خود شناسی وسیله خداشناسی است
قرآن مجید با صراحت می گوید: «ما آیات آفاقی و انفسی (عجائب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان) را به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که او حق است. » (سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتب-ین لهم انه الحق) (198)
در جای دیگر می فرماید: در درون وجود شما آیات خداست، آیا نمی بینید؟
(و فی انفسکم افلا تبصرون) (199)
بعضی از محققان از آیه مربوط به عالم ذر نیز همین استفاده را کرده اند که «معرفة النفس» پایه «معرفة الله» است، آنجا که می فرماید: «و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظ-هورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا ؛ به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنان را برگرفت و آشکار ساخت و آنها را گواه بر خویشتن نمود (و اسرار وجودشان را به آنها نشان داد و فرمود) آیا من پروردگار شما نیستم؟ آنها همگی گفتند: آری گواهی می دهیم! » (200)
در تفسیر المیزان می خوانیم: «انسان هر قدر متکبر باشد، و فراهم بودن اسباب زندگی او را به غرور وا دارد، نمی تواند این حقیقت را انکار کند که مالک وجود خویش نیست، و استقلالی در تدبیر خویشتن ندارد، چه این که اگر مالک خویشتن بود، خود را از مرگ و سایر آلام و مصائب زندگی باز می داشت، و اگر مستقل به تدبیر خویش بود، هرگز نیاز به خضوع در مقابل عالم اسباب نداشت ... بنابراین، نیاز ذاتی انسان به پروردگار و مالک مدبر، جزء حقیقت وجود اوست، و فقر و نیاز بر پیشانی جانش نوشته شده، این حقیقتی است که هر کس از کمترین شعور انسانی برخوردار باشد به آن اعتراف می کند، و تفاوتی میان عالم و جاهل و صغیر و کبیر، در این مساله نیست!
«بنابراین، انسان در هر مرحله ای از انسانیت باشد، به روشنی می بیند که مالک و مدبر و پروردگاری دارد، چگونه نبیند در حالی که نیاز ذاتی خود را به روشنی می بیند.
«لذا بعضی گفته اند که آیه اشاره به حقیقتی می کند که انسان در زندگی دنیا آن را در می یابد که در همه چیز از شؤون حیات خود، نیازمند است - نیازمند به بیرون وجود خود - پس معنی آیه شریفه این است که ما انسانها را به نیاز و احتیاجشان آگاه ساختیم و آنها به ربوبیت ما اعتراف کردند. » (201)
به این ترتیب ثابت می شود که شناخت حقیقت نفس انسان با صفات و ویژگیهایش،
سبب معرفة الله و شناخت خداست.
حدیث معروف «من عرف نفسه عرف ربه؛ هرکس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت. » نیز ناظر به همین است.
این حدیث گاهی به صورت بالا، و گاه به صورت من عرف نفسه فقد عرف ربه، گاه از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و گاه از امیرمؤمنان علی علیه السلام و گاه از صحف ادریس، نقل شده است.
در بحارالانوار از کتاب ادریس پیامبر علیه السلام در صحیفه چهارم که صحیفه معرفت است چنین نقل شده: «من عرف الخلق عرف الخالق، و من عرف الرزق عرف الرازق، و من عرف نفسه عرف ربه؛ کسی که مخلوق را بشناسد خالق را می شناسد، و کسی که رزق را بشناسد رازق را می شناسد، و کسی که خود را بشناسد پروردگارش را می شناسد. » (202)
به هر حال مضمون این حدیث در چند جای از بحارالانوار از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله یا سایر معصومین (ع) یا ادریس پیامبر علیه السلام نقل شده است و همچنین از امام علی بن ابی طالب علیهما السلام در غررالحکم. (203)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بعد از ذکر این حدیث شریف می فرماید: «شیعه و سنی این حدیث را از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند و این یک حدیث مشهور است. (204)
198- سوره فصلت، آیه 53 .199- سوره ذاریات، آیه 21 .200- سوره اعراف، آیه 172.201- تفسیر المیزان جلد 8، صفحه 307. ذیل آیه مورد بحث (باتلخیص) .202- بحار الانوار، جلد 92، صفحه 456 - در جلد 58 بحار، صفحه 99، و جلد66، صفحه 293، این حدیث به عنوان کلام معصوم علیه السلام و در جلد 2، صفحه 32 از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است.203- غرر الحکم، حدیث 7946.204- تفسیر المیزان، جلد6، صفحه 169 (بحث روانی ذیل آیه 105، سوره مائده) .