صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 31 به 40 از 41

موضوع: سلسله مباحث اخلاقی-تربیتی

  1. #31
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی ام - نفس :


    اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِكَ مِنْ نَفْسِي مَا يُخَلِّصُهَا،
    وَ أَبْقِ لِنَفْسِي مِنْ نَفْسِي مَا يُصْلِحُهَا، فَإِنَّ نَفْسِي هَالِكَةٌ أَوْ تَعْصِمَهَا .

    (صحیفه سجادیه، دعای 20، بند20)

    از نفس من آنچه كه موجب آزاديش باشد براى خود بگير، و آنچه را كه موجب صلاح آن گردد برايم باقى بدار، زيرا كه نفس من در معرض هلاكت است مگر اينكه تو او را حفظ كنى.


    وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسىِ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبىّ‏ِ إِنَّ رَبىّ‏ِ غَفُورٌ رَّحِيم‏
    (سوره مبارکه یوسف، آیه35)


    من هرگز خودم را تبرئه نمى‏ كنم، كه نفس (سركش) بسيار به بدي ها امر مى‏ كند مگر آنچه را پروردگارم رحم كند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.

    نفس:
    1. امام علي عليه السلام: نفس خود را ادب و تربيت كن از آنچه در ديگران ناپسند مي بيني.[1]

    2. امام علی علیه السلام: بندۀ شهوت و لذت، از بردۀ زر خريد، فرومايه تر و خوارتر است.[2]

    3. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: بهترين شما، كسي است كه پروردگار او را ياري نموده و بر خويشتن تسلط يافته است.[3]

    4. نفس آدمي بر بي ادبي سرشته شده است و بنده فرمان دارد كه پاي بند ادب نيكو باشد، نفس آدمي در ميدان مخالفت مي تازد و بنده مي كوشد آن را از خواسته ي ناروايش برگرداند؛ پس هرگاه عنان نفس را رها سازد شريك تبه كاري اوست و اگر نفس خود را در خواهش هايش ياري رساند در قتل خود همدست نفس شده است.[4]

    5. مردي به نام مجاشع حضور رسول خدا صلي الله عليه وآله رسيد و عرض كرد: اي رسول خدا! راه شناخت حقّ چيست؟ حضرت فرمود: شناخت نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه سازگاري با حق چگونه است؟ فرمود: ناسازگاريِ با نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه رسيدن به خشنودي حق چيست؟ فرمود: ناخشنوديِ نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه رسيدن به حق چيست؟ فرمود: رها كردنِ نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه دست يافتن به طاعت خدا چگونه است؟ فرمود: نافرمانيِ نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه رسيدن به ياد حق چيست؟ فرمود: از ياد بردنِ نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه نزديك شدن به حق چيست؟ فرمود: دور شدن از نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه انس گرفتن با حق چگونه است؟ فرمود: دوري گزيدن از نفْس.
    عرض كرد: اي رسول خدا! راه دوري گزيدن از نفْس چيست؟ فرمود: كمك جستن از حق، در برابر نفْس.[5]

    با دو قبله در ره توحيد نتوان رفت راست /// يا رضاي دوست بايد يا هواي خويشـتن
    (سنایی)

    مرا پير داناي مرشد شهاب /// دو اندرز فرمود، بر روي آب
    يكي آنكه بر خويش خوش بين مباش /// دگر آنكه بر خلق بدبين مباش
    (سعدی)

    نيست خصمى آدمى را غير خودچون عنكبوت /// دام راه هر كسى از تار آمال خود است
    (صائب)


    دانی که چرا آب فرات هست گل آلود؟ شرمنده ز لعل لب عطشان حسین است...
    از آنجا که سیدالشهداء علیه السلام را از آب مباح منع کردند، خداوند به او در ازای آن چهارنوع "آب" عطا نمود:

    [size="3"]اول: حوض کوثر را حق او قرار داد و اصحاب او را پیش از خروج روحشان از آن سیراب نمود، چنانکه علی اکبر وقتی بر زمین افتاد فریاد کرد ای پدر این جد من است که مرا سیراب نمود به جامی که هرگز بعد از آن تشنه نخواهم شد.[6]
    و حق گریه کنندگان او قرار داد که در روز عطش اکبر، ایشان را از آن سیراب خواهد نمود، و این فایده در بسیاری از اعمال حسنه نیز وارد شده اما خصوصیت "حسین" علیه السلام آن است که "کوثر" فرحناک می شود به اینکه گریه کنندگان از آن بنوشند.[7]

    دوم: آب حَیَوان است در بهشت، که با اشک گریه کنندگان او ممزوج می شود پس بر خوبی طعمش می افزاید.[8]
    سوم: اشک چشم است که خداوند حق او قرار داده، این است که او را که �قتیل العَبَرة�[کشته اشکها] گویند، و آنرا اثر اسم شریفش قرار داده، بلکه اثر هرچه منسوب است به او، و اثر ذکر مصیبتش و اثر نظر به قبرش، و اثر بوئیدن تربتش.[9]
    چهارم: هر آب سرد خوشگواری است که دوستان بنوشند، پس حق آن جناب در آن هست که باید او را یاد کنند و ر قاتلین او لعنت فرستند، چنانکه فرمود: (ای شیعیان من! هرگاه آب گوارایی نوشیدید مرا یاد کنید.)، و حضرت صادق علیه السلام فرمود که: (من هرگز نیاشامیدم آب سردی مگر اینکه یاد کردم حسین علیه السلام را)[10]...[11]
    [/size]


    پی نوشت ها:
    1. عيون الحكم و المواعظ،ص79
    2. غررالحکم،ج4،ص352
    3. میزان الحکمة،ج1،ص845
    4. مشکاة الانوار،ص247
    5. بحارالانوار،ج67،ص72
    6. بحارالانوار،ج45،ص44 ــ مقاتل الطالبین،ص115
    7. بحارالانوار،ج44،ص290 ــ کامل الزیارات،باب32،ص101
    8. بحارالانوار،ج44،ص305 ــ تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام،ص369
    9. بحارالانوار،ج44،ص279 ــ کامل الزیارات،ص108
    10. امالی صدوق،مجلس39،ص122
    11. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص156

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #32
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و یکم - بندگی :


    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَؤُونَةَ الِاكْتِسَابِ، وَ ارْزُقْنِي مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ، فَلَا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِكَ بِالطَّلَبِ، وَ لَا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَكْسَبِ.
    (صحیفه سجادیه، دعای 20، بند 25)


    بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از سختى و رنج به دست آوردن روزى كفايت كن، و روزيم را از جايى كه گمان نمى‏ برم به من عنايت فرما، تا در راه به دست آوردن روزى از بندگيت بازنمانم، و سنگينى وبال آن را به دوش نكشم.


    وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون‏
    (سوره مبارکه ذاریات، آیه56)


    و جن و انس را نيافريدم مگر براى اين كه مرا بندگى كنند.

    بندگی:
    1. امام علی علیه السلام: خدا پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم را برانگيخت تا بندگانش را از پرستش بندگان به بندگي خدا و از تعهدات آن ها به بندگان به تعهدات الهي و از طاعت آن ها به طاعت خدا ببرد.[1]

    2. امام علی علیه السلام: بندگاني كه با دست قدرتمند خدا آفريده شدند، و بي ارادة خويش پديد آمده، پرورش يافتند سپس در گهواره ي گور آرميده متلاشي مي گردند. و روزي به تنهايي سر از قبر برمي آورند، و براي گرفتن پاداش به دقّت حسابرسي مي گردند، در اين چند روزه دنيا مهلت داده شدند تا در راه صحيح قدم بردارند، راه نجات نشان داده شده تا رضايت خدا را بجويند، تاريكي هاي شكّ و ترديد از آنها برداشته شد، و آنها را آزاد گذاشته اند تا براي مسابقه در نيكوكاري ها، خود را آماده سازند، تا فكر و انديشة خود را به كار گيرند و در شناخت نور الهي در زندگاني دنيا تلاش كنند.[2]

    3. امام صادق عليه السلام (در پاسخ به پرسش از حقيقت بندگي) فرمود: حقيقت بندگي سه چيز است: اين كه بنده در آن چه خداوند به او عطا فرموده است براي خود مالكيتي قائل نباشد؛ زيرا بندگان مالك چيزي نيستند، مال را متعلّق به خدا مي دانند و آن را هر جا كه خداي تعالي فرمان داده است به مصرف مي رسانند. بنده براي خود تدبير و چاره انديشي نمي كند و تمام اشتغالش به چيزهايي است كه خداي تعالي او را به انجام آنها فرمان داده يا از آنها بازداشته است اين نخستين درجه پرهيزگاران است.[3]

    4. امام صادق علیه السلام: در تورات نوشته است: اي آدمي زاده، براي عبادت من، يك دل باش تا دلت را پر از بي نيازي كنم و تو را به خود وانگذارم و بر من است كه نداري را بر تو ببندم و دلت را از ترس خود پُر كنم و اگر دل به عبادت من ندهي. دلت را پر از توجّه به دنيا كنم و نداري و حاجتمندي تو را نبندم و تو را به خود واگذارم.[4]

    5. ابليس نزد عيسي عليه السلام آمد و گفت: مگر تو نمي گويي كه مردگان را زنده مي كني؟ عيسي عليه السلام فرمود: چرا ! ابليس گفت: پس ( اگر راست مي گويي) خودت را از روي ديوار به زير انداز عيسي فرمود: واي بر تو بنده كه خداوندگار خود را نمي آزمايد ابليس گفت: اي عيسي آيا پروردگار تو مي تواند كره زمين را در تخم مرغي با همين اندازه اي كه دارد جاي دهد؟ عيسي فرمود: خداي عزوجل به هيچ ناتواني وصف نمي شود اما آنچه تو مي گويي ناشدني است.[5]

    عمرِ زاهد به سر آمد به تمنّاي بهشت /// نشد آگاه كه در تركِ تمنّاستْ بهشت
    (صائب تبریزی)



    با حسین علیه السلام ره صد ساله را یک شبه طی کن ...
    به موجب زیارت امام حسین علیه السلام مراتبی برای انسان بوجود می آید که از نظر می گذرانیم:


    اول. با زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه به مرتبه عباد مکرمین می رسی که مقام ملائکه الهی است. دلیل این سخن روایاتی است که در این باره به ما رسیده که بر زائر حسین بن علی سلام الله علیهما، ثواب نماز ملائکه و تسبیح و تقدیس و عبادت ایشان تا روز قیامت نوشته می شود.[6] بلکه ملائکه به نیابت او تا روز قیامت زیارت آن مضجع شریف خواهند کرد.[7] و از این مطلب روشن می شود معنی برخی اخبار که فرمودند: هرکسی حسین علیه السلام را زیارت کند، از جمله عباد مکرمین خواهد بود.[8]

    دوم. برای زائر کربلا، مرتبه عباد مصطفین است که جایگاه انبیاء الهی است. زیرا از جمله ثواب زوار حسین علیه السلام، آن است که در درجات انبیاء و اوصیاء خواهند بود و همنشین ایشان می گردند، و در یک سفره با ایشان طعام می خورند، و ایشان با او مصافحه کنند و صحبت نمایند و دعا در حقش کنند و بر او سلام کنند.[9]

    سوم. به واسطه حضرت سیدالشهداء علیه السلام حاصل شود مراتب عباد صالحین و مخلصین و مؤمنین و متقین و زاهدین و خانفین و سایر عباد. و ثواب جمیع عبادات مقبوله از نماز و روزه و حج و جهاد و مرابطه و وقف و صدقه و آداب و مستحبات و ثواب اعلا درجات نیت و ثواب عبادت تمام عمر بلکه تمام دهر...[10]

    چهارم. به واسطه امام حسین علیه السلام قابلیت شمول نداء الهی (از رحمت پروردگار نومید نباشید که خداوند همه گناهان را می آمرزد.)[11] حاصل می شود. زیرا به سبب گریه و زیارت آنحضرت حاصل می شود مغفرت همه گناهان، نه فقط گناهان گذشته، بلکه گناهان آینده نیز مشمول مغفرت الهی قرار می گیرد. و نه فقط از خود شخص، بلکه گناهان والدین و دوستانش نیز آمرزیده می شود...[12][13]


    پی نوشت ها:
    1. روضه کافی،ج8،ص386
    2. نهج البلاغه،خطبه83
    3. بحارالانوار،ج1،ص224
    4. اصول کافی،ج4،ص252
    5. میزان الحکمة به نقل از بحارالانوار،ج14،ص271،باب19
    6. بحارالانوار،ج98،ص55 ــ کامل الزیارات،باب43،ص121
    7. بحارالانوار،ج98،ص54 ــ کامل الزیارات،باب41،ص119
    8. بحارالانوار،ج98،ص18 ــ کامل الزیارات،باب56،ص143
    9. بحارالانوار،ج98،ص66 ــ کامل الزیارات،باب52،ص137
    10. بحارالانوار،ج98،ص3 ــ کامل الزیارات،باب43،ص123
    11. سوره مبارکه زمر،آیه53
    12. بحارالانوار،ج98،ص26 ــ کامل الزیارات،باب62،ص152 ـ 154 و باب68،ص166
    13. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص182

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  4. #33
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و دوم - آبرو

    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ
    (صحیفه سجادیه، دعای 20، بند 27)


    و آبرويم را به توانگرى حفظ كن


    يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذينَ آذَوْا مُوسى‏ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجيها
    (سوره مبارکه احزاب، آیه69)


    اى اهل ايمان! [درباره پيامبرتان‏] مانند كسانى نباشيد كه موسى را [با تهمت و دروغ بستن به او] آزار دادند و خدا او را از آنچه درباره او مى‏ گفتند، پاك و مبرّا ساخت، و او نزد خدا آبرومند بود.


    آبرو:
    1. امام صادق علیه السلام: آن كه به زيان مؤمنى به قصد آبروريزى و از بين ‏بردن آقايى او سخنى گويد تا او را از چشم مردم بيندازد، خداوند او را از ولايت خود خارج و به سوى ولايت شيطان رها مى‏ كند، ولى شيطان هم او را نمى‏ پذيرد.[1]

    2. امام صادق علیه السلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که خداوند تبارک و تعالی فرموده است: هرکس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است.[2]

    3. امام رضا علیه السلام: بهترین مال آن است که با آن آبرو حفظ شود.[3]

    4. امام صادق علیه السلام: خداوند نيكى را، هر گاه در پى خواهشى نباشد پاداش مى ‏دهد، ليكن هنگامى كه برادرت در حالى نزد تو بيايد كه چهره ‏اش از شرم سرخ شده است، و دل به دريا زده است، و نمى‏ داند چيزى را كه مى‏ خواهد به او مى‏ دهى يا نمى‏ دهى، سوگند به خدا - و بار ديگر سوگند به خدا- اگر همه دارايى خويش را به او ببخشى، آبروى او را باز نگردانده ‏اى‏.[4]

    5. امام علی علیه السلام: هرکس می خواهد آبروی خود را حفظ کند، باید از جدال بپرهیزد.[5]

    6. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: کسی که از پی مالِ مشروع برود برایِ آنکه آبرویِ خود را از ذلّت سؤال نگه دارد، عائله خویش را اداره کند و به همسایه خود کمک کند، در پیشگاه خداوند سربلند و روسفید است و صورتش مانند ماه تمام می درخشد.[6]

    7. امام صادق علیه السلام: آبرو و احترام مؤمن، از احترامِ کعبه، بالاتر است.[7]

    آبی است آبرو که نیاید به جوی باز /// از تشنگی بمیر و مریز آبروی خویش
    دست طمع چو پیش کسان می کنی دراز /// پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
    آبرو می رود ای ابر خطاپوش ببار /// که به دیوان عمل نامه سیاه آمده ایم
    (حافظ)


    در عرض درد ریختن آبرو خطاست /// گیرم ز ابر دست طبیبان دوا چکد
    (محتشم کاشانی)



    اجر و مُزد عزاداران حسینی سلام الله علیه
    در اینجا در 12 بند، مقایسه خواهیم کرد ثمره اعمال صالحه را با ثواب و فائده عزاداری برای سیدالشهداء سلام الله علیه
    1. اعمال صالحه: خلاصی فرد است از جهنم؛ عزاداری سیدالشهداء: علاوه بر آن، خلاص کردن دیگران هم هست!
    2. اعمال صالحه: داخل شدن فرد است به بهشت؛ عزاداری سیدالشهداء: علاوه بر آن، داخل کردن دیگران نیز هست!
    3. اعمال صالحه: نوشیدن از آب کوثر ؛ عزاداری سیدالشهداء: علاوه بر آن، سیراب کردن سایرین نیز هست!
    4. اعمال صالحه: ثبت در دیوان حسنات و دادن نامه اعمال به دست راست ؛ عزاداری سیدالشهداء: ثبت ثواب عمل افضل مخلوقات یعنی اشرف انبیاء در نامه اعمال!
    5. اعمال صالحه: در قیامت میان فرد و پیامبر صلی الله علیه و آله چیزی مانع نشود و ایشان در حق فرد شفاعت نماید ؛ عزاداری سیدالشهداء: امام حسین علیه السلام در قیامت به دنبال فرد می گردد و بازوی وی را گرفته و به بهشت می رساند!
    6. اعمال صالحه: فوز به وصال حورالعین است ؛ عزاداری سیدالشهداء: در سایه عرش با حضرتش مشغول صحبت می گردد، و چنان مست این مصاحبت می شود از دعوت حورالعین که به ایشان می گویند ما مشتاق شما هستیم، امتناع می کنند و هم کلامی با آنسرور را ترجیح می دهند!
    7. اعمال صالحه: بر درجه شخص بر سایر مؤمنین بیفزاید ؛ عزاداری سیدالشهداء: همنشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام می شود!
    8. اعمال صالحه: حصول رضوان الهی است که از بهشت بهتر است ؛ عزاداری سیدالشهداء: فرد به مقامی می رسد که فوق عرش، هم صحبت الهی می شود، چنانکه در روایت است.[8] و آن کنایه از شدت قرب و لطف است.
    9. اعمال صالحه: جمعی از خوبان به تشییع جنازه فرد می آیند و مرد صالح متقی وی را غسل می دهد و از مال حلال او را کفن کنند و عالم ظاهرالصلاحی بر او نماز می خواند؛ عزاداری سیدالشهداء: روح الامین با ملائکه مقربین بر جنازه وی نماز می خوانند و به کفن های بهشتی او را کفن نمایند و به حنوط بهشت حنوط کنند.[9]
    10. اعمال صالحه: از آنچه بعد از موت به فرد می رسد از باقیات صالحات نظیر اعمالی که به نیابت فرد انجام شود یا کسی برایش هدیه فرستند یا علمی یا اولادی یا صدقه جاریه و... غالباً منقطع و محدود است، نهایت 100 یا 1000 سال؛ عزاداری سیدالشهداء: نایبین وی در انجام اعمال و فرستادن هدایا ملائکه اند که انقطاع و محدودیتی برای عمل ایشان نیست، و همیشه ثواب آن اعمال به فرد خواهد رسید.[10]
    11. اعمال صالحه: شخص در زمره عباد صالحین داخل می شود؛ عزاداری سیدالشهداء: شخص در زمره ملائکه مقربین، بلکه در کروبین که سادات ملائکه مقربین هستند، وارد می گردد.[11]
    12. اعمال صالحه: اجر هر عمل خیری، مقداری متصور و محدود است و اجر عزاداری سیدالشهداء سلام الله علیه: از حیطه تصور بالاتر است، پس در درجه ای است که اعلای درجات است و بالاتر از آن درجه نیست...[12]


    پی نوشت ها:
    1. وسائل الشيعه،ج8،ص608
    2. الکافی،ج2،ص351
    3. وسائل الشیعه،ج21،ص557
    4. الحیاة،ج4،ص418
    5. نهج البلاغه،ص538
    6. مستدرک الوسائل،ج13،ص17
    7. بحارالانوار،ج68،ص16
    8. بحارالانوار،ج98،ص73 ــ کامل الزیارات،باب54،ص141 : امام رضا علیه السلام: كسى كه حضرت حسين بن على عليهما السّلام را زيارت كند در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد از هم صحبت‏هاى حق تعالى بالاى عرش مى‏ باشد، سپس اين آيه را قرائت فرمودند: إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ، فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ. (همانا اهل تقوى در باغ‏ها و كنار نهرها منزل گزينند، در منزل‏گاه صدق و حقيقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانى متنعّم مى‏ باشند).
    9. بحارالانوار،ج98،ص79 ــ کامل الزیارات،باب68،ص166 و باب44،ص123
    10. بحارالانوار،ج98،ص55 ــ کامل الزیارات،باب42،ص121
    11. بحارالانوار،ج98،ص88 ــ کامل الزیارات،باب70،ص172 ــ مصباح طوسی،ص658
    12. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص189 ـ 191

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  5. #34
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و سوم - دعا

    وَ لَا آيِساً مِنْ إِجَابَتِكَ لِي وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّي، فِي سَرَّاءَ كُنْتُ أَوْ ضَرَّاءَ، أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ، أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ بَلَاءٍ، أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ، أَوْ جِدَةٍ أَوْ لَأْوَاءَ، أَوْ فَقْرٍ أَوْ غِنًى
    (صحیفه سجادیه، دعای 21، بند 9)


    و از اجابت دعايم گر چه به تاخير افتد نوميدم مكن، چه در خوشى باشم يا ناخوشى، در سختى يا رفاه، در سلامتى يا بلاء، در شدت حاجت يا آغوش نعمت، در دارايى يا تنگدستى، در فقر يا توانگرى.


    قُلْ مَا يَعْبَؤُاْ بِكمُ‏ْ رَبىّ‏ِ لَوْ لَا دُعَاؤُكُم‏
    (سوره مبارکه فرقان، آیه77)


    بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى‏ كند...

    دعا:
    1. امام صادق علیه السلام: همانا دعا قضا و بلا را بازگرداند و آن را از هم باز می کند، همانطور که رشته نخ از هم باز شود اگرچه به سختی تابیده شده باشد.[1]

    2. امام علی علیه السلام: بلاها را به وسیله دعا از خود دفع کنید.[2]

    3. امام صادق علیه السلام: کسی که دوست دارد هنگام گرفتاری ها حاجتِ وی برآورده شود، در حال آسایش، فراوان دعا کند.(اهل دعا باشد.)[3]

    4. امام صادق علیه السلام: [جدم] امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: محبوبترین کارها در روی زمین برای خداوند عزوجل دعا است، و برترین عبادت، پرهیزگاری و پارسایی است و امیرالمؤمنین علی علیه السلام مردی بسیار دعاکننده بود.[4]

    5. امام کاظم علیه السلام: هیچ بلایی بر بنده مؤمن نازل نشود مگر آنکه خداوند به او الهام می کند تا دعا نماید و از خدا رفع آنرا بخواهد ... پس بر شما باد به دعا به درگاه خداوند و زاری کردن.[5]

    6. امام علی علیه السلام: مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می گیرد: یا برایش ذخیره می شود یا در دنیا برآورده می شود و یا بلایی که می خواست به او برسد، از او برگردانده می شود.[6]

    7. امام باقر علیه السلام: به راستی خداوند عزوجل از میان بندگان مؤمن خویش، آن بنده را دوست دارد که بسیار اهل دعا و نیایش باشد. بر شما باد که هنگام سحر تا طلوع خورشید را برای دعا انتخاب کنید، زیرا در این ساعتها درهای آسمان گشوده می شود و روزی بندگان تقسیم می گردد و خواسته های بزرگ به اجابت می رسد.[7]

    8. امام صادق علیه السلام: دعای چهارتن رد نمی شود تا درهای آسمان بر آنان گشوده شود و دعایشان به عرش رسد: دعای پدر برای فرزند، دعای مظلوم بر کسی که به وی ستم کرده، دعای کسی که عمره به جای آورد تا (به وطن) برگردد، دعای روزه دار تا وقتی که افطار کند.[8]

    نکته :
    *
    معاویة بن وهب گوید: روزی امام جعفر صادق علیه السلام به من فرمود: هرکس موفق شود سه چیز را به جای آورد، از سه چیز دیگر محروم نخواهد ماند:
    هرکس توفیق دعا کردن یابد، از اجابتِ دعا محروم نمی ماند. زیرا خدای عزوجل می فرماید:
    «ادعونی استجب لکم: مرا بخوانید تا [دعای] شما را پذیرفته و اجابت نمایم.»[9]
    هرکس توفیق شکرگزاری یابد از فزونی نعمت محروم نمی شود. زیرا خدای عزوجل می فرماید:
    «لئن شکرتم لأزیدنکم: اگر شکرگزاری کنید، نعمت خود را بر شما خواهم افزود.»[10]
    هرکس موفق به توکل بر خداوند گردد، از کفایتِ امرش توسطِ خداوند، محروم نمی گردد. بدلیل اینکه خداوند فرموده:
    «و من یتوکل علی الله فهو حسبه: و هرکس بر خداوند توکل کند، امرش را کفایت می کند.»[11]
    امید است خداوند ما را به این امور موفق گرداند.[12]

    * استاد بزرگوار علامه طباطبایی رحمة الله علیه در تفسیر کبیر المیزان می فرمایند:
    دعا مستجاب است در صورتی که با فطرتِ انسان بخواند نه با تخیل او. گاهی ما تخیلی داریم که واقعیت ندارد. مثلا خیال می کنیم که مال برای ما خوب است، اولاد برای ما خوب است، تشکیل خانواده برای ما خوب است، این چیزهایی که عُرف پسند است، این چیزهایی که تمایل انسان می پسندد، روی اینها دعا می کنیم. اما اگر پرده عقب برود می بینیم اینکه برای آن داریم راز و نیاز می کنیم، این که داریم برایش دعا می کنیم، تخیلی بیش نیست! به ضرر ماست ولی نمی دانیم ضرر دارد و اگر پرده عقب برود، به جای اینکه دعا کنیم که خدایا به من عنایت کن، دعا می کنیم که خدایا به من عنایت نکن!!! از این جهت است که دعا مستجاب نمی شود.[13]

    گریه شام و سَحَر شکر که ضایع نگشت / قطره باران ما گوهر یکدانه شد
    (حافظ)
    هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ / از یمن دعای شب و ورد سحری بود
    (حافظ)
    گر دعا جمله مستجاب شدی / هر دمی عالَمی خراب شدی!
    (اوحدی)


    گریه بر مصائب سیدالشهداء سلام الله علیه عنوان دیگری از کتاب شریف خصائص الحسینیه علیه السلام است که به اختصار چند نمونه را ذکر می کنیم:
    اول ــ گریه قلب است به همّ و غمّ، و آن اول مراتب است، و ثمره اش آن است که ثواب نفس کشیدن در آنحال ثواب تسبیح است.[14]
    دوم ــ احتراق قلب است و ثمره آن فرح است در حالت احتضار، چنان فرحی همواره در قلب بماند تا وقتی که بر حوض کوثر وارد شود.[15]
    سوم ــ جمع شدن اشک است در چشم، پیش از جاری شدن بر صورت، چنانکه حضرت صادق علیه السلام فرمود: گریه کننده را خداوند رحمت می کند پیش از آنکه اشک از چشمش بیرون آید.
    چهارم ــ خروج اشک از چشم، هرچند به قدر بال پشه ای باشد، که موجب آمرزش گناهان است هرچند به قدر کف دریا باشد.[16]
    پنجم ــ جاری شدن اشک از چشم، و در آن خاصیتی است که فرمودند: هرگاه یک قطره از آن در جهنم ریزد حرارت آنرا خاموش نماید.[17]
    ششم ــ صیحه زدن و نوحه کردن و فریاد زدن و جان دادن است، چنانکه حضرت صادق علیه السلام در دعا فرمود: خدایا رحمت کن آن صیحه را که به جهت ما بلند می شود.[18] ...
    هفتم ــ تباکی است یعنی خود را شبیه به گریه کننده نماید که از برایش بهشت خواهد بود یعنی هرگاه قلب قساوت داشته باشد و نسوزد پس لااقل سر را به زیر اندازد و اظهار انکسار و حزن نماید.[19]
    و... [20]



    پی نوشت ها:
    1. الکافی،ج2،ص469
    2. وسائل الشیعة،ج9،ص15
    3. الکافی،ج2،ص472
    4. الکافی،ج2،ص467
    5. الکافی،ج2،ص471
    6. تحف العقول،ص280
    7. الکافی،ج2،ص478
    8. مرآة العقول،ج12،ص173
    9. سوره مبارکه غافر،آیه60
    10. سوره مبارکه ابراهیم،آیه7
    11. سوره مبارکه طلاق،آیه3
    12. خصال صدوق،ج1،ص101
    13. جهادبانفس،ج1،استاد مظاهری حفظه الله،ص206
    14. امالی شیخ طوسی،ج1،ص115
    15. کامل الزیارات،باب32،ص102 ــ بحارالانوار،ج44،ص290
    16. بحارالانوار،ج44،ص285 ــ کامل الزیارات،باب32،ص103
    17. کامل الزیارات،باب32،ص102 ــ بحارالانوار،ج44،ص290
    18. بحارالانوار،ج98،ص283 ــ کامل الزیارات،باب40،ص117
    19. لهوف،ص5 ــ بحارالانوار،ج44،ص288
    20. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص212 ـ 214

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  6. #35
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و چهارم - انیس :

    وَ هَبْ لِيَ الْأُنْسَ بِكَ وَ بِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ.
    (صحیفه سجادیه، دعای 21، بند 12)


    و انس به خودت و دوستانت و اهل طاعتت را به من ارزانى‏ دار


    وَ اصْبرِ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِ‏ِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ لَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَئهُ وَ كاَنَ أَمْرُهُ فُرُطًا
    (سوره مبارکه کهف، آیه28)


    با كسانى باش كه پروردگار خود را صبح و عصر مى‏ خوانند، و تنها رضاى او را مى‏ طلبند! و هرگز بخاطر زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آنها برمگير! و از كسانى كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن! همانها كه از هواى نفس پيروى كردند، و كارهايشان افراطى است.

    انیس:

    1. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: انسان بر کیش و آیین دوست و همنشین خود است.[1]

    2. لقمان حکیم به پسرش: فرزندم! همنشین را از روی بصیرت انتخاب کن! اگر دیدی گروهی خدای عزوجل را یاد می کنند با ایشان بنشین که اگر تو عالم باشی علمشان به تو سود بخشد و اگر جاهل باشی تو را بیاموزند و شاید خدا بر آنها سایه رحمت اندازد و تو را هم فراگیرد و چون دیدی گروهی به یادِ خدا نیستند با آنها منشین. زیرا اگر تو عالِم باشی علمت به آنها سود ندهد و اگر جاهِل باشی تو را نادان تر کند و شاید خدا بر سرشان کیفری آورد و تو را هم فراگیرد.[2]

    3. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: حواریون به عیسی علیه السلام عرض کردند: ای روح الله! با چه کسی همنشینی کنیم؟ فرمود: با آن کس که دیدار او خدا را به یاد شما آورد، گفتارش بر دانش شما بیفزاید و کردارش شما را در امر آخرت ترغیب کند.[3]

    4. امام صادق علیه السلام: انس در سه چیز است: زن سازگار، فرزند نیکوکار و دوست یکرنگ[4]

    5. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: همنشینی با اهل دین، شرف دنیا و آخرت است.[5]

    6. امام علی علیه السلام: گزينش دوست، همچون وَصله زدن بر جامه است، پس آن را هم رنگ و متناسب برگزين.[6]

    7. امام علی علیه السلام: همنشيني با اشرار و بدكاران موجب بدبيني نسبت به نيكان و درستكاران مي شود.[7]

    8. امام علی علیه السلام: انصاف داشتن، دلها را به يكديگر پيوند مي دهد.[8]

    چون جامه ي چرمين شِمُرم صحبت نادان / زيرا كه گران باشد و تن، گرم ندارد
    بد کسی دان که دوست کم دارد / زآن بتر چون گرفت بگذارد
    (سنایی)

    پرده کعبه را که می بوسند / او نه از کِرم پیله نامی شد
    با عزیزی نشست چند روزی / لاجرم همچو او گرامی شد


    صفات خاصه از برای زوّار حسین بن علی سلام الله علیهما
    * خداوند به ایشان مباهات می کند بر حَمَلَۀ عرش و بر ملائکه مقربین، و می فرماید: ببینید زوار قبر حسین علیه السلام را که به جانب او می روند با شوق.
    * خداوند نظر رحمت به سوی ایشان می نماید.
    * دلیل محبت حسین است.
    * از جمله محدثین خداوند است در عرش
    * در علّیین نوشته می شود.
    * در بهشت در جوار پیامبر خدا و ائمه هدی علیهم السلام خواهد بود و در یک سفره با ایشان طعام می خورد.
    * اگر شقی باشد، مبدل می شود به سعید
    * از کرّوبیین شمرده می شود.
    * از یاوران حضرت فاطمه سلام الله علیها است زیرا که آن جناب هر روز حضرت حسین علیه السلام را زیارت می نماید.
    * اعضای او، از صورت و چشم و قلب، محل دعای حضرت صادق علیه السلام می شود، زیراکه آن جناب در سجده دعا می فرماید که: خدایا رحم کن بر آن صورت ها که مالیده بر قبر حسین علیه السلام و رحم نما بر آن چشم ها که اشک از آنها می ریزد، و رحم کن آن دلها را که بر ما می سوزد، و رحم کن بر آن نعره که به جهت ما بلند می شود.
    * زائر امانت حضرت صادق علیه السلام است که می فرمود: خدایا من آن بدنها را به تو امانت سپردم تا اینکه به من رد نمایی در نزد حوض
    * زائر آن حضرت، زائر خدا و رسول است.
    * هرکس در بهشت درجه ای دارد آرزو می کند که کاش از زوار حسین علیه السلام بودم، از بس کرامتهای مخصوصه مشاهده می نماید در حق زوار.[9]


    پی نوشت ها:
    1. الکافی،ج2،ص375
    2. الکافی،ج1،ص39
    3. همان
    4. تحف العقول،ص318
    5. الکافی،ج1،ص39
    6. شرح نهج البلاغه،ج20،ص309
    7. بحار الانوار،ج71،ص191
    8. غرر الكلم و درر الكلم،ج1،ص294
    9. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص290 ـ 291

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  7. #36
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و پنجم - حسد :

    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ خَلِّصْنِي مِنَ الْحَسَدِ
    (صحیفه سجادیه، دعای 22، بند 6)


    بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از حسد برهان


    قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ(1) مِن شَرِّ مَا خَلَقَ(2) وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ(3) وَ مِن شَرِّ النَّفَّثَاتِ فىِ الْعُقَدِ(4) وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ(5)
    (سوره مبارکه فلق)


    بگو: پناه مى‏ برم به پروردگار سپيده صبح، (1) از شرّ تمام آنچه آفريده است (2) و از شرّ هر موجود شرور هنگامى كه شبانه وارد مى‏ شود (3) و از شرّ آنها كه با افسون در گره ‏ها مى ‏دمند (و هر تصميمى را سست مى ‏كنند) (4) و از شرّ هر حسودى هنگامى كه حسد مى‏ ورزد! (5)

    حسد:
    1. امام صادق علیه السلام: حسود از زندگی خود لذّت نمی برد.[1]

    2. امام علی علیه السلام: شگفت آور است که حسودان از اینکه حسد ممکن است به بدنشان آسیب برساند، غافل هستند.[2]

    3. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: خداوند عزوجل به موسی علیه السلام فرمود: ای پسر عمران! البته حسد نورز به مردم بر آنچه به آنها از فضل خود دادم و چشمانِ خود را به سوی او خیره مکن و نفس خودت را دنبال او نفرست. زیرا که حسد کننده نسبت به نعمتِ من غضبناک است و از قسمتهایی که مابین بندگان پخش کردم، رو گردان است و کسی که چنین باشد پس من از او نیستم و او از من نیست.[3]

    4. امام علی علیه السلام: حسد بیماری عاجز کننده ای است که از ضمیر انسان پاک نمی شود مگر به هلاکت یا مردن حسود.[4]

    5. امام علی علیه السلام: هرکه بر حسدش غالب نشود، بدنش گور جانش خواهد شد.[5]

    6. امام صادق علیه السلام: همانا مؤمن غبطه می خورد و حسد نمی ورزد ولی منافق حسد می ورزد و غبطه نمی خورد.[6]

    7. امام صادق علیه السلام: آفتِ دین، حسد و خودبینی و فخرفروشی است.[6]

    8. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: آیا شما را به دورترین شخص در شباهت به خودم آگاه نکنم؟ عرض کردند: بلی یا رسول الله! فرمودند: او زشت کار ناسزاگوی بدزبان بخیل متکبر کینه جوی حسدورز سخت دل است.[8]

    9. امام صادق علیه السلام: ابليس به سپاه خود مي گويد: ميان آنان حسادت و تجاوزگري افكنيد، كه اين دو خوي نزد خدا برابر با شرك است.[9]

    10. امام صادق عليه السّلام: لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غيبت مي كند، رو به رو تملّق مي گويد و از گرفتاري ديگران شاد مي شود.[10]

    خالق ما که فرد و قهّار است / از حقود و حسود بیزار است
    (سعدی)

    دلا ز رنج حسودان نرنج و واثق باش / که بد بخاطر امیدوار ما نرسد
    (حافظ)

    بمیر تا برهی ای حسود کاین رنجی است / که از مشقّتِ آن جز به مرگ نتوان رست
    (سعدی)



    اگر ندای هل من ناصر حسین علیه السلام را لبیک گفته باشی ...
    ... از برای تو نیز هفت حالت خواهد بود، که در آن احوال هرچند استغاثه می نمایی کسی به فریاد تو نخواهد رسید، مگر حسین علیه السلام که اگر او را اجابت کرده باشی، ترا اجابت می نماید، و از آن مهلکه تو را خلاص می کند.


    استغاثه اول ــ در حالت احتضار است، آن وقتی که نفس به حنجره رسد، و پا به پا بمالی، و ندا کنی خویشان و دوستان، و اولاد و اهل و عیال، و اطبّا را، هیچیک تو را یاری نتوانند کرد، پس اگر اجابت دعوت داعی الله نموده باشی، امّید است که آن جناب به نزد تو حاضر شود و تو را ایمن کند، بلکه در جواب تو لبّیک گوید.[11]
    استغاثه دوم ــ در وقتی است که از قبر بیرون آیی عریان، و ذلیل، بار معاصی را به دوش کشیده، به نظر حسرت گاه به طرف راست نظر کنی و گاه بطرف چپ، و چون نظر می کنی، کسی را نمی بینی که به او پناه بری، پس اگر اجابت این غریب را کرده باشی، امید است که چون نظر کنی آن جناب را در پیش روی خود ببینی، یا ببینی که او خود در تفحص تو است، یا ببینی جدّش را که با جبرئیل در تفحّص تو هستند، که دست تو را بگیرند، پس دیگر محتاج نشوی که به یمین و یسار نظر نمایی.[12]
    استغاثه سوم ــ آن وقتی است که از شدت عطش در روزی که پنجاه هزار سال است، فریاد برآوری، و آفتاب در تمام آن روز بر سر مردم می تابد، و فریاد رسی نیست، پس اگر دعوت ساقی حوض را لبّیک گفته ای در وقت تصوّر حالت تشنگیش، پس لابد ترا اجابت خواهد نمود، و ترا آبی دهد که دیگر تشنه نشوی.[13]
    استغاثه چهارم ــ آن وقتی است که خصمان تو بر دور تو احاطه کنند، و حقوق خود را مطالبه نمایند، و تو فرار نمایی از ایشان، بلکه از پدر و مادر و برادر فرار کنی، و مأیوس از همه شوی، و در کار خود متحیّر بمانی، پس اگر اجابت این داعی الی الله نموده باشی امید است که به فریاد تو رسد، و اصلاح امر تو نماید و خصمهای ترا راضی کند.[14]
    استغاثه پنجم ــ در وقتی است، که امر الهی رسد، که ای مجرمین جدا شوید، و ممتاز گردید از متقین، پس شاید در آن وقت نور مهر حسینی، مانع شود از ظلمت سیمای مجرمین اگر اجابت دعوت نموده باشند.[15]
    استغاثه ششم ــ آن وقتی است، که امر از مصدر قهر صادر شود به انداختن در آتش به سوی ملائکه که : بیندازید، یا به آتش که : بگیر، پس زبان لال شود از استغاثه کردن، پس اگر اجابت نموده باشی استغاثه آن حضرت را، امّید است که در آن وقت اجابت نماید، به همان توجّه قلبی چون زبانت جاری به آن نگردد.
    استغاثه هفتم ــ هرگاه داخل شوی در جهنم، و العیاذ بالله، پس گاهی استغاثه نمایی به نگهبانان و گاهی به ملائکه، و گاهی به متکبرین، که در آنجا افتاده اند، و هیچ یک به تو نفعی ندهد، بلکه سبب زیادتی عذاب گردد، با اینکه استغاثه به نگهبانان از برای تخفیف یک روز است، و به مالک از برای مردن است، و به متکبرین از برای اینکه یک کاری برای تو بکنند، هرچند برداشتن یک ساعت از عذاب، یا یک نوع از آن باشد، لکن چون حضرت حسین علیه السلام وعده فرموده است که به زیارت زوّارش بیاید، اگر تأخیر اندازد تا آن زمان به جهت بعضی از حکمتها، و اثرهایی که تغییر و تبدیل نیست، پس لابد در آن جا ترا زیارت خواهد کرد، و آتش به مقدم شریفش خاموش گردد، و همه عذابها از برابر تو برداشته شود، و ترا با خود ببرد به سوی بهشت عنبر سرشت.[16][17] ان شاءالله


    اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ...
    هرکس به اندازه تشنگی خود، حسین علیه السلام را طلب می کند و حسین علیه السلام سر سلسله تشنگان عالم است و به تشنگی کسانی بیشتر پاسخ می دهد که امام را بیش از جان خویش طلب می کنند.


    پی نوشت ها:
    1. من لا یحضره الفقیه،ج4،ص394
    2. نهج البلاغه،ص508
    3. الکافی،ج2،ص307
    4. مستدرک الوسائل،ج12،ص22
    5. شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج20،ص258
    6. الکافی،ج2،ص307
    7. همان
    8. الکافی،ج2،ص291
    9. الکافی،ج2،ص327
    10. خصال صدوق،ص121
    11. بحارالانوار،ج98،ص77 ــ کامل الزیارات،باب61،ص150
    12. همان،ص183 ــ همان،باب88،ص265
    13. همان،ص78 ــ همان، باب44،ص123
    14. همان،ص18 ــ همان،باب56،ص143
    15. همان،ص183 ــ همان،باب88،ص265
    16. بحارالانوار،ج98،ص16
    17. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص 320 ـ 321

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  8. #37
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و ششم - اخلاص :

    وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يَدْعُوكَ مُخْلِصاً فِي الرَّخَاءِ دُعَاءَ المُخْلِصِينَ الْمُضْطَرِّينَ لَكَ فِي الدُّعَاءِ ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ
    (صحیفه سجادیه، دعای 22، بند 15)


    و مرا از آنان قرار ده كه تو را در حال آسايش چنان به اخلاص مى‏ خوانند كه درماندگان مخلص مى‏ خوانند، همانا كه تو ستوده و بزرگوارى


    فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون‏
    (سوره مبارکه غافر، آیه 14)


    (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد، هر چند كافران ناخشنود باشند!

    اخلاص:
    1. امام صادق علیه السلام: آدمی بنده خالص خدا نمی شود تا آنگاه که ستایش و نکوهش نزد او یکسان شود.[1]

    2. امام علی علیه السلام: برترین کارها، کاری است که برای خدا باشد.[2]

    3. امام باقر علیه السلام: هیچ بنده ای چهل روز ایمان خود را به خداوند عزوجل خالص نکند، مگر اینکه خداوند عزیز و بزرگ او را به دنیا، بی رغبت و نسبت به درد و درمان آن بینا گرداند، و حکمت را در دلش استوار کند و زبانش را بدان گویا.[3]

    4. امام علی علیه السلام: اخلاص راه و روش برترین مردم است.[4]

    5. امام علی علیه السلام: سرور اهل بهشت، اهل اخلاص هستند.[5]

    6. معصوم علیه السلام: نماز موجبِ استواری اخلاص و دوری از کبر است.[6]

    7. امام صادق علیه السلام: ... نگهداری عمل از آلودگی سخت تر است از خود عمل، و عمل خالص صالح، عملی است که نمی خواهی احدی جز خدا تو را به خاطر آن بستاید.[7]

    8. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: ایمان خویش خالص کن تا عمل اندک کفایتت کند.[8]

    9. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: خطرناک ترین چیزی که از آن بر شما می ترسم، شرک اصغر است. اصحاب گفتند شرک اصغر چیست ای رسول خدا؟! فرمود: ریاکاری، روز قیامت هنگامی که مردم با اعمال خود در پیشگاه خدا حاضر می شوند، پروردگار با آنها که در دنیا ریا کردند می فرماید: به سراغ کسانی که به خاطر آنها ریا کردید بروید، ببینید پاداشی نزد آنها می یابید؟![9]

    10. حدیث قدسی: اخلاص یکی از اسرار من است که در دل بنده ای می نهم که دوستش بدارم.[1-9]

    نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد / ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
    (حافظ)

    طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی / صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
    (سعدی)

    یک صبح ز اخلاص بیا بر در ما / برناید اگر کام تو از ما گله کن
    (ملا احمد نراقی)

    فردا كه پيشگاه حقيقت شود پديد / شرمنده رهروي كه عمل بر مجاز كرد
    (حافظ)


    کعبه دلهایی حسین ... سلام الله علیه

    اول ــ کعبه اول خانه ای است که از برای مردم قرار داده شده، و حسین علیه السلام چون از پیامبر صلی الله علیه و آله است و پیامبر اول مخلوقات است، نور حسین علیه السلام با نور جدش و پدر و مادر و برادرش پیش از خلقت زمین و آسمان بوده[10]، پس اولین بیتی است که قرار داده از برای مردم، و از برای ملائکه، و از برای جمیع مخلوقات.
    دوم ــ اینکه کعبه در مکه است که افضل مواضع است، و حسین علیه السلام در کربلا است، که به مقتضای حدیث مفاخرت، اشرف از مکه است.[11]
    سوم ــ بنای خلیل خدا است، و حسین علیه السلام گوشت و خونش از گوشت و خون حبیب خدا است که اشرف از خلیل است.
    چهارم ــ مبارک است به زوّار و مجاورین، و حسین علیه السلام صاحب برکات الهیّه است که فیضهای الهی به سبب او بر خلایق می ریزد، پس جمعی به شهادت در رکابش به بهشت رفتند، و گروهی به گریه بر او مستحق می شوند، و برخی به اقامه عزایش، و جماعتی به گریانیدن بر او، طایفه ای به تباکی، و فرقه ای به یاد آوردن از او در وقت آب خوردن، و بعضی به زیارتش، یا به اعانت زوّارش، یا دفن شدن در تربتش، و نحو اینها از برکاتی است که به سبب آن جناب بر مردم فایض می شود.
    پنجم ــ کعبه قبله حبیب خدا بوده در نمازش که اشرف حالات و افضل عبادات است، و محل توجه وجه آن جناب است، و حسین علیه السلام مهجۀ قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و ثمرۀ فؤاد آن سرور، و ریحانۀ آن جناب[12]، بلکه نفس آن حضرت بود، چنانکه فرمود: «حسین منی و انا من حسین»علیهما السلام[13] بلکه قبلۀ وجه قلب پیغمبر صلی الله علیه و آله بود که همیشه قلبش متوجه به سوی او، و در یاد او بود، حتی در اثناء خطبه، یا در اثناء نماز که او را بر دوش مبارک سوار نموده بود.[14][15]
    و...


    پی نوشت ها:
    1. بحارالانوار،ج73،ص294
    2. غررالحکم و دررالکلم،ح3397
    3. الکافی،ج2،ص16
    4. غررالحکم،ص197
    5. همان،ص198
    6. امالی طوسی،ص296
    7. سفینة البحار: ماده شرک
    8. نهج الفصاحه،ح110
    9. تفسیر �فی ظلال القرآن الکریم�،ج5،ص53
    1-9. مسکن الفؤاد ـ منیة المرید، شهید ثانی
    10. بحارالانوار،ج53،ص142
    11. بحارالانوار،ج98،ص106 ــ کامل الزیارات،باب88،ص267
    12. همان،ج43،ص270 ــ همان،باب14،ص51
    13. همان ــ همان
    14. همان،ص296 ــ مناقب ابن شهرآشوب،ج3،ص227
    15. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص 369 ـ 371

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  9. #38
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و هفتم :بصیرت

    وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالصِّحَّةِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلَامَةِ فِي دِينِي وَ بَدَنِي ، وَ الْبَصِيرَةِ فِي قَلْبِي ...
    (صحیفه سجادیه، دعای 23، بند 4)


    و بر من منت نِه به تندرستى و امنيت و سلامت در دين و بدن، و بصيرت در دل ...

    إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون‏
    (سوره مبارکه اعراف، آیه 201)


    كسانى كه پرهيزكارى پيشه كردند چون با پندار شيطانى برخورد كنند (خدا را) ياد كنند و در دم به بصيرت آيند

    بصیرت:
    1. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: کور آن نیست که چشمش نابینا باشد، بلکه کور[واقعی] آن کسی است که دیده بصیرتش کور باشد.[1]

    2. امام علی علیه السلام: هرگاه دیده بصیرت کور باشد، نگاه چشم سودی ندهد.[2]

    3. امام علی علیه السلام: با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرت ها بهره گیرد، آنگاه راه های روشنی را بپیماید و بدین ترتیب از افتادن در پرتگاه ها دوری کند.[3]

    4. امام علی علیه السلام: دیدن با نگاه کردن نیست؛ زیرا گاه چشم ها به صاحبان خود دروغ می گویند، اما عقل کسی را که از او خیرخواهی کند فریب نمی دهد.[4]

    5. امام علی علیه السلام: از دست دادن بینایی آسان تر است تا از دست دادن بینش.[5]

    6. امام علی علیه السلام: بینش مندترین فرد کسی است که عیب های خود را ببیند و از گناهان خویش دست بردارد.[6]

    7. امام علی علیه السلام: همانا دانش، [مایۀ] زندگی دل هاست و روشن کننده دیدگان کور و نیروبخش بدن های ناتوان.[7]

    8. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: یک ساعت تکیه زدن عالِم بر بستر خویش و نگریستن در کار و عملش، بهتر از هفتاد سال عبادت عابد است.[8]

    9. امام باقر علیه السلام: یک ساعت مذاکره علمی، بهتر از یک شب عبادت است.[9]

    10. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: هرکه دانش بجوید، مانند کسی است که روز خود را به روزه گذراند و شبش را به عبادت. اگر کسی یک بابِ علم را بیاموزد، برایش بهتر است از این که کوه ابوقبیس طلا باشد و او آن را در راه خدا انفاق کند.[10]

    قومی که بر بُراق بصیرت سفر کنند / بی ابر و بی غبار در آن مه نظر کنند
    (مولوی)

    هیچ کس دیده بصیرت نداشت / که دل و جان به حُسن او نگذاشت
    (فخرالدین عراقی)

    آن بصیر است که حق بصر اندر دل اوست / نه بصیر است کسی کاو به سر اندر بصر است
    (ناصر خسرو)



    ملائکه ای که خدمتگزار سیدالشهداء سلام الله علیه هستند...
    ملائکه ای هستند که مشغول خدمات آن جنابند در نزد قبرش و از برای ایشان اعمال و مشاغل مختلفه می باشد، و ایشان چند فرقه هستند:
    اول ــ آنهایی هستند که پریشان و غبارآلود و مجاور قبرش می باشند، و کار ایشان گریه بر آن جناب است و ایشان 4هزار ملکند.[11]
    دوم ــ شغلشان استقبال زوّار و مشایعت و عیادت مرضی و تجهیز امواتشان می باشد.[12]
    سوم ــ بزوّار خطاب کنند بعد از مراجعت، خوشا به حال تو ای بنده خدا، که غنیمت بردی، و سلامت یافتی، و خدا ترا آمرزید، پس عمل از سر گیر.[13]
    چهارم ــ صلوات می فرستند بر او در هر شبانه روز صد هزار ملک[14] و زوّار و گریه کننده بر او هستند، که می آیند و بالا می روند و ایشان نیز 4هزارند در هر روز.[15]
    پنجم ــ شغلشان استغفار است از برای زوّار[16]
    ششم ــ صلوات می فرستند بر زوّار[17]
    هفتم ــ جمع می کنند اشک چشم گریه کنندگان را، و ممزوج می کنند به آب حیات، پس می افزاید در گوارایی آن.[18]
    هشتم ــ انصار او هستند در زمان رجعت، و ایشان ملائکه ای هستند که اذن گرفتند ازخداوند به جهت یاریش، و جون اذن یافتند مهیا شدند و نازل گشتند ولی دیدند که آن حضرت شهید شده، عرض کردند: خدایا اذن دادری ما را در یاری آن جناب و نرسیدیم، وحی شد که: در تحت قبّۀ او باشید تا زمانی که رجعت نمایید و یاریش کنید، و گریه کنید بر آنچه که فوت شد از شما را یاریش، پس در آنجا هستند و گریه می کنند، و چون رجعت نماید، یاوران او باشند، و اگر یکی از شیعیان نیز گریه کند به جهت فوت نصرت آن جناب مانند این ملائکه خواهد بود.[19]
    نهم ــ در روایت است از حضرت صادق علیه السلام که 70هزار ملک موکلند به قبر حسین علیه السلام که عبادت خدا کنند، و یک نماز ایشان معادل است با هزار نماز بنی آدم، و ثواب آنها از برای زوّار حسین علیه السلام است.[20]
    دهم ــ مشایعت می کنند به امر خدا زوّار را تا خانه اش، بعد مأمور می شوند که نزد خانه او بمانند و عبادت کنند خدا را و چون بمیرد نائب الزیارة او خواهند بود تا روز قیامت.[21]
    و...[22]


    پی نوشت ها:
    1. کنزالعمال،ح1220
    2. غررالحکم،ص41
    3. نهج البلاغه،ص213
    4. همان،ص525
    5. غررالحکم،ص41
    6. همان،ص234
    7. اعلام الدین،ص92
    8. بحارالانوار،ج2،ص23
    9. الاختصاص،ص245
    10. بحارالانوار،ج1،ص184
    11. همان،ج98،ص40 ــ کامل الزیارات،باب65،ص159
    12. همان،ص55 ــ همان،باب27،ص83
    13. همان،ص67 ــ همان،باب62،ص153
    14. همان،ص56 ــ همان،باب77،ص191
    15.همان،ج45،ص182 ــ همان،باب88،ص265
    16. همان،ح98،ص57 ــ همان،باب27،ص86
    17. همان،ص11 ــ همان،باب45،ص127 ــ منتخب طریحی،ج1،ص39
    18. بحارالانوار،ج44،ص305 ــ تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام،ص369 (ذیل آیه 84 سوره بقره)
    19. بحارالانوار،ج45،ص225 ــ کامل الزیارات،باب27،ص88 ــ کافی،ج1،ص283
    20. بحارالانوار،ج98،ص55 ــ کامل الزیارات،باب42،ص121
    21. همان،ص68 ــ همان،باب77،ص19
    22. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص 415 ـ 417

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  10. #39
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و هشتم - رزق و روزی :


    وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ ، لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ .
    (صحیفه سجادیه، دعای یکم، بند 5)


    و براى هر يك از آنان روزى معلوم و قسمت شده‏ اى از باب لطف قرار داد، هر آن كس را كه روزى فراوان داده احدى نمى‏ تواند بكاهد، و هر آن كس را كه روزى كاسته هيچ كس نتواند بيفزايد.


    أَوَ لَمْ يَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فىِ ذَالِكَ لاََيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
    (سوره مبارکه روم آیه 37)


    آيا نديدند كه خداوند روزى را براى هر كس بخواهد گسترده يا تنگ مى‏ سازد؟! در اين نشانه‏ هايى است براى گروهى كه ايمان مى‏ آورند.

    ***

    رزق و روزی :

    1. رسول خدا صلی الله علیه و آله: «روح الامين جبرئيل از پروردگارم بمن خبر داد كه هيچ كس نميرد تا همه روزى مقدر خود را بخورد از خدا پرهيز كنيد و در طلب رزق آرام باشيد و بدانيد كه دو روزى هست يك روزى كه شما جوئيد و يك روزى كه شما را جويد، روزى خود را از حلال جوئيد كه اگر از راه حلال جوئيد آن را حلال بخوريد و اگر از راه حرام جوئيد آن را بحرامى خوريد و همان‏ روزى شما گردد و ناچاريد آن را بخوريد.» [1]

    2. رسول خدا صلی الله علیه و آله: «و هر كه به خاطر رزق و روزى خود نسبت به خداوند اظهار خشم و نارضايتى نمايد و گله خود را در باره اين وضعيت پيش اين و آن مطرح سازد و شكيبايى نورزد، هيچ كار نيكى از او به سوى خدا نرود و روز رستاخيز خداوند فرازمند را ملاقات كند در حالى كه خداوند بر او خشمناك باشد.»[2]

    3. امام صادق علیه السّلام فرمود: «نماز شب چهره را زیبا، و اخلاق را نيكو، و بوى بدن را پاک و خوش، و روزی را فراوان، و بدهکاری‏ را أداء، و همّ و غم را بر طرف مي سازد، و دیده را جلا مي دهد.» [3]

    4. امام صادق عليه السّلام فرمودند: «همانا و محققا مؤمنى بخاطر قصد گناه، از رزق خود محروم مى ‏شود.» [4]

    5. امام صادق عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام نقل مى‏ نمايد كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند:«همانا خداوند افزون بر رزق بندگان، رزقى دارد كه آن را به هر كدام از مخلوقاتش كه بخواهد، عطا مى‏ فرمايد. خداوند در هر سپيده دم دستهايش براى گناهكار شب باز است كه اگر توبه كند، او را بيامرزد. دستانش را در هر غروب باز مى‏ كند تا اگر گناهكار روز توبه نمايد، توبه او را بپذيرد.» [5]


    آن كه مرادش تويى از همه جوياتر است *** وانكه در اين جستجوست از همه پوياتر است‏
    گر همه صورتگران صورت زيبا كشند *** صورت زيباى تواز همه زيباتر است‏
    چون به چمن صف زنند خيل سَهى قامتان *** قامت رعناى تو از همه رعناتر است‏
    سنبل مشكين تو از همه آشفته‏تر *** نرگس شهلاى تو از همه شهلاتر است‏
    حُسن دلاراى تو از همه مشهورتر *** عاشق رسواى تو از همه رسواتر است‏
    ست مقامات شوق از همه هشيارتر *** پير خرابات عشق از همه برناتر است‏
    (فروغى بسطامى)



    حاج اسماعیل دولابی رحمة الله علیه :

    ... دوست خدا روی هرچه دست بگذارد و هرچه را اراده کند خیر و برکت و حلال دنیا و آخرت است و رزق بهشتی است.
    در دنیا هم، رزق بهشتی وجود دارد. اصلا مؤمنین در دنیا هم رزق بهشتی می خورند.
    آیا وقتی از روی "محبت" می خوری بهشتی نیست ؟
    اگر از روی محبت بخوری و از روی محبت بخورانی این غذا بهشتی است. سلام از روی محبت و سخن گفتن از روی محبت بهشتی است. غذاهای روحی و جسمی که از روی محبت می خورید همه بهشتی است. امیدوارم تمام اینها را راحت بفهمیم و درک کنیم.[6]



    پرسش:
    گوش دادن به موسيقي غيرمجاز در صورتي كه خودمان نخواهيم چه حكمي دارد مثل نشستن در تاكسي كه رانندة آن موسيقي غيرمجاز گذاشته است و آيا اين گوش دادن اجباري تأثير معنوي دارد يا خير؟

    پاسخ:
    1. آنچه كه در مورد موسيقي، حرام است گوش دادن به آن است كه از آن تعبير به استماع مي شود، ولي اگر صداي آن بدون اختيار به گوش انسان برسد بدون اينكه انسان توجه خويش را به آن معطوف سازد، چنين چيزي اشكال ندارد.[7]


    2. گوش دادن به موسيقي (= استماع) در هر حال حرام است، حتي اگر انسان مجبور به توقّف در جايي باشد كه در آن موسيقي پخش مي شود. وظيفة فرد در چنين موقعيتي اينست كه به آن موسيقي، توجهي نكند و صِرف به گوش خوردن آن صدا، حكمِ حرمت را ندارد.[8]

    3.تاثير معنوي وكيفر اخروي درصورتي بر يك رفتار مترتب مي شود كه عالمانه وعامدانه انجام شود والا خداوند مهربانتر ودادگرتر ازان است كه بنده اش را بررفتاري كه بدون خواستش انجام شده كيفر كند.

    با توجه به مطالب فوق: در چنين مواقعي، ‌اگر احتمال تأثير مي دهيد بايد ارشاد زباني كنيد و اگر از اين كار نتيجه اي نگرفتيد بايد آن محل را ترك كنيد. ولي اگر به هر علّتي مجبور شديد در آنجا بمانيد نبايد به آن موسيقي گوش فرا دهيد و اينكه صداي آن به گوش مي رسد نه تأثير بدي بر روح دارد و نه از معنويت انسان مي كاهد.


    پی نوشت ها:
    1. امالى شيخ صدوق(ترجمه كمره‏اى)،ص293
    2. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال(شیخ صدوق)،ص646
    3. همان،ص99
    4. همان،ص522
    5. همان،ص388
    6. طوبای محبت،ج1،ص102
    7. مقام معظم رهبری، رسالة اجوبة الاستفتائات، انتشارات بين المللي الهُدي، ج 1، سئوالِ 1089.
    8. همان، ج 2، سئوال 52.

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  11. #40
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سی و نهم - والدین :


    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبِرَّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّؤُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَ وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ اِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرّي بِهِمَا وَ اِنْ کَثُرَ
    (صحیفه سجادیه، دعای 24، بند 6)


    خداوندا چنان كن كه از هيبت پدر و مادرم چون از هيبت سلطان خودكامه بيمناك باشم، و به هر دو چون مادرى مهربان نيكى نمايم، و اطاعت از آنان و نيكى به هر دوى آنان را در نظرم از لذت خواب در چشم خواب‏ آلوده شيرين‏ تر، و براى سوز سينه ‏ام از شربت گوارا در ذائقه‏ تشنه خنك تر گردان، تا خواسته‏ ايشان را بر خواسته خود ترجيح دهم، و خرسندى آن دو را بر خرسندى خود مقدم دارم، و خوبى ايشان را در حق خود هر چند اندك باشد زياد بينم، و نيكويى خود را درباره‏ ايشان گرچه بسيار باشد كم شمارم.


    وَ قَضىَ‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لّهُمَا أُفٍ‏ّ وَ لَا تَنهَرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا(23) وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلّ‏ِ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبّ‏ِ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانىِ صَغِيرًا(24)
    (سوره مبارکه اسراء)


    پروردگارت حكم قطعى كرده كه غير او را نپرستيد و به والدين احسان كنيد، و اگر يكى از آن دو در حيات تو به حد پيرى رسيد، و يا هر دوى آنان سالخورده گشتند زنهار كلمه‏ اى كه رنجيده خاطر شوند مگو و كمترين آزار به آنها مرسان و با ايشان به اكرام و احترام سخن بگو (23).از در رحمت پر و بال مسكنت بر ايشان بگستر و بگو پروردگارا اين دو را رحم كن همانطور كه مرا در كوچكيم تربيت كردند (24
    ).


    پدر و مادر:
    1. امام صادق علیه السلام: همانا وقتی یعقوب سالخورده به نزد یوسف علیه السلام آمد، عزتِ شهریاری او را فراگرفت و برای پدرش[از تخت یا از اسب] فرونیامد، پس جبرئیل فرود آمد و گفت: ای یوسف دستت را بگشا! وقتی دستش را گشود از آن نوری جهید و به فضای آسمان رفت. یوسف گفت: ای جبرئیل این نور چه بود که از میان دست من بیرون آمد؟ او گفت: آن نبوت بود که به کیفر فرودنیامدنت برای یعقوب سالخورده از فرزندانت جدا شد و هرگز از فرزندان تو پیامبری نخواهد بود.[1
    ]
    2. امام صادق علیه السلام: کمترین نافرمانی از پدر و مادر، گفتن اُف است و اگر خداوند عزتمند چیزی کمتر از اف گفتن می دانست از آن باز می داشت.[2]

    3. امام صادق علیه السلام: چون روز قیامت شود پرده ای از پرده های بهشت کنار می رود و هر جانداری بوی آن را از فاصله پانصدساله درمی یابد جز یک دسته از جانداران. من عرض کردم: چه کسانی؟ فرمودند: نافرمانان از پدر و مادر.[3]

    4. امام صادق علیه السلام: هرکس غضب آلود به پدر و مادرش بنگرد ـ اگرچه آنان به او ستم کرده باشند ـ خداوند نمازش را نمی پذیرد.[4
    ]

    5. امام باقر علیه السلام: سه چیز است که خداوند عزوجل درباره آنها به کسی اجازه مخالفت نداده است. رساندن امانت به نیکوکار و بدکار، وفای به عهد با نیکوکار و بدکار و نیکی به پدر و مادر، چه نیکوکار باشند و چه بدکار! [5]

    6. امام رضا علیه السلام: خداوند به سپاسگزاری از خود و پدر و مادر فرمان داده است؛ پس هرکه از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خداوند را سپاس نگفته است.[6]

    7. راوی می گوید به امام رضا علیه السلام عرض کردم: من برای پدر و مادرم که حق را نمی شناسند دعا کنم؟ فرمود: دعایشان کن و برایشان صدقه بده و اگر زنده بودند و حق را نمی شناختند، با آنها مدارا کن که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: خداوند مرا برای رحمت و مهربانی برانگیخته است نه برای بی مهری.[7]

    8. امام صادق علیه السلام: چه چیزی شما را باز می دارد که به پدر و مادرتان ـ چه زنده باشند و چه از دنیا رفته ـ نیکی کنید؟ برایشان نماز بگزارید و صدقه بدهید و حج کرده، روزه بگیرید تا پاداشش برای آنها و به همان اندازه برای خودتان هم باشد. تا خداوند عزوجل به سبب نیکی و پیوندتان به شما خیر فراوانی عطا فرماید.[8]

    9. مردی مشغول طواف خانه خدا بود مادرش را نیز بر دوش گرفته و طواف می داد، در همان حال پیامبر صلی الله علیه و آله را دید. از آن حضرت پرسید: آیا با این کار، حق مادرم را انجام داده ام؟! آن حضرت فرمود: خیر! تو حتی با این کار، جبرانِ یکی از ناله های او را [به هنگام وضع حمل] هم نکرده ای.[9]

    10. حضرت موسی علیه السلام مشغول مناجات و راز و نیاز با خدا بود که در این حال مردی را در سایه عرش الهی دید که بر اثر عظمت مقام زیر سایه عرش بود. حضرت از خدا سؤال کرد: بارالها! کیست که سایه عرش تو بر او افکنده شده و او مشمولِ این نعمتِ عُظمی شده است؟! خداوند در پاسخ او فرمود: این مرد دارای دو خصلت بود: 1. نسبت به پدر و مادرش نیکی می کرد و 2. سخن چین نبود و به این عنوان بین مردم راه نمی رفت. آری! او به خاطر این دو خصلت به این مقام ارجمند نایل شده است.[10]

    11. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم: وجود پيران سالخورده بين شما، باعث افزايش فيض ربوبي و بسط نعمتهاي الهي است.[11]

    خدا را پرست و پدر را ستای / ولی جان به قربان مادر نمای
    (ملک الشعرای بهار)

    نبایست کردن خلاف پدر / که آخر پشیمانی آرد به بر
    (فردوسی)

    سر ز مادر مکش که تاج شرف / گردی از راه مادران باشد
    خاک شو زیر پای او که بهشت / در قدمگاه مادران باشد
    (جامی)


    برکات وجودی سیدالشهداء سلام الله علیه نسبت به انبیاء علیهم السلام
    آنچه به انبیاء عطا شد به سبب حسین علیه السلام را می توان به دو بخش تقسیم نمود:

    اول. آن حضرت مقتدای ایشان بود در مصیبت، پس به هر مصیبتی می رسیدند به او تأسی می کردند در صبر کردن.
    دوم. اینکه از برای ایشان فرج حاصل می شد هنگام ذکر نام حسین سلام الله علیه :
    * قبول توبه آدم علیه السلام در وقتی که اسماء خمسه را به او تعلیم نمودند.
    * نوح علیه السلام کشتی او بر جودی مستقر شد.
    * زکریا را بشارت به یحیی دادند.
    * یونس از شکم ماهی نجات یافت.
    * کشف ضرّ ایوب شد.
    * فدا از برای اسماعیل آمد.
    * یوسف از چاه نجات یافت و از زندان خلاص شد.
    * یعقوب به وصال یوسف رسید.
    چون همه ایشان در هنگام شدت امر، متوسل به اسماء خمسه شدند و چون گفتند: بحق الحسین علیه السلام دعای ایشان مستجاب گردید و همچنین باقی انبیاء.
    مؤلف گوید که: ما نیز از جمله مکروبین به کُرب ذنوب هستیم، و بلای ما به سبب گناهان بسیار بزرگ است، پس سؤال می کنیم از خداوند به حق محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و حسن علیه السلام و حسین سلام الله علیه و در نزد ذکر آن جناب قلب ما شکسته می شود، و اشک ما جاری می گردد، بلی امیدواریم که خداوند کشف نماید بلا را از ما در هنگام ذکر اسم او، و به برکت نام شریفش.آمین یا رب العالمین.[12]


    و اینک عاشورا ...
    اگر تو را عین الله الناظرة بخوانم و ولی عصر و امام زمانت بنامم...
    آیا غیر از این است که آنچه از مصیبت حسین علیه السلام برایم بازگو می شود و من می شنوم و در پس این شنیدن می گدازم و صدباره می میرم و زنده می شوم؛ را تو با چشمان خدایی ات و ولایتت بر زمین و زمان می بینی آقاجان!
    و این صدای ندبه توست در رثای جد غریبت
    السلام علی الشیب الخضیب ...
    شنیدن کی بود مانند دیدن...
    آجرک الله یا بقیة الله فی مصیبة جدک الحسین سلام الله علیه
    بحق خانم حضرت زهرا سلام الله علیها قسمت می دهم:
    آقاجان!
    ما را لایق کسب معرفت خاندان نور سلام الله علیهم اجمعین بفرما
    عمل ما را، قدمهایمان، نفسهایمان، عزاداری هایمان را تسلی بخش قلب مجروحت بگردان
    تصدق سر طفلان حضرت زینب سلام الله علیه ما را قدردان مراحمت قرار ده
    آقا... جان مادرت!
    ما را شهید در رکابت قرار بده
    و چشمان گنهکارمان را لایق دیدارت بگردان
    به حق امام باقر سلام الله علیه، خردسال کربلا ...

    یا ایها العزیز...

    پی نوشت ها:
    1. الکافی،ج2،ص312
    2. همان،ص348
    3. همان
    4. همان،ص349
    5. همان،ص162
    6. الخصال،ص156
    7. الکافی،ج2،ص159
    8. همان
    9. تفسیر نمونه،ج12،ص78
    10. بحارالانوار،ج1،ص66
    11. نهج الفصاحه،ح1110
    12. اشک روان بر امیر کاروان(ترجمه خصائص الحسینیه )،تألیف آیة الله شوشتری رحمة الله علیه،ص 449 ـ 450

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نظام تربیتی اسلام
    توسط monji_2008 در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-01-2011, 13:33
  2. نسبت علم اخلاق و فلسفه اخلاق
    توسط محسن رحمتی در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-12-2010, 09:06
  3. فلسفه اخلاق / اخلاق نظری و اخلاقی عملی
    توسط محسن رحمتی در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-12-2010, 08:55
  4. ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 22-12-2010, 07:58
  5. سلسله مباحث آیت الله جوادی آملی درباره شب قدر
    توسط s.ali در انجمن سخنراني ها و دروس صوتي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-09-2008, 00:38

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه