تحلیلی مختصر بر مستند دروغین شبکه بی بی سی.
در این مستند افرادی در مخالفت با رهبر انقلاب صحبت می کنند که کمترین مقبولیت و صلاحیت را دارند.
مهدی خلجی کیست؟
او همان کسی است که موافق حمله نظامی آمریکا به ایران بود. همان کسی است که: در آن سخنرانی معروف در نهاد صهیونیستی گفت: مردم ایران عاشق جرج بوشند و از اوباما بدشان می آید ... چون جرج بوش می خواست به ایران حمله کند و مردم را از دموکراسی بهره مند کند اما اوباما ...کسی که انقدر حب و بغض در گفتارش تاثیر دارد که بزرگترین حقایق را انکار می کند آیا می تواند آنقدر عادل باشد تا بی بی سی بی طرف (!) به دنبالش برود؟
علی تهرانی - شیخ علی تهرانی کیست؟
او همان کسی است که در زمان جنگ تحمیلی بین ایران و صدام، صدام را انتخاب کرد. و ۶ سال در زمان جنگ تحمیلی این ننگ را پذیرفت که در رادیو بعث عراق که به زبان فارسی برنامه پخش می کرد صحبت کند و از صدام حمایت کند.نکته جالب اینجاست که فردی که در این مستند به عنوان "خواهر زاده رهبری" معرفی می شود کسی نیست جز پسر شیخ علی تهرانی!
جالب اینجاست که شیخ علی تهرانی همان فردی است که: جامع المقدمات (از اولین دروس طلبگی) را نمی فهمیده و از فرط مشکل بودن آن ها سرش را به دیوار می کوبیده حالا بر فقاهت رهبری انقلاب شبهه وارد می کند!!
ابوالحسن بنی صدر - ابوالحسن بنی صدر کیست؟
او که آن قدر معروف است که نیاز به معرفی ندارد و چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا همگی او را خائن می دانند. نکته جالب تر اینجاست که روزنامه های جریان اصلاح طلب بسیار سعی کرده اند که فرد اصلی در جریان عزل بنی صدر را "موسوی خوئینی ها" معرفی کنند و افتخار عزل آن را به نفع خود مصادره کنند.
بنی صدر همان فردی است که نه تنها امام خمینی (ره) را بر ضد خود می دید بلکه در هنگام عزل هم از تمام مجلس جز "یک رای" در تایید خود نداشت. بنی صدر همان یار رجوی و منافقین است.کسی است که آن همه خیانت را در جنگ به ما کرد و به راستی کدام ایرانی است که طرفدار منافقین و بنی صدر باشد؟
به راستی دشمنان رهبر انقلاب کیستند؟ عاشق جرج بوش و یاور صدام و یار منافقین !!
اگر این ها از رهبر انقلاب دفاع می کردند باید در رهبری شک می کردیم. و مگر همین عاشق جرج بوش باید جز از امثال موسوی طرفداری کند؟ آقای عاشق جرج بوش باید برای کروبی پیراهن چاک کند. (و مگر نکرد؟!)
تحریفات و تناقضات هم در این مستند غوغا می کند که فقط به ذکر چند مورد از آن ها بسنده می کنم:
در دقایق ابتدایی این مستند آقای ابوترابی فرد این چنین می گوید: "تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد."
اما بی بی سی چرا سخنان او را نصفه پخش می کند؟!
حالا بیایید با هم ببینیم اصل صحبت های ابوترابی فرد چه بوده؟ ایشان می گوید:
" ولادیمیر پوتین که هیچ تعلق مذهبی نداشته و شخصی لائیک به شمار می رود، پس از دیدار با رهبر انقلاب می گوید: با عنایات به مطالعاتی که من درباره ی مسیح داشته ام، در ملاقات با رهبر ایران، تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد."
حتی در خود مستند هم مشخص است که ایشان دارد متن را از روی نوشته می خواند که در واقع همان صحبت های ولادیمیر پوتین است.
اما نکته جالب از نظر من این است که سیستم جاسوسی و تبلیغاتی بریتانیا تمام کند و کاو و تلاش خود را انجام می دهد و تمام زندگی رهبر انقلاب را زیر ذره بین قرار می دهد و در این راه حتی از مصاحبه با هوشنگ اسدی، روزنامه نگار خارج نشین و از عوامل یکی از سایتهای اپوزیسیون که در زمان طاغوت با رهبر انقلاب هم بند بوده، هم غفلت نمی کند ... فردی که به بی بی سی می گوید: در این سه ماه هم سلولی بودن با آیت الله خامنه ای در مورد مسائل و خاطرات شخصی با ایشان صحبت می کردیم.
اما در طول این غور کردن در زندگی شخصی و سیاسی رهبری دنبال هر نکته ی منفی گشته است تا آن را بزرگ کند و چقدر دستان بی بی سی خالیست.
بی بی سی در طول مستند می خواهد این گونه القا کند که رهبری با همه رئیس جمهور ها دعوا داشته.
نکته جالب اینجاست که: تا به حال رهبری محکوم می شد که از همه دولت ها (هاشمی-خاتمی-احمدی نژاد) حمایت بی چون و چرا کرده اما در مستند بی بی سی بر عکس است رهبری با همه دولت ها دعوا دارد. چیزی که بر خلاف صریح آن چیزی است که تا به حال در رسانه های استکباری تبلیغ می شد.
بی بی سی دوست دارد رهبری را با صفت دیکتاتوری بشناساند و در این مستند بسیار بر روی آن تبلیغ می کند اما در همان هم دقت ندارد چرا که مهدی خلجی در همین مستند می گوید:
"آقای خامنه ای بحران های فراوانی در این ۲۳ سال رهبریش داشته منتها شیوش کمابیش یکسان بوده در برخورد با این بحران ها یک واکنش تدریجی و بسیار حساب شده و اندیشیده و البته محافظه کارانه برای بر خورد با این بحران ها (داشته) بر خلاف آیت الله خمینی که آقای خمینی واکنشش بسیار تند آنی و با اقتدار و نیندیشیده بود."
بحث من تصدیق صحبت های گفته شده در مورد امام در مستند بی بی سی نیست که یقینا بی بی سی باید نسبت به امام عقده گشایی کند بلکه بحث در تناقضات موجود در مستند بی بی سی است.
اما در کنار تمام این نقاط ضعف آن نکته دقیقی که گفته شد بی بی سی رعایت کرده چیست؟
به نظر می رسد هیچ کدام از این صحبت ها هدف بی بی سی نبود. بی بی سی چیز دیگری را دنبال می کرده هدف بی بی سی انداختن جنگ در تاریکی ها بود: پروژه جنگ با اشباح کلید خورده ... پروژه ای که بی بی سی حتی حاضر است به خاطر آن حیثیت رسانه ای خود را هم به حراج بگذارد.
پروژه "جنگ با اشباح" چیست؟
در قسمتی از مستند اسم افرادی برده می شود که ما آن ها را نمی شناسیم ... از محافظ رهبری گرفته تا افرادی که از آن ها به عنوان دست راست و چپ رهبری نام برده می شوند. به نظر اکثر افراد این قسمت بی مفهوم ترین و ضعیف ترین قسمت مستند است اما این طور نیست! بی بی سی به خوبی فهمیده که اشکال گیری از شخصیت رهبری انقلاب آنقدر مشکل است که حالا باید افراد دیگری را به عنوان تصمیم گیران برای رهبر انقلاب معرفی شوند تا با ایراد گیری از آن ها به شخصیت رهبر انقلاب ضربه وارد کنند به عبارت دیگر اتفاقی که پیش از آن برای "مجتبی خامنه ای" برنامه ریزی شده بود با این مستند باید تکمیل شود.
مثلا اگر به شما بگویند شخص آیت الله بهجت دزدی کرده و میلیارد ها تومان در بانک سویس ذخیره کرده و در فلان جا کاخ دارد چون مردم با شخصیت ایشان آشنایی دارند باور نمی کنند ... این حرف ها به ایشان نمی چسبد اما اگر بگویند همه تصمیم گیری های آیت الله بهجت توسط شخص دیگری انجام می شود و آن فرد میلیاردر و فلان جا کاخ دارد این قابل باور است! هر چه قدر این شخصیت ها نا شناس تر باشند این خصوصیات بیشتر به آن ها می چسبد چون ما هیچ تصور قبلی از آن ها نداریم.
اما در نهایت به بی بی سی می گویم:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری
تحلیل دوم در رجانیوز :
ملاحظاتی بر تصویرپردازی تلویزیون ایران از رهبر معظم انقلاب
گروه فرهنگی، علی جعفری: 1)بازنمایی تصویر رهبر انقلاب اسلامی از تلویزیون ایران یکی از حساسترین مأموریتهای رسانهای در تراز ملی و جهانی است. اصولاً بازنماییهایی که ناظر به شخصیتهای دارای فرهمندی و شکوه فوق العاده هستند از ساز و کارهای پیچیدهای برخوردار است و سیاستهای ویژهای را میطلبد. مدیریت اصولی و متناسب تصویر رهبر در تلویزیون باید به مثابه مقولهای که در نسبت مستقیمی با ورزیدگی رسانهای حداکثری و بصیرت فرهنگی عمیق قرار دارد، درک شود.
در اختیار داشتن انحصار ضبط و پخش تصاویر آیت الله خامنهای یکی از مزیتهای ویژه تلویزیون ایران است. در سپهر رسانهای امروز دنیا هیچ رسانهای بسان تلویزیون ایران از امکانات تصویری برای بازنمای مقتدرترین رهبر سیاسی و محبوبترین رهبر مذهبی جهان برخوردار نیست. سالهاست که انبوه رسانههای برجسته و معتبر بینالمللی در حسرت یک دقیقه تصویربرداری مستقل از رهبر ایران به انتظار نشستهاند و این در حالی است که تلویزیون ایران با بهرهبرداری همه جانبه از این مزیت فوقالعاده در طول بیش از دو دهه رهبری معظم له، در حرکتی پیشرو شکوه نشانهشناختی بیبدیلی را برای خودرقم زده است.
به غیر از دقایق اولیه روزهای انتخابات و هنگام به صندوق انداخته شدن رأي رهبری، رسانه های بینالمللی تقریباً هیچ فرصتی برای تصویربرداری از رهبر انقلاب اسلامی ندارند. این مزیت انحصاری نباید به عاملی در توقف پویایی مدام و یا تضعیف مهارتهای بازنمایی تلویزیونی بیانجامد. خلأهای نشانه ای و معنایی ناشی از پویایی اندک و یا برآمده از مهارتهای کهنه شده تلویزیون ایران می تواند به یکی از عوامل تحریک رسانه های رقیب برای پر کردن آن خلاها تبدیل شود.
ابعادی از مستند اخیر تلویزیون بی بی سی فارسی در باب شخصیت سیاسی - اجتماعی- فرهنگی- خانوادگی- مذهبی رهبری معظم انقلاب اسلامی - که به اتکای اندک تصاویر پراکنده و بازنمایی سوگیرانه و در بخشهایی واژگون از معظم له برساخته شد - در این راستا قابل تحلیل است.
2)مرور بیش از دو دهه آرشیو تولیدات صدا و سیما درباره رهبری معظم انقلاب، سیطره نوعی فرآیند نسبتاً یکنواخت را بر تصویرپردازی تلویزیونی از ایشان نشان می دهد. اغلب بینندگان تلویزیون ایران با نظام رمزگانی این بازنماییهای بسیط آشنا هستند. آنها انگارههای تلویزیونی نسبتاً ثابت و دست نخورده از رهبر خویش در ذهن دارند؛ آنجا که در حسینیه امام خمینی(ره) سخن میگوید/ آنجا که به سفر استانی میرود/ آنجا که با مسئولین حکومتی و دولتی دیدار رسمی دارد/ آنجا که در جمع شاعران حضور یافته است/ آنجا که به دیدار خانواده شهدا رفته است/ آنجا که در حال کوهپیمایی و ورزش است/ آنجا که به بازدید نمایشگاهی مشغول است/ آنجا که از صف نظامیان سان میبیند و یا به تماشای رژه آنها ایستاده است/ آنجا که در مجلس روضه اهلبیت(ع) آرام و حزین نشسته است/ آنجا که پشت تریبون نماز جمعه قرار گرفته است/ آنجا که در حال اقامه نماز جمعه و جماعت است/ آنجا که غبار از ضریح و قبر مطهر حضرت رضا(ع) میروبد/ آنجا که با دوربینهای پیشرفته مراحل مانور نظامی سپاه و ارتش را رصد میکند/ آنجا که به عیادت علما ربانی رفته است/ آنجا که در کنار دانشجویان افطار میکند/ آنجا که نمایشگاه کتاب را از نظر میگذراند و ... این تصاویر و مواردی دیگر چارچوبهای نسبتاً ثابت، آشنا و صمیمی از تصویر رهبر است که به صورتی مستمر و بهتدریج از نظر مخاطبان تلویزیون ایران میگذرد.
3)به نظر میرسد پس از گذشت بیش از دو دهه از رهبری معظم له و بهوجود آمدن اقتضائات و شرایط جدید از یک طرف و نیز به دلیل پنهان ماندن برخی وجوه شخصیتی بسیار مهم و فاخر معظم له در میان انبوهی از بازنماییهای یکنواخت و بسیط سالهای گذشته تلویزیون ایران، تأمل در برخی ملاحظات آسیبشناسانه در خصوص روندهای سابق ضروری به نظر میرسد. ادامه نوشتار پیش رو به توضیح چند ملاحظه و پیشنهاد مهم اختصاص دارد:
ابعاد علمی و فقهی شخصیت رهبری انقلاب اسلامی در تصویرپردازی دو دهه گذشته تلویزیون ایران از ایشان کاملاً مغفول و مهجور مانده است. پخش حتی یکی از جلسات پر مغز درس خارج فقه معظم له - که به جهت شیوایی در بیان و اتقان در استدلال از جلسات درس کم نظیر حوزه علمیه شیعه است- آثار بسیار روشنگرانهای در شناسایی عمق دانش و بینش فقهی ایشان به بار خواهد آورد؛ پیامدهای بینالمللی مثبت این اتفاق مهم در شناخت عینی تر و بدون واسطه علما و شخصیتهای برجسته جهان اسلام از احاطه علمی جانشین امام خمینی(ره) غیر قابل چشم پوشی است.
پنهان ماندن ابعاد فرهنگی و فرهیختگی پر دامنه معظم له یکی از پیامدهای بازنمایی یکنواخت سالهای گذشته است. در این حوزه عمدتاً به پخش جلسات شعرخوانی رمضانیه در محضر رهبری و پخش محدود بازدید چند ساعته ایشان از نمایشگاه کتاب قناعت شده است و این در حالی است که ظرفیت تصویر پردازیهایی از این دست بسیار بیش از وضعیت کنونی است.
پخش تصاویری از حضور شوق انگیز رهبری در کتابخانه شخصی خود که یکی از غنیترین و پر استفاده ترین کتابخانههای شخصی کشور به شمار میرود/ پخش تصاویری از قرائت قرآن با صوت شیوا و شیرین، پخش تصاویری از نگارش با حوصله ایشان/ باز پخش بسیاری از تصاویر در آرشیو خوابیده رهبری به هنگام بازدید از ابنیه تاریخی، سخنرانی در همایشهای علمی در زمان ریاست جمهوری، همنشینیهای ویژه با برخی فرهیختگان و ادبا و ... به میزان قابل توجهی در آشنایی علاقمندان به ابعاد فرهنگی شخصیت معظم له مؤثر است.
ابعادی از وجوه معنوی و روحانی رهبر انقلاب اسلامی که اتفاقا از جذابترین و بینظیرترین مؤلفههای وجودی معظم له است همچنان از منظر نگاههای تشنه موالیان دور نگه داشته شده است. تجربه تصویری دعای کمیل / دعای توسل/ مناجات شعبانیه/ دعاهای کتاب صحیفه سجادیه و ... به محوریت آیت الله خامنهای، تجربه تصویری مناجاتها یا نمازهای رهبری در مسجد جمکران، تجربه تصویری حداقل یکی از زیارتهای شبانه رهبری از امامزادههای شهر تهران و مواردی از این دست، فرصتهای گرانسنگی را از همداستانی و همراهی با رهبر در دعا و ذکر و حضور بهدست خواهد داد.
فرآیند تبدیل کردن بیانات و سخنرانیهای رهبری به خبر تلویزیونی دچار اختلالات جدی است. در حالی که کارکرد اصلی "خبر" و "بخش خبری" تلویزیون برجسته سازی مهم ترین محتواها از میان انبوه مطالب ابراز شده از سوی یک شخصیت است، در تنظیم اخبار سخنرانیهای رهبری، بهدلیل انعکاس تقریباً همه آن در قالب یک خبر طولانی، امر مهم برجسته سازی به محاق میرود.
در این شرایط مرز میان پخش "خبر سخنرانی رهبری" و پخش "اصل سخنرانی رهبری" بسیار کمرنگ میشود. سنت دیرین انعکاس همه مضامین بیان شده از سوی رهبری در قالب یک خبر واحد در کنار استفاده مکرر از یک یا چند کلیشه ثابت خبر رسانی، بهعلاوه ضعف وافر در نوآوریهای حرفهای و هنری و خصوصا عدم پرداخت به حواشی جذاب خبر به توجه حداکثری تماشاگران پای گیرندهها آسیب میزند. به نظر میرسد که سبک اطلاع رسانی از بیانات رهبری احتیاج مبرمی به بازنگری و بازسازی فرهنگی- رسانهای دارد.
تلویزیون ایران از فرصتهای بیشمار و جذاب فراهم شده به واسطه حضور متنوع مردم و جوانان در سخنرانیهای رهبری بهره برداری نمیکند. نمایش تلویزیونی مخاطبان سخنان رهبری در حسینیه امام خمینی و فضاهای خارج از آن، عمدتاً در چارچوب چند کلیشه ثابت صورت میپذیرد. مخاطبان رهبری یا در حال قیام و استقبال پر شور/ یا در حال قیام و وداع پر شور/ یا در حال شنونده نشسته / و یا در حال گفتن تکبیر در حمایت از فرمایشات رهبری هستند و این در حالی است که ظرفیت های بازنمایی از عواطف و دیدگاههای مردمی بسیار بیش از این است. مثلا؛ کمتر مشاهده شده زمینههای پیش از سخنرانی یا دیدگاههای بعد از سخنرانی مخاطبین رهبری به تصویر کشیده شود. به تصویر درآوردن برداشتهای مردمی و خصوصا برداشتهای جوانان خانم و آقا از مضامین سخنان رهبری میتواند فرآیند بازنمایی سخنرانیها را کاملتر گرداند. به تصویر کشیدن دیدگاهها و رفتارهای متنوع حاضرین در حسینیه امام خمینی(ره) در قبال بیانات رهبری برای دیگر مخاطبین ایشان که محتوای بیانات رهبر را از طرق دیگری غیر از حضور در حسینیه کسب کرده اند نیز قابل توسعه است.
باز پخش برخی جلسات اجرای خطبه عقد زوجهای جوان از سوی رهبری و نیز نصایح پدرانه به عروسها و دامادهای جوان پیش از جاری شدن صیغه عقد/ تصاویری از حضور پنهان از نظر رهبری در خیابانهای تهران برای رصد عینی و واقعی از زندگی مردم و قیمتهای کالاها و مواردی از ایندست از تصاویر جذاب و چشمگیر تلویزیونی محسوب خواهند شد.
انعکاس دیدگاههای شوق برانگیز جوانان انقلابی جهان اسلام/ علمای برجسته شیعه و سنی/ روشنفکران و اندیشمندان شرق و غرب/ مردم آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، ایالات متحده، شرق دور، خاور میانه و بسیاری از کانونهای عدالتطلبی و آزادیخواهی در خصوص شخصیت رهبری انقلاب ایران و متقابلاً انعکاس عمق کینه و دشمنی سران استکبار نسبت به جایگاه ایشان ظرفیتهای عظیمی از تصویرپردازی تلویزیونی نقد، بدیع و باشکوه است؛ افسوس که پس از گذشت سالها همچنان این ظرفیتها بلا استفاده باقی مانده است.