سلام.
تقسیم بندی شبکه ای تون برای خودم جالب بود. اما در کشورهای دارای سیستم های جمهوری جدید هم حرف یک یا چند نفر بالاتر از همه ی افراد دیگه قرار داره. مث کشورهایی مانند انگلیس و بلژیک و هلند و اسپانیا و پرتغال و ... که برخلاف اونچه که همه خیال میکنند اینها مهد جمهوری و مردم سالاری و دموکراسی هستند، همگی دارای پادشاه و ملکه اند و حرف اونها در کشورهاشون (و یا حتی مثل ملکه ی انگیس حرفش علاوه بر خود انگلیس در کشورهایی نظیر ولز، کانادا، استرالیا و ایرلند شمالی) مساوی با قانون هست. در کشورهای دیگه ای هم مانند آمریکا و یا فرانسه، عملا سیاستهای کلی کشور رو افراد محدودی تعیین و هدایت میکنن (منظورم سرمایه داران کلانی هستش که عمدتا به مراکز و کارخانه های تولید سلاح وصل هستند) بگذریم، بحث در مورد اینها ما رو از پرداختن به موضوع اصلی باز میداره.
تفاوت سیستم هرمی موجود در آلمان نازی و یا کره شمالی و ... با نظام ولایت فقیه در ایران اینه که راس هرم در اون کشور ها همواره ثابته و بر اسا معیارهایی نظیر نژاد و خانواده ی سلطنتی و قدرت و ثروت و ... انتخاب میشه و هیچ چیزی جز مرگ اون راس هرم، باعث تغییر در راس نمیشه. اما ولایت فقیه در ایران با رای مجلس خبرگان انتخاب میشه و هر سال هم این رای گیری بین اعضا تکرار میشه تا ولی فقیه از اصولی که یک رهبر اسلامی باید داشته باشه خدای نکرده عدول نکرده باشه. رهبر جامعه ی اسلامی در ایران تا موقعی در راس این هرم میمونه که بر آرمان ها و موازین مورد نظر اسلام باقی مونده باشه. خبرگان رهبری هم در حقیقت فقها و اسلام شناسان خبره ای هستند که اون موازین رو بهتر از بقیه میتونن تشخیص بدن و با رای مردم هم انتخاب میشن.
اما به طور مثال در کشوری مث کره ی شمالی، اگه رهبرشون مثلا نصف جمعیت کشورشون رو هم به کشتن بده، باز هم رهبرشون میمونه (مگه اینکه مردم علیهش شورش و انقلاب کنن) یعنی حتی زیر پا گذاشتن خیلی از اصول و آرمانهای یک جامعه هم نمیتونه باعث بشه که راس هرم عوض بشه. دقیق مشابه صدام در عراق. او هم خیلی زیاده روی کرد اما باز هم در راس باقی موند. شاید مناسب ترین مثال در این راستا همون هیتلری باشه که خودتون مثال زدین. اینها رفتارشون با ولی فقیه در ایران خیلی متفاوته. چون ولی فقیه در ایران یک سیستم نظارتی دقیق روش وجود داره که روی اونها نبوده و نیست.
تفاوت امام و رهبر هم از همینجا ناشی میشه. امام یعنی کسی که شبیه ترین فرد به پیامبر خدا(ص) و امامان معصومین(ع) هستش به حدی که میشه با اطمینان بالایی گفت که از هوا و هوس خودش پیوری نمیکنه، گناه نمیکنه و به مردم زیر دستش قصد ظلم کردن نداره. (درست مث امام معصوم) پس چنین کسی مسلما خیر جامعه رو بیشتر از یک رهبر عادی با خصوصیات غیرالهی میخواد. عدالت رو بهتر در بین مردم اجرا میکنه و ... پس میشه همونطوری که مردم از امام معصومشون در اسلام دعوت به تبعیت و حرف شنوی شدن، از ولی فقیهشون هم مثل همون امام تبعیت بشه.
این از تعریف ساده و اولیه اش. توضیحات بیشتر و تخصصی تر در مورد اینکه چرا به ولی فقیه مون باید بگیم امام رو هم در یکی از پستهای قبلیم یکبار نوشتم که اگه پیداش کردم، براتون میذارم.
موفق باشین.
92/6/10