صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 21

موضوع: سلوك عارفانه

  1. #11
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    عارف حقیقی ( سلوک عارفانه)
    (بدان ای سالک راه خدا!) فرموده‌اند:‌«من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجا‌ه» کسی که خودش را نشناسد، از راه نجات دور می‌افتد، در وادی جهل و ضلالت متحیر و سرگردان می‌ماند و راه به جایی نمی‌برد. (غررالحکم، ص 233)
    همچنین علی(ع) در کلامی دیگر می‌فرماید: «العارف من عرف نفسه فاعتقها» عارف به معنای واقعی کسی است که خود را بشناسد، آنگاه خود را (از اسارت و قید و بند شهوات) آزاد سازد. (همان، ص 239)
    آدمی که پی به ارزش وجودی خود نبرده و از مبدأ و منتها و مقصد اصلی خلقت خود ناآگاه است، طبیعی است که در اسارت انواع شهوات نفسانی قرار می‌گیرد و هر دم به سوی جاذبه‌ای از جاذبه‌های شیطانی کشیده می‌شود و رو به جهنم خالد می‌رود. اما وقتی آگاه از ارزش وجودی خود شد و مبدأ و منتها و مقصد اصلی خلقت خود را شناخت، طبعا به این فکر می‌افتد که خود را از اسارت شهوات شیطانی برهاند و رو به عالم قرب خداوند رحمان حرکت کند و سر از جنات و رضوان الهی برآورد.»(1)

    1- بنای بندگی، صفای زندگی، آیه‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی، ص 277
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #12
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دشواری تزکیه نفس (سلوک عارفانه)
    (بدان ای سالک راه حق!) باید متاسف باشیم که خانه جانمان به تصرف غیر خدا درآمده و در آن جایی برای خدا باقی نمانده است. با اینکه بزرگان دین هشدار داده بودند که «القلب حرم‌الله فلا تسکن فی حرم‌الله غیر الله» دل خانه مختص به خداست، در خانه (مخصوص) خدا، غیر خدا را ننشان. (بحارالانوار، ج 67، ص 25) پس وای بر من که چه خیانت بسیار بزرگی مرتکب شده‌ام که خانه خدا را به تصرف غیر خدا داده و خود را مستحق عذاب خالد جهنم ساخته‌ام. حال که به خود آمده می‌خواهم خانه قلبم را از هر چه غیر خداست تخلیه کنم، و خانه را به صاحبش بسپارم، می‌بینم کار بسیار دشواری است، در یک گوشه دل زنم حکومت می‌کند، در گوشه دیگرش فرزندانم، ناحیه‌ای از آن تحت سیطره پول های انباشته در بانک قرار گرفته و ناحیه دیگرش خانه‌های پرتجمل شهری و ییلاقی و پست‌های حساس مقام و ریاست و... است. در چنین شرایطی جدا قدرت ایمانی و توحیدی فوق‌العاده قوی لازم است که دل از همه اینها کنده و یکجا به خدا بپیوندد که «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» تا روز خروج از این دنیا با قلب سلیم وارد بر خدا گردد که فرموده‌اند: «القلب السلیم الذی یلقی ربه و لیس فیه احد سواه» قلب سلیم قلبی است که خدا را ملاقات کند درحالی که احدی جز او در آن وجود ندارد.- (کافی ج 2، ص 16)(1)

    _____________________
    1- بنای بندگی صفای زندگی، آیت‌الله ضیاءآبادی، ص 270
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  4. #13
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض هوا پرستی، رمز بدبختی بشر ( سلوک عارفانه)




    (بدان ای سالک راه خدا!) قرآن کریم در سوره جاثیه آیه23 می‌فرماید: آیا دیده‌ای آن کسی را که هوای نفس خود را معبود و مطاع خود قرار داده (و جز تأمین خواسته‌های دل خود به فکر چیزی نمی‌باشد) و خداوند او را به‌رغم دانشی که داشت گمراه کرد و بر گوش و قلب او مهر زد و بر چشم او پرده کشید (که از دیدن حقایق محروم باشد).
    آری آن حب دنیا که در لسان دین مقدس اسلام مورد ذم و نکوهش قرار گرفته و رمز بدبختی جاودانه انسان، نشان داده شده است همین هواپرستی است که آدمی هوای نفس خویش را معبود و مطاع خود قرار داده و جز خواسته‌های دل، اعتنا به چیزی نمی‌کند و امر و نهی خدا را در شئون زندگی‌اش به حساب نمی‌آورد. این است آن آدمی که دنیا را محبوب اصیل و اصلی خود قرار داده و آن را اقامتگاه دائمی خویش پنداشته است و با تمام قوا در راه تحصیل امتعه آن می‌کوشد. اما انسان تربیت شده در مکتب دین، جمال فوق همه جمال‌های دنیا که آفریننده همه جمال‌هاست به نام الله (جل‌جلاله) مشاهده کرده و محبت او را در مرکز جان نشانده است و همه خواسته‌های دل را در محدوده اذن و رضای خدا پذیرفته و به فضای زندگی‌اش راه داده است او دنیا را گذرگاه و عالم پس از مرگ را اقامتگاه دانسته و آنچه سعی و تلاش دارد در راه تأمین موجبات رفاه در اقامتگاهش به کار برده است و می‌برد.(1)
    ـــــــــــــــــــــــــ ــ
    1- بنای بندگی صفای زندگی، آیت‌الله ضیاءآبادی، ص297
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  5. #14
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض دشمنی هوای نفس ( سلوک عارفانه )




    (بدان ای سالک راه خدا!) فرموده‌اند «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» دشمن‌ترین دشمنان تو، همان نفس بداندیش توست که حاکم بر سراپای وجود توست (بحارالانوار، ج 67، ص 64) که خدا خطاب به رسولش فرموده است‌«ارایت من اتخذالهه هواه افانت تکون علیه، وکیلا» آیا دیده‌ای آن کسی را که هوای خود را معبود و مطاع خویش قرار داده است آیا تو می‌خواهی او را تحت اختیار خود قرار داده به راهش بیاوری (فرقان-43) یعنی انسان تا خود با اراده و اختیار خود دست رد به سینه هوای نفس خود نگذارد و طردش نکند، تنها گفتار پیامبر(ص) او را به راه نخواهد آورد. تنها راه حرکت به سوی خدا، ابتدا علم به برنامه‌های تشریع شده از جانب خدا و سپس عمل بر طبق آنهاست که مولای ما علی(ع) فرموده است «ایها‌ الناس اعلموا ان کمال الدین طلب العلم و العمل به» ای مردم بدانید دیندار کامل کسی است که اولا در مقام تحصیل علم به احکام دین برآید و آنگاه آن علم را در مرحله عمل ظاهر سازد. قرآن کریم هم می‌فرماید: «اما من خاف مقام ربه * «و نهی النفس عن الهوی * فان الجنه هی المأوی» راه بهشتی شدن این است که انسان از مقام عدل خدا بترسد و نفس خود را از پیروی هوای نفس بازدارد. (نازعات-40 تا 42) (1)
    ___________________
    1- بنای بندگی، صفای زندگی، آیه‌الله ضیاءآبادی، ص 291
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  6. #15
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض کارکرد رقیب مخالف مراقبت




    (بدان ای سالک راه خدا!) از آن وقتی که سالک به مراقبه برمی‌خیزد، رقیب سر سخت او نیز مراقبه را شروع می‌کند. مراقبه در حقیقت یک نوع مبارزه است. مراقبت می‌خواهد در تمام حالات حق را منظور بدارد، رقیب می‌خواهد حق را از نظر دور بدارد. مراقبت در سیر به سوی حق است. رقیب دراین خیال است که سالک را از طریق حق منحرف سازد، مراقب به طاعات و عبادات روی می‌آورد. رقیب او را به سوء و فحشا امر می‌کند. او روبه عفاف و کفاف می‌رود، این به فقر و تنگدستی او را می‌ترساند، سالک می‌خواهد بیاد حق متذکر باشد. رقیب او را به فراموشی می‌کشاند. او از وعده، غرور و مکر کنار می‌کشد. این به مکر و وعده و غرور او را می‌فریبد، و بالاخره این جنگ وگریز هست تا یکی از این دو به دیگری غالب شود. اگر هوی نفس و شیطان (رقیب مخالف سالک) غالب شود، کار سالک زار است. «فقد خسر خسرانا مبینا». اگر سالک غالب گردد «فقد فاز فوزا عظیما».
    نوعا اشخاصی که از دست رقیب زبردست خود جان سالم بدر نمی‌برند در پی مشتهیات نفس بوده و هرچه می‌خواهند برای خود می‌خواهند و خود را منظورمی‌دارند. چون از خودپرستی خلاص نشده و خواسته آنها نفسانی است، رقیب برآنها غالب می‌گردد.(1)
    _________________
    1-مقامات معنوی، محسن بینا، ج 1، ص 148
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  7. #16
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض ضرورت احیای دل سالک ( سلوک عارفانه )



    (بدان ای سالک طریق حق!) امام علی(ع) ضمن وصیتی که به فرزند بزرگوارشان امام مجتبی(ع) دارند می‌فرمایند: «احی قلبک بالموعظه» قلب خودت را با (شنیدن) موعظه زنده کن! (نهج‌البلاغه، نامه 31). البته آن دو بزرگوار هر دو امامند و معصومند. این مخاطب قرار دادن امامی، امام دیگر را برای توجه دادن دیگران به ارزش موعظه است و می‌خواهند بفهمانند که این دل انسان نیز می‌میرد و برای زنده کردن و زنده نگه داشتن آن باید پای موعظه بنشیند و از بیداردلان موعظه بشنود. زیرا ما در زندگی کنونی خودمان موجبات مرگ دل فراوان داریم. از آن سو زنده‌دلان دل زنده کن هم بسیار کم داریم و راستی از این جهت فوق‌العاده فقیر و تهیدستیم. ما اگر یک ساعت توی این خیابان‌های شهر راه برویم، کفش ما گرد و خاک می‌گیرد، به خانه که رسیدیم باید آن را تمیز کنیم. آیا این قلب و روح لطیف ما با مواجه شدن با صحنه‌های هوس‌انگیز ضلالت‌بار در اماکن عمومی و... گرد و خاک نمی‌گیرد و به تنظیف و گردگیری احتیاج ندارد؟
    ما برای خانه‌ها‌یمان چقدر وسایل تنظیف فراهم کرده‌ایم؟ آنگونه که اجازه نمی‌دهیم حتی دیوار آشپزخانه ما دوده بگیرد و دستشویی ما اندکی آلوده گردد. پس وای بر ما که این جان و روح ما که حقیقت انسانی ما است در نظر ما به اندازه یک لنگه کفش و دیوار آشپزخانه و دستشویی هم ارزش و اهمیتی ندارد، که به فکر تنظیف و تطهیرش باشیم، بلکه روز‌به‌روز آن را آلوده‌تر می‌نماییم و عوامل تولید فساد بیشتر را به خانه و زندگی دل خود راه می‌دهیم.(1)
    ___________________
    1- بنای بندگی صفای زندگی، آیت‌الله ضیاءآبادی، ص 343
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  8. #17
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض نماز شب و پیشرفت علمی (سلوک عارفان)




    نماز شب و پیشرفت علمی
    (بدان ای طالب قرب الهی!) اگر کسی در اخبار اهل بیت(ع) و احوال پیشینیان از مشایخ بزرگ ما تتبع و تحقیقی داشته باشد درمی‌یابد که نماز شب خواندن، با تحصیل علم تضادی ندارد، بلکه از اسباب قوی آن می‌باشد و بسیاری از محصلین را می‌شناسم که اهل تهجد و شب‌زنده‌داری بودند و همین امر سبب استقامت فهم و بارورشدن ذهن آنها در وصول و دست‌یابی به مطالبه حقه در مسایل علمی گشت و به مراتب عالیه علمی نائل آمدند. به خلاف طلابی که پیوسته به مطالعه کتب علمی مشغولند، که کمتر می‌شود فرد صاحب نظری از میان آنها برخیزد... شیخ و پیشوای من (میرزا حسینقلی همدانی(ره)) درعلوم حقه، برایم حکایت نمود که از طالبان آخرت، احدی به مقامی از مقامات دینی نرسید مگر آنان که اهل تهجد و شب‌زنده‌داری بوده‌اند.(1)
    ___________________
    1- اسرارالصلوه، آقا میرزا جواد ملکی تبریزی، ص 465
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  9. #18
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض تهذیب سالک (سلوک عارفانه)





    (بدان ای سالک راه خدا!) تهذیب مصدر باب تفعیل به معنی آراستن و اصلاح کردن است. مرد مهذب، مرد پاکیزه خوی را گویند. مهذب به معنی پاک شده است. کسی که فضایل را کسب و رذایل را دفع کند، تهذیب نفس نموده و به اصلاح حال خود موفق شده است. عبدالرزاق کاشانی در موضوع تهذیب نفس می‌نویسد: تهذیب تحسین ادب، تحسین خلق، تحسین عمل و تحسین علم است.
    خواجه عبدالله انصاری می‌گوید: «تهذیب شعبه‌ای از شعب ریاضت و امتحان و ابتلاء سالکان مبتدی است (سالکان با امتحانات و ابتلائات مهذب می‌شوند) و بر سه درجه است: درجه اول تهذیب خدمت، دوم تهذیب حالِ، سوم تهذیب قصد است. در اول خدمت مهذب می‌شود. در دوم حال مهذب می‌گردد. در سوم قصد.
    تهذیب خدمت آن است که جهل خدمت را از طریق صواب خارج نسازد. خدمت عادت نشود، همتی که موجب انجام خدمت است قاصر نگردد... کمال مطلوب وقتی حاصل است که شخص از عادت خارج گردد. تهذیب حال آن است که حال به علم متمایل نگردد، برای رسم خاضع نشود و صاحب حال به حظ التفاتی نکند... سالک وقتی در بحر عرفان قرار گرفت و به آب حیات معرفت تزکیه شد و مهذب گردید واجد حال می‌شود حال در اثر معرفت و صفای خاطر و جلای باطن است.
    قصد مهذب می‌گردد وقتی که عامل در وجود خود نسبت به انجام عمل اکراهی نداشته باشد، بر انجام عمل علاقمند و با گشاده‌رویی بدان رو کند و بر حکم علم نیز فائق باشد.
    تنها چیزی که می‌تواند عامل را از ذل اکراه و آفت فتور برهاند و به این مقام از تهذیب قصد برساند محبت و عشق به معبود است. عمل وقتی روی محبت و عشق صورت گیرد عامل احساس اکراه و کسالت نمی‌کند و عمل را روی غرض و نظر انجام نمی‌دهد. 1
    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــ
    1- مقامات معنوی، محسن بینا، ج1، ص 157
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  10. #19
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض آثار تسلیم سالک ( سلوک عارفانه )



    (بدان ای سالک راه حق!) تسلیم عبارت است از انقیاد باطنی در مقابل حق و در مقابل آن شک است. این ویژگی از آن مؤمنان است و از رهگذر آن طی مقامات معنوی ممکن می‌شود. کسی که در مقابل حق و اولیای خدا تسلیم شود، و با قدم آنها سیر ملکوتی و عرفانی کند، زود به مقصد می‌رسد. همچنین کسی که فطرتش در حجاب و موانع این عالم مادی گرفتار نشده باشد و تسلیم حق باشد، قلبش چون آیینه‌ای می‌شود که جانب نورانی آن به طرف حق باشد و حق در آن نقش می‌بندد و اگر این حالت قلبی به کمال خود رسید، چه‌بسا که حالت محو مطلق برای او حاصل شود و فنای کلی برای او دست دهد.(1)
    _________________
    1- شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام‌خمینی(ره)، ص237
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  11. #20
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض اخلاص سالک (سلوک عارفانه)



    (بدان ای طالب راه حق!) اخلاص در طاعت ترک ریا و انجام عمل است برای خدا.
    حذیفه یمان گفت: از رسول خدا(ص) پرسیدم که اخلاص چیست؟ رسول خدا(ص) فرمود: من از جبرئیل پرسیدم. گفت: من از خدا پرسیدم. مرا گفت: الاخلاص سر من سری استودعه قلب من اجبته من عبادی. «اخلاص سری از اسرار من است. آن را در دل بنده‌ای می‌گذارم که او را دوست دارم.»
    ابوذر غفاری گفت: رسول گرامی (ص) فرمود: ان‌لکل حق حقیقه و ما بلغ عبد حقیقه الاخلاص حتی لا یحب ان یحمد علی شئ من عمل الله. همانا برای هر حقی حقیقتی هست. عبد به حقیقت اخلاص نمی‌رسد مگر آن وقتی که دیگر خواهان آن نباشد او را مدح کنند برای کاری که برای خدا انجام می‌دهد. (بعضی گفته‌اند) اخلاص آن است که جز خدای عزوجل کسی (کارهای خوب انسان را) نداند... اخلاص آن باشد آنچه کنی نبینی... اخلاص آن است که پوشیده باشد از خلایق و صاف باشد از علایق در اصول کافی در باب اخلاص حضرت رضا(ع) از علی(ع) نقل می‌کند که فرمود: «سعادت نصیب آن کسی است که خالص کرد برای خدا عبادت و دعا را. مشغول نکرد قلبش را به آنچه دید دو چشم او، و فراموش نکرد یاد خدا را به سبب آنچه شنید دو گوش او، خونی بر او وارد نشد. سبب آنچه بر غیر او داده شده.»
    خواجه عبدالله انصاری می‌گوید: «الاخلاص تصفیه العمل من کل شوب» اخلاص یعنی عملی که از هر عیب و نقصی مبرا باشد و مشوب به هیچ شائبه‌ای نبوده باشد.1
    __________________
    1- مقامات معنوی، ‌محسن بینا،‌ج 1 ص 155
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اس ام اس عارفانه و ...
    توسط soreh در انجمن انجمن متفرقه
    پاسخ: 26
    آخرين نوشته: 22-12-2011, 14:19
  2. پاسخ عارفانه حضرت امام به سوال حاج سید احمد آقا
    توسط محبّ الزهراء در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-10-2010, 14:27
  3. داستانهاى عارفانه
    توسط s.ali در انجمن کتابخانه اسلامي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-12-2008, 19:23
  4. كيش پارسايان(دروس استاد آية الله مجتبى تهرانى)
    توسط vorojax در انجمن کتابخانه اسلامي
    پاسخ: 13
    آخرين نوشته: 12-09-2008, 20:57
  5. برخي مؤلفه هاي عرفان ناب اسلامي
    توسط vorojax در انجمن مباحث دینی و مذهبی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 19-08-2008, 06:19

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه