نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: جنگ ایران و اسرائیل

  1. #1
    !Challenge Everything mahdishata آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    اخر الزمان
    نوشته ها
    7,642
    تشکر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض جنگ ایران و اسرائیل

    تحليلگر اسرائيلي: در جنگ اول ايران و اسرائيل شکست خورديم ! _‌بخش اول



    موسسه مطالعات امنيت ملي که يک مرکز وابسته به اسرائيل است در گزارشي مفصل به بررسي مشارکت ايران در لبنان پرداخته است.



    به گزارش اشراف ، عِیال زیسر نگارنده اين گزارش رییس دانشکده ی علوم انسانی و صاحب کرسی تاریخ معاصر خاورمیانه ی یونا و دینا اتینگر در دانشگاه تل آویو و همچنین یکی از پژوهشگران ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه و آفریقای موشه دایان می باشد.

    اين گزارش با يادآوري آنچه در جنگ 33 روزه حزب الله و ارتش اسرائيل آغاز مي شود: درگیری نظامی اسراییل با حزب الله در تابستان سال 2006 به نام ها و اسامی متفاوت فراوانی نامیده شده است که البته، از آن جمله می توان به "جنگ دوم لبنان" اشاره کرد که اسراییل آن را به عنوان نام رسمی جنگ برگزید.برخی مفسران شبکه های تلویزیونی عربی آن را دور ششم درگیری اعراب - اسراییل نامیدند. با این وجود، در حقیقت، بخش عمده ی جهان عرب، حداقل رهبران و بخش مهمی از نخبگان حاکمش، از اسراییل پشتیبانی کردند، و به بیان درست تر، با این انتظار که اسراییل حزب الله را شکست دهد، کناری ایستادند و مداخله نکردند، انتظاری که در نهایت محقق نگشت. در نتیجه، این درگیری نه دور جدیدی از جنگ های بین اسراییل و اعراب بود، نه تداوم برخورد های خونین بیش از صد ساله ی بین جنبش صهیونیسم و جنبش ملی اعراب و نه جنگ بین اسراییل و دولت های عربی و فلسطینیان. بلکه به نظر می رسد که درست تر آن باشد که این جنگ را، همانطور که در واقع، بسیاری از مفسران هم در زمان جنگ نامیده اند، جنگ اول اسراییل - ایران بنامیم1. مفهوم و نظری که در این اصطلاح نهفته است این است که ایران موفق شده است تا حضورشرا در سواحل مدیترانه تثبیت کند، و اینکه برای اولین بار این حضور منجر به جنگ تمام عیاری شده است که در آن، سازمانی وارد جنگ با اسراییل شده است که توسط ایران به وجود آمده است و مسلح به سلاح های ایران می باشد.

    حضور ایران در لبنان، تأثیر عمده ی ایران و شاید حتی تسلط این کشور بر روی حزب الله و توانایی اش در برانگیختن این سازمان جهت اقدام به نفع و تحت حمایت خود واقعیت مشخص و شناخته شده ای، از جمله در اسراییل می باشد. با این وجود، پرسشی که باقی می ماند این است که آیا حضور ایران در لبنان و تسلطش بر روی حزب الله می تواند لبنان را به طور کل به دست نشانده و وابسته ی ایران تبدیل کند و به تهران آزادی مطلق عمل را در لبنان و بر ضد تمامی نیروهای فعال در آنجا بدهد.

    جالب اینکه در واقع، این بشار اسد بود که از زاویه ای نامتعارف و منحصر به فرد به این پرسش پرداخت. در مصاحبه ای که در اواخر سال 2010 با روزنامه ی عرب زبان الحیات صورت پذیرفت، از رییس جمهور سوریه خواسته شد تا نفوذ ایران در عراق را با نفوذش در لبنان مقایسه کند. هر چه باشد سوریه پیش از ایران به عنوان قدرتِ پشت پرده در صحنه ی لبنان حضور داشته است و ایران تا حد زیادی از ضعف دمشق و رانده شدن اش از صحنه ی لبنان استفاده کرد و جای این کشور را در لبنان گرفت. هرچند پاسخ بشار اسد به این پرسش، پاسخ مورد انتظاری نبود، اما پاسخ او برای کسی که از روابط ایران و سوریه و همچنین آرزوهای سوریه در لبنان آگاهی دارد، قابل درک می باشد. بشار اسد زمانی که در پاسخ اش اقدام به ترسیم خط قرمزهای سوریه در قبال ایران کرد، قادر نبود تا از جریحه دار کردن ایران خودداری کند:

    مقایسه ی بین اتفاقات کنونی عراق و اتفاقاتی که در لبنان رخ می دهد، غیر ممکن می باشد. درنتیجه، مقایسه ی نقشی که ایران در عراق بازی می کند و نقشی که این کشور به دنبال آن است تا در لبنان بر عهده گیرد، نیز غیرممکن می باشد. علاوه بر این، پیوند جغرافیایی سوریه با لبنان به طور کامل با پیوند ایران و عراق تفاوت دارد. در نتیجه، می توان گفت که ایران از جزییات ریز بافت و موقعیت لبنان اطلاعی ندارد و تنها دیدی گسترده و مجزا نسبت به این کشور دارد و تنها با مسائل عمده ی آن سر و کار دارد. چیزی که برای ایران اهمیت دارد این است که مقاومت (حزب الله) را حفظ کند. از طرف دیگر، سوریه، که از جزییات ریز صحنه ی لبنان باخبر می باشد، این جزییات دقیق را بسیار بیشتر از ایران می شناسد و به آنها می پردازد، چرا که هر چه باشد، سوریه دهه ها تجربه در مورد مسئله ی لبنان دارد.2

    بسیار محتمل می باشد که بشار اسد، و به همراه او، سوریه، از غافله عقب مانده باشند.همچنین امکان دارد که دمشق بازیافتن تأثیر و نفوذ دیرین خود در لبنان و تحت تأثیر قرار دادن حضور ایران در این کشور را،چنانچه ممکن باشد، بسیار دشوار یابد. اما همچنین ممکن است که نبرد بر سر لبنان هنوز پایان نیافته باشد، و چیزی که به نظر تسلط و برتری ایران در لبنان می باشد، نه تصویر کاملی باشد و نه پایان یافته. به عنوان مثال، می توان این موضوع را در دیدار تاریخی - تا اندازه ای مضحک- اکتبر 2010 محمود احمدی نژاد از لبنان مشاهده کرد. حزب الله استقبالی از رییس جمهور ایران به جا آورد که درخور شاهان بود. تمام جاده های مسیر تا مناطق شیعه نشین بیروت و دره ی بکا و تا جنوب لبنان پوشیده از پوسترهایی بودند که به زبان فارسی بر روی آنها عبارت "خوش آمدید" نوشته شده بود.

    به گزارش اشراف با این وجود، این دیدار همچنین باعث بالا گرفتن مشاجراتی در لبنان در مورد تأثیر و نفوذ ایران در این کشور شد. بسیاری از گروه های سنی و مسیحی لبنان در اعلام اینکه احمدی نژاد میهمان آنها نمی باشد، تردید نکردند و استقبالی هم از او به جا نیاوردند، در نتیجه، دیدار احمدی نژاد به مناطق شیعه نشین محدود شد. یک ماه پس از آن، در نوامبر 2010 و در جریان سفر نخست وزیر ترکیه، که این بار عمدتاً به مناطق سنی نشین صورت پذیرفت، این پدیده تکرار شد. نخست وزیر ترکیه از دوستان و هم پیمانان ایران می باشد که در واقع، برای افزایش نفوذ کشورش در منطقه رقابت می کند. این بار هم خیابان ها با پوسترهای فراوانی تزیین شده بودند، که البته این بار به زبان ترکی بر روی آنها عبارت "خوش آمدید" نوشته شده بود.3

    اوایل سال 2011 و با سقوط دولت سعد الحریری، که پس از استعفای نمایندگان حزب الله و هم پیمانان آنها در دولت صورت پذیرفت، رویداد های لبنان دچار تغییر شگفت و بهت آوری شد. زمینه و ریشه ی از هم پاشیدن دولت به تقاضای حزب الله بر می گشت مبنی بر اینکه دولت لبنان رسیدگی و بازجویی دادگاه بین المللی در مورد پرونده ی ترور نخست وزیر پیشین، رفیق الحریری را رد کند. در نتیجه، ولید جنبلاط ،رهبر دروزی های لبنان،جدایی خود از اردوگاه 14 مارس سعد الحریری و پیوستن اش به اپوزیسیون را اعلام کرد. متعاقب این اقدام، وظیفه ی تشکیل دولت جدید به نجیب المیقاتی محول گردید، دولتی که در چنین شرایطی، تحت پشتیبانی و کنترل حزب الله عمل خواهد کرد. میقاتی به خاطر پیوندهای نزدیکش با سوریه شناخته می شود و اقدامات و تحرکات جنبلاط هم در پی و راستای دستوراتی صورت پذیرفت که او از دمشق دریافت می کرد. به همین دلیل، آینده ی لبنان به ضرورت مستلزم تسلط و قدرت حزب الله و ایران نمی باشد، و شاید تنش شدید بین ایران و سوریه بر سر نفوذ و قدرت در لبنان محتمل ترین سناریو باشد. نه تنها رقابت بر سر لبنان هنوز پایان نیافته است، بلکه می توان گفت که این نبرد به گونه ای با بازیگران قدیم و جدید در حال شروع شدن می باشد.

    ریشه‌های مشارکت و حضور ایران در لبنان

    به گزارش اشراف ، تحليلگر موسسه مطالعات امنيتي مدعي است: انقلاب اسلامی ایران را باید جانشین موجودیّت حکومت ایران دانست که در طول تاریخ، در سرزمینی که هم اینک تحت اشغال ایران می باشد، وجود داشته است، و در نتیجه، موجودیّتی است که بیش از دو هزار سال در پس آن نهفته است. از سپیده دم تاریخ، دولتی که بلندی های ایران - ایران امروزی- را در بر می گرفت، به سرزمین هایی که در مغرب آن واقع شده بودند، به چشم منطقه ی نفوذ احتمالی و منطقه ی امنیت می نگریسته است. منطقه ی خلیج فارس منطقه ی نفوذ بالقوه ی ایران بوده است؛ عراق منطقه ی مرزی و از بسیاری نقطه نظرات، دروازه ی قلبو منطقه ی ساحل مدیترانه منطقه ی امنیتی محتمل در برابر تحرکات آینده به شمار می رفته است.4

    با این وجود، در اواسط دهه ی 1950 بود که ایران یک بار دیگر عزمش را برای نفوذ به منطقه ی ساحل مدیترانه جزم کرد. این موضوع نتیجه ی مستقیم تثبیت حکومت شاه در ایران و استقرار دولت ملّی ایرانی بود، دو تحوّلی که موجب به وجود آمدن و افزایش تمایل ایران به سواحل شرقی مدیترانه، و از این رو، تمایل به نفوذ در لبنان شده بود. علاوه بر تمایل ژئوپلیتیک دیرپا، تهدید ناسیونالیسم عربی نیز ایران را به زحمت انداخته بود و مزید بر علت شده بود تا ایران به دنبال این باشد که لبنان - و نه فقط لبنان - را به پایگاه خط مقدم مبارزه با پیشرفت ناصریسم تبدیل کند، ناصریسمی که ایران آن را تهدیدی واقعی به حساب می آورده است. همانطور که یکی از افسران ارشد ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) در اواخر دهه ی 1950 توضیح داده است، "ایران باید تهدید ناصر را در دولت های ساحل مدیترانه متوقف سازد، در غیر اینصورت مجبور خواهد بود تا برای عقب راندن آن بر روی خاک خود خون بدهد".5در لبنان، این عناصر مسیحی قدرتمند بودند که دیدگاه مشترکی با ایران داشتند، نه جامعه ی شیعیان این کشور که اساساً عقب مانده و فاقد پیشرفت و کارآمدی بود، و مهم تر اینکه سازماندهی مناسبی نداشت و حتی برای شاه، بیش از اندازه مذهبی به شمار می رفت. با این وجود، ایرانیان منابع قابل ملاحظه ای رابه عنوان بخشی از تلاش های شان جهت تقویت جایگاه شان در لبنان، در مؤسسات مذهبی شیعی سرمایه گذاری کردند.6

    از اواخر دهه ی 1950، تاریخ شیعه در لبنان توسط یک فرزانه ی مذهبی به نام موسی صدر شکل گرفت، کسی که در ایران و از پدری لبنانی متولد شد و در سال 1959 به لبنان برگشت. احتمالاً حکومت شاه به دنبال آن بود تا از صدر در جهت اهداف و نیّات خود استفاده کند، و حتی هرازگاهی کمک هایی هم به او می کرد. در نتیجه، به عنوان مثال، صدر گذرنامه ی سیاسی ایرانی داشت و پیوند نزدیکش با سفارت ایران را نیز حفظ کرده بود؛ هرچند این موضوع صدر را غلام حلقه به گوشی در خدمت شاه نساخت. در اوایل دهه ی 1970، موسی صدر به قله ی موفقیت رسید و جایگاه عمده ای در جامعه ی شیعی لبنان به دست آورد، و به نظر می رسید که بتواند جامعه ی شیعی را به سمتی سوق دهد که نقش مهم تری را در لبنان بازی کند. اما وقتی در سیزدهم آوریل 1975 جنگ داخلی در لبنان شروع شد، اگر نه همه، بیشتر دستاورد های او در سال های پیش از جنگ از بین رفت. در سال 1978، موسی صدر به دعوت معمر قذافی، رهبر لیبی به این کشور سفر کرد و بدون هیچ نشانی ناپدید شد. از قرار معلوم، مقامات لیبیایی صدر را به خاطر خودداری او از همکاری با اقدامات قذافی جهت به جا گذاشتن جای پایی در لبنان در آن سال ها سر به نیست کردند.
    Give GOD your skull



    اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست


    امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه

    {محتواي مخفي}


    cpu: core i5 3470 up to 3.60 GHz 6M Cache
    mainboard:ASUS P8H77-V LE
    ram: 1*8 kingstone
    hdd:500 seagate+ 1tra western green+3tra seagate
    power:535 green
    خدا با ماست!

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    اخراج شده يادشهيد آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    3,189
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بخداوندی خدا حزب الله لبنان تربیت شده در مکتب شیعی ایران است که اون همه مصیبت رو برای اسرائیل به بار آورد وجمله من بخدا که روی قلبم حک شده اینه:

    وای اگر خامنه ای(حفظه الله) حکم جهادم دهد

    ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دانلود فیلم ضد ایرانی ایرانیوم +تحلیل
    توسط tsjaleb در انجمن فیلم و کلیپ اسلامی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 27-04-2011, 16:45
  2. 20 استدلال درباره خطرناک بودن حمله نظامی به ایران
    توسط محبّ الزهراء در انجمن نظامی ، جنگ افزار
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-04-2011, 16:50
  3. ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 22-12-2010, 07:58
  4. ای سران اسلام به داد اسلام برسید! (+فايل صوتي)
    توسط s.ali در انجمن فیلم و صوت رهبری
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-10-2008, 23:13

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه