صفحه 10 از 18 نخستنخست 123456789101112131415161718 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 91 به 100 از 176

موضوع: منزل به منزل با کاروان عشق

  1. #91
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض امان از دل زینب

    امان از دل زینب



    و هر روز که کاروان به مقصد نزدیکتر می شود ، دلهره اش بیشتر و بیشتر می شود .


    شنید که برادرش می خواند :

    یا دهر اُفٍّ لک من خلیل

    کم لک بالإشراق و الاصیل


    و انگار که بند بند دلش از هم پاره شد .

    امان از دل زینب
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #92
    اخراج شده يادشهيد آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    3,189
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ای کاش بشه با خود آقا امام زمان(عج) وارد محرم بشیم و با نوای محزون ایشان و زیارت ناحیه او گریه کنیم

    السلام علی شیب الخضیب

  4. #93
    حرفه ای افتان و خیزان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    آشفته بازار
    نوشته ها
    906
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
    بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا
    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
    بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش
    سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
    به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی
    سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
    به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش
    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
    بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب
    سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
    بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل
    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
    بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر
    سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
    به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم
    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
    به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر
    سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
    بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه
    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
    بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش
    سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
    به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش
    سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
    بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب
    سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
    سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش



    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



  5. #94
    همکار بازنشسته محب الحسين آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    1,899
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض السلام عليك يا سدرة المنتهي "

    در کارگاه تیر سه شعبه بهم رسید
    لبخند های حرمله با ناله های من

    تیری گرفته بود به دستش که تا هنوز
    می لرزد از بزرگی آن دست و پای من


    اینجا هزار حرمله چشم انتظار توست
    آقا برای آمدنت کم شتاب کن

    رحمی به روز من نه به روی رقیه کن
    فکری به حال من نه به فکر رباب کن







  6. #95
    همکار بازنشسته محب الحسين آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    1,899
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض السلام عليك يا سدرة المنتهي "

    دیوار غصه بر سرم آوار شد حسین
    تاریخ رنج فاطمه تکرار شد حسین



    آییـنه صــداقت قلب تمام شهر
    مجروح تازیانه زنــگار شد حسین



    دیدم که دست بیعتشان بین آستین
    باسحرسکه های طلا مار شدحسین



    درسبزه ها به جای طراوت تنفراست
    هربره ای که خوردازآن هارشد حسین



    اینجا برای کشتن تان نقشه میکشند
    زیر گـلوت مرکز پرگار شد حسین



    مسلم نخورد لقمه ای از سفره کسی
    اما به کل کوفه بدهــکار شد حسین


    حتی به جسم بی سرمن سنگ میزنند
    مسلم به جرم عشق توبردارشدحسین


    راس بریده ام سر یک میخ آهنین
    سر گرمی جماعت بازار شد حسین


    دیدم بر اشــتران سپاه حرامیان
    چندین هزار نیزه فقط بارشد حسین


    سنگ و کلوخ بر همه پشت بام ها
    قدر ســپاه ابرهه انبــار شد حسین


    آب از سرمن و تو واکبر گذشته است
    زینب به بند غصه گرفتار شد حسین


    راه اسیر کردن اهـل و عیال تان
    با خنده های حرمله هموارشدحسین







  7. #96
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض



    آقا.. اجازه!
    _______________________________

    آقا! اجازه هست؟ اجازه.. سلامی دوباره کنم؟

    این عشق را قافیه، غزل را سه پاره کنم؟
    حالی بپرسم از یک دو بیت شعر و.. یک ردیف
    در محضر شما به ادب اساعه‏ چندباره کنم؟


    آقا اجازه هست بیایم به مجلس‌ات؟

    در روضه‌ات سکینه شوم، آه و ناله کنم؟
    آقا اجازه هست بگویم عطش بگویم آب؟
    بعدش سکوت، مثل دختری سه ساله کنم؟


    آقا اجازه هست دست.. نه روی دلت را نمی‌شود!

    خون را که قطره قطره.. مشک.. گریه می‌کنم..
    آرام تر! بخواب.. لای لای.. اصغرم بخواب..
    عباس! نه! نمی‌شود.. بیا! گریه می‌کند!


    آقا.. اجازه؟ از دل زینب(س).. نرو حسین(ع)..

    ده شب بمیرم و این لحظه را بهانه کنم :
    آتش گرفت خیمه! چادر زینب! بیا عمو!
    آخر چگونه من این بغض را شاعرانه کنم؟

    _____________________________________


    زیبا محبیان



    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  8. #97
    همکار بازنشسته محب الحسين آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    1,899
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض السلام عليك يا سدرة المنتهي "

    اين خلق نابكار به ما پشت پا زدند
    در ابتداي راه، حقيرانه جا زدند


    ما را به چند كيسه ي درهم فروختند
    مولا ميا به كوفه،كه قيد تو را زدند


    از پشت بام بر سر اين پيك نامه بر
    با خنده سنگ هاي زمخت جفا زدند


    هرسنگشان دقيق به لب مي خورد حسين
    از آن هزار سنگ،يكي را خطا زدند!؟


    آن هم كه خورد گوشه ي پيشانيم،ولي
    با قصد امتحان به جبين شما زدند


    تا روي ميخ جلوه نمايي كند سرم
    از خون به گيسوان سپيدم حنا زدند


    افتادم از بلندي و غضروف هاي من
    با لحن جانگداز، شما را صدا زدند


    اما سه هفته بعد شنيدم ز روي دار
    طبل شروع غائله ي كربلا زدند







  9. #98
    همکار بازنشسته محب الحسين آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    1,899
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض السلام عليك يا سدرة المنتهي "

    آقا سلام برغزل اشک ماتمت
    بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

    چندی گذشت در غم هجران اشک تو
    پرمی کشید دل به هوای محرّمت

    آقا سلام ماه محرّم شروع شد
    آمد بهار زخم دل ما و مرهمت

    خون می شود دل همه عالم زه قصه ی
    آن لحظه های آخر و گودال و آن غمت

    در بین روضه غم دل من را گرفته بود
    وقتی رسید روضه به انگشت و خاتمت

    ما بین این همه غم و اشک وفراق وداغ
    ای زینب آمدم که شوم یار و همدمت

    زینب چه قدر شکل جوان مادرت شدی
    با صورت کبود و همان قامت خمت







  10. #99
    همکار بازنشسته محب الحسين آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    1,899
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض السلام عليك يا سدرة المنتهي "

    کوچه گردِ غریب میداند
    بی کسی در غروب یعنی چه
    عابرِ شهرِ کوفه می فهمد
    بارشِ سنگ و چوب یعنی چه



    صف به صف نیتِ جماعت را
    بر نمازِ امام می بستند
    همه رفتند و بعد از آن هم
    در به رویش تمام می بستند



    در حکومت نظامیِ کوفه
    غیرِ طوعه کسی پناهش نیست
    همه در را به روی او بستند
    راستی او مگر گناهش چیست



    ساعتی بعد مردمِ کوفه
    روی دارالعماره اش دیدند
    همه معنای بی کسی را از
    لب و ابرویِ پاره فهمیدند


    داد میزد: حسین آقا جان
    راهِ خود کج نما کنون برگرد
    تا نبیند به کربلا زینب
    پیکرت رابه خاک وخون برگرد


    دست من بشکند ولی دستت
    بهرِ انگشتری بریده مباد
    سرِ من از قفا جدا بشود
    حنجرت از قفا دریده مباد


    کاش میشد به جای طفلانت
    کودکانم بریده سر گردند
    جان زهرا میاور آنها را
    دختران را بگو که بر گردند


    یاس های قشنگِ باغت را
    رنگِ پاییز می کنند اینجا
    نعل نو میزنند بر اسبان
    تیغِ خود تیز می کنند اینجا







  11. #100
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

صفحه 10 از 18 نخستنخست 123456789101112131415161718 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منزل به منزل با کاروان دل[امام‌رضا(ع)]
    توسط vorojax در انجمن امام رضا (ع)
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 13-10-2011, 22:21
  2. بالاخره زنان امروز خانه دارن یا شاغل ؟!
    توسط خادم الزینب در انجمن مباحث مرتبط با زندگی ، خانواده و اجتماع
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 14-09-2011, 23:26
  3. مرد حق ندارد در کار منزل به همسرش دستور دهد
    توسط محبّ الزهراء در انجمن خانواده
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 20-06-2011, 10:08
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-05-2011, 23:25
  5. اولین منزل در عرفان
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 13-12-2010, 08:59

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه