نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: مرگ سلطان بن عبدالعزیز و مسئله جانشینی عبدالله

  1. #1
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض مرگ سلطان بن عبدالعزیز و مسئله جانشینی عبدالله


    برخلاف آنچه تصور می‌شود، جامعه عربستان اساساً جامعه‌ای یک دست نیست و وهابیت در تمام این سرزمین نفوذ پیدا نکرده است. علاوه بر شیعیان در شرق این کشور، سنی‌های زیادی وجو دارند که نه تنها وهابی نیستند، بلکه از افراطی‌گری‌های وهابیت دل‌آزرده بوده و حتی حاضر به مبارزه با آن هستند.


    پس از مرگ سلطان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع و ولیعهد عربستان، اختلاف بر سر جانشینی ملک عبدالله در میان شاهزادگان سعودی و حتی نوادگان عبدالعزیز بالا خواهد گرفت. نزاع بر سر تقسیم قدرت به عنوان مسئله‌ای دیرین در خاندان پادشاهی عربستان سعودی، همواره سلطنت سعودی‌ها را به چالش کشانده است. ریشه این نزاع را در منشور ملک عبدالعزیز باید یافت. عبدالعزیز که در سال ۱۹۳۲، حکومت خاندان آل‌سعود بر عربستان را پایه‌ریزی کرد، در منشور حکومتش می‌گوید: «تا زمانی که پسران من زند‌ه‌اند، قدرت به نوه‌هایم نخواهد رسید.» بدین ترتیب در خاندان سعودی، قدرت به برادران پادشاه منتقل می‌شود نه فرزندان پادشاه. نتیجه این امر، پیچیده شدن ساختار جانشینی، کم شدن اختلاف سنی شاهزاده‌ها و پادشاهان و نیز کاهش طول دوره حکومت پادشاهان به دلیل سن زیاد آنهاست.ادامه….

    بالا بودن سن پادشاهان سعودی در هنگام به قدرت رسیدن، مسئله‌ای است که سال‌ها مورد توجه تحلیل‌گران قرار گرفته و آن را معضل آینده حکومت عربستان می‌دانند. این مسئله اکنون و پس از مرگ سلطان بن عبدالعزیز بیش از گذشته خود را نشان می‌دهد. تمام حدود بیست فرزند باقی‌مانده از عبدالعزیز، بیشتر از ۶۵ سال سن دارند که از میان آنها هشت نفر بالاتر از ۷۰ و شش تن نیز در دهه‌ ۸۰ عمر خود به سر می‌برند. اما با این وجود، گزینه‌های مطرح برای جانشینی پس از سلطان بن عبدالعزیز، در خاندان سدیری آل‌سعود قرار دارند. برادران تنی ملک فهد را خاندان سدیری می‌نامند. آنها نزدیکترین گزینه‌ها برای جانشینی پس از عبدالله هستند. در ادامه گزینه‌های مطرح برای تصدی جانشینی ملک عبدالله (از میان فرزندان و نوادگان ملک عبدالعزیز) می‌آید:

    ۱) شاهزاده نایف: شاهزاده نایف از سال ۱۹۷۵ تاکنون وزیر کشور عربستان است. وی در سال ۲۰۰۹ به سمت معاون دومی نخست‌وزیر بدل شد و از آن زمان تاکنون نقش عمده‌ای را در خاندان سعودی داشته است. نایف در اواخر ۷۰ سالگی خود، در زمانی‌که ملک عبدالله به تعطیلات رفته بود، جلسات کابینه را اداره می‌کرد و عمده تحلیل‌گران معتقدند که او ولیعهد خواهد شد. او که یکی از شش برادر تنی شاهزاده سلطان است، گرایشات افراطی مذهبی و وهابی دارد و اصلاحات عبدالله را پیگیری نخواهد کرد.

    ۲) شاهزاده سلمان: او از سال ۱۹۶۲ فرماندار یا حکمران شهر ریاض است. سلمان و خانواده‌اش یک گروه مطبوعاتی شامل روزنامه‌ عرب‌گرای الشرق الاوسط و الاقتصادیة را مدیریت می‌کنند. وی که متولد سال ۱۹۳۶ است در آگوست سال ۲۰۱۰ در ایالات متحده تحت عمل جراحی ستون فقرات گرفته است. او نیز برادر تنی سلطان است و در حال حاضر حکمرانی ریاض را ادامه می‌دهد. این دو

    ۳) شاهزاده متعب بن عبدالله: او پسر ملک عبدالله است. ملک عبدالله در نوامبر ۲۰۱۰، کنترل کامل گارد ملی، سپاهی از اعراب بادیه‌نشین که امنیت داخلی عربستان را بر عهده دارند، را به او سپرده است. اقدامی که باعث خواهد شد چنین انتقال قدرت‌هایی در میان شاهزادگان ارشد به طور دامنه‌داری ادامه پیدا کند.

    ۴) شاهزاده بندر بن سلطان: بندر، فرزند سلطان بن عبدالعزیز است. او رئیس سابق شورای امنیت ملی عربستان بود. وی حدود دو سال پیش با تحریک دویست نفر از عناصر وابسته به سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی سعودی قصد انجام کودتا علیه حکومت ملک عبدالله داشت. بندر بن سلطان در صدد بود تا با انجام کودتا ، راه رسیدن پدرش را به پادشاهی هموار نماید. تا پس از مدت کوتاهی با از میان رفتن وی بدلیل بیماری صعب العلاجش، خود زمام حکومت را به دست گیرد که در نهایت نقشه اش، نقش بر آب شد.

    چند نکته:

    ۱٫ ملک عبدالله یک سال پس از روی کار آمدن برای جلوگیری از به وجود آمدن بحران جانشینی و رهبری در عربستان، اقدام به تأسیس شورایی موسوم به شورای بیعت نموده است. این شورا در عمل باید پس از پادشاهی امیر سلطان بن عبدالعزیز کار خود را آغاز می‌کرد، اما با مرگ سلطان، فعالیت این شورا برای انتخاب ولیعد کنونی آغاز خواهد شد. شورای بیعت در این کشور با مشارکت ۳۵ نفر از خانواده آل سعود تشکیل شده است که وظیفه آن تعیین ولیعهد است. ریاست این شورا را امیر مشعل که از نظر سنی پس از پادشاه و ولیعهد کنونی بیشترین سن را دارد برعهده خواهد داشت. البته وی برای جانشینی مطرح نیست و وجهه عمومی اندکی دارد. این شورا تا حدود زیادی گسترش اختلافات پس از مرگ سلطان و یا ملک عبدالله را کاهش می‌دهد و با انتخاب ولیعهد یا پادشاه و سپس بیعت با وی مسئله جانشینی را حل می‌کند.

    ۲٫ به دلیل گستردگی خاندان پادشاهی عربستان سعودی و ریشه دواندن طولانی مدت این خاندان در تمام بخش‌های عربستان سعودی، احتمال از بین رفتن و ساقط شدن این حکومت در کوتاه مدت اندک است. از این نظر، عربستان را با لیبی یا مصر نمی‌توان مقایسه کرد که با دستگیری یا کشته شدن زمامدار، حکومت به دست مردم بیافتد. خاندان پادشاهی در این کشورها رشد زیادی ندارد، اما در عربستان، برعکس شاهزادگان بسیاری مدعی حکومت هستند. البته با این وجود در صورت اختلاف بر سر جانشینی، حکومت عربستان ضعیف خواهد شد و مردم بیش از پیش هوشیار و آگاه می‌شوند.

    ۳٫ برخلاف آنچه تصور می‌شود، جامعه عربستان اساساً جامعه‌ای یک دست نیست و وهابیت در تمام این سرزمین نفوذ پیدا نکرده است. علاوه بر شیعیان در شرق این کشور، سنی‌های زیادی وجو دارند که نه تنها وهابی نیستند، بلکه از افراطی‌گری‌های وهابیت دل‌آزرده بوده و حتی حاضر به مبارزه با آن هستند. علاوه بر این لیبرال‌های زیادی نیز وجود دارند که ندای اصلاح تا فروپاشی این حکومت را سر می‌دهند.

    حال با توجه به گزینه‌هایی که در بالا برای جانشینی ملک عبدالله ذکر شد، چند سناریو در این زمینه قابل پیش‌بینی است.

    ۱٫ انتخاب بدون دردسر نایف بن عبدالعزیز: در حال حاضر که شاهزاده سلطان پیش از ملک عبدالله از دنیا رفته است، احتمالاً فشار زیادی از سوی برادران ارشد پادشاه بر وی خواهد آمد که ملک نایف را به ولیعهدی برگزیند. با توجه به شواهدی که در سال‌ها و ماه‌های اخیر مشاهده شده است، این احتمال تا حد زیادی وجود دارد. مثلاً چندی پیش در اخبار منتشر شد که به نقل از منابع نزدیک به دیوان پادشاهی عربستان، «ملک عبدالله» از امیر «نایف بن عبدالعزیز» وزیر کشور حمایت کرده و به صورت غیررسمی وی را به جای «امیر سلطان» ولیعهد بیمار عربستان تعیین کرده است. از طرف دیگر، در ۲۷ مارس ۲۰۰۹ آژانس خبری رسمی سعودی در یک خبر کوتاه، انتصاب «امیر نایف» وزیر کشور عربستان را به عنوان معاون دوم ملک عبدالله اعلام کرد. این مسئله نشان از آن دارد که «ملک عبدالله» بدلیل کهولت سن برای آرام نگه داشتن حکومت خود از تلاطم جنگ قدرت بر سر جانشینی ولیعهدی و حتی پادشاهی در خاندان سعودی، با انتصاب غیررسمی «نایف بن عبدالعزیز» به جای «امیر سلطان»‌ ولیعهد بیمار عربستان، گام برداشته است. از نظر تئوری، چنین اقدامی باید توسط شورای بیعت به تایید برسد، ولی مشخص نیست که این تایید صورت بگیرد. نکته دیگر اینکه نایف گرایشات افراطی وهابی‌گری دارد و از این نظر هرچند مورد استقبال گروه علماء در عربستان قرار می‌گیرد، اما گزینه مورد نظر آمریکا نیست. از سوی دیگر نایف که در سن هفتاد و شش سالگی خود قرار دارد، از سرطان خون رنج می‌برد. لذا این جانشینی نیز زمانی طولانی دوام نخواهد آورد.

    ۲٫ کودتای شاهزاده نایف در صورت عدم تایید شورای بیعت: در حال حاضر سلطان، ولیعهد عربستان از دنیا رفته است و ملک عبدالله نیز وضعیت جسمانی مناسبی ندارد و او نیز به زودی به سلطان ملحق خواهد شد. اگر عبدالله نیز از دنیا برود، شورای بیعت باید شورای حاکمان ۵ نفره‌ای را انتخاب کند و موقتاً حکومت را اداره کنند. پس از آن شورای بیعت فردی را به عنوان پادشاه تعیین می‌کند. با توجه به ساختار شورای بیعت، احتمال انتخاب نایف، وزیر کشور بسیار پایین است. اما در مقابل با توجه به اینکه نایف، نیروهای نظامی و شبه نظامی قابل‌توجه و زیادی را در اختیار دارد، احتمال انجام یک کودتا از طرف وی نیز وجود دارد. در این سناریو، نایف احتمالاً سلمان، حاکم ریاض و برادر سدیری خود را به عنوان ولیعهد انتخاب می‌کند. این انتخاب در حالی انجام می‌شود که برادران غیرسدیری نایف با این اقدام مخالفت می‌کنند. سلمان نیز از آنجایی که خانواده‌اش به عنوان میانجی‌گر مشهور هستند، از حمایت برخوردار خواهد شد.

    ۳٫ انتخاب جوان‌ترین فرزند عبدالعزیز به عنوان جانشین ملک عبدالله: ممکن است شاهزادگان سعودی برای جلوگیری از اینکه هر دو یا سه سال مجبور به انتخاب پادشاه جدید باشند، جوان‌ترین فرزند عبدالعزیز را به عنوان پادشاه انتخاب کنند تا حداقل چند سال به دوره پادشاهی آنان افزوده شود. در این صورت، شاهزادگان بزرگتر باید از حق حکومت خود صرفنظر کنند. قصد انجام این اقدام در دولت‌های قبلی نیز بوده است، اما محقق نشده است. در حال حاضر سلمان هفتاد و سه ساله یکی از جوان‌ترین گزینه‌هایی است که از خاندان سدیری است. اما از آنجایی که وی از نظر جسمانی وضعیت مناسبی ندارد و سابقه بیماری قلبی در آن خانواده وجود دارد، احتمال انتخاب این گزینه پایین است. از طرف دیگر با وجود حکومت بر ریاض، از تجربه کافی برای حکومت‌داری در سطح گسترده برخوردار نیست. گزینه دیگر، مقرن بن عبدالعزیز است. او چندین سابقه حکمرانی استان‌ها را دارد و در حال حاضر رئیس دستگاه اطلاعاتی و امنیتی عربستان سعودی است. اما چون مادر وی از خاندان سعودی نیست، احتمال سلب صلاحیت از وی نیز وجود دارد. اما در هر صورت این دو گزینه مطرح هستند.

    ۴٫ احتمال کودتای بندر بن سلطان و برادرش خالد بن سلطان(با همکاری و مداخله آمریکا): همانگونه که ذکر شد، بندر بن سلطان سابقه‌ی انجام کودتا علیه حکومت را دارد. وی با انجام کودتا در صدد بود تا راه رسیدن پدرش را به پادشاهی هموار نماید و پس از مدت کوتاهی با مردن پدرش به دلیل بیماری صعب العلاج، خود زمام حکومت را به دست گیرد. البته در نهایت نقشه‌اش، نقش بر آب شد. مطرح بودن وی به عنوان گزینه جانشین، از این جهت است که با مرگ سلطان بن عبدالعزیز، امکان کودتای مجدد توسط وی و خالد برادرش علیه حکومت عبدالله وجود دارد. از آنجا که خالد رهبری نیروهای نظامی عربستان را بر عهده دارد، کار کودتا را آسان‌تر می‌کند. ‌البته از آنجایی که آمریکا نایف بن عبدالعزیز را گزینه مناسبی برای خود نمی‌داند و در مقابل امید زیادی به بندر بن سلطان دارد، از کودتای وی حمایت می‌کند.

    ۵٫ انتخاب پادشاه از میان نسل بعدی (نوادگان عبدالعزیز):

    بهترین راه برای یافتن پادشاهی که جوان‌تر، سالم‌تر و با تجربه‌ی اجرایی بیشتر باشد، انتقال وراثت و جانشینی به نسل نوادگان عبدالعزیز است. نوادگان عبدالعزیز عمدتاً میانسال هستند و حتی در احر حکومت‌داری سابقه خوبی دارند. اما اینکه خط وراثت در کدامیک از خاندان قرار گیرد، موضوع مورد تنازع است.

    مسلماً فرزندان پادشاهان قبلی در جانشینی جایگاهی ندارند. آنها هر چند هم ادعای حکومت داشته باشند، اما بدون وجود پدرشان، از پشتوانه قوی برخوردار نیستند. بزرگترین و تنها گروه از نوادگان که برای جانشینی مناسبند، نوادگان عبدالعزیز هستند. تعداد آنها به ۵۰ نفر می‌رسد و تنها تعداد کمی از آنها مسئولیتی نداشته‌اند. فرزندان ملک فیصل بن عبدالعزیز (سعود، خالد و ترکی) گزینه‌های مناسبی برای جانشینی هستند، اما آنها نیز در میان خاندان سعود عنصر نامطلوب تلقی می‌شوند. سعود الفیصل که مدتی طولانی وزیر خارجه عربستان است و در خارج از کشور بسیار شناخته شده است، اما هم از کمردرد و هم از پارکینسون رنج می‌برد و این بیماری شانس او را کاهش می‌دهد. از طرف دیگر در داخل عربستان محبوبیت خاصی ندارد و تاکنون جلسه‌ای تشکیل نداده که شکایات مردم عادی را بشنود.(این امر ظاهراً در عربستان معمول است.) دیگر برادران او، یعنی خالد، حاکم مکه و ترکی که مسئولیت‌های بین‌المللی داشته است نیز تجربه چندانی برای جانشینی ندارند.

    فرزندان ملک خالد بن عبدالعزیز نیز وجهه عمومی کمی دارند و برای این کار مناسب نیستند.

    مهمترین فرزند ملک فهد، محمد بن فهد است که سال‌هاست بر استان شرقی حکومت می‌کند، اما برای حکومت بر عربستان مطرح نیست.

    گروه مهم‌تر دیگر، فرزندان ملک عبدالله و نیز فرزندان برادران سدیری یعنی سلطان، نایف و سلمان است. فرزند ارشد عبدالله، متعب است و در حال حاضر(از ژوئن ۲۰۰۹) ریاست گارد ملی عربستان را بر عهده دارد. عبدالعزیز فرزند دیگر ملک عبدالله است که مشاور عبدالله بوده و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تکنولوژی دانشگاه ملک عبدالله است. مشعل فرزند دیگر عبدالله و حاکم شهر نجران است.

    بزرگترین فرزند شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز، خالد است. وی فرمانده عملیات طوفان صحرا، عملیات آزادسازی کویت از دست صدام، بوده است. وی معاون وزیر دفاع بوده و با وجود بیماری پدرش در گذشته، عملاً وزارت دفاع را مدیریت می‌کرد. اما مشهورترین پسر سلطان، بندر است که سال‌ها سفیر عربستان در ایالات متحده آمریکا بود. وی در حال حاضر دبیر کل شورای امنیت ملی عربستان است، اما از وجهه خوبی برخوردار نیست و از طرف دیگر مادر وی پیش از این کنیز بوده است.

    فرزندان سلمان عبارتنداز: سلطان که فضانورد بوده و مسئول امور گردشگری عربستان است؛ فیصل که مسئول مرکز رسانه‌ای تحقیق و بازاریابی است و روزنامه الشرق‌الاوسط را هدایت می‌کند و عبدالعزیز که در وزارت نفت فعالیت دارد. فرزندان نایف نیز عبارتنداز: سعود، سفیر عربستان در اسپانیا، محمد، معاون وزیر کشور.


    6. رشد اختلافات در دستگاه حکومت بر سر جانشینی و ایجاد فرصت برای بروز و ظهور قیام‌های مردمی: این احتمال با توجه به پیروزی پیایی قیام‌های اسلامی و ضد دیکتاتوری منطقه، قابل بررسی است. عربستان سعودی زمینه نسبتاً مناسبی برای رشد اقدامات انقلابی دارد. تاکنون قیام‌های متعددی توسط شیعیان عربستان انجام شده است. هرچند این اعتراضات بیشتر به ویژه در سال‌های اخیر جنبه بدون خشونت و اصلاح‌طلبانه داشته است و تنها به دنبال اصلاحاتی بوده‌اند، اما زمینه برای قیام‌های خشونت‌آمیز و انقلاب آنها وجود دارد. از طرف دیگر سایر مردم عربستان نیز در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ روز خشم اعلام کردند و تظاهرات قابل توجهی ترتیب دادند. این تظاهرات‌ها در روزهای قبل و پس از آن نیز وجود داشت ولی با سرکوب شدید دولت، خاموش ماند. حال در صورتی‌که اختلاف بر سر جانشینی بالا بگیرد و بحران رهبری در عربستان به وجود آید، اولاً عاملی برای تحریک قیام‌های مردمی خواهد بود و ثانیاً از آنجا که خلأ رهبری وجود دارد، امکان سرکوب قیام‌ها کاهش پیدا کرده و در مقابل به رشد و گسترش تظاهرات مردمی می‌انجامد.

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مهدویت
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-03-2011, 06:46
  2. شهدایی که در حمله اول به شهادت رسیدند
    توسط mahdishata در انجمن عاشورا خون خدا جاری در رگهای تنزیل[ویژه نامه محرم]
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 16-12-2010, 22:16
  3. معرفى شهداى نهضت حسينی
    توسط محبّ الزهراء در انجمن عاشورا خون خدا جاری در رگهای تنزیل[ویژه نامه محرم]
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-12-2010, 23:55
  4. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50
  5. 30حدیث
    توسط ali20 در انجمن علوم حدیث
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 28-01-2009, 12:32

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه