موضوع: جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي:پاسخ ما پیوستن به وحدت و جبهه متحد اصولگرایان است

مالک شریعتی عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در واکنش به جوابیه حجت الاسلام والمسلمین رسایی به دکتر علی زاکانی توضیحاتی منتشر کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، مالک شریعتی عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در واکنش به جوابیه حجت الاسلام والمسلمین رسایی به دکتر علی زاکانی توضیحاتی منتشر کرد. حجت الاسلام رسایی خواستار پاسخ شده بود که مالک شریعتی در پاسخ، پیوستن به جبهه متحد اصولگرایان را مطرح کرده و تاکید کرده است: تفکری باید در مجلس نهم حاکم شود که عقلانیت را با اصولگرایی و واقع بینی را با آرمانگرایی همراه کند.

متن توضیحات مالک شریعتی به شرح ذیل است:
برادر ارزشی مان حجت الاسلام رسایی مدیر مسوول محترم هفته نامه 9 دی در شماره اخیر این هفته نامه در یادداشتی با عنوان "پنجره ای دیگر برای آقای زاکانی" تلاش نمود تا با طرح چند سوال به سرمقاله شماره 111 هفته نامه پنجره پاسخ دهد. انتظار این بود که سرمقاله مستدل پنجره که حاوی ادله عقلی و نقلی در ضرورت اتحاد و اتفاق همه نیروهای اصولگرا بود، به پاسخی عملی دوستان در پیوستن به کمیته وحدت اصولگرایان با تلفیق آرمانگرایی و واقع بینی منجر شود نه پاسخی مکتوب، شتابزده. اگر سرمقاله پنجره با دقت خوانده شده باشد، تمام سوالات مطرح شده، قبلا به صورت کلی و بدون نام آوردن از اشخاص پاسخ داده شده است، معذلک از باب "فان الذکری تنفع المومنین" چند نکته اجمالا بیان می شود، امید که طرح سوالات به انگیزه دریافت پاسخ و کشف حقیقت بوده باشد که در غیر اینصورت طرح اینگونه مطالب در فضای عمومی رسانه ای تنها به نفع بقایای فتنه و جریان انحرافی است؛ هرچند که برخی دوستان اساسا با ضعیف شمردن فتنه و انکار وجود جریان انحرافی به رقابت درون جریانی معتقدند که ایده ای غیرعقلانی و خطرناک تلقی می شود.

1. ایشان غیرمنصفانه دکتر زاکانی را به انتشار گزینشی، خلاف امانت داری و سوءاستفاده سیاسی! از بیانات مقام معظم رهبری متهم می نماید. با مراجعه به سرمقاله پنجره و متن کامل بیانات رهبر حکیم انقلاب در نشریه خودشان – که خوشوقتانه با تاخیر عجیب نزدیک به 2 سال منتشر گردید - مشخص می شود تمام بخشهای مهم بیانات مرتبط با موضوع ایشان عینا و بدون کم و کاست در 9 محور نقل شده است. این نقل قول ها آنقدر کامل و غیرگزینشی بوده است که حتی آن بخش از این بیانات ارزشمند که به زعم آقای رسایی و از نظر شباهت لفظی مناسب نام امروز جریان سیاسی ایشان است و به پای فشاری بر اصول اشاره دارد نیز در محور اول بند پنجم سرمقاله پنجره آمده است.

2. در بند دوم یادداشت 9 دی با استناد به سرمقاله پنجره به مخاطب القا شده است که تنها ایشان و دوستانشان حافظ گفتمان اصیل اصولگرایی اند و دیگران از جمله رهپویان و ایثارگران تنها به دنبال تهیه لیست انتخاباتی اند. در حالیکه اولاً در بند یک سرمقاله پنجره با بیان شرایط حساس خارجی و داخلی آمده است: «از این‎رو شرایط انتخابات امسال ویژه و حساس است و راهی جز تفاهم و انسجام جبهه انقلاب برای حضور در انتخابات، جهت استمرار گفتمان اصول‎گرایی باقی نمی‎گذارد.» که بر اولویت حفظ گفتمان اصولگرایی از مسیر وحدت تاکید دارد و راه استمرار آن را دوری از تفرقه و تشتت دانسته است. ثانیاً در بند دوم سرمقاله پنجره به صراحت از سه وجه در انتخابات مجلس نهم نام برده شده است: 1) پیروزی برپایه وحدت 2) انتخاب نماینده متعهد، توانمند و خدمتگزار 3) تشکیل مجلس هماهنگ و با برنامه در خدمت کارآمدی نظام. در بند سوم همین سرمقاله نیز آمده است که وحدت برپایه اصول و ارزشها مراد است نه مواضع شخصی و گروهی. ثالثا سوابق فعالیت اعضای امروز رهپویان و ایثارگران در تثبیت گفتمان اصولگرایی از زمان تشکیل بخش اقشار شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، آبادگران ایران اسلامی، مجلس هفتم، شورای شهر سوم و ... تا کنون مثنوی هفتاد من کاغذ است. متاسفانه این روحیه "خود مطلق انگاری" و "اثبات خود با نفی دیگران" آفت عجیبی است که در مواضع برخی دیگر از همفکران ایشان نیز دیده می شود؛ برادر گرامی آقای مهندس محصولی حدود یک ماه قبل در جمع دانشجویان اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل در دانشگاه شهید بهشتی می گوید وقتی در دولت، ماجرای مکتب ایرانی پیش آمد، تنها و بلکه تنها (!) اعضای امروز جبهه پایداری بودند که از آنهم از چند سال پیش با انحراف مقابله کردند؛ در حالی که میدان داری بسیاری دیگر از جمله اعضای دو جمعیت رهپویان و ایثارگران و اعضای دیگر جریانها همچون مهندس سید مرتضی نبوی در مقابله با جریان انحرافی از میانه دولت نهم و در ماجراهای علنی "دوستی با مردم اسرائیل" و "ادغام سازمان حج در گردشگری" چنان اظهر من الشمس است که برخی از همین دوستان با خوش بینی کامل، آنها را به تندروی و بدبینی متهم می کردند. البته آقای محصولی اشاره نکرد که با وجود پرچم داری انحصاری! در مقابله با گروه انحرافی، چرا مانند آقایان صفارهرندی، فتاح، بذرپاش، علی احمدی، لنکرانی، محسنی اژه ای و ... که اکثر آنها خارج از جبهه محترم پایداری اند به موقع عمل نکرده و اکنون تنها در اثر ادغام چند وزارتخانه است که در دولت حضور ندارد؟!

3. در بخش دیگری از یادداشت 9دی، برای رد اصولگرا بودن کلیت مجلس هشتم به خطاهای غیرقابل انکار مجلس در دو مساله مهم "وقف دانشگاه آزاد" و تاخیر در بررسی و تصویب "طرح نظارت بر نمایندگان" اشاره شده است. ایشان یقینا می دانند که ماجرای دامنه دار مقابله با مدیریت مساله دار دانشگاه آزاد و نیز برخورد با اعمال غیرقانونی دادستان وقت تهران از مجلس هفتم و با تحقیق و تفحصی بی بدیل به سرپرستی دکتر زاکانی آغاز شد. در ماجرای یکشنبه سیاه مجلس هشتم هم مخالفتهای اصلی با طرح وقف با تذکر و اخطار قانون اساسی نمایندگان حزب اللهی همچون زاکانی، الهیان، نادران، سلیمی و دهقان رقم خورد و البته این نمایندگان همان موقع نیز اعتقاد داشتند این فاجعه بزرگ، خطای بخشی از نمایندگان و رئیس مجلس است و نباید به پای کلیت مجلس نوشته شود. استناد مدیرمسوول محترم 9دی به یک سال و شش ماه معطلی غیرقابل توجیه مجلس در بررسی و تصویب طرح نظارت بر نمایندگان حکایت عجیبی است؛ چرا که در مرور سوابق این طرح مشاهده می شود که آقایان فدایی و زاکانی از پیگیری کنندگان این طرح در مجلس هفتم – با عنوان حفظ منزلت نمایندگان – بودند؛ در مجلس هشتم نیز امضاء کننده و مطالبه­گر طرح اولیه، پیش از فرمایشات حضرت آقا در دیدار با نمایندگان بودند. بعد از دیدار و ارجاع آن به کمیسیون اصل 90 هر دو نفر عضو کمیته 5 نفره رسیدگی به این طرح و در ادامه نیز جزء کمیته 23 نفره تهیه کننده نهایی طرح قرار داشتند. البته این از خصوصیات عالم فانی است که بعضی بی ادعا کار کنند و برخی زحمت حرف زدن را بر عهده بگیرند. بدتر اینکه با مراجعه به مشروح مذاکرات مجلس مشخص می شود که چه کسانی هم در زمان تصویب کلیات و هم در زمان بررسی جزئیات یا مخالفت کردند یا با مطرح کردن پیشنهادات عجیب سعی نمودند عملا تاکید رهبر انقلاب بر "نظارت درون مجلسی" نمایندگان را ملغی و بی اثر ساخته و نظارت را به بیرون مجلس حواله دهند.

4. ما معتقدیم دوستان جبهه پایداری مجموعه ای از افراد ارزشی و انقلابی اند که به درستی بر برخی اصول - که البته بیشتر جنبه سلبی دارند - پافشاری می کنند؛ باید گفت پافشاری بر اصول لازم است ولی کافی نیست. به نظر می رسد دوستانی که دیگران را به نقل گزینشی بیانات رهبری متهم کرده اند گرفتار عمل گزینشی به این توصیه های گهربارند و خدای ناکرده مصداق "نومن ببعض و نکفر ببعض" شده اند. با مراجعه به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فوق الذکر مشاهده می شود که ایشان با قبول داشتن برخی اشکالات مورد نظر دوستان و تایید پافشاری بر اصول معتقدند که "آرمانگرایی" همراه با "افزایش قدرت تحمل"، "جمع بندی نکات مثبت و منفی افراد" و "باز گذاشتن راه حمل بر صحت" است که معنا می یابد و در غیر اینصورت آرمانگرایی به انحراف کشیده خواهد شد.

5. عجیب است که مدیرمسوول محترم 9دی، فراز مهم بیانات رهبری در توصیه به وحدت را - که البته در یادداشت نیز عینا نقل نشده و به طور گذرا از روی آن عبور شده است – بدون کوچکترین قرینه ای تنها مناسب آن روزها و فقط راهگشای اختلاف فراکسیون انقلاب اسلامی با فراکسیون اصولگرایان دانسته و عدم انشعاب از فراکسیون اصولگرایان را در آن مقطع، عمل کامل به توصیه ایشان قلمداد کرده اند. در حالیکه این فراز از فرمایشات رهبر حکیم انقلاب دارای دو بخش مهم اختصاصی و عمومی است. ایشان در بخش اول که به تایید کلی مجلس اصولگرای هشتم – با همه اشکالاتش - اختصاص دارد فرمودند: «در این مجموعه اصولگرا و انقلابی که امروز در مجلس هستند، بحمدالله در کشور هم اکثریت قاطعی دارند به دلیل همین انتخابی که انسان می بیند انجام گرفته، خب این نشانه این است که مردم دوست می دارند این جهت گیری و این راه را. این را حتی المقدور نگذارید متشتت بشود. این وحدت مهم است.» جالب است که آقای رسایی در یادداشت خود برخلاف برداشت رهبری در این بخش، مجلس هشتم را مشهور به اصولگرایی (!) و احساس جامعه از خروجی آن را غیر اصولگرایانه (!) دانسته اند! اما بخش دوم و عمومی تر این فراز از رهنمود مهم رهبری ناظر به ضرورت وحدت در کل کشور و نیز اتحاد جریان اصولگرایی است: «حالا ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم. در این مجموعه معتقد به ارزشها و اصول (جریان اصولگرایی) هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد. ولو با یک اغماض هایی. ولو با یک اغماض هایی. بعضی از اغماض ها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند ولی خب بکند آدم حق را باید ببیند چیست. یک جاهایی باید برخی از اغماض ها را انجام داد برای یک مصلحت بزرگتری که حالا در این مورد بحث ما، مصلحت اتحاد و اتفاق و عرض کنم با هم بودن و یک حرف زدن و یک صدا داشتن و اینهاست. در سایه همین یک صدا داشتن ای بسا بتوان همان کسی را که شما می گویید این مواضع را گرفته که نباید می گرفت، شاید بشود این را نزدیک کرد به مواضعی که مورد نظر شماست.» چگونه می توان این بخش بیانات معظم له را یک توصیه خاص برای یک زمان خاص دانست و از کنار آن رد شد؟ و چگونه است که بخش پای فشاری بر اصول سخنان آن روز رهبری قابل تعمیم و مدال افتخار امروز جبهه پایداری می شود ولی این بخش غیرقابل تعمیم به شرایط امروز اصولگرایان است و دوستان را ملزم به وحدت ولو با اغماض نمی کند؟ دو جمعیت رهپویان و ایثارگران دقیقا بر مبنای همین فرمایش رهبر معظم انقلاب است که ضمن پافشاری بر اصول و تذکر مداوم برخی اشکالات در کمیته وحدت در جمع و بدور از جنجال رسانه ای و با اغماض نسبت به برخی ایرادات به خاطر مصلحت بزرگتری - که به تصریح روشن رهبری اتحاد، اتفاق، یک صدایی و یک حرفی اصولگرایان است - در جمع 7+8 حاضر شده، اصلاح از درون را به شرط گذاری از بیرون و در نتیجه تکمیل ناخواسته پازل رقیبان ترجیح داده اند و برخی خواسته های مشترکشان با جبهه پایداری را به کرسی نشانده اند. متاسفانه این اغماض ها اکنون اعتراض برخی دوستان نزدیکشان در جبهه پایداری را متوجه آنها کرده است که باز به فرموده رهبری خب بکند.

6. در بخش دیگری از یادداشت 9دی با استناد به بیانات مهم رهبری در کرمانشاه درباره تحزب اینگونه به خواننده القا شده است که اولا فعالیت سیاسی، انتخاباتی و غیرگفتمانی ایشان، شکننده وحدت نیست و ثانیا گویا رهبر معظم انقلاب تنها برای تعیین مصداق جبهه پایداری به عنوان حزب خوب و غیر قدرت طلب سخنرانی فرموده و احزاب قدرت طلب غربی از منظر معظم له، تمام حاضرین در ساز کار 7+8 بوده است. روی دیگر این برداشت "مطلق گرایانه"، اعتراف و اذعان صریح جبهه پایداری به کار حزبی قلمداد می شود. این در حالی است که پیش از این در تمام اظهارات اعضای شاخص جبهه پایداری عنوان می شد که طبق مشورت و نظر صریح آیت الله مصباح یزدی به دنبال کار حزبی نبوده، تنها به گفتمان سازی خواهند پرداخت و یا در دیدار 2.5 ساعته چهار نماینده آنها با آیت الله مهدوی کنی صراحتا اعلام شد که جبهه پایداری یک تشکیلات جدید در اصولگرایان و موازی 7+8 نیست و تنها مجموعه ای برای پیگیری گفتمان اصولگرایی است. البته رویکرد جدید دوستان در جبهه پایداری مورد استقبال و کار تشکیلاتی و حزبی بر طبق بر فرمایشات رهبری، مصداق ظرفیت سازی در جبهه بزرگ اصولگرایان و ذاتا مبارک خواهد بود. البته لازم به ذکر است که بیانات عمومی اخیر مقام معظم رهبری در کرمانشاه درباره حزب اسلامی – ایرانی تکرار و تصریح بیانات خصوصی و ده سال قبل ایشان در جمع نمایندگان احزاب، تشکلها و نیروهای انقلاب اسلامی بود که حزب خوب را دارای سه مشخصه اصلی راس فکور، بدنه اجتماعی گسترده و شبکه ارتباطی کانال کشی شده برای هدایت فکری جامعه برشمردند؛ بیاناتی که راهگشای تنظیم مدل شکل گیری و مبنای تاسیس "جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی" در سال 1387 قرار گرفت.

7. ما نیز مانند دوستان ارزشی مان در جبهه پایداری معتقد به قدرت نیافتن فتنه و انحراف و نیز معتقد به نفی محوریت ساکتین و مردودین مقابله با هر دو جریان خطرناک فتنه و انحراف هستیم. البته سوابق افرادی چون زاکانی در مقابله منطقی و قاطع با جریان دوم خرداد و فتنه کوی دانشگاه 78 و جلوداری در حماسه 23 تیر و پس از آن گفتمان سازی اصولگرایی - که به فرموده رهبری در دیدار چند هزار نفری بسیج دانشجویی از چند سال قبل از 84 و در دانشگاهها آغاز شد – روشن و مستغنی از اثبات است. در فتنه سال 88 نیز ایشان به همراه دوستان اهل بصیرت دیگر علاوه بر روشنگری و پایداری در مقابل زیاده­خواهی فتنه­گران با حضور در دانشگاه­ها با الویت­بندی درست - محور هشتم فرمایشات مقام معظم رهبری در سرمقاله پنجره - صف اکثریت معترض اما دارای ابهام را از اقلیت آشوبگر و خطاکار جدا کرده و بدور از احساسات صرف و با اعتدال عمل نمودند - که تجلی آن در گزارش مجلس از حادثه کوی دانشگاه سال 88 آمده است - تا غبار فتنه نشسته و دست خائنان رو گردد؛ گزارشی که شنیده شده که مدیرمسوول محترم 9دی در آن زمان شخصاً استحکام و درستی آن را ستوده است. در ارتباط با گروه انحرافی نیز مایه افتخار است که نه در مقابل آن سکوت شد و نه جریان انحرافی برابر با بدنه عظیم و خدمتگذار دولت دانسته شد. حال مشخص نیست چرا باید یک درخواست منطقی کلی برای کمک به وحدت اصولگرایان اینگونه مورد هجمه قرار گیرد.

8. در ارتباط با مجلس هشتم، ما نیز معتقد به برخی اشکالات مهم در نحوه اداره مجلس و فراکسیون اصولگرایان هستیم و مجلس هفتم را مجموعا اصولگرایانه تر از مجلس هشتم می دانیم. اما نباید فراموش کرد که ریاست آقای دکتر لاریجانی بر مجلس هشتم علیرغم مخالفت صریح آقای زاکانی و دیگران چگونه رقم خورد. در همین خصوص نیز آقای مهندس محصولی باز در دیدار دانشجویی پیش گفته، ضمن تبرئه خود به صراحت اعلام می کند که دوستان امروز جبهه پایداری و دیروز رایحه خوش خدمت - برخلاف توافق قبلی در شورای مرکزی 5+6 جبهه متحد اصولگرایان - در ریاست آقای لاریجانی نقش محوری داشتند و بعد برای توجیه آن، عملکرد خوب آقای لاریجانی در صدا و سیما در دوران دوم خرداد را دلیل حمایت دیروز و عملکرد نامناسب وی در فتنه 88 را علت طرد امروز عنوان می کند؛ استدلالی که دارای یک حلقه مفقوده مهم است و آن اینکه آقای دکتر لاریجانی در شرایطی با حمایت قاطع نمایندگان حامی دولت به ریاست مجلس رسید که چندی قبل به دلیل اختلاف شدید با دکتر احمدی نژاد از دبیری شورایعالی امنیت ملی برکنار شده بود و در آن زمان دوستان رایحه خوش خدمت به طور 100 درصد حامی این تصمیم رئیس جمهور بودند. امیدواریم تصمیم امروز دوستانمان - مانند آن زمان که چند ماه بعد از ریاست آقای لاریجانی نادم و پشیمان شدند - شرمندگی و خسارت در آینده نزدیک به دنبال نداشته باشد.

9. آقای رسایی در بخش دیگری با استناد به فرمایشات اخیر علامه مصباح یزدی در دیدار با آقایان فدایی و زاکانی پرسیده است رهپویان و ایثارگران که با آنها (برخی حاضرین در 7+8) وحدت کرده اند چطور با جبهه پایداری نمی توانند به وحدت نظر برسند؟ اولاً ای کاش آقایان فدایی و زاکانی خود بگویند که در محضر حضرت آیه­الله مصباح یزدی – که در اکثر زمان آن فرد دیگری حضور نداشت - چه عرایضی بیان داشته و چه فرمایشاتی را شنیدند؛ چراکه با انتشار گزینشی، خلاف امانت و بعضاً نادرست فرمایشات این عالم فرزانه، نه تنها از این ذخایر گرانبها حفاظت نمی شود که به این دژهای ایمانی آسیب نیز وارد می­شود. ثانیا با پیگیری نگارنده مشخص شد بخش اول مورد ادعای مدیرمسوول محترم 9دی اساساً فرمایش علامه مصباح یزدی نیست و همانطور که در خبر سایت مشرق آمده است آیت الله مصباح یزدی پس از تایید مشورت دهی و حمایت از جبهه پایداری بنابر ضرورت و نفی رهبری آنها فرمودند: «لزوما اینطور نیست که هر حرفی که بنده بزنم اعضای این جبهه قبول کنند ... شما - فدایی و زاکانی و جبهه پایداری- با همدیگر رفیق بوده و در مجلس باهم بوده اید، پس بروید این مساله را حل و فصل کنید» متاسفانه باید گفت با پیگیری اینجانب مشخص شد خبر بعدی که در آن آمده: «شما که توانستید با افرادی که از لحاظ فکری به شما نزدیک نیستند، بنشینید و آنها را متقاعد کرده و وحدت کنید، چرا ...؟» صحت ندارد و بافشار سراسیمه شخص آقای رسایی تنظیم و روی خروجی رسانه ها قرار گرفته است و اکنون در یادداشت ایشان به آن استناد می شود. چرا؟ ثالثا باید گفت این دو جمعیت که با دوستان خود در جبهه پایداری در بسیاری از مبانی و اصول وحدت نظر دارند و از عمده دوستانشان در این جبهه نیز به نیکی یاد می­کنند، در چگونگی فعالیت اجتماعی قائل به تنازل از خواسته های صد در صدی و اغماض برای مصالح بزرگترند، تشکیل ائتلاف انتخاباتی دیگر را به ضرر اصولگرایان و به نفع فتنه و انحراف می دانند و بارها از این دوستان دعوت نموده اند که به جبهه متحد اصولگرایان بپیوندند. منطقیون معتقدند برای نیل به اتحاد، خواست همه طرفها شرط است و برای عدم شکل گیری وحدت، تنها یک طرف کافیست.

10. در بخش دیگری از یادداشت مدیرمسوول 9دی با استناد به بخشی از بیانات 21 دی ماه 88 رهبر حکیم انقلاب اینگونه عنوان شده است که اکنون جبهه پایداری در حال هزینه دادن به خاطر پافشاری بر اصول است. اولا ما معتقدیم این پافشاری بر اصول از جانب دوستانمان در محل خود صورت نمی گیرد و مانند دست آسیب دیده و در رفته انسانی است که اگر بخواهی آن را از را دور جا بیندازی کاملا خواهد شکست؛ باید در محل در رفتگی حاضر شد و با تدبیر و دقت آن را جا انداخت. ثانیا استدلال اساسی دوستان به عمل سیاسی امروزشان بر گرفته از این بخشها از بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب است: «شما باید برای همه شرایط آماده باشید و بیمناک از این نباشید که حالا اگر ما احساس تکلیفی کردیم و عملی انجام دادیم یا حرفی زدیم، این موجب می شود که فلان هزینه بر ما تحمیل بشود. خیلی خب بشود؛ زندگی مجاهدانه همین است ... از اصرار بر یک امر صحیح و حق ولو با یک هزینه های هم همراه باشد شما هرگز نباید پشیمان باشید ... خیلی ها هستند حرف ها را قبول دارند منتها خب حاضر نیستند بیایند توی میدان دردسرهایش را قبول بکنند، تحمل کنند.» ما معتقدیم الان دوستان جبهه پایداری که خود را به ایثارگران و رهپویان نزدیک می دانند - و این احساس متقابلا نیز وجود دارد – لازم است همانطور که در انتهای یادداشت خویش باب آن را باز گذاشته اند، مانند دوستانشان احساس تکلیف کنند، بیایند در میدان، دردسرهایش را قبول کنند، هزینه بدهند و به دوستان همفکرشان کمک کنند تا هر چه بیشتر اصول و ارزشها عملیاتی شود. میدان عمل امروز جبهه متحد اصولگرایان و کمیته 7+8 است و خارج از آن بودن کنار نشستن است و هزینه ای ندارد. تنها از آرمانگرایی و گفتمان ناب سخن گفتن چه هزینه ای دارد؟ بنابر این پاسخ ما به آقای رسایی پیوستن به جبهه متحد اصولگرایان و لبیک به ندای وحدت است.
بر اساس فرمایش اخیر مقام معظم رهبری در کرمانشاه تفکری باید در مجلس نهم حاکم شود که آرمانها را از ساز و کار دستیابی به آرمانها تفکیک کرده، عقلانیت را با اصولگرایی و واقع بینی را با آرمانگرایی همراه کند. این چنین مجلسی است که می تواند در خدمت به امر خطیر و مهم نوسازی نظام قرار گیرد. بنابراین اغماض و تنازل از خواسته های آرمانی و صد در صدی درست قطعا بر جبهه پایداری نیز هزینه هایی تحمیل می کند. خب بکند. بگذار بگویند که سازش کرده و سهم گرفته است ولی خداوند عالم بذات الصدور است و می داند که نیت ورود به ساز و کار وحدت، همان مصلحت بزرگتر یعنی اتفاق، اتحاد، یک حرف و یک صدا داشتن در انتخابات مجلس نهم است. «اگر کسی احساس می کند واقعا توی میدان است و دارد می جنگد و دارد مبارزه می کند ... باید افتخار کند، خدا را شکر کند و این توفیق را مغتنم بشمارد و نگه دارد.» خدا را شکر.
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]