«آثاری كه از او هست، بیاستثناء همه آثارش خوب است.» این سخن امام خمینی(ره) در وصف آثار و تألیفات استاد شهید مرتضی مطهری است. رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر استفاده از آثار استاد در حوزه و دانشگاه تأكید كردهاند. با وجود این تأكیدات، هنوز هم آثار زبانی و قلمی استاد هنوز جای واقعی خود را در میان دروس اصلی حوزه و دانشگاه پیدا نكرده است. دانشگاه امام صادق(ع) اما به عنوان پیشرو در این عرصه، از سال 1378 آثار استاد مطهری را تحت عنوان طرح مطالعاتی آثار شهید مطهری (اصول عقائد) تدوین كرده كه در چهار ترم به دانشجویان ارائه مینماید. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر آثار رهبر انقلاب با سیدصالح هاشمی گلپایگانی، مسئول دبیرخانه و از اساتید طرح فوق است كه چرایی و چگونگی راهاندازی این طرح را مورد بررسی قرار میدهد.
سیدمرتضی مفیدنژاد
- در سالگرد شهادت شهید مطهری جا دارد كه یكی از مطالبات و منویات جدی رهبر معظم انقلاب در چند سال گذشته را مورد توجه قرار دهیم. ایشان در مورد تفكر شهید مطهری و شخصیت و آثار ایشان بحثهای زیادی دارند. یكی از موضوعات مهم و مورد تأكید ایشان، آموزش این آثار در دانشگاهها است. دانشگاه امام صادق(ع) بهعنوان نخستین مركزی كه جدی این طرح را وارد دروس رسمی كرد، از پیشگامان این مسئله بوده است. شما بهعنوان مسئول دبیرخانهی این طرح، بفرمایید كه راهاندازی و فكر اولیهی این كار تا چه حد مرتبط با منویات رهبری است؟
شكلگیری این طرح به این صورت بود كه قبل از فرمایش مقام معظم رهبری، تأكیدات حضرت امام (ره) دربارهی آثار شهید مطهری فوقالعاده و بینظیر بود. امام (ره) روی هیچ اثری مثل آثار شهید مطهری تأكید نكردند. ایشان در مورد تأیید افراد خیلی محتاط بودند و با این وجود، جای توجه بسیار دارد كه فرمودند بدون استثنا آثار ایشان را مفید میدانند.
ما پس از اینكه وارد دانشگاه شدیم، نسل جوان را بهنوعی مدیون حركت امام (ره) میدانستیم و میخواستیم بدانیم آن اسلام نابی كه حضرت امام (ره) حتی در تشكیل بسیج دانشجو و طلبه تأكید دارند، چیست؟ هر اندیشمندی تعریفی از اسلام دارد و آن را ناب میداند. امام هم اسلام ناب خودشان را مطرح كردند؛ اسلامی كه ایشان در سیره و سیر زندگی خودشان پیاده كردند. یكی از ابعاد وجودی این اسلام، شاگردانی بود كه ایشان تربیت كردند كه بار انقلاب را بر دوش گرفتند. در بین شاگردان ایشان آن كسی كه مبانی فكری امام (ره) را بهصورت علمی و دینی مكتوب كرد و ارائه داد، شهید مطهری بود. شهید بهشتی یك الگوی مدیریتی بود و شهید مطهری یك الگوی علمی و عملی.
شاید بتوان اینطور نتیجه گرفت كه دلیل تأكید امام (ره) بر آثار شهید مطهری همین بود كه میخواستند دستاورد علمی و پایهی فكری نظام و نظرات و اندیشههای شهید مطهری را كه حاصل عمر خودشان میدانستند، در جامعه پیاده كنند. همهی اینها باعث شد كه ما دنبال آثار شهید مطهری برویم.
پس از امام (ره) تأكیدات مقام معظم رهبری بهمراتب بیشتر شد. ایشان در جایی گفتند: من یك بار به شهید مطهری گفتم من خودم را شاگرد شما میدانم و ظاهراً چنین گفتند كه شاكلهی فكری من از آثار ایشان شكل گرفت. بعد كه انسان دقیقتر میشود، میبیند حضرت آقا در جنبههای مختلف آثار شهید مطهری بهصورت دقیق و نكتهبینانه نظر دارند. ایشان طراز یك روحانی در دانشگاه را خواندن آثار شهید مطهری میدانند. ما زمانی كه با اساتید طرح خدمت ایشان رسیدیم، تصریح داشتند كه طلبهها باید آثار شهید مطهری را فرابگیرند. گفتند كار را جدی بگیرید. ایشان حتی مبنای فكری نظام جمهوری اسلامی را آثار شهید مطهری معرفی میكنند.
این تأكیدات بیجهت نیست. در واقع ایشان میخواهند به این اشاره كنند كه مسیر انقلاب كه ریشه در حركت انبیاء دارد و در آینده میخواهد در چشمانداز مهدویت و جامعهی جهانی مطلوب حركت كند، مبنا و چارچوب مشخصی دارد.
- این مبانی چطور میتواند در عرصهی حاكمیت و مسئولان مورد بهرهبرداری قرار گیرد؟
از مشكلات عمدهی كشور ما این است كه مبانی فكری شهید مطهری در كار و عمل بسیاری از دستاندركاران قانونی، اجرایی و قضایی كشور ما متبلور نشده است. یك رئیسجمهور بحث سازندگی را مطرح میكند، رئیسجمهور دیگر شعار اصلاحات و بعدی شعار عدالت را مطرح میسازد، اما باید پرسید كه تعریف آزادی، تعریف عدالت، رابطهی دین و دنیا و رابطهی عدالت و آخرت در یك ساماندهی مشخص فكری چیست؟ اگر اینها سامان مشخصی نداشته باشد، همین مشكل را ایجاد میكند كه جامعهی ما به سبب شعارهای مختلفی كه داده شد، روی امواج حركت كرده است.
شما فرض كنید سالیان سال است كه مثلاً بحث آزادی مطرح میشود. میگویند دختر و پسر ما باید آزاد باشند. آزادی واژهی مقدس و قشنگی است، اما واقعاً آزادی یعنی چه؟ آزادی از چه چیز و به سوی چه چیز؟ آیا قرار است آزادی از اندیشه و دانش به سمت و سوی مسائل جنسی اتفاق بیفتد یا اینكه قرار است آزادی سمت و سوی تفكر و دانش داشته باشد و شهوت و غریزه را به استخدام یك حركت آرامبخش در جهت تولید علم، و تولید فكر و اندیشه درآورد؟ شهید مطهری سالیان قبل این موارد را جزء به جزء مطرح كرده، ولی متأسفانه فكر شهید مطهری پس از این همه سال و در انبوه همایشها و بزرگداشتهایی كه برای ایشان برگزار شده، مهجور مانده است.
ما باید در شیوههای پرداختن به آثار و اندیشههای شهید مطهری بازتعریف مجددی داشته باشیم. بحث ما فكر شهید مطهری است وگرنه ایشان فرد بسیار عالمی بودند و حضرت امام روی ایشان نظر داشتند. اگر ما سالیان سال است كه سالروز شهادت شهید مطهری را روز معلم نامیدهایم، اكنون باید برآورد كنیم كه چند درصد از معلمان ما با اندیشههای شهید مطهری آشنا هستند تا بتوانیم ادعا كنیم كه آیا واقعاً روز معلم داشتهایم یا نه؟ با یك حساب سادهی سرانگشتی میتوان متوجه شد كه آثار شهید مطهری و افكار ایشان پس از این همه تأكیدات ولی معظم فقیه و امام مهجور است. حتی در میان مسئولان هم همینطور است. مثلاً اگر الآن مسئول عالیرتبهی ما اعلام میكند كه برای فلان آقا در فلان مراسم یك دقیقه سكوت كنیم. این یعنی اینكه آن شخص یك بار هم آثار شهید مطهری را نخوانده است تا بداند كه ایشان به این مورد چه هجمههایی میكند. شهید مطهری در آثاری مثل پانزده گفتار میگوید مگر ما خودمان شعائر نداریم كه ادای خارجیها را درمیآورید؟ شعار ما بسماللهالرحمنالرحیم است. ما شعارهای بسیار بزرگی داریم. بعد مدیر بهظاهر انقلابی ما میگوید باید یك دقیقه سكوت كنیم!
این یك مثال ساده است، اما شاكلهی آن مهم است. مثلاً شهید مطهری معتقد است كه هدف تمام انبیاء دو چیز است؛ عدالت اجتماعی و توحید و معنویت. ایشان میگوید ما در هدف نیز شرك نداریم. هدف یك چیز بیشتر نیست و آن فقط و فقط توحید است. ما عدالتی را به رسمیت میشناسیم كه در مسیر توحید باشد. اصلاحات واقعی باید به عدالت اجتماعی منجر شود و باید بر پایهی امر به معروف و نهی از منكر شكل بگیرد؛ یعنی آن چیزی كه فلسفهی نخست قیام امام حسین (ع) بوده است. ایشان این چارچوب را مشخص میكند كه اگر دیدید كسی گفت من مصلح هستم، ولی مبنای امر به معروف و نهی از منكر را ندارد، بدانید كه الا انّهم لَمُفْسِدُونَ. اگر دیدید كه اصلاحات به سمت عدالت پیش نمیرود، بدانید كه افساد است. اگر كسی در این مملكت شعار عدالت داد، اما عدالت جامعه را به سمت توحید پیش نبرد، این عدالت نیست ولو اینكه فاصلهی دهك بالا و پایین فلان میزان شود. خیلی از كشورها فاصلهی دهكی بهتر از ما دارند، اما تنها عدالتی معتبر است كه به سمت توحید پیش برود. یعنی اگر سطح جهانبینی، خداجویی و معادمحوری جامعه بالا رفت، میتوان ادعا كرد كه آن جامعه در مسیر تحقق عدالت است.
شهید مطهری نوعی چارچوببندی را ارائه میكند و این را مسئولان ما باید بدانند. رئیسجمهور، وزیر، وكیل و قوهی قضاییهی ما باید نظام فكری شهید مطهری را بلد باشند. كسی كه میخواهد مسئولیتی در این نظام بپذیرد، باید مبانی فكری شهید مطهری را بلد باشد. در این زمینه شما وضع جامعه و صدا و سیما را با فرمایشهای آقا مقایسه كنید. مبانی فكری شهید مطهری باید خودش را در سریالها نشان بدهد. در روابط دختر و پسر و نظام حقوقی زنان باید افكار شهید مطهری متبلور شود. وضع موجود را نیز بنگرید، آنگاه متوجه میشوید كه شهید مطهری چقدر در غربت است.
غربت مضاعف شهید مطهری انبوه صحبت كردنها از ایشان است. ما اسلام ناب را بر اساس تأكیدات امام و مقام معظم رهبری در آثار شهید مطهری پیدا كردهایم. البته بنده معتقدم كه نباید در آثار ایشان متوقف ماند، بلكه باید بر اساس این آثار حتماً طرحها را استخراج نمود. یعنی آثار شهید مطهری نباید در كتابهای ایشان مطرود بماند، بلكه اینها باید در سطح جامعهی ما و در سطح سیاستگذاریهای ما و عملكردهای مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما ظهور و بروز پیدا كند. در سطح عمیق هم باید از شهید مطهری عبور كرد و در اندیشههای اساتید ایشان همچون امام و علامهی طباطبایی وارد شد. باید بهشیوهی شهید مطهری وارد قرآن و روایات شد. صحبت من این است كه آثار شهید مطهری بهطور مناسب ورود به جامعه پیدا نكرده است.
- البته توقف هم در اینجا موضوعیت نمییابد، زیرا به نظر میرسد كه هنوز حتی ورودی به معنی واقعی صورت نگرفته است.
گاهی اصلاً زاویه وجود دارد. یعنی نهتنها ورودی ندارد، بلكه زاویه دارد. اول باید زاویهها را پاك كرد و سپس وارد شد تا متوقف نشویم. یكی دیگر از جنبههای مظلومیت شهید مطهری این است كه ما هنوز آثار منتشر نشده از شهید مطهری داشته باشیم. اگر شهید مطهری الآن زنده بودند، دهها و شاید صدها اثر دیگر تولید كرده بودند. چطور میشود پس از 30 سال ما هنوز هم اثر منتشر نشده از شهید مطهری داشته باشیم؟ این خیلی بد است و میتوان گفت كه یك غفلت علمی است، چرا كه افراد زیادی میتوانستند در صورت انتشار اثر به آن مراجعه كنند و از آن در پایاننامههای خود استفاده نمایند و نكردند. مسئولش كیست؟ این هم ظلم مضاعفی به شهید مطهری است. الان نظر رهبری این است كه باید نظرات ایشان را تلخیص كرد و حركت گروهی روی آثار ایشان انجام داد، آن وقت هنوز مطرح میشود كه اثر منتشر نشده از ایشان داریم.
- ظاهراً گفتید كه اساتید این طرح در جلسهای خدمت آقا رسیدند. از آن دیدار و جزئیات آن بیشتر برای ما بگویید.
در آن جلسه كه به همت آقای علمالهدی برگزار شد كه در آن زمان معاون آموزشی دانشگاه بودند، گروه محدودی از اساتید، مسئولان و خانوادههای شهدا حضور داشتند. ما در ابتدای جلسه گزارشی از روند طرح شهید مطهری در دانشگاه به ایشان دادیم. ایشان اظهار داشتند كه كار را جدی بگیرید. البته صحبتهای ایشان در آن دیدار منتشر شده است.
- آیا بازخوردهایی از اجرای این طرح در دانشگاه داشتهاید؟ آیا مركز یا نهاد دیگری به دنبال شما این كار را انجام داد؟
تا جایی كه من میدانم، هیچ مركز یا دانشگاهی در كشور وجود ندارد كه درس شهید مطهری در آن بهطور رسمی تدریس شود؛ حتی در مدرسهی عالی شهید مطهری. البته بهصورت موردی برخی كتابهای شهید مطهری مثل عدل الهی ایشان را میخوانند، ولی آن در درسهای دیگرشان است و درس شهید مطهری نیست. مثلاً كتاب اصول عقاید دارند و در آن برخی مطالب كتاب عدل الهی شهید مطهری را مانند خیلی كتابهای مشابه میخوانند. در كتابهای مدارس و حتی دانشگاهها نیز این مسئله وجود دارد و از مطالب استاد مطهری استفاده شده است، اما اینكه طرح شهید مطهری بهطور خاص مد نظر باشد، من سراغ ندارم.
چند سال پیش، از طرف حوزهی علمیهی قم نامهای نوشتند كه با توجه به تأكیدات ولی فقیه و پیگیریهای حاجآقای علمالهدی، درس شهید مطهری بهعنوان یك درس رسمی حوزه قرار گرفت. بنابر این طرح، در هر حوزهای در قم دفتر مشخصی راه میافتاد و درس شهید مطهری بهعنوان یكی از دروس رسمی حوزهها پیگیری میشد. این جای خوشحالی زیادی داشت، چون وقتی ما در روزهای اول به این بحث میپرداختیم، برخی آقایان میگفتند كه مگر شما میتوانید چهار تا سخنرانی شهید مطهری را بهعنوان یك درس قلمداد كنید؟ ولی شد.
- یعنی الآن در حوزه این كار انجام میشود؟
بله، كم و بیش و در برخی حوزهها الآن در حال انجام است. برخی حوزههای علمیه مثل شهیدین خیلی رسمی و جدی به این مقوله پرداختهاند و برخی دیگر فقط به راهانداختن یك دفتر اكتفا كردهاند، اما اینكه این برنامه چقدر عملیاتی شده است، هنوز معلوم نیست و محل تردید است. برخی از حوزههای علمیهی تهران هم الآن بهصورت رسمی این طرح را پیگیری كردهاند و برخی دیگر نه و نسبت به آن بیتفاوت هستند.
اما آنچه كه در دانشگاه امام صادق (ع) اتفاق افتاده، این است كه تا همین الآن مربیان و استادان زیادی از دانشآموختگان این دانشگاه كه در این دورهها نیز آموزش دیده بودند، در مراكز مختلف آموزشی كشور فعال شدهاند. برخی جاها موفقیت زیاد بوده و برخی جاها كم. در طرحهای فوق برنامه در دانشگاهها دو مشكل عمدهی شكلی وجود دارد؛ یكی اینكه زمانی را مشخص میكنند، اما پس از یك ترم كه كلاسها و واحدها به هم میریزد، زمانبندیشان متفاوت میشود. مشكل دوم این است كه افراد پیوسته جدید میشوند ولذا استمرار و پیگیری در طرح دچار مشكل میشود.
البته برخی دانشگاهها مانند دانشگاه الزهرا به این مسئله خوب پرداختهاند. مثلاً در دانشگاه امیركبیر همین امسال چهار دوره یا كلاس را راهانداختهاند. حالا اینكه چقدر استمرار پیدا كند، بحث دیگری است. البته این طرح در مساجد به تعبیری موفقتر بوده است. حتی چون مثلاً در وقتهای مشخصی مانند شبها كار ادامه داشته، نتیجه هم بهتر بوده است.
ظاهراً راهاندازی این طرح مطالعاتی در مساجد نیز از خواستههای رهبری بوده است؟
بله. تأكید ایشان این است كه در بین عامهی مردم پخش شود. جالب است كه شهید مطهری میگوید كه تمام مشكلات جامعه و حكومت اسلامی، از سقیفه گرفته تا عاشورا و تمام فجایعی كه اتفاق افتاده، محصول دو مسئله است؛ یكی نفاق خواص و دیگری جهل عوام. وقتی این دو دست به دست هم میدهند، كمر جامعهی اسلامی را میشكنند. ایشان میگوید اگر قرار است انقلاب ما شكست بخورد، فقط و فقط این دو عامل میتواند آن را عملی كند. اگر جهل عموم مردم مركبی برای سوار شدن خواص جامعه شود، حتماً جامعه را به زمین میزنند و این بزرگترین آفت انقلاب است. امروز هم همین بحث است.
این پدیدهی شوم، بیش از یك راه حل هم ندارد: اگر سطح فهم مردم بالا برود، خودبهخود پیوند نفاق و جهل شكسته میشود. اگر سطح فهم مردم بالا برود، دیگر نفاق نمیتواند سوار بر جهل مردم بتازد، نمیتواند فریب و توطئه را حاكم كند، نمیتواند خودش را مصلح جلوه بدهد و افسار جامعه را به هر طرف كه دلش خواست بكشاند. لذا فهم عامهی مردم باید بالا برود و این فهم به دانش و شعور و سطح آگاهی است. لذا اصلاً فلسفهی راهاندازی طرح شهید مطهری برای عموم جامعه بر مبنای همین مفهوم است كه خود شهید مطهری بیان میكند.
چرا امروز رهبری بحث بصیرت را مطرح میكنند؟ بهخاطر اینكه نفاق دارد از بیبصیرتی مردم استفاده میكند. موج ایجاد میكند و جوان سادهی ما را به هر راهی كه دلش خواست میكشاند. رهبری در جایی گفتند: تا ما میگوییم فرهنگ، آن را صرفاً معطوف به تئاتر و موسیقی میكنند، حال آنكه چنین نیست. فرهنگ دو چیز است؛ فهم و اخلاق. یعنی وقتی رهبری میگویند باید به وضع فرهنگی مردم رسیدگی كرد، یعنی باید سطح فكر جامعه را بالا برد.
اندیشههای شهید مطهری بهترین بستر و بهترین مجموعه برای بالا بردن فرهنگ جامعه است. بر همین اساس ما یازده سال پیش طرحی را ارائه دادیم كه همه هم گفتند خوب است، ولی مانند بسیاری از طرحهایی كه در حد حرف باقی ماند، خوب اجرا نشد. آن موقع كه هنوز شبكهی آموزش راه نیفتاده بود، ما طرح دادیم كه حاضریم دورهی كارشناسی آثار شهید مطهری را با بحثهای قرآنی المیزان و بحث تربیتی راه بیندازیم تا بهجای اینكه یك خانم خانهدار را به دانشگاه آزاد بكشانیم، دانشگاه را به خانهی او ببریم. بنا شد دورهای برگزار شود كه هر ترمش یك سال باشد. یعنی به جای این كه چهارساله لیسانس را تمام كنند، هشت ساله تمام كنند. آن موقع رقابت در آزمون سراسری خیلی بیشتر از الآن بود. ما گفتیم برای هر ترم یك آزمون كلی میگیریم و مشخص میكنیم كه دانشجویان چقدر از محتوای دروس استفاده كردهاند. پیشبینی ما در آن زمان این بود كه حداقل پانصد هزار نفر زن خانهدار در این طرح شركت میكنند. بنا بود محتوای دروس ضبط شود و از طریق صدا و سیما و روزنامهها منتقل گردد. میخواستیم در پایان هر سال هم یك آزمون برگزار كنیم.
حالا چرا خانمهای خانهدار؟ زیرا خانمهای خانهدار دوست دارند سر چیزهایی كه یاد میگیرند، پیوسته با هم بحث كنند و آن را با همسایههاشان در میان بگذارند. خب این یعنی بالا بردن سطح فكر مردم جامعه. به جای اینكه وقت افراد صرف كارهای بیهوده شود، صرف مطالعهی آثار شهید مطهری میشد. یك روز هم در عید غدیر سال 1384 ما طرح را حضور رهبری دادیم، ایشان هم نوشتند و به شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستادند. كمیسیون آموزش عالی مجلس هم یك روز ما را خواست. آنجا هم طرح را ارائه دادیم و آنها هم گفتند خوب است. بنا شد بحث آزمون با پیام نور باشد و آموزش هم با صدا و سیما و بحثهای نرمافزاری و علمی آن هم با دانشگاه امام صادق (ع). گفتند خوب است، ولی متأسفانه به سرانجام نرسید و دوستان پیگیری نكردند.
در جلسهای هم كه پس از حوادث بعد از انتخابات خدمت آقای احمدینژاد بودیم، بنده به ایشان همین را عرض كردم كه باید به این فكر كنیم كه ما برای دختر و پسری كه هنجارشكنی و قانونشكنی كردهاند، چه فكری كردهایم و چه كاری انجام دادهایم؟ در حالی كه با كمال تأسف اكثریت قریب به اتفاق این افراد، جوان و زیر 30 سال بودند و حتی یك روز هم زمان شاه را درك نكردند. هر چه نفس كشیدهاند، در جمهوری اسلامی بوده است. ما چه فكری به او ارائه دادهایم كه الآن توقع داریم سنگ نزند؟ اینكه به مراسم امام حسین (ع) توهین كرده، محصول فكری است كه به او دستور داده چنین كاری بكند. در مقابل ما چه فكری به او ارائه دادهایم؟ در حالی كه ما حكومت داریم و این حكومت میتوانسته خیلی كارها بكند. توصیهها و تأكیدات آقا را چه كار كردند؟ ما چه توقعی داریم از جوانی كه وضع شغلی، ازدواج، فكری و فرهنگیاش معلوم نیست ؟ به نظر من این توقع بیجا و زیادی است.
این موضوع در جوانب متعددی قابل بررسی است. مثلاً بحث حجاب را در نظر بگیرید، رهبر انقلاب در موارد متعددی افراد گوناگون را دور خودشان جمع كردهاند و تأكید كردهاند كه بحث فكر و فرهنگ عمومی جامعه را جدی بگیرید. من به رئیسجمهور عرض كردم كه وقتی شهید مطهری به شهادت رسیدند، در جیبشان كاغذی پیدا كردند كه در آن مطالبی جهت بازگو كردن در جلسهای كه فردای آن روز با امام (ره) داشتند، نوشته بودند. یكی از مطالب ایشان بحث حفاظت از شخصیتها بود تا ترور نشوند، یكی بحث راهاندازی نماز جمعه بود، یكی بحث غائلهی كردستان و آموزش نظامی به جوانان بالای 18 سال بود، یكی هم برنامهریزی برای جوانان بود. در آن شلوغی، ایشان میخواستند برنامهریزی برای جوانان را مطرح كنند تا 30 سال دیگر این گرفتاریها ایجاد نشود. در بند دیگری هم پیشنهاد حجاب استانداردشدهی آقای تهرانی به شهید مطهری قید شده بود.
من به رئیسجمهور عرض كردم كه برگهی شهید مطهری هنوز هم پس از 30 سال در جیب ایشان باقی مانده است. به ایشان گفتم درست است كه شما گشت ارشاد را قبول ندارید و ما هم با آن مشكل داریم، اما شما كه برای آب و فاضلاب پنج سال دیگر این كشور برنامه دارید و میدانید كه فاضلاب از این نقطه تا آن نقطه میرسد، حال بگویید كه برای حجاب چه برنامهای دارید؟ لااقل بگویید من بعد از پنج سال حجاب را از این سطح به فلان سطح میرسانم. من به ایشان گفتم اگر شما برنامهای دارید، بگویید تا ما هم بدانیم.
حالا چرا بحث حجاب مهم است؟ شهید مطهری در كتابش به این مسئله اشاره كرده است. ایشان میگوید حجاب مانند اولین خاكریز جبهه است كه دشمن برای تصرف سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد. چرا ما میبینیم كه تا بحث حجاب پیش میآید، رسانههای بیگانه این قدر سر و صدا میكنند؟ چون بحث اولین سنگر است. شهید مطهری بهعنوان یك عالم و متفكری كه بیهوده روی مباحث سطحی وقت نمیگذارد، چرا كتاب مسئلهی حجاب را بهطور مفصل نوشته و به آن پرداخته است؟
امروزه ما میبینیم كه در جمهوری اسلامی به مسئلهی حجاب چندان بها نمیدهند. شما ببینید جوان ما اولین جایی كه در احكام مشكل پیدا میكنند كجاست؟ جز در بحث غریزهی جنسی است؟ این اولین جایی است كه اعلام میكند خدایا من حكمت تو را انجام نمیدهم. اینكه دختر خانم مویش را بیرون میگذارد، اعلام همین است. یعنی شما ببینید ما یك بار حكم الهی انجام نمیدهیم، یك بار حریم حكم الهی را میشكنیم. اگر یك نفر كه نماز نمیخواند این عمل خودش را اعلام كند، بهمراتب گناه بالاتری مرتكب شده است. شهید مطهری میگوید اصلاً فرض كنید یك نفر در روز 21 ماه مبارك رمضان در خانهی خودش گوشت خوك و شراب بخورد، هیچ كس حق ندارد سرك بكشد و بگوید چرا چنین كردی، اما اگر كسی در خیابان در چنین روزی كمی تخمه بخورد، اسلام میگوید این هشتاد ضربه شلاق دارد. آن گوشت خوك و شراب چنین حكمی ندارد. چرا؟ چون او خودش است، ولی این یكی دارد حریم میشكند. امروزه هم دارد حریمها شكسته میشود. وقتی حریمها شكست، بچهای كه در اوج غریزهی جنسی به سر میبرد و از طرفی سرمایهی این مملكت محسوب میشود، وقتی در راه مدرسه با زن و دختر آنچنانی مواجه میشود، چه حالتی پیدا میكند؟
ما داریم سرمایههای ممكلت را بهواسطهی بیحجابی از دست میدهیم. آن وقت تا بحث حجاب پیش میآید، عدهای میگویند این یك بحث سطحی است و چرا باید به چنین نمادهایی این قدر اهمیت داد؟ میگویند چهار تا مو كه این قدر مهم نیست، ما مسائل مهمتری داریم. در حالی كه حجاب از سنگرهای اولیهی احكام الهی است. اگر بگویند در این ممكلت هر روز یك پمپ بنزین را آتش میزنند، دستگاهها چهكار میكنند؟ لذا باید كار اصولی و فرهنگی بكنیم. شهید مطهری به این مسائل پرداخته است و باید آنها را بهطور جدی مطرح كرد.
- رهبری در یك سخنرانی در سال 1382 گفتهاند ما نیاز داریم مطهریهایی برای دهههای هشتاد و نود داشته باشیم، چون نیازهای فكری روزبهروز و نو وجود دارند. حال با توجه به اینكه دانشگاه امام صادق (ع) طرح مطالعاتی شهید مطهری را راه انداخته، آیا برای دهههای 80 و 90 مطهریهایی خواهیم داشت؟
روزی امام به اعضای مدرسهی عالی شهید مطهری گفتند اگر شما بتوانید یك نفر مثل شهید مطهری بسازید، كار بزرگی كردهاید. مطالعهی آثار شهید مطهری علاوه بر بار محتوایی آن، یك نوع روششناسی را نیز به دست میدهد. مثلاً شهید مطهری خیلی از مباحث را با طرح یك سؤال آغاز میكند. سپس بحث را پرورش میدهد. بعد تعریف میآورد. بعد بحث را باز میكند و جالب است كه گاهی نظریهی مخالف را هم بسیار زیبا مطرح میكند. لذا مطالعهی آثار شهید مطهری یك نظام فكری میدهد. مزیت نظام فكری این است كه شما در مواجهه با فكرهای جدید، مطالب را حلاجی میكنید. من این را بهقطع میگویم كه اگر كسی آثار شهید مطهری را عمیقاً مطالعه كرده باشد و دارای نظام فكری شده باشد، بالای 90 درصد از شبهات امروز جوانان را پاسخ خواهد داد. برخی از اندیشمندان ما تنها دیدگاههای خودشان را ارائه دادهاند، اما شهید مطهری نظام فكری و چارچوب ارائه داده است. در این چارچوب فكری شما هر نوع سؤالی را میتوانید با خلاقیت خودتان پاسخ بدهید و این میشود همان شهید مطهری درست كردن.
شهید مطهری بحث میكند كه اسلام و مقتضیات چگونه با هم قابل جمع هستند؟ آیا اسلام 1400 سال پیش پاسخگوی جوابهای امروزین جامعه هست؟ وقتی كه خود شهید مطهری چارچوب مسئله را چنین مطرح میكند، لذا 30 سال قبل او را بهراحتی میتوان در دههی نود هم خواند. این یعنی توجه به مبانی و ثابتات و توجه به مقتضیات و متغیرات. شهید مطهری میگوید: شمرِ 1400 سال پیش مرد؛ شمرِ امروز، موشه دایان، را بشناسید. خب موشه دایان هم مرد، امروز افراد جدید اسرائیل را بشناسید.
دومین مطلب این است كه ما نباید در خود آثار شهید مطهری متوقف بمانیم. ما باید شهید مطهریگونه وارد دریای بیكرانهی معارف اسلامی و الهی شویم. یعنی شهید مطهری را دریچهی ورود به معارف قرار دهیم. شهید مطهری میگوید عمدهی مطالب من ریشه در المیزان دارد. شخصیت ایشان تحت تأثیر علامهی طباطبایی و امام خمینی (ره) بوده است. اگر كسی بتواند از شهید مطهری وارد آثار امام و علامه شود و مثل شهید مطهری و علامه و امام از روایات و قرآن استفاده كند، دیگر وارد دریای بیكرانی شده كه توقف در آن معنی ندارد. این همان اسلام نابی است كه ما فهمیدهایم. ما در دانشگاه المیزان خواندن را شروع كردهایم و دانشجویان ما از شهید مطهری وارد المیزان میشوند. اندیشههای امام خمینی هم گام بعدی است كه انشاءالله باید اتفاق بیفتد.