مبحث بیست و سوم - بیماری :
أَمْ وَقْتُ الْعِلَّةِ الَّتِي مَحَّصْتَنِي بِهَا، وَ النِّعَمِ الَّتِي أَتْحَفْتَنِي بِهَا، تَخْفِيفاً لِمَا ثَقُلَ بِهِ عَلَيَّ ظَهْرِي مِنَ الْخَطِيئَاتِ،
وَ تَطْهِيراً لِمَا انْغَمَسْتُ فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ، وَ تَنْبِيهاً لِتَنَاوُلِ التَّوْبَةِ، وَ تَذْكِيراً لِمحْوِ الْحَوْبَةِ بِقَدِيمِ النِّعْمَةِ
(صحیفه سجادیه، دعای 15، بند 5 و 6)
... يا به هنگام بيمارى كه مرا به آن پاك مى سازى، و نعمت هائى كه به من تحفه داده اى، تا گناهانى را كه از آن گران بار شده ام تخفيف دهى، و مرا از سيئاتى كه در آن فرورفته ام پاك نمايى، و آگاهيم دهى كه پليدى گناه را به توبه از دل بشويم، و با يادآورى نعمت قديم، گناه بزرگم را از پرونده ام محو نمايم*
و در خلال اين بيمارى از جمله تحفه ها كه به من عنايت مى كنى اين است كه فرشتگان به حساب من اعمال پاكيزه اى نوشته اند كه فكر آن به خاطرى نگذشته، و بر زبانى نرفته، و هيچ يك از اعضاء در انجامش رنجى نبرده، بلكه اين همه از باب تفضل و احسان تو بر من نوشته شده.
وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِين
(سوره مبارکه شعراء، آیه80)
و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا مى دهد.
بیماری :
1. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: گناهان شخص بیمار، همچون برگ درخت، می ریزد.[1]
2. امام کاظم علیه السلام: هرگاه مؤمن بیمار شود، خداوند عزوجل به فرشته دست چپ او وحی می فرماید که برای بنده ام، تا زمانی که در زندان و بند من است، گناهی ننویس و به فرشته دست راست و وحی می فرماید که همان حسناتی را که در زمان سلامتی بنده ام می نوشتی، برایش بنویس.[2]
3. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: از گنج های نیکی، پنهان داشتن مصیبت ها، بیماری ها و صدقه است.[3]
4. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: خداوند عزوجل فرمود: هرکه سه روز بیمار شود و از آن به هیچ یک از عیادت کنندگان شِکوه نکند، گوشت و خونی بهتر از آن گوشت و خونی که دارد جایگزینش کنم. پس، اگر او را عافیت بخشم، عافیتی بدون گناهش دهم و اگر جانش را بستانم، او را به جوار رحمت خود برم.[4]
5. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: خداوند عزوجل در روز قیامت می فرماید: ای فرزند آدم! من بیمار شدم اما عیادتم نکردی؟ عرض می کند: پروردگارا! چگونه تو را عیادت کنم حال آنکه تو پروردگار جهانیانی(و بیمار نمی شوی)؟ خداوند فرماید: آیا نمی دانستی که فلان بنده ام بیمار شد و عیادتش نکردی، مگر نمی دانی که اگر به عیادتش می رفتی، مرا نزد او می یافتی؟[5]
نکات:
* امام صادق عليه السلام: هنگامى كه گناه و معصيت عبدى زياد شود و در برابرش عامل جبرانى نيابد، خداوند وى را به غصّه و اندوه در دنيا مبتلا مى كند تا جبران شود، وگرنه در بدنش مرضى پديد آورد تا كفّاره گناهانش گردد، وگرنه مرگ را جهت جبران گناه بر وى سخت نمايد و گرنه عذاب قبر بر او بگمارد، تا روز قيامت پاك و پاكيزه وارد شود و چيزى بر گناه او شهادت ندهد.[6]
مريضم من دواى من حسين است///فقيرم من غناى من حسين است
به بيمارى خوشم تا روز محشر///كه اى ياران شفاى من حسين است
به محشر هر كه را باشد ندايى///در آن صحرا نداى من حسين است
(شیخ حسین انصاریان)
آیة الله حق شناس رحمة الله علیه:
چرا من توان پريدن ندارم؟ چون مانعى دركارم وجود دارد. يكى از رفقا مى گفت: از پروردگار درخواست كردم كه موانع پريدن مرا به من نشان بدهد. زمانى نگذشت تا اينكه به يك شخصى برخوردم كه واقعاً بيداركننده بود و مرا تحت كنترل خود قرار داد.
ورنه موش دزد در انبار ما است /// حاصل آن گندم چل ساله كو؟
اين موش هايى كه موانع راه هستند را به كمك طبيب روحانى بايد گرفت، داداش جون!
حضرت عبدالعظيم حسنى رحمة الله علیه خدمت امام[هادی] علیه السلام رسيد و عقايد و اعمال خود را بر ايشان عرضه كرد. همانطور كه نزد طبيب جسمانى احوالات خويش را بيان مى كنيد، بيمارى روحى را هم بايد به طبيب روحانى عرضه كنيد و موانع را برطرف كنيد، ان شاءالله و اين قفس تن را شكسته و به سوى سماواتيان پرواز كنيد.
طبيب عشق مسيحا دم است و مشفق ليك /// چو درد تو را نبيند كه را دوا بكند[7]
پرسش:
در آيه 67 سوره رعد[8] مي خوانیم: خداوند هركس را بخواهد گمراه مي كند، مگر خدا باعث گمراهى مي شود؟
پاسخ:
گاهى آب و غذا براى افراد مريض مضرّ است، امّا اين ضرر نه از آن جهت كه در آب و غذا ضررى وجود دارد، بلكه بخاطر بيمارى اين افراد است. آرى! افرادى كه از نظر روحى مريض اند، مانند مريض جسمانى در پذيرش آيات ناب الهى دچار ناراحتى مى گردند، زيرا به محض مواجهه با حقّ، روح لجاجت در آنها تحريك شده و هدايت را پس مىزند و اين همان معناى "يضّل" است.
گاهى مراد از گمراه كردنِ مجرمان توسط خداوند، واگذاردن آنان به حال خود است، نه آنكه آنان را از راه درست منحرف كند و گمراه سازد. درست همانند فرزندى كه مورد قهر پدر قرار گرفته و از راهنمايى او بى بهره مى شود و اين امر موجب بدبختى و هلاكت او مى گردد.
چنانكه خداوند در آيه 33 سوره غافر مى فرمايد: «و من يضلل الله فما له من هاد»
يا مانند كشاورزى كه دانه و هسته فاسد و خراب را رها كرده و كنار مى گذارد، ولى دانه سالم را نگه مى دارد و اسباب رشد آن را فراهم مى كند. پس گمراه كردن خداوند ابتدايى نيست، بلكه كيفر كافران است. مانند دزدى كه وارد خانه شده و شما درب را به روى او مى بنديد. در اينجا زندانى كردن سارق، جنبه كيفرى دارد.[9]
پی نوشت ها:
1. الترغیب و الترهیب،ج3،ص76
2. الکافی،ج3،ص115
3. مستدرک الوسائل،ج2،ص68
4. الکافی،ج3،ص115
5. وسائل الشیعة،ج2،ص417
6. مستدرك الوسائل،ج2،ص52
7. ز ملک تا ملکوت،ج2،ص200
8. وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرَواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَهٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَ يَهْدِى إِلَيْهِ مَنْ أَنَاب:كفّار مى گويند: چرا از طرف پروردگارش معجزه اى (به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ بگو: همانا خداوند هر كه را بخواهد (به حال خود رها و) گمراه مى كند و هر كس را كه به سوى او رو كرده و توبه نمايد، به سوى خويش هدايت مى نمايد.
9. تمثيلات تفسير نور(قرائتی)،ص74