صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از 41 به 44 از 44

موضوع: ذکر مصیبت (روضه)

  1. #41
    حق آب و گل داره Aybeniz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    محضر خدا...
    نوشته ها
    1,675
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    یا حسین ادر کنی

    دیده عا لم حسین تک مرد میدان گور میوب

    بیر بیله ازاده رهبر چشم دوران گورمیوب

    ویردی الله کا ئناته جلوه اون دورت نوریدن

    افضل ایتدی اولارین قدرین ملکدن حوریدن

    پنج تن بزمی حسین حسنیله دولدی شوریدن

    باشدی زهرا اوغلونون کربو بلاسی طوریدن

    حیف او طوری حضرت موسی بن عمران گورمیب

    دوره گردم من محبت باغینون سیاحیم

    معنویت بزمینون پروانه مصباحیم

    گوز یاشیم لشگلر اورکلر ملکینین فتاحیم

    مدعی چوغ طعنه ورما من حسیم مداحیم

    بیر گلوم وار که گلدن هیچ گلستان گورمیوب

    گزسه عیسی گویلری بیر بیر الده گون بیر الده آی

    کل عالمده تاپا بلمز بیزیم مولایه تای

    دورسا بیر صفده گوزللر سن حسینی باشدا سای

    ویردی الله سوم شهبا اونی زهرایه پای

    نه بشر مثلین اونون حوری و غلامان گورمیوب

    روز محشرکه اولار مردم بهشته مشتری

    جمع اولار دور حسینه بیر محبت لشگری

    حوری لر سسلر گلون گیتمز حسین عاشقلری

    ((قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری))

    مقتدر شاهدا بو شخصیتده سلطان گورمیوب

    نقل ایدور زینب که عمرنده بابام شیر خدا

    ئوز آدیلا سسلنردی اهلبیتن جا به جا

    لیک گوردور قجا حسین قارداشیمی اول با وفا

    احتراما یا اباعبدالله ایلردی ندا

    آفرینش چرغی بیله ماه تابان گورمیوب

    اولدی ابراهیمه نازل اود یانندا جبرئیل

    هر سوزون اولسا دیدی خدمتگزارم یا خلیل

    گیت دیدی کیم پنج تن حقین تانور اولماز ذلیل

    منجنیق اوستونده سسلندی حسین جان الدخیل

    دوندی اود گلزاره جانی صدمه اودان گورمیوب

    بونه سوزدور که بیورموش حضرت خیر الانام

    قانیمیز بیردی حسین مندندی منده اونلانام

    گلمسیدی فدیه اسماعیلیدن قالمازدی نام

    او دیری قالدی حسین گلسین وجوده والسلام

    پس حدیث مصطفی کاملدی نقصان گورمیوب

    بو حسین کیمدی که دوشمز پاک دللرن آدی

    آدینی ذکر ایلدوقجا آغزیمون آرتار دادی

    قنداقی عرشه گیدوبدی گور مقامی هاردادی

    باشینون دسمالینی جبریل گویدن آسلادی

    خلقتندن بیله تزئین عرش رحمان گورمیوب

    قاره سین سویماز حسین دیوانه سی گر جان چیخا

    سینیه اله ورار تا دوشلرندن چخا

    آغلادی شیعه گرک یردن گویه افغان چخا

    قویما عاشورا غدیر خم کیمی یادان چخا

    مدعی آزاده لردن نقص پیمان گورمیوب

    وای اگر قول نبی آویزه گوش اولماسون

    بو حسین عشقی گرک دللرده خاموش اولما سون

    ایلیون همت که عاشورا فراموش اولما سون

    رو سیه دور ایلده هر کیم سیه پوش اولما سون

    عشقین اعجازین او بیچاره کما کان گورمیوب

    آند اولا ویرانه ده زینب دوتان ماتملره

    آند اولا دین دوره سینده حصن مستحکملره

    آند اولا ارواح طیب سیر ایدن عالملره

    قویماروخ بیگانه چپ باخسون قرا پرچملره

    عشق دریا سین هله دشمن خروشان گورمیوب

    ای سوزی بیر عمراولان یا لیتنا کنا معک

    بعد دفنون قبریون اوسته گلر بیر جوت ملک

    سسلنلر ای حسینون عاشقی دور یاتما تک

    وحشته دوشمه سنه مولا ئوزی ایلر کمک

    هیچ حسینچی تپراق آلتیندا رنج و حرمان گورمیوب

    قلبیمیزدن یا حسین بو عاشقی الله آلماسون

    تاپشور عباسه عزاداری نظردن سالماسون

    تذکره گوندر اورکلرده بو حسرت قالماسون

    کربلا شوقیله مرغ جان نجه پر چالماسون

    قبریوی چوخداندی بو جمع پریشان گورمیوب

    هر بلا گلدی یولوندا جانه آلدوخ یا حسین

    باتدی عاششقلر قانا بیز دالا قالدوخ یا حسین

    عمر و موز گیچدی نظر یولارا سالدوخ یاحسین

    سن آنان جانی داخی بسدی قوجالدوخ یا حسین

    بوحالا دوشمز اوکس که داغ هجران گورمیوب

    سوز یازوب گیچدیم بو سری واقف مطلب بلر

    صبح صادقده نلر وار زنده دار شب بلر

    سوز هجرانی هر عاشق چکسه تاب وتب بلر

    ای دلیم لال اول حسینون قدرینی زینب بیلر

    غصه لی عمرنده زینب راحت جان گورمیوب

    مقتله گلدی دیدی دیده مده قان یاش وار یاحسین

    هار دا سان سس ور منه نه یارو یولداش وار یا حسین

    دشمنیم کامه چاتوب هرالده بیر باش وار یل حسین

    بلمزیدیم کربلاده بیر بیله داش وار یا حسین

    داشلار آلتدا هیچ باجی قارداشین عریان گورمیوب

    فکر یوی قارداش باجون باشدان بلورسن آتمادی

    آی گجه باتدی فرات اوسته سیز یلتی باتمادی

    من کشیک چکدیم الم عباسه نیلیم چاتمادی

    هرنه یالواردیم ربابه صبح اولونجایاتمادی

    هیچ آنامدا بیر بیله شام غریبان گورمیوب

    وارحسین بیر شایعه سالمیش منی حالدان حالا

    کوفده دشمن بیزی ممکندی زندانه سالا

    نیلرم نازلی رقیه غملی محبسده قالا

    منده ئولم قورخودان ئولسه او شیرین دل بالا

    اوچ یاشی واردی هله عمرونده زندان گورمیوب

    عادی نسوانه ((کلامی)) زینبی ایتمه قیاس

    بو خانم اسلامی احیا ایتدی بی خوف و هراس

    یاز ابوالفضلین باجیسی شمره ایتمز التماس

    باشینی غارت آغارتدی تارومار اولدی اساس

    دوشدی بیر گردابه که نوح ایله طوفان گورمیوب


    شاعر : حاج ولی ا... کلامی زنجانی
    منبع :وبلاگ پشت نقاب شب
    ویرایش توسط Aybeniz : 01-12-2011 در ساعت 12:42
    غریب آقام ...
    خدایا، با ظهورش غربتش را به پایان رسان...




    پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
    بنده‌ای نیست که به وقت‌های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می‌کنم:
    برطرف شدن گرفتاری‌ها و ناراحتی‌ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش


    سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۲٫


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #42
    حق آب و گل داره Aybeniz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    محضر خدا...
    نوشته ها
    1,675
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    گئنه اغشام اولدی ،غم قلبیمه دولدی

    باز هم عصر شد و دلم پر از غم گشت

    آیلار گئچیب الله، موحرم اولدی

    ماهها گذشتند و دوباره ماه محرم آمد

    باشه قارا سالام، من سینه مه وورام

    به سرم دوباره پارچه مشکی می بندم و سینه زنی می کنم

    سنه قوربان اولام ، حسینیم ای وای

    من فدای تو (قربان تو) می شوم حسینیم ای وای

    بو ایین اونودا، آتا قوجاغیندا

    دهم این ماه ،در آغوش پدر

    سوت امر جیرانی قانه به لللر

    جیران (زیبا) شیرخواره در خون خود غلتید

    بالا قیز لار چول ده سو جامی اللرده

    دختران کوچک در حالی که جام آب در دستانشان است

    آتا فراغینده گوز یاش الللر

    در فراغ پدر چشمانشان گریان شد

    سنه قوربان اولام باشه قارا سالام

    من فدای تو (قربان تو) می شومبه سرم دوباره پارچه مشکی می بندم

    من سینه مه وورام حسینیم ای وای

    سینه زنی می کنم حسینیم ای وای

    ییخیلیب عباسیم نهر فرات اوسته

    عباسم در کنار نهر فرات به زمین افتاده است

    بئلیم سیندی زینب علمدار اولدی

    زینب خواهرم کمرم شکست علمدارم از دنیا رفت

    بویانیب دیر قانه وفالی سرداریم

    سردار وفادارم در خون خود غلتیده است

    نوای قورانه وفادار اولدی

    به نوای قرآن قسم ، وفادارم مرد

    اوجا بوی قارداشیم اوولوب دی اللرده

    برادر بلند قامت من در میان دست نامردان مرده است

    یاتیب دی چوللرده قراریم یوخدی

    برادرم در صحرا افتاده است و من بیقرارم

    دئیون اصغر یاتسین یاتیب پرچم داریم

    به اصغر بگویید که بخوابد چون پرچم دارم خوابیده است

    یارالی اعضا سی قالیب صحرا ده

    اعضای بدن زخمی او در صحرا مانده است

    سنه قوربان اولام باشه قارا سالام

    من فدای تو (قربان تو) می شومبه سرم دوباره پارچه مشکی می بندم

    من سینه مه وورام حسینیم ای وای

    سینه زنی می کنم(بر سر و سینه می زنم) حسینیم ای وای
    غریب آقام ...
    خدایا، با ظهورش غربتش را به پایان رسان...




    پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
    بنده‌ای نیست که به وقت‌های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می‌کنم:
    برطرف شدن گرفتاری‌ها و ناراحتی‌ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش


    سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۲٫


  4. #43
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    1
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام
    نكته هاي جالبي مطرح مي كنيد
    انتظارمي رود در يادداشت ها دقت بيشتري شود مثلا اللهم عجل وفاتي سريعا نه عجل لوفاتي سريعا
    اگرنوشته شما درست است منبع چيست؟
    ضمنا در اسلام عليك يا اباعبدالله ً....... الحسين را الحيسين. نوشته ايد
    موفق باشيد

  5. #44
    حرفه ای افتان و خیزان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    آشفته بازار
    نوشته ها
    906
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    هیچ کس جز امام معصوم نباید عهده‌دار غُسل و کفن و دفن امام قبل از خود شود؛ پس از واقعه عاشورا نیز حضرت امام سجاد با معجزه‌ی الهی به کربلا بازگشت و عهده‌دار کفن و دفن حضرت امام حسین علیه السلام و سایر شهدای کربلا شد.
    در تاریخ چنین آمده است که عده‌ای از قبیله بنی اسد به تشویق همسران‌شان به کربلا رفتند تا بدن مطهر امام حسین علیه السلام و یارانشان را دفن کنند، اما چون همه اجساد بدون سر بود و بر اثر ضربات شمشیر پاره پاره شده بود و حتی لباس‌هایشان نیز به تاراج رفته بود، هیچ‌یک از شهدا قابل شناسایی نبودند و بنی‌اسد متحیر مانده بودند چه کنند. در این هنگام اسب‌سواری ناشناس نزد آنها آمد و گفت:« برای چه به اینجا آمده‌اید؟»
    گفتند:« برای دفن این اجساد مطهر؛ ولی آنها را نمی‌شناسیم.»
    آن سوار با شنیدن این سخن با صدای بلند گریه کرد و صدا زد:« وا اباعبدالله!» سپس به آنها فرمود:« من شما را راهنمایی می‌کنم.» آن‌گاه از اسب پیاده شد و از کنار پیکرهای پاره پاره عبور کرد تا ناگهان نگاهش به جسد مطهر حسین علیه السلام افتاد.
    آن را در آغوش کشید و با چشمی گریان و حالی اندوهبار صدا زد:« ای پدر! با کشته شدن تو چشم مردم شام روشن شد و بنی امیّه شاد شدند. بعد از تو غم و اندوه ما بسیار طولانی خواهد بود. »
    سپس مشتی خاک از کنار آن پیکر برداشت و ناگهان قبر آماده‌ای پدیدار شد. بدن پاره‌پاره‌ی حسین علیه السلام را در قبر گذاشت و در حالی که به شدت گریه می کرد، فرمود:«آفرین بر آن زمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفته است. دنیا پس از تو تاریک و آخرت به نور تو روشن شده است. دیگر شبها خواب ندارم و اندوهم را پایانی نیست، تا اینکه خداوند اهل بیت تو را به تو ملحق گرداند و در ماوای تو جای دهد. درود من بر تو ای فرزند رسول خدا و رحمت خداوند بر تو باد. »
    سپس روی خاک آن قبر مطهر نوشت:« هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الذی قتلو عطشانا غریبا »
    (این قبر حسین فرزند علی بن ابیطالب است که تشنه و غریب کشته شد.)
    آن گاه بدن مقدس حضرت علی بن الحسین (علی اکبر علیه السلام) را پایین پای امام حسین به خاک سپرد و بعد دستور داد سایر شهدای اهل بیت علیه السلام را در نزدیکی قبر امام در یک محل دفن کردند و سپس به همراهی «بنی اسد » به کنار نهر علقمه رفت و بدن قطعه قطعه حضرت ابوالفضل علیه السلام را پیدا کرد. خود را روی آن بدن مطهر انداخت و در حالی که به شدت گریه می‌کرد، فرمود:« پس از تو ای ماه بنی هاشم، خاک بر دنیا ببارد! بر تو درود می‌فرستم و بر تو رحمت خداوند را می‌طلبم.»
    سپس دستور داد قبری بکنند و آن بدن مطهر را نیز به خاک سپرد.
    وقتی برخاست و سوار اسب شد تا برود، بنی اسد دامن او را گرفتند و گفتند:« تو را به حق این افرادی که به خاک سپردی، به ما بگو تو کیستی؟»
    فرمود: «من علی بن الحسین هستم. آمدم تا بدن پدرم حسین علیه السلام و یارانش را دفن کنم و اکنون به زندان ابن زیاد بر می‌گردم.»

    بنابر بعضی از روایات، ماجرای دفن شهیدان کربلا در روز سیزدهم محرم سال 61 هجری قمری رخ داده است.



    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ... برادران و خواهران نور آسمان ...[دلیل مصائب امام حسین(ع) چه بود؟]
    توسط یاصاحب الزمان در انجمن پرسش‎ و‎ پاسخ‎ دینی و مذهبی
    پاسخ: 27
    آخرين نوشته: 24-10-2012, 22:11
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 04-12-2011, 22:20
  3. قرائتی: من هرچه روضه بخوانم مردم می‌خندند...
    توسط javadkhan در انجمن شخصيت های مرتبط با جهان اسلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-09-2011, 14:44
  4. مقام روضه خوانی
    توسط Mhd1991 در انجمن حكايات و داستان ها
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 19-12-2010, 19:17
  5. دانلود روضه امام حسن (ع)
    توسط کاظم سبزواری در انجمن مداحی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 13-03-2009, 00:03

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه