نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد ....... حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شدفطرت آشفت که از خاک جهان مجبور ..... خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شدخبری رفت ز گردون به شبستان ازل .......... حذر، ای پردگیان، پرده دری پیدا شد
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد ....... حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شدفطرت آشفت که از خاک جهان مجبور ..... خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شدخبری رفت ز گردون به شبستان ازل .......... حذر، ای پردگیان، پرده دری پیدا شد
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد ....... حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شدفطرت آشفت که از خاک جهان مجبور ..... خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شدخبری رفت ز گردون به شبستان ازل .......... حذر، ای پردگیان، پرده دری پیدا شد
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد ....... حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شدفطرت آشفت که از خاک جهان مجبور ..... خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شدخبری رفت ز گردون به شبستان ازل .......... حذر، ای پردگیان، پرده دری پیدا شد
ویرایش توسط علی-110 : 18-10-2011 در ساعت 23:00
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد ....... حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شدفطرت آشفت که از خاک جهان مجبور ..... خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شدخبری رفت ز گردون به شبستان ازل .......... حذر، ای پردگیان، پرده دری پیدا شد
لینکهای چند تا پست آخر ارور میده ها ، تست کنید
گل نرگس بسمه آخه جدایی * بگو که الان کجایی
اللهم عجل لولیک الفرج بحق مولاتنا زینب
دوست عزیز عذر میخوام.
فک کنم فقط پست آخری مشکل داشت که تصحیح شد.
با تشکر
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد ....... حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شدفطرت آشفت که از خاک جهان مجبور ..... خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شدخبری رفت ز گردون به شبستان ازل .......... حذر، ای پردگیان، پرده دری پیدا شد
یا ابا عبدالله الحسین 1
سو یولّارون باغلادیلار
راه آب را بستند
یا ابا عبدالله الحسین
اورگلری داغلادیلار
قلبها (جگرها)را داغدیده کردند
یا ابا عبدالله الحسین
خرداجالار وا عطشا
خردسالان و کودکان وا عطشا
یا ابا عبدالله الحسین
سسلدیلر آغلادیلار
می گفتند و گریه می کردند
یا ابا عبدالله الحسین
خیمه عباسه او دم
آن لحظه بر در خیمه عباس
یا ابا عبدالله الحسین
گلدی رقیه گوزی نم
حضرت رقیه (س) با چشمان نمناک آمد
یا ابا عبدالله الحسین
سویلدی وای یاندوق عمو
گفت : عمو از عطش سوختیم
یا ابا عبدالله الحسین
چاره قیل ای بحر کرم
چاره ای کن ای بحر کرم
یا ابا عبدالله الحسین
دیلده توان یوخدی عمو
دیگر توانی برای زبانمان نمانده ای عمو
یا ابا عبدالله الحسین
تشنه لیقیم چوخدی عمو
تشنگیمان بیش از حد شده ای عمو
یا ابا عبدالله الحسین
اصغرین عطشان دوداغی
لبهای عطشان و خشک اصغر
یا ابا عبدالله الحسین
قلبیمه بیر اوخدی عمو
مانند یک تیر است که به دلم زده شده است
یا ابا عبدالله الحسین
دین و شرف شمریده یوخ
شمر که شرف و دین ندارد
یا ابا عبدالله الحسین
ووردی بالا قیزلاری چوخ
دختران کوچک را دائم کتک می زند
یا ابا عبدالله الحسین
دیل یاراسی اولدوردی باجون
زخم زبان دشمن خواهرت را کشت
یا ابا عبدالله الحسین
قلبینه اوچ شعبه لی اوخ
مانند یه تیر سه شعبه بر قلبش
یا ابا عبدالله الحسین
غریب آقام ...خدایا، با ظهورش غربتش را به پایان رسان...
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
بندهای نیست که به وقتهای نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت میکنم:
برطرف شدن گرفتاریها و ناراحتیها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش
سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۲٫
یا ابا عبدالله الحسین 2
لشگر کین ائو تالادی
لشکر دشمن خیمه ها را آتش زدند
یا ابا عبدالله الحسین
سینه لر غم قالادی
و در سینه ها غم انباشتند
یا ابا عبدالله الحسین
اهل ستم گوردی بیر ایش
اهل ستم کاری کردند
یا ابا عبدالله الحسین
کاسه صبری جالادی
که کاسه صبر لبریز شد
یا ابا عبدالله الحسین
آتدّیلا داش دگدی باشان
به سرت سنگ زدند
یا ابا عبدالله الحسین
آخدی باشون قانی قاشان
و خون از سرت بر روی ابروانت سرازیر شد
یا ابا عبدالله الحسین
کوفه لیلر باخمادیلار
اهل کوفه حتی نگاه هم نکردند
یا ابا عبدالله الحسین
کاسه چشمینده یاشان
به اشکت که در چشمانت جمع شده بود
یا ابا عبدالله الحسین
فاجعه بزم یزید
فاجعه بزم یزید
یا ابا عبدالله الحسین
دردو غمی ائیدّی مزید
بر درد و غم افزود
یا ابا عبدالله الحسین
زاده شیطان پلید
زاده شیطان پلید
یا ابا عبدالله الحسین
خصم ولا ئوز قوناقین
دشمن اهل بیت با مهمان خود
یا ابا عبدالله الحسین
ایلدی ویران توفاقین
خانه ات را ویران کرد
یا ابا عبدالله الحسین
ووردی آغاج لبلریوه
با چوب به لبهایت زد
یا ابا عبدالله الحسین
یاره لدی گل دوداغین
و لبهای همچون گلت را زخمی کرد
یا ابا عبدالله الحسین
برگرفته از کتاب گلزار فاطمه الزهراء(س) (جلد سوم)
نوشته ی مداح اهل بیت (ع) حاج ابراهیم کاظمی
غریب آقام ...خدایا، با ظهورش غربتش را به پایان رسان...
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
بندهای نیست که به وقتهای نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت میکنم:
برطرف شدن گرفتاریها و ناراحتیها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش
سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۲٫
واپسين لحظهها هلال بن نافع روايت مى كند كه من با سپاه عمر بن سعد ايستاده بودم. ناگاه شخصى فرياد زد: " اى امير! بر تو بشارت باد كه شمر، حسين (عليه السلام) را كشت ". من از صف لشكريان خارج شدم و برابر حسين (عليه السلام) ايستادم. ديدم آن حضرت در حال جان دادن است. به خدا قسم كشتهء به خون آغشته اى را كه بهتر و خوشروتر از او باشد، هرگز نديده بودم. نور و زيبايى هيأت او، مرا از انديشهء شهادتش باز داشت. حسين (عليه السلام) در آن حال طلب آب مى كرد.
پس، از فردى از آن اشرار شنيدم كه مى گويد: " هرگز از آب سيراب نخواهى شد تا وارد " حاميه " گردى و از آب جوشان آن بنوشى! " پس شنيدم كه او در پاسخ فرمود: " واى بر تو! من وارد حاميه نمى شوم و از آب جوشان آن هرگز نمىنوشم، بلكه من بر جدم رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و در منزل او در بهشت وارد مىشوم و از آب خوشگوار آن مىنوشم و از ستمهايى كه به من نموديد، به او شكايت مى كنم ".
هلال مىافزايد:
لشكر از شنيدن اين سخن غضبناك شد، به حدى كه گويى خداوند در دل هيچ يك از آنان رحمى قرار نداده بود. در حالى كه حسين (عليه السلام) با آنان سخن مى گفت، سر از بدنش جدا كردند. من از بى رحمى آنان به شگفت آمدم و گفتم: " در هيچ كارى با شما همراهى و همكارى نخواهم كرد ".
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد ....... حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شدفطرت آشفت که از خاک جهان مجبور ..... خودگری، خودشکنی، خودنگری پیدا شدخبری رفت ز گردون به شبستان ازل .......... حذر، ای پردگیان، پرده دری پیدا شد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)