صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 41

موضوع: سلسله مباحث اخلاقی-تربیتی

  1. #11
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث دهم - اسراف :

    وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسْرَافِ ، وَ مِنْ فِقْدَانِ الْكَفَافِ
    (صحیفه سجادیه، دعای 8، بند 8)

    و به تو پناه مى‏ بريم از آلوده شدن به اسراف، و بلاى تنگدستى

    ... وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا(26)
    إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كاَنُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَ كاَنَ الشَّيْطَنُ لِرَبِّهِ كَفُورًا(27)

    (سوره مبارکه اسراء)
    ... و هرگز اسراف و تبذير مكن، (26)
    چرا كه تبذيركنندگان، برادران شياطينند و شيطان در برابر پروردگارش، بسيار ناسپاس بود! (27)


    اسراف:

    1. امام صادق علیه السلام: خداوند عزّ و جلّ وقتى مى‏ بيند كه اهل قريه و باديه ‏اى اسراف در معاصى مى‏ كنند در حالى كه سه نفر مؤمن در بين آنها است نداء مى ‏كند: اى كسانى كه نافرمانى مرا مى‏ كنيد اگر مؤمنينى كه اظهار محبّت و مودّت به جلال من نموده و زمين و مساجد مرا با نمازشان آباد مى‏ كنند و به جهت خوف از من در سحرها طلب آمرزش مى ‏نمايند، نبودند حتما عذابم را بر شما فرود مى‏ فرستادم و باكى هم نداشتم‏.[1]

    2. امام علی علیه السلام : شخص اسراف كار سه علامت دارد: چيزى را كه شايسته او نيست مى ‏خورد و لباسى را كه شايسته او نيست مى‏ پوشد و چيزى را كه شايسته او نيست مى‏ خرد. (در خوراك و پوشاك و خريدن كالا از حدّ خود تجاوز مى‏ كند و بيشتر از آنچه در شأن اوست خرج مى ‏كند)[2]

    3. امام حسن عسکری علیه السلام: هرکس در مصرف آب[وضو و غسل و...] زیاده روی کند، مانند کسی است که وضو و غسل خود را باطل کند.[3]

    4. امام باقر علیه السلام: هرکس میانه روی و قناعت پیشه کند، نعمت بر او پایدار مانَد، و آن کس که تبذیر و اسراف کند، نعمت از کف او بیرون رود.[4]

    5. امام علی علیه السلام: میانه روی ثروت خیز و زیاده روی و اسراف باعث هلاکت است.[5]

    6. امام صادق علیه السلام: اموال، وديعه و امانت الهى در دست انسان است و مصرف بايد دور از اسراف باشد.[6]

    7. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: فشار قبر براى افراد باايمان، كفّاره گناه اسراف و ضايع كردن نعمت‏هايى است كه انجام داده است.[7]

    نکته:

    * امام صادق عليه السلام: آنچه باعث از بين رفتن مال و زيان رساندن به بدن باشد، اسراف است‏.[8]
    ** «اسراف» به هر نوع تجاوز از حدّ گفته مى‏ شود، خواه تجاوز در مصرف باشد و خواه تجاوز در برخورد و اخلاق.
    كسى كه دلايل و معجزات انبيا را ناديده بگيرد، مسرف است.
    در متون اسلامى ابوطالب پدر حضرت على عليهماالسلام در چگونگى ايمانش به مؤمن آل فرعون تشبيه شده است.[9]


    خودخواه چو شد مرد، به خواری افتد ******** اسراف چون ورزد، به نداری افتد
    آن کز پی خودخواهی و اسراف رود ******* از برتری و بزرگواری افتد



    علامه طباطبایی رحمة الله علیه:
    عالم هستى يك پارچه نظم و صلاح است و حتى با تضادّى كه گاهى در ميان اجزاى آن ديده مى‏ شود، تأليف و التيام و هماهنگى فراوان دارد، اين نظام به سوى اهداف صالحى در جريان است و براى هر يك از اجزاى خود، خط سيرى تعيين مى‏ كند، حال اگر يكى از اجزا از مدار خود خارج شود و راه فساد را پيش گيرد، ميان آن و ساير اجزاى اين جهان درگيرى ايجاد مى ‏شود، اگر توانستند اين جزء نامنظّم اسراف‏ كار را به مدار اصليش بازگردانند چه بهتر والّا نابودش مى‏ كنند، تا نظام به خط سير خود ادامه دهد.
    انسان كه يكى از اجزاى اين عالم هستى است از اين قانون عمومى مستثنى نيست، اگر بر اساس فطرت، بر مدار خود حركت كند و هماهنگ نظام هستى باشد به هدف سعادت‏ بخش كه براى او مقدّر شده است مى‏ رسد، اما اگر از حدّ خود تجاوز كند و قدم در جاده «فساد در ارض» بگذارد، نخست خداوند او را گوشمالى مى ‏دهد و با حوادث سخت و دردناك او را هشدار مى‏ دهد، چنان كه در قرآن مى‏ فرمايد:
    در خشكى و دريا به سبب اعمال زشتى كه مردم به دست خود مرتكب شدند، فساد و تباهى نمودار شده است تا [خدا كيفر] برخى از آنچه را انجام داده ‏اند به آنان بچشاند، باشد كه [از گناه و طغيان‏] برگردند.[10]
    اما اگر اين هم مؤثّر نيفتاد و فساد در اعماق جان او ريشه دوانيد، خداوند با عذاب استيصال صفحه زمين را از لوث وجود چنين كسانى پاك مى ‏كند.
    و از اينجا روشن مى ‏شود كه چرا در آيات قرآن، خداوند اسراف را با فساد در ارض و عدم اصلاح، هماهنگ ذكر كرده است.[11]



    پی نوشت ها:
    1. علل الشرائع(صدوق)،ج1،ص789
    2. خصال(صدوق)،ج1،ص153
    3. تحف العقول،ص489
    4. تحف العقول،ص471
    5. الکافی،ج4،ص52
    6. تفسیر نور،ج3،ص52
    7. بحارالانوار،ج6،ص169
    8. کافی،ج6،ص499
    9. تفسیر نور،ج8،ص244
    10. سوره مبارکه روم، آیه41
    11. تفسير الميزان، ذيل آيات 141- 159 سوره شعراء.

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #12
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث یازدهم-گناه :


    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِيرَةٍ أَوْ كَبِيرَةٍ
    (صحیفه سجادیه، دعای 6، بند 14)

    بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و حسن هم نفسى با اين روز را روزى ما گردان، و ما را از سوء مفارقتش به خاطر ارتكاب گناه، يا كسب معصيت كوچك و بزرگ حفظ فرما

    بَلْ يُرِيدُ الْانسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ
    (سوره مبارکه قیامت، آیه 5)

    (انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مى ‏خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند!



    گناه:
    1. امام علی علیه السلام: هیچ ملتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشد، مگر بواسطه گناهانی که انجام دادند، زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمی دارد، هرگاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمتها با صدق نیت به پیشگاه خدا تضرع کنند، و با دلهای پراشتیاق و آکنده از مهر خدا از او درخواست جبران نمایند، مسلماً آنچه از دستشان رفته به آنها باز می گرداند و هرگونه مفسده ای را برای آنها اصلاح می کند.[1]

    2. امام صادق علیه السلام: هنگامی که انسان گناهانش افزون شود و اعمالی که آنرا جبران کند نداشته باشد، خداوند او را گرفتار اندوه می کند تا گناهانش را تلافی کند.[2]

    3. امام صادق علیه السلام: آنها که بر اثر گناهان می میرند بیش از آنها هستند که به مرگ الهی از دنیا می روند، و کسانی که بر اثر نیکوکاری عمر طولانی پیدا می کنند بیش از کسانی هستند که بر اثر عوامل طبیعی عمرشان زیاد می شود![3]

    4. امام صادق علیه السلام: گاه هنگامی که بندگان سرکش گناه می کنند خداوند به آنها نعمتی می دهد، آنها از گناه خود غافل می شوند، و توبه را فراموش می کنند، این همان استدراج و بلا و عذاب تدریجی است.[4]

    5. امام صادق علیه السلام: خداوند هیچ نعمتی را که به بنده ای بخشیده از او نمی گیرد مگر اینکه گناهی کند ک بخاطر آن مستحق سلب آن نعمت شود.[5]

    6. امام صادق علیه السلام: گاهی انسان گناه می کند و از اعمال نیکی همچون نماز شب باز می ماند [بدانید] کار بد در فنای انسان از کارد در گوشت سریعتر اثر می کند.[6]

    7. امام علی علیه السلام: شدیدترین گناهان، گناهی است که صاحبش آن را سبک بشمارد.[7]
    8. امام علي عليه السّلام: مجاهدي كه در راه خدا به شهادت رسيده باشد، پاداشش بيشتر از كسي نيست كه بتواند (گناه كند) و پاكدامني ورزد.[8]


    9. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: اگر آنقدر نماز بخوانيد و بر پا بايستيد كه ميخ هاي كوبيده در زمين بشويد، و آنقدر روزه بگيريد كه در ضعف مانند چوبهاي تراشيده شويد، خدا اين كارها را از شما نمي پذيرد مگر با ورع و تقوايي كه شما را از گناه باز دارد.[9]

    10. امام علي عليه السّلام: كمترين وظيفه ي شما در قبال خداوند اين است كه از نعمت هاي او در راه معصيتش كمك نگيريد.[10]

    11. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: مسلماني كه از يك گناه اعراض كند اجر هفتاد حج مقبول در پيشگاه خداوند دارد.[11]

    12. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: از جمله گناهان، گناهاني هستند كه جز مشكل كسب معيشت هيچ كفّاره اي ندارند.[12]

    بال بگشا و صفير از شجر طوبي زن *** حيف باشد چو تو مرغي كه اسير قفسي
    (حافظ)



    حاج آقا رنجبر(زید عزه):
    قديم ها وقتى مى خواستند جامه اى را بشويند، آن را خيس كرده و قدرى مواد شوينده به آن مى زدند و آنگاه بر سنگى مى نهادند و پيوسته با سنگى ديگر بر آن مى كوبيدند و با همين كار چرك ها و آلودگى ها از جامه جدا شده و پاك و تميز مى شد.
    حال گناه، چيزى شبيه همان آلودگى جامه است و بسيارى از بلاها و رنج ها شبيه همان سنگ ها كه نتيجه اش مى تواند پاكى و صفاى ما باشد.[13]


    پی نوشت ها:
    1. نهج البلاغه،خطبه178
    2. کافی،ج2،کتاب الایمان و الکفر،باب تعجیل عقوبة الذنب،حدیث2
    3. سفینة البحار،ماده(ذنب)
    4. مجمع البیان،ج10،ص340
    5. اصول کافی،نقل از تفسیر نورالثقلین،ج2،ص163
    6. سفینة البحار،ماده(ذنب)
    7. نهج البلاغه،کلمات قصار،شماره348
    8. میزان الحکمه،ج6،ص265
    9. اخلاق اسلامی(سادات)،ص286
    10. نهج البلاغه،حکمت330
    11. مستدرک الوسایل،ج2،ص302
    12. محجة البیضاء،ج3،ص71
    13. سلوک باران

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  4. #13
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث دوازدهم- عفو و گذشت :


    فَسَهِّلْ لَنَا عَفْوَكَ بِمَنِّكَ، وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ،
    فَإِنَّهُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِعَدْلِكَ، وَ لَا نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنَّا دُونَ عَفْوِكَ
    (صحیفه سجادیه، دعای 10، بند 2)


    الهى به رسم احسان، عفوت را نصيب ما كن، و به آئين چشم‏ پوشى ما را از عذاب برهان،
    كه ما را طاقت عدل تو نيست، و بدون عفوت براى هيچ يك از ما آزادى ميسر نيست،



    وَ هُوَ الَّذِى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَعْفُواْ عَنِ السَّيَّئاتِ وَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ(25)
    (سوره مبارکه شوری)


    او كسى است كه توبه را از بندگانش مى‏ پذيرد و بديها را مى‏ بخشد، و آنچه را انجام مى‏ دهيد مى ‏داند.

    عفو و گذشت:

    1. امام علی علیه السلام: خدایا! مرا با عفو خود بپذیر، و با عدل خویش، با من رفتار مکن[1]
    2. امام علی علیه السلام: عفو و گذشت، زينت بزرگوارى‏ هاست.[2]
    3. امام صادق عليه السلام: در تورات نوشته شده: اى فرزند آدم، مرا به هنگام خشم خويش به ياد آور تا تو را به هنگام خشم خود ياد آورم.[3]
    4. امام علی علیه السلام در تفسیر آیه: (فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَميلَ:به طريق نيكو گذشت كن)[4]: صفح جميل، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است.[5]
    5. امام صادق عليه السلام: ما خاندانى هستيم كه، جوانمردى‏ مان گذشت از كسى است كه بر ما ستم كرده است.[6]
    6. امام علی علیه السلام به مالک اشتر: آنان (مردم) را از عفو و اغماض خويش برخوردار ساز به ‏گونه ‏اى كه دوست مى‏ دارى خداوند تو را از عفو و اغماض خويش برخوردار سازد.[7]

    توجه:
    * امام علی علیه السلام: عفو و گذشت همان اندازه كه بزرگوار را اصلاح مى‏ كند، فرومايه را تباه مى ‏سازد.[8]
    * امام سجاد علیه السلام: حق كسى كه به تو بدى كرده، آن است كه از او بگذرى، ولى اگر عفوِ او را مضرّ دانستى، مى‏ توانى او را عقوبت كنى.[9]
    * امام علی علیه السلام: آن كه با بصيرت بر زشتى گناه، آن را مرتكب مى ‏شود، سزاوار عفو نيست.[10]


    آیة الله مجتهدی تهرانی:
    مرد عرب خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول الله! روز قیامت حساب بنده ها با کیست؟
    حضرت فرمود: با خودِ خدا.
    مرد عرب خوشحال شد و گفت: خیالم راحت شد و رفت.
    حضرت فرمود: این مرد حقیقت مطلب را فهمیده است.
    اطرافیان او را صدا کردند و پرسیدند: تو چطور خیالت راحت شد؟
    مرد عرب عبارتی گفت که آن را باید با آب طلا نوشت. او گفت: �اَلکَریمُ إذا قَدَرَ عَفا� یعنی کریم اگر قدرت بر انتقام پیدا کند، عفو می کند.
    به راستی اگر چنین نبود، ما کارمان زار بود. خدا می داند ما دلمان به همین حرف ها خوش است. اما کمی باید حیا کنیم، مواظب باشیم، خطا نکنیم و از خدا شرم کنیم.[11]


    پرسش:
    عفو و گذشت در حق دیگران چه آثاری دارد ؟


    پاسخ:
    در قرآن كريم و روايات پيشوايان معصوم آثار و بركات زيادى براى عفو ذكر شده كه برخى از آن‏ها عبارتند از:
    أ) شمول عفو الهى؛ قرآن كريم عفو و گذشت بندگان خدا از يكديگر را زمينه ‏ساز عفو خداوند مى‏ داند.
    «و بايد عفو كنند و درگذرند، آيا دوست نمى‏ داريد كه خداوند بر شما ببخشايد.»[12]
    ب) نصرت الهى؛ امام كاظم عليه السلام فرمود:
    «هرگز دو گروه با هم روبه‏ رو نشدند، مگر آن كه بخشنده‏ ترين آن دو يارى شد.»[13]
    ج) طول عمر؛ از رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين نقل شده است:
    «آن كه عفوش بسيار شد، عمرش طولانى مى‏ شود.»[14]
    د) دوام حكومت؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله عفو و گذشت زمامدار را موجب پايدارى حكومتش مى‏ داند:
    «گذشت زمامدار سبب پابرجاشدن حكومت است.»[15]
    هـ) از بين ‏رفتن كينه‏ ها؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
    «از يكديگر در گذريد تا كينه‏ ها از ميانتان رخت بربندد.»[16]
    و) عزّت دنيا و آخرت؛ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
    «هر كه از لغزشى درگذرد، خداوند به سبب اين گذشت، عزّت دنيا و آخرت را به او عطا مى‏ كند.»[17]
    ز) رهايى از عذاب دوزخ؛ حضرت على عليه السلام عفو را موجب نجات از عذاب جهنّم دانسته است:
    «گذشت در هنگام توانايى، سپرى در برابر عذاب خداوند است.»[18]
    ح) پاداش بسيار؛ امام على عليه السلام پاداش انسان با گذشت را غير قابل سنجش مى ‏داند و مى‏ فرمايد:
    «پاداش دو چيز را نمى‏توان سنجيد: عفو و عدل.»[19]


    پی نوشت ها:
    1. نهج البلاغه،خطبه227
    2. شرح غررالحكم،ج1،ص140
    3. كافى،ج2،ص304
    4. سوره مبارکه حجر،آیه85
    5. تفسیر مجمع البیان،ج6،ص344
    6. بحارالانوار،ج71،ص401
    7. نهج البلاغه،ص993
    8. بحارالانوار،ج77،ص419
    9. بحارالانوار،ج74،ص9
    10. شرح غررالحكم،ج1،ص391
    11. طریق وصل(مجموعه رهنمودهای اخلاقی آیة الله مجتهدی تهرانی،ص50)
    12. وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا الا تُحِبُّونَ انْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ(سوره مبارکه نور،آیه22)
    13. بحارالانوار،ج 75،ص 359
    14. همان
    15. تفسيرنورالثقلين،ج4،ص210
    16. ميزان الحكمه،ج6،ص367
    17. بحارالانوار، ج 71، ص 420
    18. شرح غررالحكم،ج1،ص398
    19. همان،ج4،ص184

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  5. #14
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سیزدهم- مهربانی :


    إِنَّكَ رَحِيمٌ بِمَنْ دَعَاكَ ، وَ مُسْتَجِيبٌ لِمَنْ نَادَاكَ
    (صحیفه سجادیه، دعای 11، بند 6)


    [الهى] تو نسبت به هر كه تو را بخواند مهربانى، و تقاضاى هر كه تو را صدا بزند اجابت‏ كننده ‏اى


    وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ بِكُمْ رَحِيمًا(29)
    (سوره مبارکه نساء)


    خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است‏.


    مهربانی:


    مهربانی:

    1. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: خداى تعالى قبل از آنكه آسمانها را خلق كند هفت فرشته خلق كرد و در هر آسمان فرشته ‏اى گذاشت كه از عظمت آن فرشته آن آسمان بزرگ گرديد و بر هر درى از درهاى آسمان فرشته‏ اى براى دربانى قرار داد ملايكه حافظ و نويسندگان اعمال بشر عمل بشر را از صبح تا شب مى‏ نويسند سپس حفظه عمل را كه بسان نور خورشيد مى ‏درخشد، بالا مى ‏برند تا به آسمان دنيا مى ‏رسند، در حالى كه آن عمل را پاكيزه و زياد مى‏ دانند ولی ... ملايكه حافظ عمل بنده ديگرى را كه عبارت از نماز و زكات و حج و عمره است مى ‏گيرند، و به آسمان ششم مى‏ برند فرشته مى‏ گويد: صبر كنيد من موكل مهربانى هستم اين عمل را به صورت صاحبش بزنيد و چشمانش را كور كنيد، زيرا صاحب اين عمل بى‏ رحم است وقتى بنده ‏اى از بندگان خدا در مسير آخرت مرتكب اشتباهى مى‏ شد و يا به ضرر دنيوى مبتلا مى‏ گردید او را دشنام مى ‏داد. پروردگارم به من دستور داد كه نگذارم عملش بالا برود[1]

    2. رسول خدا صلی الله علیه و آله: مؤمنان، در مقام مهربانى و عطوفت نسبت به يكديگر همانند يك پيكرند. وقتى عضوى ازاين گروه بيمار شود، ساير اعضا در تب دارى و شب‏ بيدارى با او همراهى مى‏ كنند.[2]

    3. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: خداوند مهربان است و مهربانى را دوست مى‏ دارد. و بر مهربانى چيزى مى‏ بخشد كه بر سخت‏گيرى نمى‏ بخشد، و [و نيز چيزى مى‏ بخشد] كه برما سواى آن نمى ‏بخشد.[3]

    4. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: سه خصلت است كه چون در كسى باشند، خداوند متعال حمايت خود را بر او مى‏ گستراند، و او را وارد بهشت خود مى‏ كند: مهربانى با مهمان، دلسوزى بر پدر و مادر و نيكى كردن به بندگان‏.[4]

    5. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: مدارا كردن با مردم يك نيمه ايمان و مهربانى كردن با آنان نصف زندگى است.[5]

    6. نامه امام علی به امام حسن سلام الله علیهما: ... گاه است كه دريغ از برادرت با مهربانى بهتر است، تا بخشش با ترشروئى‏.[6]

    7. امام علی علیه السلام: مؤمن اهل رفت و آمد و مشاركت در اجتماعات مى‏ باشد و با مردم با محبت و مهربانى رفتار مى‏ كند.[7]

    آیة الله بهجت رحمة الله علیه:
    همه رذایل اخلاقی، از ضعف در معرفت خداوند متعال پدید می آیند و آنها را انسِ ِ انس گیرندۀ انس گیرندگان در عبادت، دفع و رفع می نماید. اگر انسان دریابد که خداوند متعال همیشه و در همه حال از هر زیبایی زیباتر است، از انس به او هرگز جدا نخواهد شد.[8]


    پرسش:
    معنای "لطیف" چیست ؟


    پاسخ:
    "اللطيف"به بندگانش نيكى مى‏ كند و با آنان از طريق رفاقت و مهربانى رفتار مى‏ نمايد به طورى كه حتى خودشان هم نمى‏ فهمند.
    "لطف" يعنى نيكى و احترام. گفته مى‏ شود: فلانى نسبت به مردم "لطيف" است، يعنى نيكوكار است و با آنان از طريق نيكى و مهربانى رفتار مى‏ كند.
    لطف، گاهى اوقات به معناى ظرافت در تدبير و فعل مى ‏باشد، اگر كسى حاذق و ماهر باشد، مى‏ گويند فلانى سازنده ‏اى است كه دستانش لطيف است.

    در خبر آمده:
    «معنى اللطيف هو انّه خالق للخلق اللطيف كما انّه سمّى العظيم لانّه خالق للخلق العظيم».
    يعنى: «معناى لطيف اين است كه او خالق خلق لطيف است، همچنان كه او را "عظيم" ناميدند، چون خالق خلق عظيم مى‏ باشد».
    و گفته شده: خدا "لطيف" است، يعنى به بندگان لطف دارد، از اين طريق كه بنده را به انجام طاعات، نزديك و از ارتكاب گناهان، دور مى ‏نمايد.[9]



    پی نوشت ها:
    1. آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز،ص198
    2. سفینة البحار،ج1،ص13
    3. پیام پیامبر،ص505
    4. همان،ص770
    5. همان،ص837
    6. تحف العقول،ص129
    7. بحارالانوار،ج1،ص145
    8. جناب عشق(مجموعه رهنمودهای اخلاقی آیة الله بهجت)،ص48
    9. آيين بندگى و نيايش،ص588

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  6. #15
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث چهاردهم - ظن و گمان :


    وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ،
    وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ
    (صحیفه سجادیه، دعای 12، بند 4)


    آنچه مرا بر درخواست از تو ترغيب مى‏ كند احسان توست به آن كه با نيت پاك به تو روى آورده،
    و از طريق خوش ‏گمانى به درگاه تو آمده،
    زيرا كه تمام احسانهايت از روى تفضل است، و نعمت هايت همه بى‏ سبب و بدون سرآغاز



    يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِيرًا مِّنَ الظَّنّ‏ِ إِنَّ بَعْضَ الظَّنّ‏ِ إِثْمٌ ...
    (سوره مبارکه حجرات آیه 12)


    اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است‏


    ظنّ و گمان:
    1. امام باقر علیه السلام: در كتاب على عليه السلام يافتيم كه پيامبر بر بالاى منبر فرمودند:
    قسم به خدايى كه معبودى جز او نيست، هرگز به عبد مؤمن خير دنيا و آخرت عنايت نشده مگر به خاطر حسن ظنَّش به خدا و اميد به حضرت او و نيكى اخلاق و خوددارى از غيبت مردم مؤمن. و قسم به معبودى كه جز او معبودى نيست، خداوند مؤمنى را بعد از توبه و استغفار عذاب نمى ‏كند مگر به خاطر سوء ظنّش به خدا و كم اميدى وى به رحمت دوست و بدخلقيش و غيبتش از مردم مؤمن. و قسم به خدايى كه جز او خدايى وجود ندارد، بنده مؤمن به خدا حسن ظنّ نمى ‏ورزد مگر اين كه خدا در كنار حسن ظنّ اوست؛ زيرا كه حضرت حق آقا و بزرگوار است، تمام خوبى‏ ها و خيرات به دست اوست، حيا مى ‏كند به حسن ظنّ عبد و اميد به رحمت او توجه نكند و خلاف آن با عبدش رفتار كند، پس به حضرت معبود حسن ظنّ بورزيد و به او رغبت كنيد.[1]

    2. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: بزرگترين گناهان كبيره بدگمانى به خداست.[2]
    3. امام علی علیه السلام: بالاترین درجه پرهیزگاری، گمان نیک بردن است.[3]
    4. امام علی علیه السلام: کسی که دچار بدگمانی است ایمان ندارد.[4]
    5. امام علی علیه السلام: بدگمانى به (انسان) نيكوكار، بدترين گناه و زشت‏ ترين ستم است.[5]
    6. امام علی علیه السلام: کارِ برادر دینی ات را به بهترین وجه ممکن قرار بده مگر آنکه وضع به گونه ای شود که حمل به صحت ناممکن گردد. همچنین به سخنی که برادرت گفته گمان بد مبر با آنکه می توانی برای آن کلام، محمل خوب و شایسته بیابی.[6]

    توجه:

    * امام صادق علیه السلام: سه چیز است که احدی از آنها سلامت و مصونیت ندارد؛ اول فال بد، دوم حسد و سوم گمان بد. عرض شد وظیفه ما در برابر این سه امر چیست؟ حضرت فرمودند: در مقابل فال بد اعتنا مکن، در برابر حسد ستم مکن و وقتی گمان بد بردی، کنجکاوی و تجسس نکن.[7]
    * امام علی علیه السلام: اى بندگان خدا! بدانيد كه مؤمن، صبح را به شام و شب را به صبح نمى ‏رساند، مگر آنكه به نفس خود، بدگمان است و پيوسته از او عيبجويى مى‏ كند و زيادتر از آنچه نموده است، از آن مى‏ طلبد ....[8]


    علامه طباطبایی رحمة الله علیه:
    اکثر افرادی که موفق به نفی خواطر شده و توانسته اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفّا کنند، و بالاخره سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است، در یکی از این دو حال بوده است:
    اول، در حین تلاوت قرآن مجید ...
    دوم، از راه توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام؛ زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا، عنایتی عظیم است.[9]


    پرسش:
    چه كارهايى موجب بدگمانى ديگران مى‏شود؟ به عبارت ديگر، اسباب بدگمانى، نسبت به ديگران چيست؟


    پاسخ:
    اسباب بدگمانى دوگونه است؛ گاهى در "گمانه زن" است و گاه در "مظنون".
    نوع اول عبارت است از:

    الف) ابتلاى انسان بدگمان به ضعف و ناهنجارى خاص، او را به گمانه زنى درباره ديگران وا مى‏ دارد و به عبارت ديگر: «كافر همه را به كيش خود پندارد.» امام على عليه ‏السلام:
    انسان شرور، به ديگران گمان خير نمى ‏برد چون آنان را نيز با سرشت خويش مى ‏سنجد.[10]
    ب) شتابزدگى و نسنجيده اقدام كردن نيز موجب بدگمانى مى‏ شود؛ انسانى كه در قضاوتهاى خود، شتابزده است، به اعمال ديگران به ديده ترديد مى‏ نگرد و با سرعت و عجله آن را حمل بر بدى مى ‏كند. همان امام همام مى‏ فرمايد:
    ديدگاه شتابزده كمتر به صواب مى ‏رسد.[11]
    ج) بى‏ ايمانى يا ضعف ايمان نيز سبب بدگمانى مى ‏گردد. چنانكه همان حضرت مى‏ فرمايد:
    بدگمان دين ندارد.[12] و نيز مى‏ فرمايد: ايمان با بدگمانى همراه نيست.[13]
    د) پستى درونى و دورى از اخلاق زيبا و شخصيت انسانى از اسباب سوء ظن است، همان امام مى‏ فرمايد:
    بدگمانى به كسى كه خيانت نمى ورزد، از پستى است.[14]

    و اما مسائلى كه در طرف مقابل، سبب بدگمانى مردم را فراهم مى‏ سازد عبارت است از:
    الف) قرارگرفتن در مواضع تهمت: گاهى، بعضى از افراد خود را در معرض گمانِ بدِ مردم قرار مى‏ دهند، يعنى كارهايى مى‏ كنند كه هر كسى مشاهده كند، درباره آنان گمان بد مى ‏كند. اين كارها از نظر اسلام، مجاز نيست، زيرا در چنين صورتى، انسان با اراده خود، گمان بد ديگران را متوجه خود ساخته و مقدمات آن را فراهم نموده است.
    پيامبراكرم (ص) فرمود: از جاهايى كه موجب بدگمانى مردم به شماست، بپرهيزيد.[15]
    همچنين اميرمؤمنان (ع) فرمود:
    هر كس به جاهاى بد، وارد شود، متهم مى‏ شود. كسى كه خود را درمعرض تهمت قرار دهد، پس ملامت نكند، كسى را كه به او گمان بد برده است. [16]
    ب) همنشينى با اشرار؛ به طور معمول، انسانهاى بدكردار و شرور، نسبت به صالحان و درستكاران، ساكت نيستند، بلكه مى ‏كوشند از آنان عيبجويى كنند و اگر ضعف كوچكى در آنان بيابند آن را بزرگ كنند و اگر نقطه ضعفى نديدند برايشان بتراشند.
    همنشينى با چنين افرادى سبب مى ‏شود انسان به افراد شايسته بدبين شود و رفتار و تفكرات آنان واژگونه تفسير و تحليل گردد و كار نيك آنان زشت جلوه كند.
    اميرمؤمنان سلام الله عليه مى ‏فرمايد:
    همنشينى با بدان، بدگمانى به خوبان را در پى دارد.[17][18]


    پی نوشت ها:
    1. مشکاة الانوار،ص35
    2. ميزان الحكمه، ج 5، ص 631
    3. غررالحکم،ص253
    4. غررالحکم،ص264
    5. شرح غررالحكم،ج4،ص132
    6. الکافی،ج4،ص362
    7. الکافی،ج8،ص108
    8. نهج البلاغه،فیض،خطبه175
    9. حکمت زلال(گزیده ای از اندیشه های حضرت علامه)،فصل سوم،ص57
    10. شرح غررالحكم،ج2،ص76
    11. همان،ج4،ص496
    12. همان،ج6،ص358
    13. همان،ج6،ص362
    14. همان،ج4،ص132
    15. جامع السعادات،ج1،ص318
    16. بحارالانوار،ج78،ص93
    17. بحارالانوار،ج74،ص197
    18. اخلاق اسلامی،یوسفیان،ج3،ص68

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  7. #16
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث پانزدهم - حیا


    فَهَا أَنَا ذَا، يَا إِلَهِي، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ،
    وَ سَائِلُكَ عَلَى الْحَيَاءِ مِنِّي سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعيِلِ
    (صحیفه سجادیه، دعای 12، بند 5)


    اى خداى من اينك منم كه به پيشگاه عزتت همچون تسليم شونده ذليل ايستاده ‏ام،
    و با شرم و حيا همچون نيازمندى عيالوار از تو درخواست مى ‏كنم،



    فَجَاءَتْهُ إِحْدَئهُمَا تَمْشىِ عَلىَ اسْتِحْيَاءٍ ...
    (سوره مبارکه قصص آیه 25)


    ناگهان يكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهايت حيا گام برمى ‏داشت‏...


    حیاء:

    1. امام علی علیه السلام: ایمان درختی است که ریشه اش یقین، شاخه اش پرهیزگاری و شکوفه اش حیا و میوه اش بخشندگی است.[1]
    2. امام علی علیه السلام: حيا ريشه جوانمردى و ميوه آن پاكدامنى است.[2]
    3. امام صادق علیه السلام: چهار ويژگى اگر در كسى باشد، ايمانش كامل است: راستگويى، امانتدارى، حيا و خوشخويى.[3]
    4. امام علی علیه السلام: حيا جامه ‏اش را بر هر كس بپوشاند مردم عيبش را نبينند.[4]
    5. حضرت زهرا سلام الله علیها: بهترين زينت زن، حيا و پاك دامنى است و اين كه مردان نامحرم او را نبينند و او هم به مردان نامحرم چشم ندوزد.[5]


    نکته:
    * از امام علی علیه السلام: جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: ای آدم من مأمور شده ام که تو را در انتخاب یکی از سه چیز مخیر سازم، پس یکی را برگزین و دو تا را واگذار.
    آدم علیه السلام گفت: آن سه چیز چیست؟ گفت: عقل و حیاء و دین.
    آدم گفت عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیاء و دین گفت: شما بازگردید و او را واگذارید.
    آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما مأموریم هرجا عقل باشد، با او باشیم. گفت: خود دانید و بالا رفت.[6]

    ز شرم ار با فرشته همنشینی
    ز بی شرمی تو با دیوان قرینی
    (ناصر خسرو)



    بادبادک بازی!
    یادش بخیر بچه بودیم و بادبادک بازی می کردیم. بادبادک ها به یکسر نخ بند بودند و یکسر دیگر نخ هم در دستان ما بود، و آرام آرام نخ را باز می کردیم و بادبادک میدان می یافت و بالا و بالاتر می رفت. و شاد و شنگول به هر طرف که می رفتیم بادبادک دنبال ما بود و چه لذتی می بردیم، برای لذت بیشتر نخ را بیشتر باز می کردیم و بادبادک هم بالاتر می رفت اما یکباره می دیدیم بادبادک به دنبال ما نمی آید و گویا از باد و هوا بیشتر شنوایی دارد تا از ما، دیگر این ما بودیم که اسیر آن شده و باید دنبال آن می دویدیم!
    حال چشم ما شبیه همان بادبادک است و گوش و دل و زبان ما هم همینطور، پس اگر به آنها بسیار میدان دهیم میدان دار می شوند و دیگر بجای آنکه آنها تحت اراده ما باشند ما باید مطیع و فرمانبردار آن ها باشیم. ندیدی وقتی به دوستت می گویی چرا فلان حرف را زدی؟! می گوید: چه کنم! دست خودم نبود...[7]


    پرسش:
    آثار حفظ حريم در روابط زن و مرد را توضيح دهيد؟


    پاسخ:
    خداوند خالق ماست او براي ما قوانين و دستوراتي وضع كرده كه منافع آن‌ها به سود خود ماست. او به همه چيز آگاه است، همه كارهايش از روي حكمت است و از مادر به ما مهربان تر. است پس هر دستورش منشاً فوائد روحي رواني(دنيوي و اُخروي) زيادي است از جمله اين دستورات رعايت حفظ حريم در روابط زن و مرد است كه در زير به برخي از آنها اشاره مي‌نمايم:

    1. رضايت خداوند: رعايت حفظ حريم ها يعني متعبّد بودن به دستورات خداوند و سپاسگزاري از خالق هستي. اين امر آن قدر بزرگ است كه با هيچ اثر ديگري قابل مقايسه نيست، چيزي كه انسان را به بهشت نزديكي به خدا نزديكتر مي كند.
    2. پرهيز از آزار و اذيت ها: گاهي از مواقع بخاطر عدم رعايت اين حدود و حريم ها انسان ها دچار اذيت هايي مي شوند يكي از نمونه هاي بارز آنها اذيت هاي خياباني دختران بدحجاب مي باشد.
    3. پرهيز از قرار گرفتن در موضع تهمت: در برخي مواقع افرادي كه بدون قصد اين حدود و حريم ها را حفظ نمي‌كنند مورد تهمت قرار مي‌گيرند ولي كسي كه اين حريم ها را رعايت مي كند از آرامش رواني بيشتري برخوردار است و كس بر او تهمتي نمي زند.
    4. تفاهم بيشتر: آمار و دادگاه هاي طلاق و اقرار بسياري از زوج‌ها نشان دهنده اين است كه افرادي كه به رعايت حريم ها و مسايل محرم و نامحرمي توجه دارند زندگي شيرين‌تري دارند و در مسائل زناشويي از تفاهم بيشتري برخوردارند. به همين خاطر اين امر باعث تحكيم خانواده، آرامش رواني فرزندان، وفاداري همسران به يكديگر مي‌گردد.
    5. تربيت فرزندان: پدر و مادراني كه خود به اين مسائل شرعي(رعايت حريم ها) توجه دارند براي فرزندان خود الگوي مناسبي مي باشند. اما برخي از والدين به‌خاطر بي توجهي به اين، ناخواسته فرزندان خود را وارد اين ميدان فساد مي‌كنند و يك زندگي بي ثباتي را براي آنها به ارمغان مي‌آورند. برخي از دختران فراري در گزارش هاي خود اعلام داشته‌اند كه پدران و مادران ما نسبت به اين حريم‌ها بي مبالات بوده اند و حتي ما را تشويق به دوستي هاي غير شرعي مي كردند و از مهماني‌ها با افراد نامحرم مسائل شرعي را رعايت نمي‌كردند.
    6. پيشرفت تحصيلي: افرادي كه به اين حريم ها توجه دارند كمتر دچار مصرف گرايي، چشم و همچشمي در مد گرايي هاي افراطي، غيبت هاي طولاني در كلاس و عدم تمركز حواس در كلاس درسي مي شوند. به همين خاطر است كه در بين افرادي كه اين مسائل را رعايت نمي كنند شاهد افت تحصيلي، گريز از مدرسه، بي رغبتي هستيم.
    7. در امان ماندن از ازدواج هاي نامناسب: در ازدواج ملاك‌هاي اساسي‌اي بايد رعايت شود(ايمان، اخلاق، تناسب در زيبايي، اقتصادي، اجتماعي و ....) افرادي كه اين حريم‌ها را رعايت نمي‌كنند بيشتر گرفتار ازدواج‌هاي نامناسب مي‌شوند. ازدواج‌هايي كه با تصميم عجولانه و بي تدبيری انجام مي‌گيرد و پس از چند صباحي به سردي مي‌انجامد.
    8. آرامش رواني: كساني كه در كل به مسائل ديني توجه دارند و آنها را در زندگي خود اجراء مي‌كنند از نظر روان شناسي دين، آرامش بيشتري دارند. اين امر مورد تأييد روان شناسان و بسياري از دانشمندان غرب نيز هست، به همين خاطر امروز بسياري از روان شناسان و روان‌پزشكان به مردم توصيه مي‌كنند كه براي حفظ بهداشت جسم و روان و نشاط و شادابي در زندگي و دوري از فشارهاي زندگي و .... به دين و مسائل ديني توجه بيشتر مي كنند و دعا نيايش و توجه به دستورات الهي را در زندگي خود جزء برنامه هاي هميشگي قرار دهند.

    هيچ كنجي بي دد و بي دام نيست
    جز به خلوتگاه حق آرام نيست



    پی نوشت ها:
    1. غررالحکم،ص87
    2. غررالحکم،ج2،ص418
    3. اصول کافی،ج2،ص99
    4. نهج البلاغه،حکمت223
    5. تفسیر حکیم،ج4،ص329
    6. الکافی،ج1،ص10
    7. سلوک باران(تمثیلات حجت الاسلام رنجبر)،دفتر دوم،ص18

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  8. #17
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث شانزدهم - استغفار :


    ... وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاِسْتِكْبَارَ عَلَيْکَ، وَ جَانَبَ الْاِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الاِسْتِغْفَارَ
    (صحیفه سجادیه، دعای 12، بند 14)


    ... محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه در پيشگاه تو دست از سركشى و نافرمانى بردارد،
    و از پافشارى بر گناه اجتناب نمايد، و درخواست آمرزش را ادامه دهد



    وَ مَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا
    (سوره مبارکه نساء آیه 110)


    كسى كه كار بدى انجام دهد يا به خود ستم كند،
    سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت‏.



    استغفار:
    1. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: بهترین عبادت، استغفار کردن است.[1]

    2. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: زیاد استغفار کنید؛ زیرا خداوند عزوجل استغفار را به شما یاد نداد، مگر برای اینکه می خواهد شما را بیامرزد.[2]

    3. امام علی علیه السلام: در شگفتم از کسی که آمرزش خواهی را دارد و با این حال نومید می شود.[3]

    4. امام علی علیه السلام: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.[4]

    5. امام علی علیه السلام: به هرکس [نعمت] آمرزش خواهی داده شود، از آمرزیده شدن محروم نشود.[5]

    6. امام صادق علیه السلام: هرگاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود، اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود.[6]

    7. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: هرکس زیاد آمرزش بخواهد، خداوند از هر غمی برای او گشایشی قرار دهد و از تنگنایی نجات یابد.[7]

    8. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: هركس از خانه‏ اش براى كسب علم خارج شود؛ هفتاد هزار ملك الهى او را مشايعت كرده و براى او استغفار مى‏ كنند.[8]

    توجه:

    * امام رضا علیه السلام: کسی که از گناهی استغفار می کند و باز آن را انجام می دهد، مانند کسی است که پروردگارش را ریشخند کند.[9]
    * لقمان حکیم به فرزندش: فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگ تر باشد، هنگام سحر که تو در خوابی او برمی خیزد و آمرزش می طلبد![10]


    تــا نـگــرید طفلـک حلــوا فــروش /// دیگ بخشایش کجا آید به جوش
    (مولوی)



    توصیه آیة الله بهجت رحمة الله علیه جهت جلوگیری از گناه
    از غذای خود از نظر کمّ و کیف، کم کنید و از خوردن غذاهای محرّک بپرهیزید، خصوصاً شب ها و بین الطلوعین مقداری قدم بزنید، ورزش در هوای آزاد نمایید و از نظر فکر و نظر در مناظر مهیّج خودداری نمایید؛ و برای ازدواج به نحو آسان اقدام کنید و با توبه و تضرّع به درگاه خداوند مهربان و توسل به امام عصر سلام الله علیه از خداوند بخواهید که شما را از گناه حفظ فرماید.[11]


    پرسش:
    چه عواملی موجب مغفرت و آمرزش آدمی می شوند ؟


    پاسخ:
    در قرآن کریم عواملی برای مغفرت بیان شده است از جمله:


    الف) ایمان : (ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهانمان ... را ببخشايد.)[12]
    ب) تقوا : (اگر از خداوند پروا كنيد، ... شما را مى‏ آمرزد.)[13]
    ج) پیروی از انبیاء : (از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد)[14]
    د) عفو و گذشت از مردم : (آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمى‏ داريد خداوند شما را ببخشد؟!)[15]
    هـ) قرض الحسنه و وام دادن به مردم : (اگر به خدا قرض الحسنه دهيد، ... شما را مى‏ بخشد)[16]
    و) جهاد : (در راه خدا جهاد كنيد ... (اگر چنين كنيد) گناهانتان را مى‏ بخشد)[17]
    ز) عبادت : (خدا را پرستش كنيد ... اگر چنين كنيد، خدا گناهانتان را مى‏ آمرزد)[18]
    ح) پرهیز از گناهان کبیره : (اگر از گناهان كبيره‏ اى كه از آنها نهى شده ‏ايد اجتناب كنيد، ما از بديهاى شما صرفنظر مى‏ كنيم‏)[19]
    ط) دعا و استغفار و انابه خود انسان : (عرض كرد: پروردگارا! من به خويشتن ستم كردم... خداوند او را بخشيد)[20]
    ی) دعای اولیاء خدا برای انسان : (گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه ...»)[21]



    پی نوشت ها:
    1. الکافی،ج2،ص517
    2. مجموعه ورّام،ج1،ص5
    3. نهج البلاغه،ص482
    4. وسائل الشیعه،ج16،ص70
    5. وسائل الشیعه،ج7،ص28
    6. الکافی،ج2،ص437
    7. مستدرک الوسائل،ج5،ص277
    8. الامالى، للشيخ الطوسى. 182 المجلس السابع‏
    9. الکافی،ج2،ص504
    10. مستدرک الوسایل،ج12،ص146
    11. جناب عشق(رهنمودهای اخلاقی آیة الله بهجت)،ص68
    12. طه/73
    13. انفال/29
    14. آل عمران/31
    15. نور/22
    16. تغابن/17
    17. صف/11و12
    18. نوح/3و4
    19. نساء/31
    20. قصص/16
    21. یوسف/97

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  9. #18
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث هفدهم - ستم:

    اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ لَا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِي ، وَ أَحْسِنْ عَلَيْهِ عَوْنِي ،
    وَ اعْصِمْنِي مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي مِثْلِ حَالِهِ
    (صحیفه سجادیه، دعای 14، بند 8)


    بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و ستمكار را رخصت ستم بر من مده،
    و مرا در برابرش نيكو يارى كن، و مرا از ارتكاب نظير كارهاى او حفظ كن، و در حالتى مانند حالت او قرار مده.



    ياأَيُّها النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلىَ أَنفُسِكُم مَّتَاعَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا
    ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُون‏
    (سوره مبارکه یونس، آیه23)


    اى مردم! ستم هاى شما، به زيان خود شماست! از زندگى دنيا بهره (مي بريد)،
    سپس بازگشت شما بسوى ماست و ما، شما را به آنچه عمل مي كرديد، خبر مي دهيم!



    ستم:
    1. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: از ستم کردن بپرهیزید، که دل های شما را ویران می کند.[1]

    2. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: روز قیامت، بنده، خوشحال از کارهای نیک خود وارد محشر می شود. مردی می آید و می گوید: پروردگارا! این مرد به من ظلم کرده است. پس از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد دادخواه گذاشته می شود. به همین ترتیب افرادی که در حق آنها ستم کرده است، می آیند تا جایی که حتی یک حسته و کار نیک برای او باقی نمی ماند. از آن پس اگر کسی بیاید و حق خود را از او بخواهد از گناهان آن مرد برداشته و به گناهان او افزوده می شود. به این ترتیب همچنان دادِ مردم از او گرفته می شود، تا آنکه به آتش در آید.[2]

    3. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: از ظلم کردن بپرهیزید، که آن، ظلمت های روز قیامت است.[3]

    4. امام علی علیه السلام: ظلم کردن، قدم ها را می لغزاند، نعمت ها را از بین می برد و امت ها را نابود می کند.[4]

    5. امام علی علیه السلام(در خطبه ای که ضمن آن از بیدادگری بیزاری می جوید): به خدا سوگند اگر شب را تا صبح روی بوته های خار اُشتر به سر ببرم و مرا، در قُل و زنجیر ببندند و بکشانند، خوش تر دارم از این که در روز قیامت با دامنی آلوده به ستم بر یکی از بندگان خدا یا غصب کم ترین چیزی از متاع پست دنیا بر خدا و رسول او وارد شوم، چگونه به خاطر جسمی که تار و پودش به سرعت به سوی پوسیدگی می رود و روزگاران درازی در زیر خاک می ماند، بر کسی ستم کنم؟[5]

    نکته:
    * امام صادق علیه السلام: ما خاندانى هستيم كه، جوانمردى‏ مان گذشت از كسى است كه بر ما ستم كرده است.[6]
    * رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: نسبت به يكديگر فروتن باشيد تا كسى بر ديگرى ستم روا ندارد.[7]
    * رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: آن كس كه حق ستمديده را از ستمگر بستاند، در بهشت همراه من است.[8]
    * امام علی علیه السلام: بدانید که ظلم بر سه گونه است: ظلمی که هرگز بخشیده نمی شود، ظلمی که بازخواست می شود و ظلمی که بخشوده می شود و بازخواست نمی گردد. اما ظلمی که هرگز بخشیده نمی شود، شرک ورزیدن به خداست... اما ظلمی که بخشوده می شود، ستمی است که بنده با ارتکاب بعضی گناهان کوچک به خود روا می دارد و اما ظلمی که بازخواست خواهد شد، ستم بندگان به یکدیگر است.[9]

    گــرت از دست بـرآید دهنی شیــریــن کــن /// مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
    (سعدی)
    انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس /// تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مُشت
    (ناصر خسرو)


    آیة الله بهجت رحمة الله علیه:
    جماعتی از اینجانب، طلب موعظت و نصیحت می کنند. اگر مقصودشان این است که بگوییم و بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل اطلاع پوشیده نیست؛ و اگر بگویند کلمه ای می خواهم که ام الکتاب باشد و کافی برای سعادت مطلقه در این، خدای تعالی قادر است که از بیان حقیر آن را کشف فرماید و به شما برساند. پس عرض می کنم غرض از خلقت، عبودیت است و حقیقت عبودیت، ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح؛ و ترک معصیت حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت.[10]



    پرسش:
    بزرگ‏ترين ظلم كدام است؟


    پاسخ:
    در قرآن معمولًا كلمه‏ "أظلَم" كه به معناى ظلم‏ بزرگ است در مورد ظلم‏ هاى فرهنگى بكار رفته است، نظير:
    1. دروغ و افترا بر خدا. «أظلم ممن افترى على اللّه»[11]
    2. جلوگيرى از مراكز و مساجد توحيد. «أظلم ممّن منع مساجد اللّه»[12]
    3. سعى و تلاش براى خرابى مساجد و كتمان شهادت. «و من أظلم ممن كتم شهادة عنده»[13]
    با اين كه خداوند در مورد مفاسد اقتصادى تنها يكبار كلمه‏ توبيخ كننده "ويل" را بكار برده، «ويل للمطفّفين»[14] و در مورد زخم زبان‏هاى اجتماعى نيز يكبار كلمه "ويل" را استفاده كرده است، «ويل لكلّ همزة لمزة»[15]، ولى در مورد ظلم‏ هاى فرهنگى در آيه‏ 79 سوره‏ بقره سه بار كلمه‏ "ويل" بكار برده است و مى‏ فرمايد: پس واى بر كسانى كه مطالبى را از پيش خود مى ‏نويسند، سپس مى ‏گويند اين از طرف خداست تا با آن بهاى اندكى بستانند! پس واى بر آنها از آنچه دست‏هايشان نوشت و واى بر آنچه از اين راه به دست مى‏ آورند![16]



    پی نوشت ها:
    1. مستدرک الوسائل،ج12،ص103
    2. نهایة البدایة و النهایة،ج2،ص55
    3. الکافی،ج2،ص332
    4. غررالحکم،ص456
    5. نهج البلاغه،ص346
    6. بحارالانوار،ج71،ص401
    7. میزان الحکمة،ج10،ص508
    8. بحارالانوار،ج72،ص359
    9.نهج البلاغه،ص255
    10. جناب عشق(رهنمودهای اخلاقی آیة الله بهجت)،ص62
    11. انعام،93
    12. بقره،144
    13. بقره،140
    14. مطففین،1
    15. همزه،1
    16. پرسش و پاسخهای قرآنی،قرائتی،ج1،ص64

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  10. #19
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث هجدهم - امید :

    فَقَصَدْتُكَ، يَا إِلَهِي، بِالرَّغْبَةِ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِي بِالثِّقَةِ بِکَ
    (صحیفه سجادیه، دعای 13، بند 19)


    اى خداى من از سر شوق و رغبت آهنگ تو كردم، و از باب اطمينان اميد خويش به تو بستم


    الْيَوْمَ يَئسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ
    الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتىِ وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْاسْلَامَ دِينًا
    (سوره مبارکه مائده، آیه3)


    امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنابر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد!
    امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم‏

    اُمید:
    1. امام صادق علیه السلام: سه چیز مایه افتخار و زینت مؤمن در دنیا و آخرت است: نماز شب، قطع امید از آنچه در دست مردم است، و پذیرش ولایت امام [معصوم] از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم.[1]

    2. امام صادق علیه السلام: خوش ترین آسایش، نومیدی از مردم است.[2]

    3. امام سجاد علیه السلام: دیدم هرچه نیکی است در بریدن طمع از آنچه در دست مردم است، جمع آمده است و کسی که در هیچ چیز امید به مردم نبندد و همه امور خود را به خداوند تعالی واگذارد، خدایتعالی در همه چیز حاجت او را برآورد.[3]

    4. از امام صادق علیه السلام در مورد وصیت لقمان پرسش شد، حضرت فرمودند: شگفتی هایی در آن بیان شده بود و عجیب تر، چیزی بود که به پسر خود گفته بود: از خداوند آنگونه بترس که اگر طاعت انس و جن را برای او آورده باشی هر آینه تو را عذاب کند و به خداوند متعال آنگونه امیدوار باش که اگر گناهان انس و جن را انجام داده باشی، هر آینه تو را بیامرزد.[4]

    5. امام علی علیه السلام: در انتظار فرج باشید و از رحمت خدا نومید نشوید.[5]

    توجه:
    * رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: انسان احمق كسى است كه نفس وى از هوسه اى شيطانى‏ اش پيروى كند و در عين حال، آرزومند بهشت، از خداوند باشد.[6]
    * به امام صادق عليه‏السلام گفتند: گروهى از پيروان شما درحالى كه نامه اعمال خود را به وسيله گناه سياه كرده‏ اند، مى گويند: ما اميدواريم! حضرت فرمود: دروغ مى‏ گويند، آنها پيروان ما نيستند. آنها گروهى هستند كه آرزوها ايشان را به اين سو و آن سو مى‏ برد. هر كسى كه اميد چيزى را داشته باشد، به خاطر آن كوشش مى‏ نمايد و هر كس از چيزى بترسد، از آن مى‏ گريزد.[7]


    گفت پیغمبر که چون کوبی دری /// عاقبت زان در برون آید سری
    چون نشینی بر سر کوی کسی /// عاقبت بینی تو هم روی کسی
    (مولوی)


    آیة الله بهجت رحمة الله علیه:
    ما قدردان اهل بیت علیهم السلام نیستیم. مثل کسانی که گنجی در خانه دارند ولی گویا ندارند و از آن غافل محض اند، بلکه کار و حال ما بدتر از آنهاست. گویا مانند کسانی که به امامت اعتقاد ندارند، ما نیز امیرالمؤمنین علیه السلام نداریم و مانند آنهایی زندگی می کنیم که آن حضرت را ندارند. با اینکه قرآن را در یک دست و عترت را در دست دیگر داریم، ولی گویا دستمان خالی است و هیچ نداریم و سنگینی آنها را احساس نمی کنیم. گویا چیزی در اختیار ما نیست.[8]


    پرسش:
    حد خوف و رجاء تا کجاست؟


    پاسخ:
    راه درست در زمينه خوف و رجا راه اعتدال است؛ زيرا رجاى الهى دقيقاً در راستاى نجات انسان از گناهان گذشته و توبه و پشيمانى از آنها و رهايى از ادامه گناه عمل مى‏ كند، اگر نتيجه رجا ادامه گناه يا افزايش روحيه عصيان باشد طبعاً رجاى غلط و انحرافى است كه نمى‏تواند همراه با خوف باشد.
    انسان به واسطه رجاى بيش از حد به وادى آمال و آرزوهاى بى جا كشيده مى‏ شود و از انجام تكاليف باز مى ‏ماند و به واسطه خوفِ زياد به نا اميدى كشيده مى‏ شود و در او انگيزه ‏اى براى انجام وظايف باقى نمى‏ ماند. به عبارت ديگر، رجا تا حد معيّنى خوب و پسنديده است و آن حد غلبه نكردن بر خوف است و چنانچه اميدوارى از حدّ خود تجاوز كند به غفلت از مكر و عذاب الهى مى‏ گرايد.
    قرآن كريم مى‏ فرمايد:
    «تنها زيانكاران هستند كه از مكر خدا ايمن هستند.»[9]
    همچنين خوف نيز در حد معيّنى پسنديده است و آن حد تحت الشعاع قرار ندادن اميد است. اگر خوف از حد خود تجاوز كرد، به نااميدى منجر مى‏ شود و عين گمراهى خواهد بود. قرآن كريم مى‏ فرمايد:
    «از رَوْح و رحمت خدا مأيوس نمى ‏شوند، مگر گروه كافران.»[10]
    اگر انسان بين خوف و رجا باشد، به همان راه مستقيمى كه راه اوليا و برگزيدگان خداست، دست يافته است.
    قرآن كريم آنان را چنين توصيف مى‏ كند:
    «براستى آنان پيشى گيرندگان در خوبي ها بودند و ما را از روى اميد و بيم مى‏ خواندند و در برابر ما خاشع و فروتن بودند.»[11]
    امام صادق عليه‏ السلام از پدر بزرگوارش چنين نقل مى‏ كند:
    «هيچ بنده مؤمنى نيست، مگر اينكه در قلب او دو نور است: نور خوف (از گناهش كه مبادا خداوند متعال او را كيفر دهد) و نور اميد (به رحمت، فضل و آمرزش الهى كه او را مى ‏بخشد) كه اگر اين دو نور با هم سنجيده شود، هيچ يك بر ديگرى زيادتى نكند»[12]


    پی نوشت ها:
    1. بحارالانوار،ج87،ص140
    2. مشکاة الانوار،ص324
    3. الکافی،ج2،ص148
    4. الکافی،ج2،ص67
    5. بحارالانوار،ج52،ص123
    6. محجّةالبيضاء،ج7،ص250
    7. اصول كافى،ج3،ص111
    8. جناب عشق(رهنمودهای اخلاقی آیة الله بهجت رحمة الله علیه)،ص62
    9. اعراف،آيه99
    10. يوسف،آيه87
    11. انبياء،آيه90
    12. اصول كافى،ج3،ص114

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  11. #20
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث نوزدهم - صلوات :


    وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا،
    وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي، اِنَّکَ وَاسِعٌ کَرِيمٌ
    (صحیفه سجادیه، دعای 13، بند 24)


    و بر محمد و آلش دورد فرست، درودى دائمى و فزاينده كه انقطاع نپذيرد، و زمان آن را پايانى نباشد،
    و اين درود را براى من مددكار قرار ده و سبب برآمدن حاجتم گردان، همانا كه تو كارگشاى كريمى.


    إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما
    (سوره مبارکه احزاب، آیه56)


    خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى ‏فرستد اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد،
    بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملًا تسليم (فرمان او) باشيد.



    صلوات:
    1. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: بخیل واقعی کسی است که وقتی نام من برده شود، صلوات نمی فرستد.[1]

    2. امام مجتبي عليه السلام: قلب زنگار مي گيرد و با صلوات صيقل پيدا مي كند.[2]

    3. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: من در روز قیامت نزد میزانم. پس هرکس که گناهانش بسیار باشد که کفه سیئاتش را سنگین کند، من صلوات او را که بر من فرستاده، بیاورم تا به آن کفه حسناتش را سنگین کنم.[3]

    4. امام صادق علیه السلام: دعا پيوسته محجوب است (ميان آن واجابتش حجاب و پرده اى حايل است) تابرمحمد و خاندانش صلوات فرستاده شود.[4]

    5. امام رضا علیه السلام: کسی که نمی تواند کفاره گناهانش را بدهد، پس زیاد بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آل او صلوات بفرستد، چون صلوات آثار گناهان را از بین می برد.[5]


    نکته:
    * امام علی علیه السلام: و درود خدا بر او، فرمود: هر گاه از خداي سبحان درخواستي داري، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت درخواست شده، يكي را برآورد و ديگري را باز دارد.[6]

    يــک روز که پيغمبـــر، از گـــرمي تـــابستــان
    همــراه عــلي مي‌رفــت، در سايه نخلستان
    ديــدنــد کــه زنبـــوري، از لانــه خــود پـــر زد
    آهستـــه فـــرود آمـــد، بــر دامـــن پيغمبــــر
    بــوسيـــد عبـــايــش را، روي قـــدمش پر زد
    پيغمبـــر از او پــرسيـــد: آهستــه بگـو جانم
    طعم عسلت از چيست؟ هرچند که مي‌دانم
    زنــبــور جــوابــش داد، چـون نـام تو مي‌گويم
    گــل مي‌کنــد از نـامت، صد غنچه به کندويم
    تــا نــام تـو را هر شب چون گل به بغل دارم
    هــر صبــح کــه برخيزم در سينه عسل دارم
    از قنـد و شکر بهتر، خوشتر ز نبات است اين
    طعم عسل از من نيست طعم صلوات است اين


    مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
    همان طور كه گاهي اوقات نور شديد چشم ظاهر را مي زند و آن چشم ديگر نمي تواند ببيند، نور هستي هم به خاطر شدّتش باطنها را زده است و چشمهاي باطن نمي تواند ببيند. همان گونه كه چشمي را كه نمي بيند سرمه مي كشند و قدرت ديد پيدا مي كند، با صلوات هم چشم دل باز و بينا مي شود. سرمه ايمان صلوات بر پيامبر و اهل بيتش است. [7]


    پرسش:
    فايدۀ صلوات براي پيامبر و خاندان او چيست؟ آنها كه به درود و صلوات ما نياز ندارند؟


    پاسخ:
    از ديدگاه قرآن و جهان بيني الهي، خداوند كمال مطلق است و همة انسان ها در مسير تكامل و رهسپار خداوند سبحان مي باشند كه يا به لقاي مهر و جمال يا قهر و جلال حضرت حق راه مي يابند.[8] مفهوم صلوات، تقاضاي رحمت تازه پروردگار براي محمد و آل محمد است. بنابراين درود و صلوات فرستادن پيروان آنها در حقيقت تقاضاي مقام بالا و والاتر براي آن بزرگواران است چه آن كه ايشان در اين مراتب، لحظه به لحظه در حال سير و حركت تكاملي مي باشند و الي الابد كه بروند اين راه پايان ندارد، همان گونه كه خود پيامبر مي فرمود:« ربّ زدني علما»خدايا علم (و هدايت) مرا بيشتر كن و آن كه در آيه ديگر آمده است كه خداوند هدايت هدايت يافتگان را افزون مي كند.[9و10]

    در عين حال، بايد توجه داشت كه فوايد و بركات درود و صلوات بر پيامبر و اهل بيت اطهارش نسبت به مؤمنان و محبان خاندان رسالت و امامت نيز زياد است، شايد بدان جهت است كه خداوند متعال در قرآن مجيد، مؤمنان را امر به صلوات بر پيامبر مي فرمايد.(احزاب : 56)

    در احاديث و روايات، كلمات بلندي در عظمت و شرافت اين ذكر وارد شده كه گوشه اي از فوايد آن را نسبت به مؤمنان بيان كرده است. به عنوان نمونه به چند مورد را اشاره مي كنيم:

    الف) ملائكه براي فرستنده صلوات،صلوات مي فرستند و براي او استغفار مي كنند.
    ب) سبب قرب به حق تعالي مي گردد.
    ج) موجب رضاي حق تعالي مي گردد.
    د) موجب قرب به حضرت رسالت ـ صلي الله عليه و آله ـ مي گردد.
    هـ) موجب شناخت آن حضرت مي شود.
    و) موجب كفارة گناهان مي شود.
    ز) موجب استجابت دعا مي شود.
    ح) موجب دفع نفاق مي شود.
    ط) موجب درود و صلوات فرستادن جميع خلايق بر صلوات فرستنده مي شود.
    ک) موجب پاكيزه شدن اعمال مي گردد.
    ل) موجب عافيت مي گردد.
    م) موجب نزول رحمت پروردگار مي شود.
    ن) سبب طيب مجالس مي شود.
    س) موجب سنگيني ميزان حسنات مي گردد و...[11]


    پی نوشت ها:
    1. وسائل الشیعة،ج7،ص206
    2. وسايل الشیعة،ج4،ص216
    3. وسائل الشیعة،ج7،ص195
    4. اصول کافی،ج4،ص247
    5. وسائل الشیعة،ج7،ص194
    6. نهج البلاغه، حکمت361
    7. مصباح الهدی،ج1،ص273
    8. آشنايي با قرآن، شهیدمطهری،ج1و2،ص115
    9. مريم:76
    10. انسان کامل،شهید مطهری،ص346
    11. شرح و فضایل صلوات، حسینی اردکانی،ص45

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نظام تربیتی اسلام
    توسط monji_2008 در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-01-2011, 13:33
  2. نسبت علم اخلاق و فلسفه اخلاق
    توسط محسن رحمتی در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-12-2010, 09:06
  3. فلسفه اخلاق / اخلاق نظری و اخلاقی عملی
    توسط محسن رحمتی در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-12-2010, 08:55
  4. ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 22-12-2010, 07:58
  5. سلسله مباحث آیت الله جوادی آملی درباره شب قدر
    توسط s.ali در انجمن سخنراني ها و دروس صوتي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-09-2008, 00:38

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه