می‌کند خیلی درِ خانۀ خدا مایه گذاشته است! لذا یک احساس سیری و اشباع شدن دارد. این عُجب است و عُجب هم موجب حبط عمل می‌شود.
    • 2. عدم تحمل سطح معنوی بالا/یکی دیگر از عواملی که موجب می‌شود انسان بعد از شب‌های قدر، عبادت نکند، این است که گاهی انسان در شب‌های قدر، یک‌مقدار سطحش بالا می‌رود ولی چون شایستگی لازم(برای این سطح بالا) را ندارد، یک مدتی را به غفلت می‌گذراند تا سطحش دوباره پایین بیاید. انگار به گروه خونی‌اش نمی‌خورَد که زیاد آدم خوبی بشود، لذا می‌خواهد سطح خودش را پایین‌تر بیاورد! و این هم اتفاق خیلی غم‌انگیزی است.
    • 3. یأس از خدا/ گاهی از اوقات هم ممکن است انسان از پروردگارش مأیوس شده باشد و پیش خودش بگوید: «اگر شب قدر مرا نبخشید‌ه باشند، الان هم نمی‌بخشند!» در حالی که باید دقت کنیم که خیلی از اوقات، در شب قدر، آدم را به‌صورت مشروط می‌بخشند و اگر بعد از شب قدر، پیگیری کنید، این بخشش برای شما تثبیت می‌شود.

    باید رفتارهای ما بعد از شب قدر، با رفتارهای قبل از شب قدر متفاوت باشد


    • این چند شب باقی‌مانده از ماه مبارک رمضان را خیلی باید قدر بدانیم. در فرهنگ ما خصوصاً در بین مذهبی‌های ما، باید رفتارهای ما بعد از شب قدر، با رفتارهای قبل از شب قدر متفاوت باشد. هیچ‌وقت نباید از پروردگار عالم مأیوس شویم، بلکه باید امید خودمان را افزایش دهیم.
    • من که شب قدر را پشت سر گذاشته‌ام، اگر در این شب‌های بعد از شب قدر، دلم برای عبادت تنگ نشود، خیلی جای تعجب دارد. معلوم می‌شود که زیاد هم نباید به گذشته‌ام امیدوار باشم! اگر شب قدر عبادتِ کسی مقبول شده باشد، بلافاصله فردا شب، دلش برای عبادت تنگ می‌شود، دلش برای عبادت بیشتر، برای تعقیبات، برای قرآن خواندن تنگ می‌شود. و ما باید این اثر را بعد از شب قدر در خودمان ببینیم و آن را تمنا کنیم.

    چه کسی مزۀ عید فطر را بهتر خواهد چشید؟/ بعد از شب‌های قدر، برای عبادت سنگ‌تمام بگذارید


    • اگر ما بعد از شب‌های قدر، لحظات خودمان را به غفلت سپری کنیم، شیطان آن‌قدر خوشحال می‌شود که حدّ و حساب ندارد؛ همان شیطانی که الان هنوز دست‌هایش بسته است و نمی‌تواند ما را وسوسه کند، اما وقتی می‌بیند که ما خودمان برای خودمان شیطان شده‌ایم و تمام آن وسوسه‌هایی که او نمی‌تواند برای ما انجام دهد، خودمان انجام می‌دهیم و خودمان را به خرابی می‌کشانیم.
    • اگر کسی بعد از شب‌های قدر، برای عبادت سنگ‌تمام بگذارد، حقانیت این سخنان را لمس خواهد کرد و تجربه خواهد کرد. و خواهد دید که ماه رمضانش واقعاً یک ماه رمضان متفاوتی شده است؛ آن هم فقط با سنگ تمام گذاشتن برای عبادت در شب‌های بعد از شب قدر! به همین سادگی! پس بیایید در هفته‌ای که نورانی‌ترین هفتۀ عمرمان است کم نگذاریم تا به شب عید فطر برسیم که این شب باعظمت هم یک فوق‌العادگی خاصی دارد و- طبق برخی از روایات- عنایت و رحمت حضرت حق، از کل ماه رمضان هم بیشتر است. واقعاً عید فطر به کسی که این هفتۀ آخر را گرامی داشته است، بهتر خوش می‌گذرد و او مزۀ عید فطر را بهتر خواهد چشید.

  9. #118
    یه دنگ سایت به نامشه بصیر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    3,261
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    فیلم / رمضان در دورترین مسجد جهان

    آئین های ماه مبارک رمضان در مسجدی در قطب شمال برگزار می‌شود.در سرزمین یخ‌بسته اسکیموها که دمای آن گاهی به 60 درجه زیر صفر نیز می‌رسد مسجدی در ایکالویت نور چشم صد نفر از مسلمانی است که در این شهر کانادا زندگی می‌کنند.در ماه مبارک رمضان نیز در این مسجد نه تنها نماز بلکه برنامه‌های ویژه‌ای برای کودکان، رفاه اجتماعی، کمک به نیازمندان و آموزش‌های مهارتی برگزار می‌شود.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  10. #119
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    «عدم تحمل سطح معنوی بالا» از موانع بهره وری بعد از شبهای قدر است
    استاد پناهیان از مساله «عدم تحمل سطح معنوی بالا» به عنوان یکی از موانع بهره وری بیشتر، از روزهای پایانی شب قدر یاد کرد و گفت: اگر بعد از شب های قدر، احساس سیری و اشباع معنوی کنیم و مراتب بالاتر را نطلبیم، موجب می شود که نتوانیم از بقیه شبها و روزهای ماه رمضان بهره ببیریم.


    تاکید استاد پناهیان علاوه بر شبهای بیست و هفتم و شب عید فطر که دارای برکات فراوانی می باشد، تاکید بر این نکته است که برای دریافت معنویات، به کم بسنده نکنیم و طاقت و تحمل دریافت معنویات بیشتر را نیز داشته باشیم.
    این مطلب یاد آور خاطره ای از آیت الحق قاضی بزرگ است که در جوانی آیت الله خویی، آینده وی را به او نشان داد که به مقام یک مرجع تقلید بزرگ نایل خواهد شد و مقامات معنوی خاص خواهد رسید. اما چون آیت الله خویی جوان قدرت «تحمل معنویات سطح بالا» را نداشت، آیت الله قاضی ره در همان سطح متوقف شد و بیشتر از آن به وی نشان نداد.
    مرحوم آیت الله قاضی بزرگ (ره) بعدها گفته بود که اگر آقای خوییتحمل می کرد، جایگاهش را در عالم برزخ هم به او نشان می دادم.






  11. #120
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    وداع «از صميم قلب» با ماه رمضان، نشانه ورود به مهمانی خداست
    نشانه ورود ما به مهمانی خدا؛ و نشانه این که چقدر به خدا خوش گمان شده ایم؛ و نشانه عید داشتن و دست یابی به جشن بزرگ پیروزی برنفس حیوانی؛ و نشانه ی این که چقدر رشد معنوی کرده و چه ثروت های روحی به دست آورده و از بدی ها دور و پاک شده ایم؛ این است که ببینیم چقدر «از صمیم قلب» با ماه رمضان وداع می کنیم.


    چشم انداز آينده جوانى كه رشد معنوى مى ‏كند، اين است که به جايى برسد كه با ماه مبارك اين گونه از صميم قلب حرف بزند. برای محك رشد معنوی خود می توان از همين دعای امام سجاد (عليه السلام) بهره برد و آنرا يك معيار و ميزان برای سنجش خود بدانيم و ببينيم چقدر از صميم قلب می توانيم آنها را بيان كنيم.
    در روزهای آخر ماه رمضان، خود را محكی بزنيم و ببينيم احساس غنی و ثروت روحی می كنيم؟ بدى‏ هايی كه از ما دور شد چه بود؟ خوبى‏ هايی كه به سوى ما روان گشت چه بود؟ ببينيم چه دارايی هايی به دست آورده ايم.
    امام سجاد (عليه السلام) در دعای وداع ماه رمضان به ما ياد می دهد که به خدا خوش گمان باشیم. حضرت به نقل از خداوند می فرماید: «انا عند ظن و عبدی المؤمن؛ من نزد گمان بنده مؤمنم هستم». یعنی بنده ام هر جورى روى من حساب باز كند، من آن طور با او رفتار مى‏ كنم.»
    در ضيافت الهی عده اي شركت كردند؛ بعضی در آن مهمانى با صاحب خانه تقرب و نزديكى ‏های زیادی داشتند؛ خيلى لذتها و بهره‏ ها بردند از صاحب خانه؛ ولى يك عده مثل ما را اصلاً راهشان هم ندادند؛ شايد پشت در مانده باشند. ببينيد براى ما پشت در مانده ‏ها حضرت چگونه دعا مى‏ كند و ياد بگيريم كه اين گونه دعا كنيم.
    مثلاً شما مى‏ رويد پيش يك كريم و به او مى ‏گوييد يك خواهش بزرگى دارم، خيلى حياتى است. مى‏ گويد چه شده؟ مى‏ گويی هزار تومان پول مى‏ خواهم. مى‏ گويد: همين؟! فكر كردم مثلاً يك ميليون تومانى پول مى‏ خواهى. آدم كريم اين گونه آدمى است. آدم بايد ياد بگيرد كه با خدا چگونه صحبت كند و روى خدا چگونه حساب باز كند.
    «اللَّهم اسلخنا بانسلاخ هذا الشهر خطايانا؛ خدايا! ما را با تمام شدن اين ماه، از گناهانمان خارج كن». يعنى مثل روز اولى كه متولد شديم بشویم.
    موقعى كه مى‏ خواهيم با ماه مبارك وداع كنيم، درست وداع كنيم و دلتنگش باشيم براى سال آينده؛ از خدا بخواهيم كه طول عمر عنايت فرمايد و سال آينده با ماه مبارك، با يك صورت و حالت و آمادگى بهتر و بيشترى رو به رو شويم و بيشتر بهره ‏مند شويم. (مراقبات/5)
    کسانی که در پایان ماه رمضان احساس پيروزی و بهره واقعی دارند
    پيروزی واقعی نصیب کسانی می شود که ناخود را در فشار گذاشته و از بهره‌اش، از غذاها، از ديدنيها، شنيدنيها و تفكرات لذيذ محروم كنند. در نهایت این افراد در عید فطر بهره برداری واقعی خواهند کرد.
    روزه دارانی كه گرايشات بدنی دارند؛ چه از طریق دهان يا چشم يا هر چيز ديگری؛ بعد از ۳۰ روز، نهايت بهره‌ای كه می برند، فرار از جهنم و ورود به بهشت است؛ در حالی که این، بهره اصلی و واقعی نخواهد بود. حتی تصور بهره وهمی وخیالی هم آنها را راضی می کند. با توجه به اين كه جهنم و بهشت واقعيت دارند، اما كسی می تواند واقعاً راضی باشد و فكر و خیال بی جا نكند، كه در این ماه «ناخودش» در اسارت باشد و بهره «خودش» را ببرد.
    كسی می تواند برای خودش عيد بگيرد و احساس بهره برداری و پيروزی كند كه با اين غذاها احساس كند كه دارد رشد می كند. يعنی «خود» حقیقی اش حاكم شده باشد. اين می شود بهره واقعی. (معرفت نفس)

    فراق ماه مبارك بر اهلش سخت است
    اگر كسى ماه مبارك را آن گونه كه امام سجاد عليه السلام مى‏بيند، ببيند و قلباً اعتقاد پيدا كند؛ واقعاً از رفتن ماه مبارك ناراحت می شود، نه خوشحال. همچون دوست خوش اخلاقی كه از او بهره ها برده ايم و با وجودش ثروتمند شده ايم و حالا می خواهد عزم سفر کند و برود؛ اين برای ما غم انگيز است. لذا حضرت مى‏ فرمايد: «آنگاه به هنگام پايان وقت و سر آمدن مدت و كامل شدن شمارش از ما جدا شد؛ پس ما آن را مانند كسى وداع مى‏ كنيم كه فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را به وحشت انداخته و غمگين ساخته است.

    با غلبه حیوانیت، مشتاق رفتن دوست مهرباني مثل ماه رمضان مي شويم
    افرادى كه حيوانيت بر روحشان غلبه دارد، از آمدن ماه مبارك ناراحت و از رفتنش خوشحال هستند.
    اگر واقعاً بعد حيوانى ما تحت بُعد عقلانى ، انسانى و بُعد الهى ما قرار گرفته باشد، و ياد گرفته باشد كه چطور باید از غذاى روحانی و عقلانى استفاده كند، آن وقت است كه با آمدن ماه مبارك شاد و با رفتنش غمگين می شود . حضرت مي فرمايند: «.سلام بر تو اى ماهى كه برآمدن آرزوها در آن آسان و اعمال نيك در آن منتشر و فراوان است؛ سلام بر تو اى همنشينى كه چون پديد آيد، احترامش بزرگ و چون ناپديد شود، جدايى‏اش دردناك است و اى مايه اميدى كه فراقش رنج‏افزا است؛ سلام بر تو اى همدمى كه با روى آوردنت، مايه انس شدی، و شادی بر انگيختی، و چون سپرى شدی، وحشت افزودی و ما را دردمند ساختی»

صفحه 12 از 12 نخستنخست ... 23456789101112

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معنای باز بودن درهای بهشت و بسته بودن درهای جهنم در ماه رمضان
    توسط محبّ الزهراء در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 30-07-2011, 22:20
  2. ماه رمضان «اسلام» و ماه رمضان «ما»
    توسط محبّ الزهراء در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 30-07-2011, 11:14
  3. ماه رمضان «اسلام» و ماه رمضان «ما»
    توسط Redemption در انجمن آداب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-07-2011, 17:03
  4. پاسخ: 20
    آخرين نوشته: 06-02-2011, 21:50
  5. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 05-05-2010, 07:36

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه