سلام علیکم
اولا این قیاس نیست! و ثانیا اصلا ربطی به تفسیر قرآن هم نداره معنای ظاهری رو بفهمید بسه...
همانطور که اول هم گفتم اسلام یک سری واژه هایی رو مخصوص خودش بیان کرد مثل : مستضعفین و مستکبرین ، حکومت الله و حکومت طاغوت و ...
یکی از اون واژه ها هم امامت بود! یعنی کسی که پیشوای مردم هست و مردم از او تبعیت میکنند حال اگر این پیشوا از طرف خدا نباشد و طاغوت باشد. میشود ائمه کفر
اما اگر این پیشوا از طرف خدا باشد وظیفه ی او آنست که حکومت اسلامی تشکیل دهد و طبق احکام خدا جامعه را اداره کند اینچنین فردی شاید مستقیما از طرف خدا نام برده شده باشد مثل ائمه علیهم السلام یا شاید با مشخصاتی و ویژگی هایی معرفی شده باشد که گفته شده است!
هیچ ادات حصری وجود نداره! حتی تقدیری
ولی فقیه هم کاملا معرفی شده و در دوران غیبت امام عصر عج وظیفه ی حکومت بر جامعه و پیشوایی مومنین توسط خدا به ولی فقیه داده شده است! و دقیقا همان وظایف و اختیاراتی که حضرت صاحب در اداره ی حکومت دارند رو ولی فقیه هم داره ...
شما کامل بی اطلاع از مبانی عقلی و نقلی ولایت فقیه هستید که همچین اشکالی میکنید! نمیدونم چطور ادعا دارید بسیار مطالعه داشتید در حالی که مشروعیت و مقبولیت رو از هم تشخیص نمیدید!
صحبت ایشون این بود : خداوند امام را تعیین میکند و ما هستیم که انتخاب میکنیم که ولایت او را بپذیریم یا نه رو به ائمه کفر و طاغوت ها بیاوریم
قبول دارید که اینکه امام نمیتواند پیامبری کند دلیل بر این نیست که جایگاه و مرتبه ی پایین تری دارد بلکه بیانگر اینست که اینها همگی وظیفه هستند هم امامت هم پیامبری! و چون طبق حکمت و علم خداوند پیامبری ختم به رسول الله شد دیگر کسی به وظیفه پیامبری گمارده نمی شود ولی امامت جامعه از اول خلقت بوده تا آخر خلقت هم خواهد بود! یعنی خیلی از انبیا خداوند وظیفه ی امامت را هم داشتند مثل : نوح و ابراهیم و موسی و داوود و سلیمان و ... الی حضرت محمد ص و در دوران غیبت امام عصر هم کسانی برای بدوش کشیدن این مسئولیت با ویژگی هایی از طرف خداوند مشخص شده اند! و چونکه خداوند اینها را اختیار کرده چیزهایی هم به آنها میبخشد:
در روایتی امام رضا ع میفرمایند:
«و ان العبد اذا اختاره الله لامور عباده شرح صدره لذلك و أودع قلبه ينابيع الحكمة و أطلق علي لسانه فلم يعي بعده بجواب و لم يجد فيه غير صواب فهو موفق مسدد مؤيد، قد أمن من الخطاء و الزلل. خصه بذلك ليكون ذلك حجة علي خلقه شاهدا علي عباده،و ذلک فضل الله یوتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم.»
«موقعي كه خداوند شخصي را براي اداره ي امور بندگان خود انتخاب مي نمايد به وي شرح صدر عنايت مي كند، چشمه هايي از حكمت در دلش قرار مي دهد و به زبانش جاري مي سازد. از آن پس در جواب هيچ سؤالي عاجز نمي ماند و در پاسخهايش سخن غير صحيح يافت نمي شود او در پرتو تأييدات و توفيقات الهي مصون از خطا و لغزش است. خداوند او را به اين صفات اختصاص داده تا بر مخلوق او حجت و گواه باشد این فضل الهی است که به هرکه بخواهد عطا کند و خدا صاحب فضل بزرگ است»
الکافی ج1 ص 201 - تحف العقول ص439 - الاحتجاج ج 2 ص 436 - الامای صدوق ص680 - عیون اخبار الرضا ج1 ص 220 و ...
اتفاقا ایشان دقیقا همچین وظیفه ای را برای خودشون قائلند و در کتاب ولایت فرموده اند که از لفظ امام استفاده شود!
بله تعداد بسیار زیادی از علمای اعلام زمان امام خمینی ایشان را به همین نام خواندند و در آینده هم خواهند خواند چونکه عالم بودند نه جاهل و فرق بین وظیفه ی امامت و جایگاه والای ائمه نزد خداوند را میفهمیدند ... ازجمله :
گلپایگانی ، اراکی ، مرعشی نجفی ، بهجت ، سیستانی ، حکیم ، صدر ، فاضل لنکرانی ، وحید خراسانی ، مکارم ، حسن زاده ی آملی ، جوادی آملی ، دستغیب ، تهرانی ، خوشوقت ، مدنی ، اشرفی اصفهانی و ...